نسبت تخیل با امید، پیشرفت و همبستگی اجتماعی در فلسفه ریچارد رورتی
این مقاله به جایگاه تخیل در فلسفه ریچارد رورتی می پردازد. تصور می شود که تخیل نقشی کلیدی در فلسفه رورتی دارد و فهم جایگاه تخیل در اندیشه رورتی می تواند به درک ما از قابلیت ها و دغدغه های اصلی فلسفه او کمک کند. به نظر می رسد که رورتی درصدد است تخیل را جایگزین خرد و عقل استدلالی نماید. ما نشان خواهیم داد که این جایگزینی برآمده از ضرورت منطقی فلسفه رورتی و نتیجه نگاه انتقادی وی به ایده «صدق» و جایگزینی آن با ایده «توجیه» است. ازاین منظر، تخیل می تواند، با پیش نهادن بدیل هایی برای وضع موجود، زمینه را برای پیشرفت، امید و همبستگی اجتماعی فراهم آورد. در این مقاله، در قالب جایگاه تخیل در اندیشه رورتی، تلاش می شود ایده تخیل و جایگاه آن در نسبت با مفاهیم کلیدی فلسفه او ازجمله امید، همبستگی اجتماعی و دموکراسی بررسی شود. به نظر می رسد که رورتی تنها با تکیه بر عنصر تخیل، به عنوان جایگزینی برای عقل استدلالی، است که می تواند پروژه خود را تحت عنوان نیوپراگماتیسم به اجرا درآورد.
تخیل ، صدق ، استعاره ، همبستگی اجتماعی ، هم ذات پنداری ، آیرونی ، دموکراسی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.