تحلیل انتقادی اومانیسم معنوی به عنوان مبنای انسان شناختی جداانگاری معنویت از دین با تاکید بر آثار علامه طباطبایی (ره)
یکی از مهم ترین مبانی انسان شناختی جداانگاری معنویت از دین، اومانیسم است که انسان را به جای خدا نشانده و هیچ مرجعیت بیرونی ای همانند وحی و ادیان الهی را برنمی تابد. این مبنا که اومانیسم معنوی را نیز به دنبال دارد، ریشه در انگاره مونیسم داشته که در آن با عدم تمایز میان امور مادی و معنوی، معنویت امری کاملا زمینی و این جهانی تعریف می شود و با یگانه انگاری خدای متعالی با خدای درون، میان جهان مشهود و غیب و امر مقدس و نامقدس تفاوتی نیست و مواردی چون: خودالوهیتی، تغییر نظام ارزش شناسی و نفی عالم غیب، ازجمله پیامدهای امکانی آن به شمار می رود. این پژوهش با روشی تحلیلی - انتقادی و با تکیه بر داده های کتابخانه ای، درصدد نقد این مبنا با تاکید بر آثار علامه طباطبایی& است. سیر و سلوک معنوی و دست یابی به معنویت و کرامت اصیل و حقیقی در آثار علامه طباطبایی& که مفسر قرآن و تعالیم اسلام است، فقط در سایه شناخت و اقرار به فقر و وابستگی وجود انسان به خالق خود و ارتباط پیاپی با او در قالب عبودیت و تقوامداری حاصل می شود. براین اساس استقلال انسان از خداوند و روی گردانی اش از وحی الهی و ادیان آسمانی نتیجه ای جز نبود هویت اصیل خویش و گرفتاری در وادی ازخودبیگانگی نخواهد داشت. به طبع، معنویت حقیقی و زندگی معنوی نیز با چنین انگاره ای شکل خواهد گرفت.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.