فهرست مطالب

اخلاق و تاریخ پزشکی - سال نهم شماره 6 (اسفند 1395)

مجله ایرانی اخلاق و تاریخ پزشکی
سال نهم شماره 6 (اسفند 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/12/18
  • تعداد عناوین: 7
|
  • مصطفی محقق داماد * صفحات 1-4
    قداست حرفه ی پزشکی
    آیت الله دکتر مصطفی محقق داماد*
    سرمقاله
    در اینکه مفهوم قدسی چیست و تعریف و مصادیق آن چیست میان متکلمان بسیار سخن است. همه ی کارها و پدید ه هایی که در عالم هستی اتفاق می افتد بنا بر حکمت اسلامی و نظریه توحید افعالی در نهایت منتسب به خداوند سبحان می باشد. لذا این نکته که همه ی پدیده ها در عالم همیشه متصل و منتسب به خداوند است تمایز بین جهان بینی الهی و غیر الهی را مشخص می نماید. برای هر کار منتسب به خداوند سبحان می توان جنبه قدسی قائل شد. ولی واقعیت این است که در برخی امور از مبداء وجود تا آن امر، تا آن شیء ، تا آن پدیده، سلسله ی علل متعددی وجود دارد که می تواند از مبداء تا آن امر فاصله زیادی داشته باشد. از طرف دیگر، برخی امور هستند که فاصله آن ها تا مبداء وجود کم است.
    به عنوان مثال اگر به حرکت برگ یک درخت توجه شود از نظر حکمت متعالیه همان حرکت منتسب به مبداء وجود است و خود این حرکت هم از مقوله وجود است؛ یعنی تا زمانی که به مبداء وجود متصل نباشد این حرکت اتفاق نمی افتد. این تئوری حکمت متعالیه است. اما از آن مبداء تا این حرکتی که الان پیش چشم ماست سلسله ی علل متعددی وجود دارد. قرآن کریم در سوره ی هود، آیه 56 به همین مسئله مهم اشاره می نماید: «و ما من دابه الا هو اخذ بناصیتها» هیچ جنبنده‏ ای نیست مگر اینکه او مهار هستی‏ اش را در دست دارد . بنابراین، حرکت این برگ درخت را به خداوند بزرگ و سنت او یعنی سلسله ی علل و معلولی که حاکم بر قواعد هستی میباشند منتسب می نماید. بر اساس قانون علیت، خدا مبدا المبادی است، علت العلل است و به قول مرحوم حاج ملا هادی سبزواری « اذمه الامور کلا بیده» یعنی ضمام تمام امور به دست اوست؛ و همین طور است بیان «و کل مستمده من مدده» یعنی هر چیزی در جهان مدد و یاری از او میگیرد. این تئوری، تئوری توحیدی است، جهان بینی توحیدی است.
    حال اگر ما بخواهیم این سلسله علل را از مبداء تا حرکت این برگ درخت بشماریم و بیان کنیم خواهیم دید که علل متعددی همچون خورشید، تابش متفاوت آن در نقاط مختلف، ایجاد گرمای متفاوت در بین دو منطقه، ایجاد و حرکت ابرها، ایجاد باد، جدایی برگ از یک درخت و علل خاص آن که در نهایت موجب اسقاط و حرکت برگ به پایین می شود باید احصاء گردد تا امر «ولا تسقط من ورقه...» مفهوم یابد. اما برخی از پدیده ها هستند که از نظر قرآن مجید فاصله ی مبداء وجود تا آن پدیده خیلی کم است. خداوند سبحان دارای اسماء و صفاتیست و اسماء الله از همین جا مفهوم پیدا می کنند. در واقع اسماء الله اشاره به همین افعال مستقیم خداوند دارند. در علم کلام گفته شده است که اسماء الله توقیفی هستند یعنی هیچ کس حق ندارد از طرف خودش اسمی را به خداوند سبحان نسبت دهد، و ما نمی توانیم بر اساس نظر خود هر اسمی را اسماء الله بنامیم. هر چند در قرآن مجید و سایر متون مقدس به نحو فعل به خداوند نسبت داده شده باشد، ما نمی توانیم از آن اسمی بسازیم و به خداوند نسبت دهیم. نکته اصلی بحث در اینجاست که در بعضی از حرفه ها از مبداء وجود تا آن حرفه، فاصله خیلی زیاد وجود دارد. اما فاصله بعضی از حرفه ها گویی با نتیجه ی فعل آن حرفه کم است. در یک چنین شرایطی، صاحب آن حرفه را می توان مظهر نام خداوند سبحان و تجلی نام پروردگار بزرگ دانست. برای وضوح بیشتر این مسئله به آیاتی چند از قرآن کریم اشاره می شود. یکی از آن حرفه ها حرفه ی تعلیم و تربیت است. کلمه رب یک نامی از نام های خداوند سبحان است. رب، یک صفت برای خداوند است. رب یعنی مربی، یعنی خدا مربی است. خداوند تعلیم و تربیت را به خود نسبت داده است و بنابر این، رب یکی از اسماء الله است.
