فهرست مطالب

فصلنامه تاریخ فلسفه
سال چهاردهم شماره 2 (پیاپی 54، پاییز 1402)

  • تاریخ انتشار: 1402/10/19
  • تعداد عناوین: 7
|
  • حسین کلباسی اشتری * صفحات 3-4

    در خلال کتابهای تاریخ فلسفه، غالبا بخشی به دوران ترجمه متون فلسفی و علمی به زبانهای یونانی و سریانی اختصاص یافته است؛ در فاصله قرنهای دوم و سوم هجری قمری در عالم اسلام و دوازدهم و سیزدهم میلادی در غرب لاتینی. امروزه آگاهی ما درباره عناوین، مراکز، مترجمان و شرحها و تعلیقه ها بر متون ترجمه شده در هر دو دوره، اندک نیست و ببرکت پژوهشهای اسنادی و کتابخانه یی متعدد، اکنون پژوهشها و فهرستهایی نسبتا دقیق از همه موارد مذکور در اختیار ماست. از نمونه های اخیر این آثار، مجموعه یی است بویراستاری پیتر آدامسون و ریچارد تیلور، با مشخصات زیر: P. Adamson & R. Taylor, The Cambridge Campanion to Arabic Philosophy, New York: Cambridge University Press, 2012. کل کتاب و بویژه دو فصل آخر آن، اطلاعاتی نسبتا دقیق از آنچه مربوط به ترجمه متون فلسفی در این دو مقطع تاریخی واقع شده است، در اختیار خواننده قرار میدهد. اما با وجود این، دو نکته در مواجهه با این تحقیقات قابل توجه است: نخست اینکه، پژوهشگران غربی و عمدتا مستشرقان در توصیف و معرفی سنت فلسفی عالم اسلام، همچنان از عنوان «فلسفه عربی» بهره میجویند که پیش از این درباره آن سخن گفتیم. این عنوان هم در صورت و هم در محتوا، خالی از اشکال نیست. بکار بردن «فلسفه عربی» در قیاس با «فلسفه یونانی» یا «فلسفه اروپایی» بیوجه است، زیرا برای نمونه، وصف یونانی برای فلسفه، حاکی از سنخ خاصی از تفکر، روش یا دیدگاه بوده و هست که از دیگر تجارب فلسفی باستان متمایز میشود. همچنین روشن است که «فلسفه یونان» تنها بلحاظ زبان یونانی از دیگر مسلکها و نحله های فلسفی متمایز نمیشود، بلکه زبان یونانی بمثابه قالبی برای یک روح فرهنگی و معنوی خاص و کالبدی برای معرفی و ظهور آن بشمار رفته و میرود. دوم اینکه، در این پژوهشها، اشاره چندانی به متون پارسی و زبان کهن ایرانی حاوی آموزه ها و تعلیمات فلسفی نشده و عمدتا بر متون یونانی و سریانی تاکید شده است. تردیدی نیست که متون کهن پارسی در جریان حوادث و سوانح گوناگون آسیب دیده یا بکلی از میان رفته اند، و از این جهت دست پژوهشگران در تحلیل و تبیین مضامین فلسفی آنها بسته است، لیکن گزارشهای پراکنده و مدارک اندک موجود به زبانهای پهلوی و دری که بر وجود نظامی از آموزه های جهان شناختی، کیهان شناختی و انسان شناختی دلالت دارند، هنوز آنچنان که شایسته است مورد بازخوانی قرار نگرفته اند. بیتردید آنچه در گفتار کسانی مانند شهاب الدین سهروردی، ابوعلی مسکویه، پولس فارسی و صاحبان تراجم، تحت عنوان حکمت نوریه، حکمت مشرقی، حکمای فرس و حکمت خسروانی آمده است، نمیتواند صرفا جنبه اساطیری و نمادین داشته باشد و جا دارد بطور وسیع و جامع، بدست زبان شناسان، باستان شناسان و اهل فلسفه، مورد خوانش جدید قرار گیرد.

