مطالعه میدانی عاملیت چندگانه و شبکه ای شده در اعتراض های اجتماعی در ایران از 1396 تا 1400
از دهه 1990 به اینسو به تاثیر از گسترش تحولات ساختاری - نوسازی، جهانیشدن و انقلاب ارتباطات و اطلاعات، شاهد سیاسی شدن هویتها و عاملیت های گوناگون بوده ایم و جنبشهای اجتماعی به مثابه چتر بزرگی برای پوشش دادن و رهبری اعتراضها عمل کرده اند. اعتراضهای دهه 1390 نقطه عطفی در تاریخ نوین ایران به شمار می رود؛ زیرا به لحاظ شکلی و ماهوی، تفاوت زیادی با جنبشهای پیشین دارند. در این اعتراضها تودهها، کارگران، اصناف و جوانان به شکل نسبتا خودانگیخته ای در خیابانها برای پیشبرد مطالبات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خود حضور یافتند. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش ها است: دلایل یا انگیزه های اصلی کنشگران از شرکت در اعتراضهای 1396 تا 1400 چه بوده؟ و نحوه مشارکت و آگاهی آنها از برنامه های اعتراضی (زمان و مکان و شعارها) بیشتر از چه راهی بوده است؟ این پژوهش با بهره گیری از نظریه سیاست خیابان و جامعه شبکه ای و با روش میدانی و تکنیک مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته انجام شده است. یافته های کلی این پژوهش از این قرار است: از 1396 تا 1400 سطح کنشگری اعتراضی از بدنه فکری یعنی دانشجویان به بقیه اقشار گسترش یافته است. تحلیل محتوای مصاحبه ها حاکی از جایگاه نخست مطالبات اقتصادی و در رده بعد مطالبات اجتماعی و سیاسی به عنوان انگیزه یا دلایل اصلی در کنشگری اعتراضی قرار دارند به ویژه اینکه برای جوانان و دانشجویان و دانش آموزان هم مطالبات اقتصادی در درجه نخست اهمیت بوده است. کاهش اعتماد به رسانه های داخلی به همراه ظرفیت های ارتباطی و سازماندهی بالای شبکه های اجتماعی مجازی و ماهواره ها منجر به گرایش به آنها برای آگاهی و مشارکت در اعتراض ها شدند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.