اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر سرمایه های روان شناختی و سلامت روان مادران کودکان ناتوان ذهنی
مراقبت از کودک عقب مانده ذهنی خود استرس زا است و به طور خاص مادران کودکان مبتلا به کم توانی ذهنی از سلامت جسمانی، روابط اجتماعی و سلامت روانی ضعیف تری نسبت به والدین کودکان عادی برخوردار هستند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر سرمایه های روان شناختی و سلامت روان مادران کودکان ناتوان ذهنی است.
تحقیق از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش اجرا آزمایشی با یک گروه آزمایش و یک گروه گواه به همراه پیش آزمون پس آزمون بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران دارای فرزند ناتوان ذهنی مراجعه کننده به مدارس استثنایی و موسسات توان بخشی شهر قم بود. از بین آن ها 26 نفر که دارای معیارهای ورود بودند، به شیوه تصادفی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و در دو گروه 13 نفری آزمایش و گواه جای گذاری شدند. گروه آزمایش درمان شناختی رفتاری را در 8 جلسه 60 دقیقه ای دریافت کرد. طی این مدت گروه گواه در لیست انتظار قرار داشت و مداخله ای دریافت نکرد. برای گردآوری داده ها از فهرست تجدیدنظرشده علایم روانی (SCL90-R) «دراگوتیس» و همکاران (1984) و پرسشنامه سرمایه روان شناختی (PCQ) لوتانس و همکاران (2007) استفاده شد. تحلیل داده ها در نرم افزار SPSS با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره صورت گرفت.
یافته ها نشان داد بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش و گواه در نمرات متغیرهای سرمایه های روان شناختی و سلامت روان تفاوت معناداری وجود دارد (0001/0>p). بدین معنا که درمان شناختی رفتاری منجر به بهبود سلامت روان و ارتقاء سرمایه های روان شناختی در گروه آزمایش شد.
بر این اساس درمان شناختی رفتاری می تواند به عنوان الگویی مناسب، مطمین و اثربخش در پیشگیری مشکلات روانی و ارتقاء سرمایه های روان شناختی مادران دارای فرزند عقب مانده ذهنی به کار گرفته شود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.