    کلیدواژگان: تاریخ فلسفه، تاریخ نگاری فلسفه
  • حوا جامی *، سید محمد حکاک قزوینی، علی نقی باقرشاهی، شروین مقیمی زنجانی صفحات 5-24

    در خوانش اشتراوس از محاوره قوانین، بار دیگر با رویکرد جامع او مواجه میشویم و برخلاف نگرش تاریخی، شاهد تغییر و تحولی اساسی و مغایر با تفسیر او از دیگر محاورات افلاطون، نیستیم. درواقع، اشتراوس معتقد است برای فهم واقعی محاوره قوانین باید بشیوه او و از رهگذر خوانش فارابی در کتاب تلخیص النوامیس از آن، پیش برویم و تنها در اینصورت است که میتوانیم به افقی ورای تفسیر تاریخی دست یابیم. در پژوهش پیش رو، هدف آنست که ضمن بحثی اجمالی از تفسیر تاریخی محاوره قوانین، تفسیر فارابی از آن، و همچنین نقد و نظر اشتراوس در اینباره، را بررسی کرده، و مهمترین شاخصه های تفسیر بدیع او از این اثر را تبیین نماییم.

    کلیدواژگان: قوانین، فارابی، تلخیص النوامیس، اشتراوس، تاریخ گرایی، الهیات، افلاطون
  • محمدمهدی کمالی * صفحات 25-46

    بیش از دویست سال از تاریخ تالیف کتاب شرح منظومه، اثر برجسته فیلسوف مهم حکمت متعالیه، حاج ملاهادی سبزواری (1289 1212ق) میگذرد. طی این دویست سال، این کتاب همواره یکی از مهمترین متون درسی حوزه های علمیه و مراکز فلسفی در ایران و جهان بوده و هست و هیچ اثری، چه با سبک و سیاق خود منظومه و چه با سبک و سیاقی دیگر، تا بحال نتوانسته جای آن را بگیرد. آنچه باعث شهرت و ماندگاری این کتاب شده، در درجه اول، شخصیت علمی و معنوی برجسته مولف آن است، و در درجه بعد، بیان مطالب در قالب نظم برای نخستین بار، جامعیت نسبت به همه مسایل، اشتمال بر آراء مختلف، نوآوری و ابتکار، ایجاز غیرمخل، تدریس مکرر توسط مولف، تصنیف حواشی و شروح متعدد بر آن، و وجود مدرسان برجسته در طی این دویست سال. در این مقاله ضمن پرداختن به جایگاه کتاب شرح منظومه در بین آثار مشابه، و امتیازات و علل ماندگاری آن در مراکز آموزشی، گزارشی از سرگذشت این کتاب و چگونگی تدریس آن در ایران و جهان ارایه شده و مدرسین برجسته آن را در ادوار مختلف و مراکز آموزشی متعدد را معرفی نموده ایم.

    کلیدواژگان: حکیم سبزواری، شرح منظومه، ارجوزه، تاریخچه، مدرسان، عوامل ماندگاری
  • حسین نجفی، داود حسینی * صفحات 47-92

    از میانه قرن پنجم تا قرن چهاردهم هجری قمری، آثار و آراء فیلسوفان ایرانی در محافل علمی شبه قاره هند، حضوری پررنگ داشته اند. اندیشه فلسفی میرداماد، یکی از نقاط عطف این حضور تاریخی است. آثار و آراء او پس از انتقال به هندوستان، از طریق سنتهای متنی در سراسر شبه قاره انتشار یافتند. انتشار این نگاشته ها و اندیشه ها، علاوه بر تکاپویی که در محافل علمی ایجاد کرد، چهره های فلسفی هندوستان را در دو صف مخالفان و موافقان میرداماد جای داد و در میان آنان، مباحثاتی دامنه دار بوجود آورد؛ مباحثاتی درباره «جعل بسیط ماهیت»، «حدوث دهری»، «اقسام هل بسیط»، «شبهه جذر اصم» و... که بر محور کتاب الافق المبین شکل گرفته اند. در این مقاله، ضمن معرفی اجمالی سنتهای متنی در هندوستان، نشان خواهیم داد که فلسفه مدرسی در این سرزمین، از میانه قرن یازدهم تا پایان قرن دوازدهم ه. ق.، داد و ستدی عمیق با اندیشه فلسفی میرداماد داشته است. بدین منظور، چهره های شاخص فکری هندوستان طی این دو قرن، معرفی میشوند؛ جایگاه آنها در سنتهای متنی مشخص میشود؛ ارتباط آنها با اندیشه های میرداماد در موضوعات مختلف فلسفی بیان میگردد؛ و سرانجام، گستردگی جغرافیایی حضور اندیشه های میرداماد در پهنه شبه قاره تحلیل میگردد. در ادامه نشان خواهیم داد که گستردگی این حضور در شبه قاره، بسیار بیشتر از آنست که در دوره معاصر تصور شده است. مراد از «هندوستان»، «شبه قاره» و «جنوب آسیا» در این مقاله، محدوده تاریخی این سرزمین پیش از سال 1947 میلادی است که جغرافیای کنونی کشورهای هند، پاکستان، بنگلادش، سریلانکا و بخشهایی از افغانستان را دربرمیگیرد.

