بازنمود مبانی الگوی سفر قهرمان جوزف کمپبل در داستان «خلیل کافر»
سیر تحول و سفر قهرمان بر مبنای دیدگاه جوزف کمپبل، اسطوره شناس تطبیقی (1904-1987) بدین گونه شکل می گیرد که قهرمان داستان که به زندگی روزمره مشغول است، با شنیدن ندای دعوت، ماجراجویی را آغاز می کند و با نقش آفرینی، پای در جاده آزمونی دشوار می نهد و مراحلی را برای رسیدن به هدف والا طی می کند. در طول مسیر به یاری پیری فرزانه به خودشناسی می رسد و پس از بازگشت به زندگی عادی، آگاهانه و مصرانه کمک به دیگران را سرمشق زندگی خویش قرار می دهد. پژوهش حاضر بر آن است تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به بررسی طرح جوزف کمپبل موسوم به «اسطوره یگانه» در داستان خلیل کافر اثر جبران خلیل جبران (1883- 1931) بپردازد و با بررسی شاخصه های این نظریه در داستان مزبور، میزان تطابق فرآیند تکامل شخصیت قهرمان را با الگویی که کمپبل ارایه داده، بسنجد. یافته های پژوهش گویای هم خوانی سفر قهرمان داستان با الگوی کمپبل است و خلیل به عنوان اسطوره یگانه، در سلوک اجتماعی خود با برخورداری از عشق به هم نوعان، چالش های زندگی را پشت سر گذاشته و به شناختی نو نسبت به جهان دست می یابد. او که تجربه های زندگی شخصی و مسایل روز جامعه را مد نظر داشته، با آگاهی از آموزه های راستین مسیح (ع) به ادراکی تازه از هستی و آفرینش آدمی دست می یابد و زین پس با درهم شکستن استیلای اربابان عوام فریب کلیسا، ضمن غلبه بر مشکلات در نهایت به کمال می رسد و ارباب دو جهان می گردد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.