سیاست عشق در عاشقانه های احمد شاملو
ادبیات غنایی و به تبع آن شعر عاشقانه، مجموعهای از احساسات و عواطف و بازنمایی روابط انسانی است که به شکل گستردهای در ادوار و گفتمانهای متفاوت، نمودها و کارکردهای گوناگون و حتی متضاد داشته است. شعر عاشقانه معمولا خود را از شعر سیاسی دور میکند و به جای ادبیات سیاسی از سیاست ادبیات میگوید، اما شعر مدرن ایران که پیوند عمیقی با ادبیات اعتراضی و امر سیاسی دارد، نسبت دیگرگون های بین شعر عاشقانه و شعر سیاسی برقرار کرد. شاملو یکی از برجسته ترین شاعران شعر سیاسی است که تخاصم و جدال سیاسی در عاشقانه های او، منشا استعاره ها و ساخته است. این مقاله با رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان و با تاکید بر مفهوم «تخاصم» که از کلیدیترین مفاهیم امر سیاسی است نشان میدهد که امرسیاسی از دو جهت با عاشقانه های شاملو پیوند دارد: اولا، این عاشقانه ها نوعی تجربه تازه از بازنمایی روابط انسانی است و ثانیا، در مقابل تجربه های سنت ادبی است، زیرا شاملو با تغییر رتوریک شعر عاشقانه نوعی ادبیات خلق کرد که در روساخت، عاشقانه و در ژرفساخت ادبیات مقاومت است.
احمد شاملو ، امر سیاسی ، شعر عاشقانه ، ادبیات سیاسی ، تخاصم
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.