    کلیدواژگان: فلسفه اسلامی در هندوستان، میرداماد، هندوستان، سنتهای متنی درسی، فلسفه مدرسی هندوستان
  • ابراهیم رنجبر *، محمدرضا اسدی صفحات 93-112

    نیکولاوس کوزانوس، متاله و فیلسوف آلمانی، تلاش کرده در آثار خود، در تلقیهای متافیزیکی روزگار خود بازنگری کند. او با طرح نظریه هایی بدیع درباره خلقت، نسبت انسان با امر نامتناهی، حرکت، و شناخت، و همچنین با بازنگری در دیدگاه های رایج مذهبی در مورد آموزه هایی مانند گناه آغازین و خلق از عدم ، کوشید رهیافت فلسفی خود را بنحوی نظاممند مطرح کند. ما در این مقاله ابتدا میکوشیم دیدگاه های مهم او درباره نسبت میان انسان و امر نامتناهی را بررسی کنیم و از رهگذر آن نشان دهیم که از این منظر، فقط یک جوهر در این عالم هست و هرچه جز اوست، عوارض ضروری او هستند. در ادامه، مفاهیم «تا گشایی» و «تا خوردگی» را مطرح میکنیم و با مقوله یی بنام حرکت جوهری، بقرایت خاص کوزانوس، آشنا میشویم. پس از طرح دیدگاه های وی، به واسازی زمینه های شکلگیری رویکرد او خواهیم پرداخت؛ بدین منظور، تفسیر مایستر اکهارت از فرازهایی از کتاب مقدس و چند تلقی بنیادین متافیزیکی ابن سینا را مطرح میکنیم و به بررسی امکان نضج دیدگاه های کوزانوس در آنها میپردازیم و نشان میدهیم که رویکردهای بدیع ابن سینا و تفسیرهای نو مایستر اکهارت، زمینه را برای طرح متافیزیکی نوین فراهم می-آورد که با متافیزیک سنتی فرق دارد و همین، منظرهایی جدید بروی پژوهشهای فلسفی میگشاید و پرتوی تازه بر تاریخ اندیشه می افکند.

    کلیدواژگان: جوهر، نامتناهی، خلق از عدم، تا، نیکولاس کوزانوس، ابن سینا، مایستر اکهارت
  • محمود صیدی * صفحات 113-126

    نظریه تناسخ ارواح یکی از قدیمیترین دیدگاه هایی است که در طول تاریخ فکر بشری، برای تبیین کیفیت پاداش یا عقاب انسانها و چگونگی جاودانگی روح انسانی مطرح شده است. شهرزوری از بزرگترین حکمای اشراقی است که نظریه یی منسجم درباب اثبات تناسخ صعودی و نزولی مطرح نموده است. او نخست به نقادی استدلالهای ابن سینا در ابطال نظریه تناسخ پرداخته و در ادامه، دلایلی بر اثبات این نظریه اقامه میکند. در پژوهش حاضر اثبات میگردید که انتقادات شهرزوری به براهین ابن سینا صحیح نیست، زیرا با قابلیت داشتن بدن، عقل فعال، نفس را به بدن افاضه مینماید و برای معطل نماندن نفس از انجام افعال، باید تقارن زمانی و تساوی در تعداد میان بدن قبلی و جدید نفس موجود باشد. استدلالهای شهرزوری نیز در اثبات نظریه تناسخ، دچار کاستیند، زیرا محذور اجتماع دو نفس در یک بدن، و مقارن نبودن و تساوی نداشتن بدن قبلی نفس با بدن بعدی او، همچنان پابرجاست.

