الگوی روابط ساختاری هویت تحصیلی موفق بر اساس نیازهای بنیادین روان شناختی با میانجی گری ذهن آگاهی و خودکارآمدی تحصیلی
هدف از پژوهش حاضر تدوین الگوی روابط ساختاری هویت تحصیلی موفق است که بر اساس آن نیازهای بنیادین روان شناختی به عنوان متغیر درون داد، ذهن آگاهی و خودکارآمدی تحصیلی به عنوان متغیر میانجی و هویت تحصیلی موفق به عنوان متغیر برون داد وارد پژوهش شده اند. این پژوهش به روش توصیفی، از نوع مطالعات همبستگی و با شیوه مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفت. از بین همه دانش آموزان دوره متوسطه اول شهرستان قم در سال تحصیلی 1401-1400 به عنوان جامعه مورد پژوهش، به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای تعداد 355 دانش آموز وارد نمونه شدند. در گردآوری اطلاعات از مقیاس نیازهای بنیادین روان شناختی لاگاردیا و همکاران (2000)، مقیاس چندوجهی ذهن آگاهی بایر و همکاران (2006)، مقیاس خودکارآمدی تحصیلی جینکس و مورگان (1999) و مقیاس هویت تحصیلی موفق واس و ایساکسون (2008) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار AMOS22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد، نیازهای بنیادین روان شناختی به طور مستقیم و غیر مستقیم با میانجی گری ذهن آگاهی بر هویت تحصیلی موفق، تاثیر مثبت و معناداری دارد. اما خودکارآمدی تحصیلی نقش میانجی گر معناداری در تاثیر نیازهای بنیادین روان شناختی بر هویت تحصیلی موفق ندارد (05/0>P). بر اساس نتایج و با توجه به نقش نیازهای بنیادین روان شناختی و ذهن آگاهی در هویت تحصیلی موفق، توجه به نیازهای اساسی هر دانش آموز از سوی خانواده ها و معلمان با برگزاری کارگاه های آموزش خانواده و ضمن خدمت و افزایش ذهن آگاهی دانش آموزان با بهره گیری از روان شناس ها و مشاوران مدارس و برگزاری کلاس های آموزشی، ضروری به نظر می رسد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.