واکاوی تطبیقی ادبیات اعتراض در اشعار سمیح القاسم و علیرضا قزوه (با تکیه بر انتقاد از نهادهای بین المللی)
اعتراض نوعی موضعگیری است که اساسیترین کاربرد آن، سلب احساس امنیت از فرد یا مجموعهای است که مورد دادخواهی قرار گرفته است. درجه تاثیرگذاری اعتراض، بنابر نوع آن، متفاوت است. یکی از تاثیرگذارترین انواع اعتراض، در قالب شعر خودنمایی میکند؛ زیرا شاعران به وسیله بیان اعتراضات خود، نقش بسزایی در بیدار کردن مردم و بیرون آوردن جامعه از خمودگی و وارفتگی دارند. این جستار به تطبیق اشعار اعتراضی دو شاعر معاصر فلسطینی و ایرانی به نامهای سمیح القاسم و علیرضا قزوه اهتمام دارد. تلاش نویسندگان بر آن بوده است که براساس مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی، اشتراکات و افتراقات اشعار این دو شاعر را، با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی مورد بررسی قرار دهند. نتایج به دست آمده نشان از آن دارد که نوع ادبیات سمیح القاسم آمیخته با عجز و ناتوانی است که نشان از ناامیدی ایشان دارد اما علیرضا قزوه از موضع قدرت و با نوعی قاطعیت به نقد نهادهای بینالمللی پرداخته است که نشاندهنده امیدواری اوست و این امیدواری و ناامیدی، ناشی از فضای جامعه این دو شاعر است؛ به این قرار که از نگاه سمیح القاسم به دلیل فقدان بستر مناسب، میزان تاثیرگذاری مفاهیم شعری به حداقل رسیده و درنهایت منجر به ناامیدی شاعر گشته است. از نتایج به دست آمده دیگر نوع پردازش دو شاعر به مسایل است که هر دو شاعر برای میانتهی نشان دادن نهادهای بینالمللی، به ظواهر آن پرداختهاند با این تفاوت که سمیح القاسم به ظاهر اعضای این سازمانها پرداخته اما علیرضا قزوه بهطور کل ساختارها را به چالش کشیده است
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.