واکاوی رویکردها به فلسفه کودک به منظور شناسایی فلسفه کودکی در اسناد بالادستی آموزش و پرورش ایران
در این پژوهش به منظور شناسایی فلسفه کودکی در اسناد بالادستی آموزش و پرورش ایران گفتمان های غالب در دو حوزه خطی و غیر خطی مورد بررسی قرار گرفت. از این رو جهت تحلیل نوع نگاه به کودک و برای تامین هدف مطالعه ابتدا با استفاده از روش تحلیل اسناد معتبر و روش بردی، کلیه نگرش ها از گذشته تا کنون در قالب پارادایم های سنتی و مدرنیستی در طیف های متنوع تاریخی، دینی، فلسفی و جامعه شناختی توصیف شد. در ادامه گزاره های توصیف کننده با یکدیگر مقایسه شده و در خصوص هم جواری یا عدم همجواری شباهت ها و تفاوت ها مورد بررسی قرار گرفت و در پایان؛ بخش مقایسه هم زمان رویکردها، مهمترین عامل در ابهام مفهوم پردازی فلسفه کودکی نبود تعریفی مشخص از آن و عدم توجه به هستی شناسی، ارزش شناسی و معرفت شناسی کودکی در اسناد بالادستی شناخته شد که منجر به وجود تناقضاتی در مورد نسبت رویکرد فطرت گرایی توحیدی اسناد بالادستی با رویکردهای سنتی و پست مدرنیستی گردیده است که راهکار برون رفت از آن را می توان از یک سو به فاصله گرفتن از رویکردهای خطی و از سوی دیگر به لزوم اشاره بر وجود تفاوت های آن با رویکردهای غیرخطی معطوف کرد. رابطه میانه ای که هم بر وجود تعامل میان کودک با دنیای پیرامون او و هم بر وجود ناهمترازی میان جایگاه او با بزرگسالان اشاره دارد که می توان با استفاده از رویکردهای بیناپارادایمی و رویکرد غیرخطی پیوسته کودکان را شرکایی در فرایند پژوهش و دانش تلقی نمود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.