تحلیل گفتمانی ابرگفتمان اندیشه سیاسی ایرانشهری
تلاش بنیادی این مقاله آن است که نشان دهد، اندیشه سیاسی ایرانشهری، نه تنها یک گفتمان است که پیشینه مولفه های گفتمانی را داراست، بلکه یک ابرگفتمان است، چرا که نه تنها در بیش از هزاروصد سال بقای گونه نظم محور آن، به صورت هژمونیک غالب بوده است، که خرده گفتمان های درونی هنجارگرا و برابرگرای آن، به عنوان ضد و غیر، سرکوب نیز شده اند. دال های شناور این ابرگفتمان از درون سامانه های باورمندی، هنجاری زردتشتی، و سامانه سیاسی و زیست بوم ایرانی پدید آمده، با آنها مفصل بندی شده و موجب تقویت آنها از طریق شبکه بندی جریان قدرت نیز شده است. در این ابرگفتمان، خطوط عمودی هستی شناسانه و خطوط افقی معرفت شناسانه در هم تنیدگی با یکدیگر، شبکه های قدرت را حول دال مرکزی آن، شاه آرمانی، پدید آورده که وجهه های مینوی (مثلی) و گیتیانه (زمینی) نیز دارد.
گفتمان ، ایرانشهر ، اندیشه سیاسی ، سیاست ، کشورداری ، روابط با بیگانگان
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.