بررسی و مقایسه دژخردی در شاهنامه فردوسی و ایلیاد و اودیسه
در اسطوره های مبتنی بر باورهای دوبنی، که آفرینش بر پایه دو گوهر همزاد و متضاد شکل میگیرد، خرد نیز که سرچشمه زایای تفکر و تعقل است به دو پاره خرد نیکیار اهورایی و خرد اهریمنی منقسم میگردد. دژخردی، گرایش به خرد اهریمنی به مقصود انجام امور غیرالهی و مذموم است. همچنین گزینش برترین نوع اندیشه و تدبر برای مقاصد شوم و نادرست، دوش خردی نامیده میشود. هدف از پژوهش حاضر کشف نقاط تشابه و تقابل در سه حماسه باشکوه جهانی یعنی شاهنامه فردوسی و ایلیاد و اودیسه هومر بوده است.
این پژوهش به شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و روش تحقیق تحلیلی-توصیفی بر پایه مقایسه مفهوم و مصادیق دژخردی در ایلیاد و اودیسه و شاهنامه فردوسی نگاشته شده است و کوشیده است با به دست دادن نمونه های مشابه یا متفاوت دژخردی در سه متن حماسی ایلیاد و اودیسه و شاهنامه، گونه های این خرد مذموم و اهریمنی را نشان دهد.
در شاهنامه فردوسی، که بر محوریت خرد شکل گرفته است، دژخردیهای پهلوانان و شاهان و نتایج گرایش آنان بدین گونه خرد گمراه بررسی شده است و در ایلیاد و اودیسه، دژخردی از جانب خدایان المپ که قاعدتا باید بر مبنای خرد باشند نیز یافته و بررسی شده است.
در باور و معتقدات ایران باستان، که در شاهنامه فردوسی در خلال داستانها بروز یافته است، این گونه ناپسند از خرد منفی و آزاررسان به نیکیها را تنها از جانب دیوان و اهریمنان و آدمیان بداندیش و دژمنش مییابیم، درحالیکه اتخاذ چنین خردورزیهای مذموم در ایلیاد و اودیسه از جانب یلان و پهلوانان، آدمیان عادی، الهه ها و دیوان آسمانی و خدایان نیز دیده میشود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.