عقلانیت فقهی و تحول در گفتمان اسلام سیاسی پس از انقلاب اسلامی
گفتمان انقلاب اسلامی، پیش از پیروزی انقلاب، در صورت بندی خود در مواجهه با دیگر گفتمان های سیاسی، به تعریف خود و مفصل بندی دال های خود پرداخت و توانست در فضای سیاسی ناشی از انقلاب، خود را متمایز کرده و به بیان گفتمانی «هژمون» کند. دال های اصلی گفتمان انقلاب اسلامی، حول دال مرکزی «اسلام سیاسی» مفصل بندی شدند. این مفصل بندی پس از پیروزی انقلاب اسلامی هم تداوم داشت. وضعیتی که پس از انقلاب، موجب تحول در این گفتمان شد، این بود که اکنون یک «نظام سیاسی» بر مبنای این گفتمان شکل گرفته بود و همین مسیله، موجب شد که این گفتمان با اقتضایاتی روبه رو شود که برخی تحولات در آن روی دهد. از آنجایی که مبنای اساسی انقلاب اسلامی، اسلام سیاسی فقاهتی بود و ولی فقیه در راس این نظام حضور داشت، هر گونه تحول در این گفتمان باید سویه ای فقهی نیز داشته باشد. در این مقاله این سوال مورد نظر قرار گرفته است که، با در نظر گرفتن مولفه عقلانیت فقهی، دلیل اصلی صیرورت و تحول گفتمانهای مسلط در پهنه نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران چیست؟ در این میان فرضیه این مقاله آن است که دو مقوله به هم پیوسته «مصلحت» و «حکم حکومتی» به عنوان اصلی ترین عوامل تحول در گفتمان اسلام سیاسی از دیدگاه عقلانیت فقهی در نظر گرفته شده.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.