پیکرک های انسانی بدون سر در دو مجموعه سنگ چخماق و زاغه
یکی از شاخصه های دوران نوسنگی خاورنزدیک، رواج پیکرک های گلی انسانی و حیوانی است که در محوطه های مختلف این ناحیه به دست آمده است. پیکرک ها به دلیل خام بودن گل اغلب شکسته، اما وجود بیشتر شکستگی ها در ناحیه گردن سبب تعبیر عمدی بودن شکستگی ها شده است. علاوه بر شکستگی سر که به اهمیت این عضو در پیکرک های انسانی اشاره دارد، در موارد محدودی از برخی محوطه های لوانت و ترکیه پیکرک هایی یافت شده که از سری مجزا و قابل جابه جایی برخوردار بوده است. در این گونه پیکرک ها، سر چوبی یا استخوانی به بدنه گلی اضافه می شده است. تاکنون گزارشی مبنی بر وجود این نوع پیکرک در مجموعه های ایران انتشار نیافته است. بازنگری پیکرک های دوره نوسنگی و گذار به مس و سنگ تپه سنگ چخماق و زاغه در شمال و شمال شرق فلات مرکزی ایران حاکی از وجود این نوع پیکرک در این دو محوطه است. این پژوهش با بررسی پیکرک های انسانی زاغه و سنگ چخماق دو هدف را دنبال می کند؛ یکی، اضافه کردن نمونه های ایران به جغرافیای پراکنش پیکرک با سر مجزا در منطقه خاورنزدیک؛ و دیگری، تحلیل چگونگی این نوع پیکرک در دو مجموعه مورد مطالعه است. داده های موجود در این پژوهش از بررسی موزه ای و منابع کتابخانه ای حاصل و با شیوه کیفی مورد تحلیل قرار گرفته است. پرسش محوری این پژوهش، چگونگی نمایش سر و چهره در پیکرک های انسانی در دو مجموعه زاغه و سنگ چخماق غربی است. ازنظر ماهیت این پژوهش در دسته پژوهش های تاریخی-فرهنگی قرار دارد. مطالعه حاضر که به شیوه مقایسه تطبیقی و با رویکرد تاریخی-فرهنگی انجام گرفته نشان می دهد ایده پیکرک با سر متحرک گستره جغرافیایی بزرگ تر از آن چه تصور می شده را در خاورنزدیک داشته است. نتیجه حاصل شده نشان می دهد حذف چهره در پیکرک های انسانی می تواند نشانگر امتناع سازنده از نمایش فردیت، و مجزا ساختن سر پیکرک می تواند حاکی از قابلیت نمایش چند وضعیت و یا هویت در یک پیکرک باشد.
پیکرک ، بدون سر ، نوسنگی ایران ، زاغه ، سنگ چخماق
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.