    کلیدواژگان: تناسخ، روح، شهرزوری، ابن سینا، قوه خیال، نفس ناطقه
  • تبیین دیدگاه علیقلی بن قرچغای خان درباره علم حصولی و علم حضوری، با رویکرد انتقادی
    حمیدرضا خادمی * صفحات 127-148

    علیقلی بن قرچغای خان، از فیلسوفان عصر صفوی است که بسیاری از آثارش احیا نشده، اما کتاب احیای حکمت که دربردارنده بسیاری از آراء فلسفی اوست، تصحیح و چاپ شده است. ازجمله دیدگاه های ابتکاری این حکیم، تقسیمبندیها و تفسیرهای نوآورانه یی است که از علم حصولی و علم حضوری ارایه داده است. وی برای بیان دیدگاهش در اینباره، ضمن تقریر نظر حکمای پیشین درباره حقیقت علم، ابتدا پس از توضیح دو قسم علم حقیقی یعنی علم ذاتی و عرضی علم حصولی و حضوری را ذیل علم عرضی میداند. از یکسو، برخی از دسته بندیهایی که وی درباره علم حصولی و حضوری ارایه داده، در طول تاریخ فلسفه اسلامی بیسابقه است، و از سوی دیگر، او حقیقت علم را امری عرضی و زاید بر نفس ناطقه میداند. درواقع، علیقلی خان با تحلیلی که از مسیله اتحاد عاقل به معقول بدست داده، علم را همانند صفتی میداند که بر موصوف عارض شده است. بررسی رویکرد وی در چهار مرحله انجام شده است که عبارتند از: بررسی اقسام مختلف علم حصولی و حضوری، ناتمام بودن نخستین دلیل وی درباره عرضیت علم حضوری و حصولی، نشان دادن کاستی موجود در دلیل دوم و سوم، و بیان ناکافی بودن دیدگاه وی درباره اتحاد عاقل و معقول. در این نوشتار، نخست سعی شده تا دیدگاه و ابتکار علیقلی خان در اینباره، بطور دقیق تقریر شود، آنگاه با بهره گیری از روش تحلیلی تطبیقی، دیدگاه وی مورد بررسی و نقد قرار گیرد.

    کلیدواژگان: علم حصولی، علم حضوری، قرچغای خان، عرضیت
|
  • Havva Jami *, S. Mohammad Hakkak, Ali Naghi Baghershahi, Shervin Moghimi Zanjani Pages 5-24

    Republic and Statesman demonstrate the limitations of the city in distinct yet comparable ways. The first work reveals the impossibility of philosophers ruling, while the second work proves the necessity of the rule of law. Consequently, both dialogues establish foundations for addressing the question of the ideal political order based on its compatibility with the city's nature. However, formulating the best principles for the city falls within the domain of laws. This particular work held significant importance for Leo Strauss, which can be viewed from two perspectives. Firstly, Strauss' last work, "Argument and Action in Plato's Laws," focuses on the study of "Platonic Political Philosophy" and explores the tension between philosophy and politics through the final resolution of the problem. It represents the culmination and complete expression of theological-political thought. Secondly, in the introduction to "What is Political Philosophy," Strauss considers Laws to be Plato's most political work, if not the only one, as it features the Athenian stranger, along with his companions, describing a set of rules for an imminent city establishment. In contrast, Socrates constructs a city in the Republic solely through words and not in practice. Understanding how Strauss interprets Plato's Laws is of paramount importance. To comprehend his approach, we must first become acquainted with his elucidation of Farabi's interpretation of Talkhis-e-Navamis then, delve into his own interpretation to uncover similar motivations.

    Keywords: Laws, Farabi, Talkhis -e-Navamis, Strauss, Theologhy, Plato
  • Mohammad Mahdi Kamali * Pages 25-46

    More than two hundred years have passed since the authorship of the book "Sharh Manzomeh" by the eminent philosopher of great wisdom, Haj Molla Hadi Sabzevari (1289-1212 AH). During these two hundred years, this book has always been one of the most important textbooks in the philosophical centers of Iran and the world, and no other work, either in the style of this book or in any other style, has been able to take its place. What made this book famous and lasting is primarily the outstanding scientific and spiritual personality of its author, and in the next degree, expressing the contents in the form of order for the first time, comprehensiveness to all issues, including different opinions, innovation and initiative, appropriate brevity, repeated teaching by the author, numerous margins and explanations, and the presence of outstanding lecturers during this It has been 200 years. In this article, while dealing with the position of "Sharh Manzomeh", its prominent features and the reasons for its persistence in educational centers, we have discussed the history of this book and how it is taught in Iran and the world, and we have introduced its prominent teachers in different periods and numerous educational centers.