    «علم» که در نفس انسان پیدا می شود از مقوله ی وجود مادی نیست، مجرد است و سلسله ی علل ندارد. علم در مغز نیست، مغز وسیله است و بنابراین «علم» مجرد است. امور مجرده، اندازه ندارند و نمی شود گفت چند کیلو آگاهی، چند متر آگاهی، چند سانت آگاهی. امور مجرد نه عمق، نه طول، نه عرض و نه حجم دارند. مجرد محض از ماده کاملا به دور است. پیدا شدن «علم» در نفس بشری واقع می شود و اینها یعنی ذهن بشری، نفس، روح و مغز وسیله است و خود «علم»، مجرد است. اما بر خلاف «علم»، مغز اندازه دارد، طول، عرض، عمق و ارتفاع دارد.
    بنابراین، از نظر فلسفه ی اسلامی، علم مجرد است که در نفس آدمی به وجود می آید. وجود، سلسله مراتب ندارد بلکه وجود مجرد گویی مستقیم از ناحیه خدا ایجاد می شود. برای مثال یک چیز را تا به حال نمی دانستید و یک مرتبه نسبت به آن علم پیدا مییکنید، یک قاعده هندسی یا یک قاعده پزشکی را نمی دانستید، اما یک مرتبه دانستید و برای شما کشف شد، در اصل یک علم حاصل می شود. اینکه ناگهان پیدا می شود، «علم» حاصل می شود، واسطه اش هر چه باشد این مظهر اسم الله است. مربی، مظهر اسم الله است. این مطلب را جلال الدین مولانا به خوبی بیان می کند: «این نجوم و طب وحی انبیاست». یعنی طب هم از مقوله ی وحی است، در اصل علم از مقوله ی وحی است هر علمی، چه نجوم و چه طب. «عقل و حس را سوی بی سو ره کجاست، عقل جزوی عقل استخراج نیست»، یعنی علم « سو» ندارد، نمی توان گفت طرف راست علم، طرف چپ علم، ماده دارای جهت راست و چپ، عمق و ارتفاع است، ولی علم سو ندارد، جهت ندارد، جا و مکان ندارد. به عبارت دیگر، مغز مادی نمی تواند استنباط کند، استنباط یک کار معنوی است، «جز پذیر ای فن و محتاج نیست»، قابل فاعل نیست بلکه می پذیرد «قابل تعلیم و فهمست این خرد / لیک صاحب وحی تعلیمش دهد». بنابراین حصول علم از مقوله ی وحی است.
    وحی، در یک مرتبه، همان وحی است که بر نبی اکرم (ص) وارد می شود، در مرتبه ای دیگر بر مادر موسی وارد می شود. یک مرتبه اش هم وحی است که بر طبیب، بر منجم و یا بر یک عالم وارد می شود.
    اینجا ست که معلم و مربی، مظهر نام خدوند سبحان می شوند ، چون واسطه این انتساب علم به نفس آدمی هستند. همان گونه که شاعری در گفتگو با یک معلم به زیبایی به این مطلب اشاره دارد: «گفتمش تو کیستی؟ گفتا که من پروردگارم! گفتمش یعنی چه؟ گفتا زانکه من آموزگارم! گفتمش آموزگاری کی بود، پروردگاری؟ گفت اگر باور نداری درنگر نیکو به حالم! حق تعالی آفریده آدمی بر لوح خلقت، من بر آن لوح دلش هر نقش خواهم می نگارم!» یعنی این نقشی را که خداوند می خواهد بر لوح دل معنوی او بنگارد از آستین معلم بیرون می آید. بنابراین معلم مظهر نام پروردگاراست.
    مثال دیگر در این زمینه، زارع است. سوره واقعه در آیات 63 و 64 می فرماید: «افرایتم ما تحرثون، اانتم تزرعونه ام نحن الزارعون
    آیا آنچه را کشت می ‏کنید ملاحظه کرده‏ اید، آیا شما آن را زراعت می ‏کنید یا ماییم که زراعت می ‏کنیم.
    یعنی چه کسی دانه را از دل خاک بیرون می آورد؟ فالق حبه کیست؟ حبه یا دانه یک ماده است، خاک ماده است، آب ماده است اما روح خروج، خروج از زمین، این یک ماده نیست. جنبه ی تجردش اینجاست، که آن جنبه ی ایجاد، می گوید زارع »ما هستیم«. پس زارع هم مظهر نام خداوند است. مثال دیگر، هدایت است. در این مورد به چند آیه از سوره ی شعراء اشاره می شود. در گفتگوی حضرت ابراهیم (ص) بنیانگذار ادیان توحیدی با قوم خود و دعوت ایشان به وحدانیت خداوند سبحان، آنان در پاسخ گفتند که خدای تو کیست؟ حضرت ابراهیم (ص) در معرفی خداوند می فرماید: خدای من، خداییست که مرا خلق و مرا هدایت کرد: »الذی خلقنی فهو یهدین«. این آیه به دو صفت ایجادی خداوند اشاره می نماید: اول، خلقت است که کار خداست و دوم، هدایت است که آنرا نیز به خداوند سبحان نسبت می دهد. می فرماید که خداوند خالق و خداوند هادیست.
