ماخولیا از فروید تا کریستوا در خوانش دو اثر از ساموئل بکت، همه افتادگان و دست آخر
در اروپا پس از جنگ جهانی اول، سربازانی که از جنگ بازمی گردند و بازماندگان آن هایی که مرده اند تجربه فقدان، سوگواری و ماخولیا را ازسر می گذرانند. زیگموند فروید در تلاش برای معرفی علم جدید روان کاوی پرسش از چیستی وچرایی ماخولیا را با مقاله ی «ماتم و ماخولیا» عمده می کند و مراحل مختلف آن را برمی شمرد. پس از او، با نوآوری های ژاک لکان و ژولیا کریستوا بدان افزوده می شود؛ تمرکز فروید بر اگو بود، دو دیگر بر سوژه و هستی اش چرخش می کنند. در کار کریستوا، ماخولیا به عنوان مفهومی که فروید به تبیین روان کاوانه آن پرداخت و لکان آن را با دریافت هایی از امر خیالی، امر نمادین و امر واقعی ترکیب کرد، وارد می شود. او با دریافت های جدید خود هم چون امر نشانه ای، کورا و آلوده انگاری، به طورویژه با کتاب خورشید سیاه ماخولیا بدان رجوع کرده و نوری تازه بر آن می تاباند. دو اثر موردنظر از سامویل بکت یعنی نمایشنامه همه ی افتادگان و شخصیت های خانم و آقای رونی و نمایشنامه دست آخر و شخصیت های هم و کلاو، هر دو در سال 1957 نوشته شده اند و مقوله فقدان و تبعات آن را در دو سطح متفاوت به ترتیب شخص و جهان او با حرکتی از عینیت به ذهنیت فرد ماخولیایی در خود گنجانده اند؛ خوانش هریک بدون دیگری باعث غفلت از جنبه ای از زخم ماخولیا می شود. این مقاله از این نمونه موردی های مناسب برای بررسی نشانه های روشن و ریشه های مبهم این بیماری بهره می برد. در آن ها، فراتر از جهان محتضر، آنچه کم رنگ شده معنا و توانایی برقراری ارتباط است و زبان آن ها نیز به تدریج در حرکت از نمایشنامه اول به دوم، زبانی نارسا و هذیانی شده، عواطف به صورت حداقلی بروز پیدا کرده و امری نام ناپذیر در فضا درج می شود که موید جهانی فقیر و محنت زده است.
ماخولیا ، دست آخر ، همه ی افتادگان ، ساموئل بکت ، زیگموند فروید ، ژک لکان ، ژولیا کریستوا
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.