مقایسه اثربخشی روان درمانی مبتنی بر روایت درمانی و درمان شناختی رفتاری بر افزایش معنای زندگی بیماران وابسته به مواد افیونی پس از سم زدایی
نبود معنای زندگی یکی از عواملی است که می تواند بر موفقیت درمان بیماران وابسته به موادمخدر اثرگذار باشد. به همین دلیل، شناسایی درمان های موثر و مداخله های روان شناختی در این رابطه از اهمیت بسزایی برخوردار است. در نتیجه، هدف از این مطالعه مقایسه اثربخشی روان درمانی مبتنی بر روایت درمانی و درمان شناختی رفتاری بر افزایش معنای زندگی بیماران وابسته به مواد افیونی پس از سم زدایی است.
این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود و جامعه آماری آن بیماران مراکز دولتی درمان اعتیاد شهر بجنورد در سال 1401 بودند. 45 نفر از بین افراد جامعه آماری، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه 15نفره، شامل دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جای دهی شدند. ابزار استفاده شده در این پژوهش پرسش نامه معنای زندگی استگر و همکاران (2006) بود. گروه های آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای به طور جداگانه، تحت روان درمانی مبتنی بر روایت درمانی و درمان شناختی رفتاری قرار گرفتند و گروه کنترل آموزشی ندید. داده ها به روش تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی، در نرم افزار SPSS25 تحلیل شدند.
نتایج حاکی از اثربخشی هر دو روش روایت درمانی و درمان شناختی رفتاری بر افزایش معنای زندگی بود (001/0>P). به این صوت که هر دو رویکرد موجب افزایش معنای زندگی بیماران شد و اثربخشی روایت درمانی هم در پس آزمون و هم در دوره پیگیری، بیش از درمان شناختی رفتاری بود (05/0>P).
نتیجه این پژوهش نشان می دهد که می توان از روش روایت درمانی و درمان شناختی رفتاری برای افزایش معنای زندگی بیماران وابسته به مواد افیونی استفاده کرد.
نبود معنای زندگی یکی از عواملی است که می تواند بر موفقیت درمان بیماران وابسته به موادمخدر اثرگذار باشد. به همین دلیل، شناسایی درمان های موثر و مداخله های روان شناختی در این رابطه از اهمیت بسزایی برخوردار است. در نتیجه، هدف از این مطالعه مقایسه اثربخشی روان درمانی مبتنی بر روایت درمانی و درمان شناختی رفتاری بر افزایش معنای زندگی بیماران وابسته به مواد افیونی پس از سم زدایی است.
این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود و جامعه آماری آن بیماران مراکز دولتی درمان اعتیاد شهر بجنورد در سال 1401 بودند. 45 نفر از بین افراد جامعه آماری، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه 15نفره، شامل دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جای دهی شدند. ابزار استفاده شده در این پژوهش پرسش نامه معنای زندگی استگر و همکاران (2006) بود. گروه های آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای به طور جداگانه، تحت روان درمانی مبتنی بر روایت درمانی و درمان شناختی رفتاری قرار گرفتند و گروه کنترل آموزشی ندید. داده ها به روش تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی، در نرم افزار SPSS25 تحلیل شدند.
نتایج حاکی از اثربخشی هر دو روش روایت درمانی و درمان شناختی رفتاری بر افزایش معنای زندگی بود (001/0>P). به این صوت که هر دو رویکرد موجب افزایش معنای زندگی بیماران شد و اثربخشی روایت درمانی هم در پس آزمون و هم در دوره پیگیری، بیش از درمان شناختی رفتاری بود (05/0>P).
نتیجه این پژوهش نشان می دهد که می توان از روش روایت درمانی و درمان شناختی رفتاری برای افزایش معنای زندگی بیماران وابسته به مواد افیونی استفاده کرد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.