نقش جغرافیا و تاریخ در معنای معماری جوامع خرده فرهنگ از منظر نشانه شناسی
در نظریه های هنری و ادبی نظریه پردازان مختلف در قرن بیستم، ایده قطعی نبودن معنا مطرح شده است. همچنین گفته شده که در شرایط تاریخی، اقتصادی و جغرافیایی مختلف معناهای گوناگونی از یک متن واحد به دست می آید. این نظریات به معنای رها کردن پروسه تولید معنا نیست بلکه ضرورت پرداختن به عوامل تکثر معنایی را بیشتر می کند. مقاله حاضر با این رویکرد سراغ بناهای مسکونی مسیحیان روستای سپورغان شهرستان ارومیه رفته است و به بررسی و تحلیل نقش جغرافیا و تاریخ در شکل گیری معنای معماری خرده فرهنگ پرداخته است و این روند را از مرحله ساخت تا تاویل انجام داده است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است و رویکرد کلی آن استقرایی است. مصداق این پژوهش بناهای مسکونی روستای مسیحی نشین سپورغان شهرستان ارومیه است. نتایج تحقیق در دو مرحله ساخت و تاویل قابل طبقه بندی هستند: در مرحله ساخت جغرافیا می تواند عاملی باشد که عناصر فرهنگی اقلیت در معماری خرده فرهنگ بیشتر متجلی شود، به شرطی که منطقه ساخت بنا با موطن اصلی فرهنگ اقلیت همسایه باشد. همچنین اگر فرهنگ اقلیت در سرزمین مورد استفاده خرده فرهنگ، سابقه تاریخی طولانی تری داشته باشد، عناصر معماری فرهنگ اقلیت در بناهای خرده فرهنگ به لحاظ کمی و کیفی برجسته خواهند شد. در مرحله تاویل بناهای معماری خرده فرهنگ، جهت گیری تحولات تاریخی تاثیر بسیار زیادی در تفاوت های تاویلی دارد.
خرده فرهنگ ، معماری ، معنا ، جغرافیا ، تاریخ
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.