نگاهی به برنامه های درسی بازنگری شده ی رشته های کارشناسی علوم تربیتی، روان شناسی و زبان و ادبیات فارسی از حیث موفقیت آنها در حصول به اهداف قصده-شده
روش این تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان مقطع کارشناسی ورودی سال 95 رشته های علوم تربیتی، روانشناسی و زبان و ادبیات فارسی که در زمان اجرای پژوهش در نیم سال هفتم تحصیل خود بودند و تعداد آنها 439 دانشجو بود. حجم نمونه با مراجعه به جدول کرجسی و مورگان و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی 205 نفر انتخاب گردید. ابزار مورد استفاده پژوهش، پرسشنامه های محقق ساخته بود که پایایی پرسشنامه نیز از طریق آلفای کرونباخ 847/0 به دست آمد. یافته های پژوهش نشان داد که در حیطه شناختی و نگرشی (عاطفی)، برنامه های درسی جدید منجر به کسب دانش و اطلاعات لازمه و حصول نگرش های مطلوب نسبت به رشته تحصیلی در دانشجویان گردیده است؛ اما در حیطه روانی- حرکتی (مهارتی) برنامه های درسی جدید منجر به کسب مهارت های مطلوب نشده است.
-
بررسی ترجیحات والدین و مربیان پیش از دبستان در خصوص برنامه درسی این دوره
*، فریبا رحیمی
فصلنامه پژوهش در برنامه ریزی درسی، زمستان 1402 -
گونه شناسی مشکلات عاطفی دانش آموزان در مواجهه با برنامه های درسی با تکیه بر دیدگاه معلمان
*، آرزو عیسی خانی، بهبود یاریقلی
مجله پژوهش های برنامه درسی، بهار و تابستان 1403 -
تجارب زیسته معلمان از تدریس در کلاس های چندپایه
تقی زوار، صیاد عبدالهی اصل*، پروین بهاری، واقف دلخوش
نشریه تدریس پژوهی، تابستان 1401 -
نقش مدیریت مشارکتی و مسئولیت پذیری اجتماعی مدیران در رضایت شغلی معلمان متوسطه اول: آزمون میانجی گری خلاقیت مدیران
تقی زوار، پروین بهاری*، صیاد عبدالهی اصل، واقف دلخوش
نشریه مدیریت بر آموزش سازمان ها، بهار 1400