    در واقع شروع تمام هدایت ها از طرف خداوند و به دست اوست. هر کس هدایت نشده است در واقع قبول هدایت نکرده و نقص خودش است. اما هدایت، دست خداست به طوری که قرآن مجید می فرماید، هیچ پیغمبری در دنیا نبوده است مگر آنکه ما ابتدا به او گفتیم »لا اله الا الله «. یعنی اگر ما به او نیاموخته بودیم و او را هدایت نکرده بودیم، خودش به این نکته و هدایت دست نمی یافت. بنابراین خداوند، بشر را به توحید راهنمایی کرده است، و هیچ پیغمبری نبوده است مگر اینکه »لا اله الا الله « یعنی وحدت وجود و وحدت توحیدی را خداوند سبحان به آن ها آموخته و آن ها را هدایت کرده است. سپس خداوند سبحان بشر را از طریق انبیاء به توحید هدایت کرده است. بنابراین، در هدایت هم سلسله ای در کار است. خداوند هادیست و اینها همه واسطه آن هدایتند. آخرین لحظه ای که انسان هدایت می شود، نوری در قلب تابیده می شود و انسان حقیقت را درک می کند، وحدت حق را درک می کند، آنجا دست مستقیم خداوند است و لذا خداوند هادیست.
    آیه بعدی می فرماید: »والذی هو یطعمنی ویسقین«، او خداییست که به من غذا می دهد و سیرابم می کند. خداوند است که انسان را سیر می کند، نمی گوید آب می دهد و سیراب می کند. غذایی که به بچه داده میشود، مادر غذا را در دهان بچه می گذارد، آیا سیری را هم مادر ایجاد می کند؟ مادری که غذا را به بچه می دهد، دهنده ی غذاست و فاعل است، اما سیری چطور پیدا می شود؟ آیا احساس سیری از آب و یا غذا را هم مادر به بچه می دهد؟ سیراب کردن » ویسقین« کار کیست؟ این کار در اصل کار خداوند سبحان است، و بنابراین، خداوند یسقین است.
    مثال بعدی که منظور اصلی این مقال است، صفت »شافی« است. همانگونه که حضرت ابراهیم (ص) در ادامه می فرماید: »وإذا مرضت فهو یشفین«، خداوند من خداییست که وقتی مریض می شوم او شفا می دهد.
    شفای بیمار به دست طبیب که دست خداوند است حاصل می شود. پس طبیب مداوا می کند و شافی خداوند است و اینجاست که حرفه پزشکی، قداست عجیبی پیدا می کند. در واقع برای طبیب چندین قداست وجود دارد؛ اولین قداست همان است که اول بیان شد، پزشک در مقام یک معلم در تعلیم علم طب، یک مربی است و در مقام طبابت، یک شفا دهنده است. بنابر این پزشک واسطه ای است میان پروردگار مربی، خداوند شافی و انسان ها. بنابراین یک پزشک در این مقام، تجلی نام خداوند سبحان است و از قداست خاصی برخوردار است.
    زمانی که یک طبیب، دارو تجویز می کند و یا عمل جراحی انجام می دهد اگر کمی توجه بکند، در می یابد که این دست خداوند است که از آستین او بیرون آمده است و در واقع تجلی نامی از اسماء الله می شود. نظامی گنجوی این دو اسماء الله ، هدایت و شفا، و واسطه های آن ها را به زیبایی در کنار هم گذاشته است: »در ناف دو علم بوی طیب است/ وآن هر دو، فقیه یا طبیب است«. قداست این دو علم را متذکر می شود، یکی علم هدایت و دیگری علم طبابت. علم هدایت و طبابت، دست در آغوش یکدیگرند و هر دو بوی طیب، یعنی قداست دارند. همان گونه که حضرت پیامبر (ص) نیز، علم دین و علم طب را در کنار یکدیگر ذکر فرمودند: »العلم علمان علم الادیان و علم الابدان«.
    حال سوال اینجاست که قدر و شان این علوم مقدس، هدایت و طبابت، چگونه به جای آورده خواهد شد؟. جناب حکیم نظامی گنجوی که مفاخر ادب فارسی می باشند، این گونه پاسخ این سوال را می دهد که: »می باش طبیب عیسوی هش«، یعنی هوش، اندیشه و تفکرت تفکر عیسوی باشد تا همانند حضرت عیسی (ص) واسطه شفای بیماران و مظهر اسماء الله یعنی شافی باشید. همچنین می فرماید: »می باش فقیه طاعت اندوز« که خطاب به فقها عرض می کند تلاش کنید تا فقیهی باشید که طاعت دیگران را بیندوزید و با هدایتتان نیز مردم را به طاعت وادارید.
