بنیادهای نظری اندیشه تعالی در اندیشه سیاسی ایران معاصررویکردی هستی شناسانه و معرفت شناسانه
نفوذ اندیشه های مدرن در ایران عصر قاجار رفته رفته گروه های مختلف اجتماعی را به واکنش در برابر این موج فرهنگی نوظهور واداشت. انباشت تجربی در ایران معاصر همراه با تحولی که در جریان انقلاب مشروطه در مفاهیم سیاسی رخ داد، به تولید دو نظریه کلی در مواجهه با غرب و عقب ماندگی انجامید. در واقع این دو نظریه در پاسخ به سه مسیله مهم عقب ماندگی، استعمار، و استبداد روی داد. در این پژوهش با روش تحقیق، تحلیلی و اسنادی و استنتاجی سعی در پاسخ به این سوال داریم که اندیشه «تعالی» چیست و به عنوان نظریه رقیب نظریه ترقی خواهی غرب گرا در اندیشه سیاسی اجتماعی ایران معاصر، از چه مبانی هستی شناسی و معرفت شناسی در مواجه با استبداد و استعمار برخوردار بوده است؟ پاسخ به این سوال با شناسایی زاویه دید، تفکیک عوامل شناخت و رجوع به جزییات نظریه تعالی میسر خواهد شد؛ بنابراین شناخت مفاهیم و تحلیل خط سیر نظریه تعالی در اندیشه سیاسی ایران معاصر و تبیین بنیادها و نیروهای موثر بر شکل گیری نظریه تعالی در دو بعد هستی شناسی و معرفت شناسی از جمله اهداف این تحقیق به شمار می رود. برای طرح مباحث هستی شناسی در اندیشه تعالی ضرورت دارد به دیدگاه این اندیشه درباره هویت، اسلام، غرب، تاریخ و تمدن توجه کرد. سیاست متعالی با تعریف و انتظاری که از این مفاهیم دارد، بنیان معرفت شناسی خود را برمی سازد و با نقد نظریه های غرب گرا سعی دارد به عنوان یک کلان روایت از هستی مستقل اسلامی ایرانی در برابر انواع نظام های فکری رقیب محافظت نماید. مفاهیم هستی شناسی اندیشه تعالی الگوی آرمانی خود را بر پایه نقد سه قرایت از دین و مدرنیته و تاریخ برمی سازد.
تعالی ، ترقی ، هستی شناسی ، معرفت شناسی ، تجدد ، اسلام
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.