واکاوی نقش پرسشگری در ارتقای تاثیر کلاس معکوس بر روی یادگیری و واکنش دانشجویان
با وجود گسترش آموزش عالی و افزایش دانشجویان کشور، بین وضعیت موجود و مطلوب تدریس کیفی در این نظام آموزشی تفاوت فاحشی وجود دارد و وضعیت کیفیت آموزش در واحدهای دانشگاهی چندان مناسب نیست. به منظور ارایه یک راهکار اصلاحی، پژوهش حاضر به دنبال اعتبارسنجی یک ابتکار عمل فناورانه برای تدریس دانشگاهی بود. الگوی تدریسی که یادگیری فناورانه مبتنی بر پرسشگری معکوس نامیده می شود. به لحاظ هدف، این پژوهش از نوع کاربردی بوده و از لحاظ چگونگی گردآوری داده های مورد نیاز برای بررسی دو سوال پیشنهادی، در گروه طرح های شبه آزمایشی گروه کنترل نابرابر (پیش آزمون و پس آزمون) طبقه بندی می شود. به منظور بررسی داده های آماری مرتبط با میزان یادگیری و واکنش دانشجویان در چهار کلاس مورد مقایسه در یکی از دانشگاه های دولتی شهر تهران (در مجموع 146 دانشجو)، از چندین آزمون آماری همچون تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد. نتایج اعتبارسنجی الگوی پیشنهادی نشان داد، میزان یادگیری و واکنش دانشجویان کلاس Fibal، بیشتر و معنادارتر از میزان یادگیری دانشجویان کلاس های سنتی غیرمعکوس و معکوس سازی ساده است و دارای عملکرد معنادارتر در سوال های سطح پایین، سوال های عمیق و تکالیف و کارخواسته های کلاسی هستند. با توجه به اینکه در این پژوهش از تکنیک های مبتنی بر پرسشگری استفاده شده است، نتایج نشان داد زمانی که از پرسشگری به عنوان یک رویکرد تدریس فعال سازنده گرا استفاده می شود، دستاوردهای یادگیری و واکنش دانشجویان، قطعا بهتر، معنادارتر و مثبت تر از رویکردهای سنتی غیرفعال تدریس خواهد بود که به احتمال زیاد، نتیجه به کارگیری عناصر و پیشران های پرسشگری به عنوان ابزار یادگیری فعال است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.