    و چه زیباست که طبیبان قدر این قداست علم طب و مداوای بیماران را دانسته و در حفظ آن کوشا و واسطه شفا میان پروردگار و مخلوقاتش باشند.
  • محمد محمدی، محمد شمس الدین دیانی تیلکی، باقر لاریجانی * صفحات 5-19
    حفظ حریم خصوصی و رازداری، یکی از حقوق مسلم هر انسان به منظور حفظ حرمت و عزت اوست. ارزیابی نگرش بیماران پیرامون حریم خصوصی و رازداری می تواند برآورد مناسبی از ابعاد مختلف این مساله باشد تا به پزشکان در فرایند تشخیص و درمان کمک کند. در این پژوهش به بررسی نگرش بیماران نسبت به موضوع حریم خصوصی و رازداری که نشاندهنده ی مطالبات جامعه از نظام سلامت است، پرداخته شده است. چنین مطالعه ای با نمایان ساختن نقاط قوت و ضعف، سیاست گزاران را در تنظیم روابط مناسب بین ارائه کنندگان و گیرندگان خدمات کمک می کند. پژوهش حاضر به روش مقطعی بر روی 200 بیمار بیمارستانهای امام خمینی (ره) و شریعتی تهران در سال 1388 که به روش تصادفی منظم انتخاب شده بودند، صورت گرفته است. متغیرهای مطالعه شامل سن، جنس، تحصیلات، بخش بستری، روزها و دفعات بستری، و نیز نگرش بیماران است . داده ها بر اساس پرسشنامه ی تهیه شده در دو بخش اطلاعات عمومی و نگرش که اطمینان و اعتبار علمی آن توسط آزمون مجدد و اعتبار محتوایی بررسی و مورد تایید قرار گرفته است، توسط پرسشگران آموزش دیده به طور مستقیم از بیماران گردآوری شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، بر اساس نمرات، بخش نگرش بیماران به سه گروه منفی، تا حدودی مثبت و مثبت طبقه بندی شد و با آزمون های آماری متعدد مورد سنجش قرار گرفتند.
    در این مطالعه 113 (5/56 %) زن و 87 (5/43 %) مرد شرکت کرده اند. 71 (5/35 %) بیمار با انجام معاینه ی بیمار زن توسط پزشک مرد کاملا موافق و 99 بیمار (5/49 %) موافق بودند. هم چنین، از بیماران در مورد الزامی و صحیح بودن مشورت پزشک با دستیارش و انتقال اطلاعات بیماری برای آموزش و تصمیم گیری بهتر (بدون اجازه ی بیمار) سوال شد که نگرش 53 بیمار (5/26 %) کاملا موافق و 103 بیمار (5/51 %) موافق بود. بیماران در مورد این که اگر بیمار قصد آسیب رساندن به خود یا دیگران را داشته باشد، پزشک باید بدون رعایت ملاحظات رازداری موضوع را به افراد ذی ربط اطلاع دهد، 45 بیمار (5/22 %) کاملا موافق، 82 بیمار (0/41%) موافق بودند و 56 بیمار (0/28 %) نظری نداشتند. در این مطالعه براساس نمره ی کل نگرش بیماران، 36 بیمار (0/18 %) دارای نگرش منفی، 162 بیمار (0/81 %) تاحدودی مثبت و 2 بیمار (0/1 %) مثبت بودند.
    با توجه به نتایج مطالعه به طور کلی اکثر افراد جامعه مورد پژوهش یا دارای نگرش منفی یا تا حدودی مثبت در مورد حریم خصوصی و رازداری هستند، بیماران احترام به حریم خصوصی و رعایت رازداری توسط پزشکان را جزو مولفه های ضروری ارتباط پزشک و بیمار نمیدانند. لذا ضمن انجام تحقیقات بیش تر در خصوص رعایت حریم خصوصی و رازداری، ضروری است به منظور تغییر و ارتقاء نگرش بیماران در این زمینه بیش از پیش تلاش شود تا فراهم آوردن شرایط مناسب حریم خصوصی و رعایت رازداری جزو مطالبات بیماران از نظام سلامت باشد.
