اثربخشی تکنیک الکساندر بر تعادل ایستا و پویا در مردان جوان مبتلا به سندرم متقاطع فوقانی
مقدمه و اهداف:
مطالعات نشان می دهند افراد مبتلا به سندرم متقاطع فوقانی به دلایل مختلفی ازجمله جابه جایی مرکز ثقل بدن به سمت جلو دارای نقص در تعادل هستند. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تکنیک الکساندر بر تعادل ایستا و پویا در مردان جوان دارای سندرم متقاطع فوقانی است.
مواد و روش ها :
در این پژوهش نیمه تجربی، تعداد 24 آزمودنی که به صورت هدفمند انتخاب شده بودند، در 2 گروه آزمایش و کنترل مورد مطالعه قرار گرفتند. تعادل ایستا و پویای آزمودنی ها با آزمون شارپند رومبرگ و آزمون تاگ ارزیابی شد. در گروه آزمایش، مداخله آموزشی تکنیک الکساندر شامل 12 جلسه آموزشی به صورت انفرادی و گروهی طی مدت زمان 6 هفته اعمال شد. زمان جلسات انفرادی 40 دقیقه و جلسات گروهی 60 دقیقه بود. گروه کنترل تحت هیچ گونه آموزش یا تمرینی قرار نگرفتند. در طول جلسات آموزشی با استفاده از راهنمایی دستی، بازخوردهای شفاهی، بینایی و حس عمقی تکنیک الکساندر به آزمودنی ها تعلیم داده شد. پس از گردآوری داده ها از آزمون های آماری تحلیل کوواریانس (آنکووا) و تی همبسته برای تحلیل نتایج استفاده شد.
یافته ها:
یافته های نهایی مطالعه نشان داد بین تعادل ایستا در گروه آزمایش پس از شرکت در مداخله آموزشی تکنیک الکساندر نسبت به گروه کنترل (0/001>P) تفاوت معناداری مشاهده شد. همچنین بین میزان تعادل پویا در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل پس از آموزش تکنیک الکساندر تفاوت معناداری مشاهده شد (0/001>P).
نتیجه گیری :
یافته های این مطالعه نشان داد مداخله آموزشی تکنیک الکساندر، اثربخشی بالایی بر تعادل ایستا و پویا داشته است و موجب بهبود تعادل آزمودنی ها شده است. براین اساس محققین پیشنهاد کردند باتوجه به اهمیتی که تعادل در سلامت و بهبود فعالیت های روزمره دارد، متخصصین حوزه سلامت و توان بخشی می توانند به صورت کاربردی از تکنیک الکساندر به عنوان یک روش بازآموزی روان تنی جهت کمک به ارتقا تعادل در افراد دارای سندرم متقاطع فوقانی استفاده کنند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.