استعاره مفهومی در خوانش اگزیستانسیالیستی مفاهیم آزادی و مرگ در اشعار خلیل حاوی
یکی از مباحث اساسی زبان شناسی شناختی استعاره مفهومی است که بر اساس آن یک حوزه مفهومی ناشناخته و انتزاعی با تطبیق با مفاهیم شناخته شده و ملموس در ذهن انسان قابل درک می گردد که این مفاهیم شناخته شده برخاسته از تجربیات انسان در همه ابعاد زندگی اش اعم از فلسفه و ادبیات است؛ از سویی دیگر اگزیستانسیالیسم مکتبی فلسفی است که ادبیات را دستاویز بیان پندارهایش قرار داده؛ روی آوردن فیلسوف اگزیستانسیالیسم به بیان ادبی موجب آمیزش فلسفه با ادبیات شد. در ادبیات اگزیستانسیالیستی به مضامینی چون تنهایی، دلهره، حزن، پوچی، آزادی و مرگ پرداخته می شود. در این میان ادبیات عرب و به ویژه شعر از مفاهیم این مکتب بی تاثیر نماند؛ نمونه ای از این اقبال را در اشعار خلیل الحاوی شاعر معاصر لبنانی می توان دید چراکه طنین مولفه های آزادی و مرگ در سروده هایش پدیدار است؛ وی مفاهیم ناامیدی، تالم، حقارت و یاس ناشی از شکست های پیاپی اعراب و به خصوص قیام 1967 م که پژواک ویژه ای در روح و جانش داشت را؛ که همگی مفاهیمی انتزاعی هستند- با مفاهیمی ملموس و محسوس به زیبایی و هنرمندانه به تصویر می کشد و از اسلوب استعاره مفهومی مدد می جوید. لذا نگارندگان بر آن هستند تا با روش توصیفی - تحلیلی به انواع استعاره مفهومی در مولفه های اگزیستانسیالیستی آزادی و مرگ در سروده های الحاوی بپردازند؛ نتایج حاکی از آن است که شاعر برای بیان افکار انتزاعی و وجودی خود نه تنها از استعاره مفهومی سود جسته، بلکه همسویی و انطباق انواع سه گانه استعاره مفهومی به درک بهتر این تفکر انسجام بخشیده است
اگزیستانسیالیست ، استعاره مفهومی ، جانسون ، خلیل الحاوی ، آزادی ، مرگ
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.