    کلیدواژگان: حریم خصوصی، رازداری، نگرش بیماران، اخلاق پزشکی
  • شهرزاد غیاثوندیان، آفاق صدیقیانی *، انوشیروان کاظم نژاد، ایرج ایرانشاهی صفحات 20-33
    یکی از مهم ترین چالش های بخش بهداشت و درمان داشتن کارکنان با تعهد قوی نسبت به سازمان به منظور بهبود اثربخشی سازمانی است. متغیر کلیدی که تاثیر قابل توجهی روی عملکرد سازمان دارد رضایت ارتباطی است. از آن جا که امکان دارد تعهد سازمانی تحت تاثیر ابعاد مختلف ارتباط سازمانی قرار گیرد، این پژوهش با هدف تعیین رابطه ی رضایت ارتباطی با تعهد سازمانی در پرستاران شاغل انجام یافته است. این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی است. تعداد 300 نفر از پرستاران که دارای معیارهای ورود به مطالعه بودند به روش نمونه گیری خوشه ایتصادفی از میان کارکنان پرستاری شاغل در بخش های مختلف بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 94 انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ی تعهد سازمانی آلن و مایر و پرسشنامه ی رضایت ارتباطی Downs&Hazen است. داده ها پس از جمع آوری وارد نرم افزار Spss v.16 شد و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که 31.3% از پرستاران از روابط سازمانی خود رضایت داشتند و 25% دارای تعهد سازمانی بودند. رضایت ارتباطی با متغیرهای موقعیت شغلی و وضعیت تاهل ارتباط معنی داری داشت اما با متغیرهای سن، جنس، سابقه ی کار، میزان تحصیلات و شیفت کاری ارتباط معنی دار نداشت. هم چنین تعهد سازمانی با متغیرهای میزان تحصیلات و شیفت کاری ارتباط معنی دار داشت و با متغیرهای جنس، تاهل، سن و موقعیت شغلی ارتباط معنی دار نداشت. میانگین و انحراف معیار رضایت ارتباطی (91.39±23.92) و برای تعهد سازمانی (9.33±47.48 ) بود. بین رضایت ارتباطی و تعهد سازمانی ارتباط مثبت و معنی داری وجود داشت (p<0.001). هم چنین، مدل رگرسیون نشان داد که به ازای افزایش 1 نمره رضایت ارتباطی ./189 به نمره ی تعهد سازمانی اضافه می شود.با توجه به وجود ارتباط مثبت و معنی دار و نیز نتایج رگرسیون خطی، رضایت ارتباطی به عنوان متغیر پیش بین برای تعهد سازمانی است. بنابراین، به نظر می رسد بهینه سازی روابط سازمانی از سوی مدیران و مسوولان در بیمارستان ها می تواند موجب افزایش تعهد پرستاران به عنوان یکی از شاخص های مهم در اثربخشی عملکرد شود.
    کلیدواژگان: رضایت ارتباطی، تعهد سازمانی، پرستاران
  • مجتبی پارسا *، باقر لاریجانی، کیارش آرامش، سحرناز نجات، اکبر فتوحی، میر سعید یکانی نژاد، نجات الله ابراهیمیان صفحات 34-47
    پرداخت های غیر رسمی یا زیرمیزی پدیده ای است که اهمیت اخلاقی ویژه ای دارد و به نظر می رسد در برخی از تخصص های پزشکی رایج باشد. این مطالعه با هدف بررسی شیوع و عوامل موثر بر آن انجام شده است. این پژوهش مطالعه ای مقطعی است که بین پزشکان متخصص عمدتا جراح با تخصص های مختلف شرکت کننده در کنگره ها و برنامه های آموزش مداوم توسط پرسشنامه در سال 1392 و قبل از اجرای طرح تحول نظام سلامت انجام شده است. در این تحقیق 257 پرسشنامه وارد مطالعه شد. شیوع دریافت زیرمیزی در بین پزشکان مورد مطالعه که امکان دریافت زیرمیزی را داشتند نسبتا زیاد (8/63 درصد) بود. پزشکان شاغل در بخش خصوصی و نیز پزشکان شاغل در شهر تهران و کسانی که نگرش مثبت به زیرمیزی داشتند بیش تر زیرمیزی دریافت می کردند. به باور پرسش شوندگان، شایع ترین علت، تعرفه های غیر واقعی و شایع ترین پیامد، بالا رفتن هزینه های بیماران بود. متاسفانه، بیش از نیمی از پزشکان یا اعتقاد به غیراخلاقی نبودن زیرمیزی نداشتند یا نظر قاطعی نسبت به این که این عمل غیراخلاقی است ندادند. با توجه به رابطه ی مستقیم بین نگرش پزشکان و دریافت زیرمیزی به نظر می رسد در زمینه ی نشان دادن قبح زیرمیزی به پزشکان نیاز به آموزش وجود دارد. علت شیوع کم تر زیرمیزی در بخش دولتی شاید نظارت بیش تر در این بخش باشد. به نظر می رسد با وضع راهنمای اخلاقی در جهت نشان دادن قبح دریافت زیرمیزی بین پزشکان و اصلاح ساختارهای نظام سلامت از جمله واقعی نمودن تعرفه ها بتوان تا حدود زیادی از بروز این پدیده جلوگیری کرد.
