راز خاموشی مولانا
یکی از مهم ترین آموزه ها و اصول تربیتی صوفیه و مکاتب عرفانی، حفظ اسرار و پاسداشت حریم رازهای مگو است. عرفا و پیران طریقت، مریدان نوآموز و مبتدیان راه دشوار طریقت را بدان وسیله می آزمودند و صلاحیت آنان را می سنجیدند؛ مولانا با انتخاب تخلص «خاموش» در غزلیات شمس و با تاکید بر سکوت و خاموشی و دم در کشیدن در پایان هر داستان کوتاه و نیمه راه حکایات بلند در مثنوی، به ویژه در مواردی که امواج سهمگین معارف او بر مکنونات جهان ناپیدا در صدد برافکندن پرده از صحن خانه اسرار برمی آید، نام خود را به عنوان برجسته ترین پاسدار حریم رازهای عرفان ثبت می کند. در این مقاله جلوه های این رازپوشی را در مثنوی و غزلیات او پی می گیریم.
در این جستجو درمی یابیم که سکوت و خاموشی مولانا معلول عواملی چون کژفهمی مخاطبان و دعوت به شناخت نیروها و توانایی شگرف و مغفول انسانی، پری و سرشاری از سخن و سرانجام، شوق بی پایان او برای کشف حجاب از چهره عروس رازها است. چه در سایه این سکوت و خاموشی و بی اعتنایی به ابزار ظاهری شناخت، امکان گذار به دنیای شناخت حقیقی و معرفت الهی حاصل می شود و مولانا این مرتبه از شناخت را بارها تجربه نموده است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.