تحلیل دیدگاه مستشرقان درباره آیه حجاب و ارتباط آن با سلامت روان
حجاب ازجمله آموزه های دینی است که همواره برخی به تحلیل آن یا انتقاد از آن پرداخته اند. از جمله آنان برخی از مستشرقان هستند که گاه با نگاهی گزینشی و ناتمام به تاریخ و روایات، پیامبر (ص) را شخصی موافق با آزادی و اختلاط زنان و مردان دانسته اند که مجبور به پذیرش حکم حجاب و جداسازی زنان و مردان شده و با اهرم فشار و تهدید همسرانش به طلاق، آنان را نیز وادار به پذیرش حجاب و خانه نشینی نموده است. هدف از انجام این پژوهش تبیین و تحلیل آرای مستشرقان درباره درک نکردن صحیح حکم آیه حجاب و ارتباط آن با سلامت روان بود.
این مقاله از نوع مروری است که در ابتدا به شیوه توصیفی آرای مستشرقانی همچون فاطمه مرنیسی، لیلا احمد و بارابارا استواسر که به بررسی علل حکم حجاب از منظر تاریخی پرداخته اند، تبیین شد و سپس با شیوه تحلیلی و با استناد به کتب تاریخی، تفسیری و روایی به نقد آرای آنان پرداخته شد. مولفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند.
حجاب فرمانی الهی است که به منظور تربیت و اصلاح رفتار مردم، به صورت تدریجی و گام به گام در جامعه آزاد و بدون قید آن عصر صادر شد و پیامبر (ص) بدون تاثیر از دیگران و اجبار آنان، توجه خاصی به اجرای احکام حجاب در جامعه داشتند. زنان عصر پیامبر (ص)، غالبا با پذیرش حجاب به عنوان حق خویش و عاملی برای حضور فعال و بدون آسیب اجتماعی نسبت به خود و مردان، بدون هیچ اهرم فشاری و حتی با انتخاب آزادانه رنگ مشکی برای پوشش خود به انگیزه داشتن ابهت و جلال بیشتر در دورباش منافقان، هرگز نگاهشان به حجاب محدودیت، عزلت، انزوا و تکلیفی مالایطاق نبود.
حجاب امری است که حفظ سلامت روان زنان و به تبع آن خانواده و جامعه را در پی دارد و این نگاهی است که شارع مقدس با جعل احکام پوشش برای همه اعصار، در پی تحقق آن بوده است؛ اما برخی از مستشرقان با پیش فرض منفی و بدون توجه به تاثیر حجاب در سلامت روان زنان و به تبع آن جامعه نگاهی مقطعی و موقتی بدان دارند و حجاب را نشانه عزلت، پرده نشینی و تحقیر زن می دانند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.