ارائه ی مدل علی اثربخشی تدریس برخط بر اساس سواد تدریس برخط؛ نقش واسطه ای خودکارآمدی تدریس برخط (کاربرد تحلیل مسیر)
هدف مطالعه حاضر ارایه مدل علی اثربخشی تدریس برخط بر اساس سواد تدریس برخط؛ نقش واسطه ای خودکارآمدی تدریس برخط بود. پژوهش حاضر کاربردی و به لحاظ جمع آوری داده ها کمی مبتنی بر رویکرد همبستگی بود. جامعه آماری کلیه اساتید دانشگاه های پیام نور در سراسر کشور بودند که بنا به خود اظهاری در یک یا چند دوره برخط در سال تحصیلی 401-1400 شرکت داشتند. حجم نمونه 350 نفر بود که به روش دردسترس انتخاب شد. از پرسشنامه های سواد تدریس برخط حافظی و یوسف وند(1401)، خودکارآمدی تدریس برخط روبینا و اندرسون(2010) و اثربخشی تدریس برخط حافظی و یوسف وند(1401) برای گردآوری داده ها استفاده شد. داده های بدست آمده با استفاده از نرم افزارهایSPSS نسخه 24 و AMOS تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که همبستگی بین سواد تدریس برخط و خودکارآمدی تدریس برخط 68/0، همبستگی بین سواد تدریس برخط و اثربخشی تدریس برخط 70/0 و ضریب همبستگی بین خودکارآمدی برخط و اثربخشی تدریس برخط 77/0 بود که در سطح معناداری01/0>P معنادار است. یافته ها همچنین نشان داد که 28 درصد از واریانس خودکارآمدی تدریس برخط و 33 درصد از واریانس اثربخشی تدریس برخط به وسیله مدل حاضر تبیین گردید. یافته ها همچنین نشان داد ضرایب مسیر سواد تدریس برخط به اثربخشی تدریس برخط، سواد تدریس برخط به خودکارآمدی تدریس برخط و خودکارآمدی تدریس برخط به اثربخشی تدریس برخط، معنادار می باشند.بنابراین و براساس نتایج مطالعه حاضر پیشنهاد می شود که مسیولین ذیربط به موضوع خودکارامدی جهت میانجی گری رابطه بین اثربخشی تدریس برخط و سواد تدریس برخط توجه خاصی داشته باشند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.