مقایسه اثربخشی آموزش مهارت حل مسئله و روش یادگیری مشارکتی در انگیزه تحصیلی و کنترل هیجان در کودکان دارای اختلال کمبود توجه و بیش فعال پایه ششم پسر
اختلال نقص توجه/بیش فعالی، اختلال شایع دوران کودکی است و یافتن درمان موثری که از شدت و عمق نشانه های آن بکاهد، اهمیت ویژه ای دارد. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش مهارت حل مسیله و روش یادگیری مشارکتی در انگیزه تحصیلی و کنترل هیجان در کودکان دارای اختلال کمبود توجه و بیش فعال بود.
طرح تحقیق، نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری، دانش آموزان پسر مقطع ششم شهر تبریز در سال تحصیلی 98-1397 بودند. نمونه ای به حجم 45 نفر از میان دانش آموزان پسر مبتلا به اختلال کمبود توجه و بیش فعال به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از بین سه مدرسه انتخاب شد و نمونه ها در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه قرار گرفتند. پرسشنامه های انگیزه تحصیلی (هارتر، 1981) و کنترل هیجان (گراس و جان، 2003) در بین گروه ها اجرا شد. آموزش به روش مشارکتی و آموزش مهارت حل مسیله، هریک به مدت ده جلسه 45دقیقه ای برای گروه های آزمایش ارایه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره در سطح معناداری 0٫05 و نرم افزار SPSS نسخه 20 استفاده شد.
نتایج نشان داد، دانش آموزانی که آموزش به روش یادگیری مشارکتی و آموزش مهارت حل مسیله را دریافت کردند، در مقایسه با گروه گواه در میزان انگیزه تحصیلی (0٫028=p) و کنترل هیجان (0٫001=p) باهم متفاوت هستند و تفاوتشان معنادار است. همچنین در پس آزمون متغیر انگیزه تحصیلی، تفاضل میانگین های تعدیل شده در گروه آموزش مهارت حل مسیله (40٫73) درمقایسه با گروه آموزش یادگیری مشارکتی (29٫84) بیشتر بود. همچنین تفاضل میانگین های تعدیل شده در متغیر کنترل هیجان در گروه آموزش مهارت حل مسیله (22٫14) درمقایسه با گروه آموزش یادگیری مشارکتی (33٫71) کمتر بود.
براساس یافته های این پژوهش، یادگیری مشارکتی کارایی زیادی در افزایش کنترل هیجان و آموزش مهارت حل مسیله کارایی زیادی در افزایش انگیزه تحصیلی دانش آموزان کم توجه و بیش فعال دارد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.