    کلیدواژگان: پرداخت های غیر رسمی، پرداخت های زیرمیزی، اخلاق پزشکی
  • شمسا احمدیان، جمیله مختاری * صفحات 48-60
    توسعه ی نقش پرستار در پاسخ به چالش سیستم سلامت در برقراری تعادل بین منابع و تقاضای بهداشتی جامعه ایجاد شده است. هدف این مطالعه ی مروری، بررسی سیر تکاملی توسعه ی نقش پرستار و چالش های تجربه شده ی متعاقب آن در عرصه ی جهانی است.
    در این مطالعه جست وجو در منابع الکترونیک با کلید واژه های انگلیسی «نقش پرستار» و «توسعه ی نقش» به صورت ترکیبی و مجزا، تا سال 2015 انجام شد. اطلاعات لازم از مقالاتی که با موضوع ارتباط بیش تری داشتند استخراج شد. بر اساس نتایج، دو رویکرد مطرح در توسعه ی نقش پرستار توصیف شد. Extension که مربوط به پیشروی در قلمرو و وظایف سنتی پزشکان بوده است و Expansion که دلالت بر انبساط نقش پرستار در درون مرزهای آموزش پرستاری، تئوری و عمل دارد. در بسیاری از کشورها متعاقب اجرای این رویکردها علیرغم کمبودی که وجود داشته و به دلیل افزایش حجم کار پرستاران، ضرورت استفاده از کارکنان با مهارت پایین تر مطرح شده و به تبع آن چالش های متعدد و قابل توجهی نیز تجربه شده است.
    توسعه ی نقش پرستار در ایران پیشرفت قابل توجهی نداشته است؛ با این حال، به دلیل کمبود نیروی پرستاری، واگذاری کار پرستاران به رده های پایین تر مطرح و مورد بحث واقع شده است. در کشور ما زیر ساخت هایی هم چون صدور مجوز صلاحیت حرفه ای و تصمیم گیری بر مبنای داده های فراگیر از پایش تاثیر تغییرات انجام شده بر کیفیت مراقبت ها فراهم نیست. بنابراین، از نظر اخلاقی، تصمیم گیری در مورد اجرای هر نوع تغییر در حرفه ی پرستاری مطابق با الگوی سایر کشورها که زمینه ی کاری و فرهنگ سازمانی متفاوتی نیز دارند باید با در نظر گرفتن زمینه ی کاری و همه ی ابعاد حرفه ای و بسیار دوراندیشانه انجام پذیرد.
    کلیدواژگان: نقش پرستار، توسعه ی نقش، رده بندی مهارتی، تصمیم گیری اخلاقی، پرستاری حرفه ای
  • سید مجتبی موسوی بزاز، جعفر شکری *، صادق شکری صفحات 61-69
    امروزه، مشکلات فراروی طب رایج در ایران موجب اقبال عمومی به طب سنتی ایرانی شده که اصطلاح طب اسلامی نیز به موازات آن مطرح شده است. گرچه موافقان، طب اسلامی را دارای مبانی و اصول، ایدئولوژی، علوم پایه و منابع محکمی می دانند، تصویر علمی و روشنی از آن ارائه نشده است و دست کم در آثار پژوهشی در دسترس، هم چنان مبهم است. مطالعه ی حاضر به شکل مروری-توصیفی و کتابخانه ای انجام شده است. پایگاه های آی اس آی، پاب مد، آی اس دی، گوگل اسکولار، مگیران و اس آی دی به منظور شناخت این مبانی، جست وجو شد. دو نفر جست وجوی مستقل انجام دادند و حاصل را در جلسه ای مشترک تجزیه و تحلیل کردند. ارزیابی کیفی توسط متخصص پزشکی اجتماعی انجام شد. وابستگی نویسندگان به مراکز علمی مصوب از شاخص های گزینش منابع جهت ورود به مطالعه بود. مبانی طب اسلامی با نگاهی به رابطه ی علم و دین مرور شد. شش دیدگاه شامل تایید، رد، اولویت بخشی یا ترکیبی قابل بیان بود. برای این منظور، مضامین طبی در حوزه ی آیات و روایات و طب رایج با نگاه به طبقه بندی های رابطه ی علم و دین تعریف شد. برای بیان مفاهیم علم دینی و طب اسلامی به ترتیب از نظرات علامه جوادی آملی و مهدی اصفهانی استفاده شده است که در حال حاضر از جایگاه و بنیاد استدلالی متین تری برخوردارند؛ ایشان ضمن اعتقاد به لزوم اتصال وحیانی، از رئالیسم انتقادی نیز بهره گرفته اند و شرط تحقق علم اسلامی را هویت درونی اسلامی آن علم می دانند و معتقد به روایی دیگر لوازمات و پیامدهای آن هستند
    کلیدواژگان: علم، دین، علم دینی، طب، اسلام، طب اسلامی، پزشکی اسلامی، طب سنتی اسلامی
  • امیراحمد شجاعی * صفحات 70-78
    پزشکان گرچه وظیفه دارند برای سلامت بیمار خود از هیچ تلاشی فروگذار نکنند، اما گاهی اوقات علاج بیمار آنها در توان حرفه پزشکی نیست و عملا برای درمان ایشان نمی توان کاری کرد. در این جا با دوگونه بیمار مواجه هستیم: یکی بیماران هوشیار که قادرندچند صباحی را در هوشیاری بگذرانند و طبعا پزشکان برای تداوم حیات و بهبود کیفیت زندگی آنها همه اقدامات لازم را انجام می دهند و دسته دیگر بیمارانی که ناهوشیار بوده و از منظر دانش و تجارب پزشکی نه تنها امکان علاج آنها نیست، بلکه امکان هوشیاری مجدد آنها نیز نمی باشد. این دسته دوم موضوع مقاله پیش رو هستند و می دانیم که این بیماران معمولا مدت طولانی با کمک دستگاه تنفس مصنوعی و خدمات بخش مراقبت ویژه بقا می یابند و هزینه های زیادی بردوش بیمارستان و خانواده می گذارند وبه دلیل کم بودن تخت های آی سی یو، مانع از درمان سایر بیماران نیازمند می شوند و سوال مقاله این است که بیمارستان اخلاقی در برخورد با این بیماران چه باید بکند؟ وآیا قطع درمان ایشان فعلی اخلاقی است یا خیر؟
