بررسی نقش کیفیت زندگی و رضایت شغلی والدین در بروز سوء رفتار با کودک آزاردیده
کودک آزاری و غفلت از کودکان از مسایل بسیار شایع و پیچیده روانی-اجتماعی جامعه است. باتوجه به اهمیت کیفیت زندگی و رضایت شغلی در میزان کودک آزاری، پژوهش حاضر به بررسی نقش کیفیت زندگی و رضایت شغلی والدین در بروز سوء رفتار با کودک آزاردیده پرداخت.
روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی کودکان آزاردیده کمتر از 18 سال (نوزاد تا 18 سال) شهرستان تربت حیدریه و والدین آن ها در سال 1396 تشکیل دادند. باتوجه به هدف مندبودن و غیرتصادفی بودن روش نمونه گیری، با استفاده از فرمول کوکران 73 نفر به عنوان نمونه پژوهش تعیین شدند. برای گردآوری داده ها، فرم کوتاه پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (1996) و پرسشنامه رضایت شغلی مینه سوتا (ویس و همکاران، 1967) به کار رفت. برای تحلیل داده ها از روش رگرسیون لجستیک در سطح معناداری 0٫05 در نرم افزار آماری SPSS نسخه 23 استفاده شد.
نتایج برازش مدل نشان داد، از بین مولفه های کیفیت زندگی به جز مولفه سلامت محیط (0٫398=p)، مولفه های سلامت جسمانی (0٫024=p)، سلامت روان شناختی (0٫008=p) و سلامت اجتماعی (0٫003=p) بر بروز کودک آزاری تاثیر معناداری داشتند؛ همچنین از بین مولفه های رضایت شغلی به جز مولفه های پیشرفت (0٫029=p) و جو سازمانی (0٫010=p)، مولفه های نظام پرداخت (0٫662=p)، نوع شغل (0٫998=p)، سبک رهبری (0٫886=p) و شرایط فیزیکی (0٫689=p) بر بروز کودک آزاری تاثیر معناداری نداشتند.
براساس یافته های پژوهش نتیجه گرفته می شود، در بررسی و تبیین ریشه های کودک آزاری والدین، دو مولفه بسیار مهم، یعنی کیفیت زندگی و رضایت شغلی والدین نقش بسیار مهمی دارند. توجه به عواملی که موجب ایجاد نگرش فرد درباره کیفیت زندگی می شود، در کنار نگرش های به وجودآمده درخصوص شرایط شغلی، تعیین کننده نحوه رفتار فرد در ساختار خانواده، به خصوص دربرابر فرزندان است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.