رابطه ترومای اولیه زندگی و علائم روانشناختی با میانجی گری انعطاف پذیری روانشناختی در مادران دارای کودکان با نقص هوشی
آسیب های دوران کودکی، ثبات. احساس کودک را از بین می برد. کودک ارزش خود را تضعیف می کند و این حس اغلب تا بزرگسالی با کودک می ماند و بر زندگی و سلامت روان فرد تاثیر می گذارد. پژوهش حاضر با هدف مدل سازی ترومای اولیه زندگی و علایم روان شناختی با میانجی گری انعطاف پذیری روان شناختی مادران دارای کودکان با نقص هوشی صورت گرفت.
پژوهش حاضر از نوع مدل سازی بود که به صورت مقطعی و توصیفی-تحلیلی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مادران دارای کودک با نقص هوشی بود که کودکان آنها در سال تحصیلی 1401-1400 در مدارس استثنایی شهر شیراز مشغول تحصیل بودند. نمونه این پژوهش شامل 300 نفر که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به سوالات پرسشنامه ترومای اولیه زندگی، انعطاف پذیری روان شناختی و افسردگی و استرس پس از رخداد پاسخ دادند. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزارهای SPSS26 و AMOS24 و آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون، مدل سازی معادلات ساختاری و محاسبه شاخص های برازش، تجزیه و تحلیل شدند.
نتایج پژوهش حاکی از برازش مدل و تایید فرضیه تحقیق بود. بنابراین بین ترومای اولیه زندگی و علایم روانشناختی با میانجی گری انعطاف پذیری روانشناختی، رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد (05/0<p).
بنابر نتایج پژوهش به نظر می رسد تاثیر ترومای اولیه زندگی بر علایم روان شناختی می تواند تحت تاثیر انعطاف پذیری روان شناختی باشد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.