مقایسه اثربخشی تحریک الکتریکی مغز و توان بخشی شناختی بر هماهنگی چشم و دست کودکان با ناتوانی های یادگیری خاص 7 تا 13 ساله
پژوهش های پیشین به بررسی اثربخشی توا ن بخشی شناختی و درمان های عصبی بر طیف گسترده ای از اختلالات از جمله ناتوانی یادگیری پرداخته اند. مرور مطالعات انجام شده حاکی از آن است پژوهش های اندکی به بررسی مقایسه ای توانبخشی شناختی و درمان های عصبی بر ناتوانی های یادگیری جهت انتخاب بهترین روش درمانی پرداخته اند.
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی تحریک الکتریکی مغز و توان بخشی شناختی بر هماهنگی چشم و دست کودکان با ناتوانی یادگیری خاص (نارساخوان) 7 تا 13 ساله انجام شد.
طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خاص در مناطق 7 و 10 شهر تهران در سال 1399 بود. نمونه آماری پژوهش از 3 گروه شرکت کننده، شامل 2 گروه آزمایش 15 نفری و یک گروه گواه 15 نفری تشکیل شدند که به صورت در دسترس انتخاب و در سه گروه به صورت تصادفی گمارش شدند. ابزارهای جمع آوری داده ها شامل آزمون ارزیابی هماهنگی چشم و دست (فرناندس و همکاران، 2013)، دستگاه tdcs و برنامه توان بخشی شناختی (ماگیو، 2019) بود. دستورالعمل آموزش توان بخشی شناختی مشتمل بر 21 جلسه 60 دقیقه ای بود. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری، آزمون تعقیبی LSD و نرم افزار spss24 انجام شد.
یافته های پژوهش حاضر نشان داد اثربخشی توان بخشی شناختی بر هماهنگی چشم و دست دانش آموزان نارساخوان بیشتر از اثربخشی با روش تحریک الکتریکی مغز از روی جمجمه بوده است (05/0 >P).
نتایج این مطالعه می تواند در انتخاب گزینه های درمانی مناسب به درمانگرانی که با کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری کار می کنند، کمک کند. همچنین نتایج مطالعه حاضر می تواند کاربردهای موثر درمان های شناختی را بیش از پیش در اختیار متخصصان قرار دهد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.