زن در فلسفه سیاسی فارابی
مساله [در این گفتار]، نقش فعال مدنی زنان می باشد؛ از جمله در مناصب مدیریتی عالی سیاسی تا مرز ریاست جمهوری. پیش فرض اینکه: نقش فاعل اجتماعی و سیاسی زن، هم چنان پرسش خیز و چالش انگیز است.
پرسش اصلی:
شخصیت مدنی زن چیست؟ به تعبیری، خاستگاه، جایگاه و نقش اجتماعی و سیاسی زنان در جامعه سیاسی و در نظام سیاسی و دولت چیست؟
فرضیه:
«در فلسفه سیاسی فارابی، زن انسان اجتماعی و سیاسی و دارای قابلیت نقش فعال سیاسی تا مدیریتی بالای سیاسی است». توضیح فرضیه اینکه: چه بسا لطافت طبع زنان سبب بسیاری سوء فهم ها و بدتر از آن، سوء استفاده های تاریخی از زنان باشد.
زن ظرفیت ایفای نقش فعال سیاسی نرم (نه قهرآمیز) را به تناسب لطافت طبع خود داشته است. اما این ضرورت نیازمند زمینه سازی متناسب می باشد.
تحلیل متن و محتوایی آثار و آراء فلسفی سیاسی، به خصوص دیدگاه فارابی در زمینه زن و در مورد او می باشد. بر این اساس، در این مقاله «زن در فلسفه سیاسی فارابی» را بررسی می نماییم. [ناگفته نماند که] فارابی (قرن4ه.ق/11م) برترین مفسر و موسس حکمت مدنی و فلسفه سیاسی اسلامی است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.