رابطه اعتیاد به اینترنت با هوش فرهنگی و نیازهای بنیادی روان شناختی در زنان: نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان
یکی از آسیب های روانی- اجتماعی شایع درجوامع کنونی، اعتیاد به اینترنت است که یرای حل این مساله و آسیب های ناشی از آن، لازم است عوامل موثر و مرتبط با آن شناسایی و کنترل شوند. در این راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین اعتیاد به اینترنت با هوش فرهنگی و نیازهای بنیادی روان شناختی از طریق تنظیم شناختی هیجان در زنان بود.
روش تحقیق:
پژوهش حاضر از نوع کاربردی و در زمره تحقیقات توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری تمام دانشجویان زن دانشگاه علوم انتظامی تهران در سال 1400 بودند که از بین آنها بر اساس نظر استیونس (1977) تعداد 300 نفر با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس به عنوان گروه نمونه انتخاب و به پرسشنامه های اعتیاد به اینترنت یانگ (1988) نیازهای بنیادی روا ن شناختی گانیه (2003) تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2001) و هوش فرهنگی آنگ و همکاران (2004) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار AMOS22 انجام شد.
مدل پیشنهادی پژوهش دارای برازش مناسب بود (RMSEA = 0.035). هوش فرهنگی و نیازهای بنیادی روان شناختی با تنظیم هیجان رابطه مثبت (به ترتیب با ضرایب استاندارد 9/0 و 10) و تنظیم شناختی هیجان با اعتیاد به اینترنت رابطه منفی (ضریب استاندارد 84/0-) داشت. بر این اساس، تنظیم شناختی هیجان، رابطه بین هوش فرهنگی و نیازهای بنیادی روان شناختی با اعتیاد به اینترنت را میانجی گری کرد (P<0.05).
برای کاهش اعتیاد به اینترنت در زنان، باید تمهیداتی درجهت افزایش هوش فرهنگی و تامین نیازهای بنیادی روان شناختی آنها در قالب دوره های آموزشی و خدمات روان شناختی به صورت حضوری، غیرحضوری و اینترنتی (در دانشگاه علوم انتظامی) اندیشید.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.