پدیده «دانش آموزی» بر اساس تجربه زیسته دانش آموزان دختر پایه 12 مدارس دولتی منطقه 15 شهر تهران

در دنیای امروز،  مفاهیمی  با تعریف خاص می خواهند بر واقعیت های زندگی در حال شدن دلالت کنند که با آن بسیار فاصله گرفته اند و نمی توانند بار معنایی آن واقعیت ها را حمل کنند لذا نیاز به شناخت و بازتعریف دارند.این مطالعه با هدف کلی کشفی و شناختی، هدف اصلی مطالعه پدیده "دانش آموز "بر اساس تجربه زیسته دانش آموزان دختر مدارس دولتی منطقه 15 آموزش وپرورش شهر تهران را دنبال می کند.

این مطالعه کیفی با رویکرد روش شناسی پدیدارشناسی تفسیری با روش  نظریه زمینه ای استراوس و کربین انجام پذیرفت.با تکنیک تحقیق مصاحبه  نیمه ساختاریافته تا رسیدن به اشباع نظری با 20 دانش آموز دختر شاغل به تحصیل در پایه دوازدهم  از تاریخ خرداد 98 تا اردیبهشت 99 به جمع آوری اطلاعات مبادرت شد.

یافته های این پژوهش در قالب  13 مقوله و به دنبال آن در قالب مدل پارادایمی 6 بخشی تنظیم و تفسیر گردید.

مقولات به دست آمده: عدالت در مدرسه، سلامت در مدرسه، آرمان خواهی از مدرسه، کمیت گرایی و رقابت جویی در آموزش، دانش آموز در جایگاه سوژه (شناساگر)، گسترش جهان اجتماعی و تحقق خویشتن، رهایی و امنیت در مدرسه، ، تحلیل موقعیت خود در مدرسه، نیازهای اجتماعی دانش آموزان، حمایت طلبی در مدرسه، گسست نسلی و فرهنگی  ، اشتیاق تحصیلی و انگیزه های هشیار،جامعه پذیری در مدرسه ، در انتها مقوله "ادراک منفی از حکمرانی آموزشی " به عنوان مقوله مرکزی و هسته پژوهش انتخاب شد.