ریشه های افلاطونی و ارسطویی مفهوم زمان در فلسفه اسلامی
«زمان» از مهمترین ویژگیهای عالم ماده است که شناخت حقیقت آن همواره مورد توجه فلاسفه بوده است. سادگی ظاهری فهم زمان و مشکل بودن تبیین آن، موجب اختلاف بین فلاسفه در تعریف آن شده است. فلاسفه اسلامی نیز در اینباره اختلاف نظر دارند که ریشه این اختلاف، به تعاریف متفاوت افلاطون و ارسطو از زمان برمیگردد. افلاطون زمان را جوهری قایم به نفس و ذاتا مستقل تعریف کرده که صورت تفصیلی عالم مثل است. از نظر ارسطو نیز زمان، عدد حرکت از جنبه تقدم و تاخری است که با هم جمع نمیشوند. فلاسفه اسلامی با حکم به تباین این دو تعریف، معمولا متمایل به یکی از این دو تعریف بوده و سعی کردهاند به تشکیکهای دیدگاه مختار خود پاسخ دهند و اتقان تعریف مقابل را نفی نمایند. فیلسوفانی مانند ابنرشد، ابن سینا و سهروردی به تعریف ارسطو و در مقابل، زکریای رازی و فخر رازی به تعریف افلاطون از زمان گرایش داشتهاند. اما تلاش برای متقابل نشان دادن تعاریف افلاطونی و ارسطویی از زمان موجه نیست، زیرا از نظر هر دو فیلسوف، اگرچه زمان متفاوت از حرکت است، اما وجود آنها از هم جدایی ناپذیر است، بطوریکه فهم هر یک وابسته به فهم دیگری است. بر همین اساس، هدف نوشتار حاضر اینست که اولا، با تبیین نظر افلاطون روشن سازد که نظر وی با نظر ارسطو در تقابل نیست و ثانیا، تاثیر دیدگاه آنها میان فلاسفه مسلمان را نشان دهد.
زمان ، سکون ، حرکت ، حرکت توسطیه ، حرکت قطعیه ، افلاطون ، ارسطو
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.