    پاسخ این سوال که در لابه لای مسائل و بحث های مقاله می آید به شکل خلاصه این است که بیمارستان اخلاقی باید خط مشی درمانی این بیماران را با نگاهی جامعه محور و مبتنی بر آموزه های اسلام و رعایت عدالت و انصاف، تدوین کرده و به اطلاع عموم برساند و نسبت به آنها اعلام پایبندی کند و بیماران و همراهان را به رعایت این خط مشی ها ترغیب و تشویق نماید.
    کلیدواژگان: قطع درمان، درمان بی نتیجه، خط مشی بیمارستان
|
  • Mohammad Mohammadi, Mohammad Shamsoddin Dayani Tilaki, Bagher Larijani * Pages 5-19
    Privacy and confidentiality are the inalienable rights of every human being to preserve his dignity. This issue should be considered in all levels of medical interventions. In the healthcare system, based on respect for privacy and confidentiality, patients decides what information to provide to their physicians. However, if a patient does not provide necessary information to his physician this may impact the diagnosis and treatment. This study aims to evaluate patients’ attitude regarding privacy and confidentiality in healthcare delivery. The result helps policy makers to establish appropriate relations between healthcare providers and patients by realizing its strengths and weaknesses.
    This cross-sectional study was carried out on 200 patients, selected in a systematically random way, in Imam Khomeini and Shariati hospitals in Tehran the capital of Iran in 2010. The data were collected directly from patients by trained interviewers based on a questionnaire survey. In order to analyze the data based on the scores of the attitude, patients’ attitudes were classified into three groups of negative, slightly positive, and positive and were evaluated by using various statistical tests.
    In result, 56.5% (113) of participants were females and 43.5% (87) were male. In this study, it was found 71 (35.5%) patients were “strongly agree” that male physician can examine female patients and 99 (49.5%) patients were “agree”. Fifty three patients were “strongly agree” that physician may consult with his assistant through training (without the patient's permission) and 103 patients were “agree”. Participants’ attitude about disclosing the patient’s information if a he has threaten self-harm or harm to another person was as follow, 45 (22.5%) patients were “strongly agree”, 82 (41.0%) patients were “agree” and 56 (28.0%) patients had “no comment”. In this study, in general 36 (18.0%) patients had “negative”, 162 (81.0%) patients “slightly positive”, and 2 (1.0%) patients had “positive attitude” towards privacy and confidentiality in healthcare settings.
    In conclusion, the study population possessed a moderate attitude towards privacy and confidentiality. These results show that in addition to performing further studies, patients’ attitude towards privacy and confidentiality should be adequately improved.
    Keywords: Privacy, Confidentiality, Patients right, Medical ethics
  • Shahrzad Ghiyasvandian, Afagh Sedighiyani *, Anooshirvan Kazemnejad, Iraj Iranshahi Pages 20-33
    One of the major challenges in healthcare system is to train staff with strong commitment to the organizational mission. The key variables that have a significant impact on the performance of the organization is communication satisfaction. In fact, organizational communication has influential affect on different aspects of the organization including, professional commitment. This study was conducted to determine the relationship between communication satisfaction and organizational commitment among nurses.
    In a descriptive-correlation study, 300 nursing staff in hospitals from Tehran University of Medical Sciences were selected through random cluster sampling in 2015. Data were collected by organizational communication “Downs and Hazen” and organizational commitment of “Allen and Meyer” questionnaires. Data were analyzed using chi square test and SPSS 16 software.
