بررسی روابط بینامتنی در تفاسیر عرفانی سوره یوسف(ع) در سده های متقدم اسلامی
در سنت تفسیرنگاری عرفانی سدههای میانه اسلامی، میتوان در تفاسیر عرفانی سوره یوسف (ع)، بر اساس نظریه ژراژ ژنت به ارتباطاتی گسترده از هر دو جهت همحضوری و بیشمتنی، میان قصه یوسف (جامع الستین للطایف البساتین) طوسی، انسالمریدین و روضهالمحبین بخاری، حدایقالحقایق فراهی، انیسالمریدین و شمسالمجالس و بحرالمحبه فی اسرارالموده پی برد. بررسی تطبیقی این تفاسیر با کاربست دیدگاه ژنت حاکی از آن است که هرچند مولفین متنهای بازنوشته، به دنبال خلق اثری جدید بودهاند، تحت تاثیر متنهای پیشین، از طریق حذف و گسترش مضمونی، سبکی و توامان آن ها، فرایند کاهشی یا افزایشی را در پیش گرفته یا گاه به جابجایی برخی روایتها اقدام کردهاند. حتی گاه شدت رابطه تراگونگی موجب شده به برخی از آن ها در برابر دیگری، نسبت ترجمه داده شود. همچنین در بررسی سیر شکلگیری این آثار میتوان تفاوتشان را با توجه به انواع روابط بینامتنی تفسیر کرد. چنان که مولف بحر از طریق فرایندهای کاهش، اثری با کمترین حجم و فراهی از طریق افزایش، حدایقالحقایق را به نحو انبوه و گسترده ترتیب داده است. اما جز تراگونگی، وجود رابطه همگونی نیز در برخی از این تفاسیر، در ترجمههای بحرالمحبه قابل ذکر است که در آن ها هدفمندانه، برقراری نوع تقلیدی روابط مد نظر بوده است. در بررسی تطبیقی این متون به روش تحلیل محتوا معلوم شد که در آثار پیشینی و پسینی مذکور و حتی تفاسیری که تنها به سوره یوسف اختصاص ندارند نیز چنین روابطی حاکم است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.