تاثیر بدهی دولت بر رشد و رفاه جامعه تحت حاکمیت طلایی توسعه مالی بابکارگیری مدل های تغییر رژیمی حدآستانه استار
کشور های درحال توسعه و به خصوص برخوردار از رانت منابع طبیعی با نا کارایی و اندازه ی بزرگ دولت مواجه هستند. در بسیاری از مواقع کشور های برخوردار از رانت منابع طبیعی جهت جبران کسری ساختاری، با کاهش هزینه های عمرانی اقدام به ایجاد مازاد تراز سرمایه ای در بودجه می کنند و مازاد سرمایه ای ایجاد شده را به هزینه های جاری تخصیص می دهند. این امر دارای تبعات پایدار منفی و بلندمدت برای رشد اقتصادی است. در بسیاری از کشور ها این رویکرد نیز قادر به جبران کل کسری تراز عملیاتی دولت نیست و کسری باقیمانده از طریق استقراض از خارج یا اقتصاد داخلی تامین می شود. در مطالعه حاضر به تحلیل تاثیر بدهی دولت بر رشد و رفاه جامعه تحت حاکمیت طلایی توسعه مالی طی دوره زمانی 1365-1399 و بکارگیری رویکرد آستانه ای انتقال ملایم (STAR) پرداخته شد. نتایج قسمت غیرخطی مدل نشان از وجود رابطه مثبت متغیر توسعه مالی با شاخص رشد و رفاه اقتصادی را نشان می دهد. همچنین متغیر های اندازه دولت، کسری بودجه دولت، شوک نفتی، نوسانات نرخ ارز و تحریم به ترتیب منجر به کاهش؛ 17 درصدی، 14 درصدی، 6 درصدی، 43 درصد و 2 درصدی رشد و رفاه اقتصادی می شوند. کانال اصلی اثرگذاری توسعه مالی، از طریق افزایش کارآیی سرمایه گذاری، کیفیت مقررات، کاهش تحریم های اقتصادی و شاخص های حاکمیتی انجام می گیرد. بنابراین می توان نحوه آزادسازی بازار های مالی، ضعف مدیریت نظام مالی و عدم شکل گیری بازار های مالی منسجم و بهره مندی از مقررات در کشور را، از دلایل کاهش کارآیی سرمایه گذاری از طریق تخصیص غیر بهینه منابع در کشور دانست. در نتیجه، باید توجه و اهتمام بیشتری در کشور، برای توسعه و کارآمد کردن بازار های مالی و در نتیجه تخصیص کارآ تر منابع و افزایش کارآیی سرمایه گذاری، انجام گیرد. همچنین باتوجه به وابستگی شدیدی بودجه دولت به درآمد های نفتی، باید این وابستگی کاهش و توجه به درآمد مالیاتی افزایش گردد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.