    In Result, 7.2% of nurses were satisfied with their organizational communication and 1.7% of nurses had organizational commitment. There was a significant correlation between organizational communication satisfaction and organizational commitment (p
    Keywords: Organizational communication, Satisfaction, Organizational Commitment, Nursing ethics
  • Mojtaba Parsa *, Bagher Larijani, Kiarash Aramesh, Saharnaz Nedjat, Akbar Fotouhi, Mir Saeid Yekaninejad, Nedjatollah Ebrahimian Pages 34-47
    Informal payments in clinics raise ethical concerns in healthcare delivery. This cross-sectional questioner survey aims to evaluate the prevalence and related factors of informal payment in healthcare system in Iran.
    The study was carried out in 2013, prior to the implementation of the government' Health System Reform among physicians with different specialties. The questionnaire were distributed among the participants during the congresses and continuing medical education programs.
    In results; of the total specialist physicians, 276 returned the questionnaires. The response rate was 81.17%. and out of 276 returned questionnaires 257 fulfilled the inclusion criteria. The prevalence of informal payments, among the physicians who were susceptible to receiving informal payments, was relatively high (63.8%). The physicians who practiced in the private sector, as well as physicians who practiced in Tehran and those who had a positive attitude towards the informal payments, received more informal payments. From the viewpoint of the respondents, the main cause of informal payments was unrealistic/unfair tariffs and the main consequence of informal payments was the rising costs of patient care.
    This study showed that, unfortunately, more than half of the participants did not believe or did not decisively consider informal payments as unethical. This confirms the importance of physicians’ education about the unethical practice of informal payments. However, compare to private sectors, more supervision in public sector may be the main cause of less prevalence of informal payments in public hospitals.
    In
    Conclusion
    Developing ethical guidelines to prevent informal payments as well as more realistic and fair tariffs would help to decrease the incidence of informal payments.
    Keywords: Informal payment, under the table payment, medical ethics, health reform
  • Shamsa Ahmadian, Jamileh Mokhtari * Pages 48-60
    Nursing role development was created to response to the challenge of balancing supply and demand in healthcare system. The aim of this study is to examine the evolution in nursing role development and subsequent experience in dealing with the challenges in the world. In this study, electronic resources were searched till to 2015 by English keywords contain 'Role development' and 'Nursing role' in combination and individually. Data were extracted from articles that were more relevant. This study found two approaches regarding nursing role development. First, the role extension that relates to progressing in the field of medicine and the traditional functions of physicians, and the role expansion that implies any enlargement of the nurse's role within the boundaries of nursing education, theory and practice. In many countries that seek to expansion/extension of the nurses’ role. However, despite the shortage that exist in nursing and also because of the increased workload of nurses, caused employment of workers with lower skills and in result multiple significantly challenges have been experienced. In our country, nursing role development has not considerable progress. The current situation does not provide enough infrastructures such as the licensing professional qualification and data-based decision-making from monitoring the effect of changes on the quality of care. Therefore, decision-making about the implementation of any changes in the nursing profession and its role development, must be accomplished very prudential with regard to all aspects of the professional Ethics.
    Keywords: Nursing roles, role development, ethical decision-making, professional ethics
  • Seyed Mojtaba Mousavi Bazzaz, Jafar Shokri *, Sadegh Shokri Pages 61-69
    Currently, in Iran, some difficulties in the application of conventional medicine, has caused more public interest in using Persian traditional medicine for their health problems.
    In terms of terminology, Persian traditional medicine, Islamic medicine and traditional medicine have been used interchangeably.
    Although, proponents of traditional medicine claim a strong basis for its application, at least in scholarly available literature it has not been proved, specially based on evidence-based sciences.
    In search for Islamic medicine’s definition and its foundations a non-systemic literature review with saturation based in authors’ opinion, with attention to relationship between science and religion was conducted.
    Medical issues in Qur’an and hadith as well as conventional medicine were searched and based on the relationship between science and religion; there are six perspectives about Islamic medicine. It includes approval, denial, prioritization, or a combination of these opinions.
    The article, describing the so-called Islamic medicine from the perspective of Allameh Javadi Amoli and definition suggested by Mehdi Esfahani about Islamic medicine.
    Keywords: Persian traditional medicine, Islamic medicine, science, religion, traditional medicine
  • Amirahmad Shojaei * Pages 70-78
    Although, physicians have a duty to treat their patients, sometimes the cure is not possible in medicine and there is no result in attempt to cure patient. In this situation, we face with two types of patients: first, patients who are conscious but suffering with advanced disease and will survive only for a short time. The second group, are patients who are unconscious and may not be cured with the standard treatment based on physician experience.
    The latter are the subject of the present article. So what a Hospital should do in dealing with these patients? How the hospital, should develop a community-based policy on providing care for these patients. Finally, how should inform the public to adhere to these policies.
    Keywords: Medical Futility, discontinuation of treatment, hospital policy, unconscious patients