    Keywords: Hakim Sabzevari, Sharh Manzomeh, Arjozeh, History, Lecturers, Persistence Factors
  • Hossein Najafi, Davood Hosseini * Pages 47-92

    From the middle of the 5th to the 14th century AD, the works and views of Persian philosophers had a strong presence in the scientific circles of the Indian subcontinent. One of the turning points of this historical presence is the philosophical thought of Mīr Dāmād (d. 1040/1631-32 AH/CE). His philosophical works and views were transmitted to India through textual traditions and spread throughout the subcontinent. The presence of Mīr Dāmād's works and views not only flourished in scientific circles, but also engaged philosophical figures in India who either supported or criticised him, and generated extensive discussions. Some of these discussions were on the simple making of essence, meta-temporal creation, the divisions of the simple if (hal al-basit), the liar paradox (jadhral- asam), etc., all of which were formulated around Mīr Dāmād's book al-Ufuq al-Mubin. This paper will give a general introduction to the textual traditions in India, then explain the scholastic philosophy in the region and also the deep engagement they had with the philosophical thoughts of Mīr Dāmād from the mid-11th to the end of the 12th century AH. In particular, we will present the main figures and their place in the textual traditions; their engagement with Mīr Dāmād's philosophical theses. This research shows that this presence is much more widespread than contemporary literature suggests.

    Keywords: Islamic Philosophy in India, Mīr Dāmād, India, Textual Traditions, Philosophical Schools of India, 11th, 12th Century AH
  • Ebrahim Ranjbar *, Mohammadreza Asadi Pages 93-112

    Nicholaus Cusanus, as one of the greatest theologians and philosophers in Germany, through his works has tried to revise his contemporary metaphysics and its basic assumptions. He announced ground-breaking theories about creation, man's relation to the infinite, movement, epistemology and meanwhile by revisioning the common beliefs about the original sin and creatio ex nihilo wanted to introduce a well-grounded philosophical approach. In this article first we try to show his important theories about the relation between man and the infinite and by doing this we will demonstrate that in his conception there is only one substantia in se and anything other than it is its necessary accident. In addition, it will be a discussion of concepts such as decomplicatio and complicatio and in the meantime it will be introduced the concept of the substantial movement in accordance with Cusanus interpretation. After discussing these ideas, we will try to reconstruct the intellectual context in which he succeeded to develop his philosophical thoughts. In this horizon we will make an investigation in Meister Eckhart's interpretation of one or two parts of Bible and examine some basic conceptions in Ibn Sina's metaphysics. In this way we hope to demonstrate that Ibn Sina's innovative approach and unpreceded interpretations of Meister Eckhart offered a new metaphysical frame which is essentially different from the traditional one and to make it reasonable that how this enriching understanding could shed a new light on the forthcoming investigations.

    Keywords: Cusanus, Ibn Sina, Substance, Infinite, creatio ex nohilo, fold
  • Explaining Ali-Qoli-bin Qarchaghaaikhan's point of view about "acquired knowledge" and "knowledge by presence" with a critical approach
    Hamidreza Khademi * Pages 127-148

    Explaining Ali-Qoli-bin Qarchaghaaikhan's point of view about "acquired knowledge" and "knowledge by presence" with a critical approach Abstract Ali-Qoli-bin Qarchaghaaikhan is among the not so famous philosophers of the Safavid era. Although many of his works have not been undergone the process of correction, his book The Revival of Wisdom, that actually contains many of his philosophical opinions, has been corrected and printed. Among the innovative theories of this sage is the innovative classification that he presented of "acquired knowledge" ('ilm-e-hosuli, علم حصولی) and "knowledge by presence" ('ilm-e-hozuri, علم حضوری). On the one hand, Qarchaghaaikhan introduces different types of acquired knowledge and knowledge by presence, some of which are unprecedented in the history of Islamic philosophy, and on the other hand, he considers the truth of knowledge to be accidental and added to the speaking self (nafs-e-naatteqeنفس ناطقه،). In fact, with the analysis he gives regarding the issue of the union of knowledgeable subject with the reasonable object, he considers knowledge as an attribute that is added to the adjective, namely the speaking self/subject. This essay, at first, expresses his point of view and initiative on this matter in detail, and then criticizes by using an analytical-comparative method. Keywords: accidentality, Ali-Qoli-bin Qarchaghaaikhan, acquired knowledge, Knowledge by presence, the speaking self.

    Keywords: accidentality, Ali-Qoli-bin Qarchaghaaikhan, acquired knowledge, Knowledge by presence