فهرست مطالب

نشریه مطالعات آموزش و یادگیری
سال یازدهم شماره 2 (پیاپی 77، پاییز و زمستان 1398)

  • تاریخ انتشار: 1398/12/28
  • تعداد عناوین: 9
|
  • حلیمه رستمی نسب، اصغر سلطانی*، مسعود فضیلت پور صفحات 1-20

    هدف پژوهش حاضر، بررسی روابط ساختاری میان تعاملات استاد - دانشجو و رشد مهارت های شناختی دانشجویان با میانجی درگیری کلاسی، احساس تعلق و خودچالشی علمی آنان بود. نوع پژوهش توصیفی با طرح همبستگی است. شرکت کنندگان پژوهش 415 دانشجوی کارشناسی دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال تحصیلی 96-95 بودند که با روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. ابزار پژوهش برگرفته از پرسش نامه تجارب دوره کارشناسی دانشگاه کالیفرنیا بود. پایایی ابزار با استفاده از روش همسانی درونی و ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد. همچنین، از طریق روش تحلیل عاملی تاییدی، روایی ابزار تایید گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از روش مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS  نسخه 23 استفاده شد. نتایج نشان داد که تعاملات استاد - دانشجو با رشد مهارت های شناختی، درگیری کلاسی، خودچالشی علمی و احساس تعلق دانشجویان رابطه مثبت و معنی داری دارد. همچنین، نتایج نشان داد که رابطه تعاملات استاد - دانشجو با رشد مهارت های شناختی دانشجویان، با میانجی درگیری کلاسی، مثبت و معنی دار است. با این حال، رابطه تعاملات استاد- دانشجو و درگیری کلاسی دانشجویان، با میانجی خودچالشی علمی و احساس تعلق آنان، معنی دار نبود. این یافته ها دلالت های مهمی برای نقش تعامل استاد - دانشجو در افزایش و رشد برون دادهای تحصیلی دانشجویان دارد.

    کلیدواژگان: احساس تعلق، تعامل استاد - دانشجو، خودچالشی علمی، درگیری کلاسی، مهارت های شناختی
  • مهان قلمکاری، محمد نوریان*، عصمت مسعودی ندوشن، داریوش نوروزی صفحات 21-49

    هدف از پژوهش حاضر اعتبارسنجی مولفه های انتظارات دانشجویان دکتری از آموزش عالی است. بدین منظور از مولفه های شناسایی شده، پرسش نامه ای محقق ساخته استخراج و در بین 382 دانشجوی دکتری که بر اساس نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند توزیع گردید. پس از تایید روایی با روش تحلیل عاملی اکتشافی و پایایی به وسیله آلفای کرونباخ، پرسش نامه تایید و نتایج آن بر اساس آزمون تحلیل عاملی تاییدی به وسیله نرم افزار AMOS تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل نشان داد که مولفه های انتظارات دانشجویان دکتری از آموزش عالی با 31 مقوله اصلی و 7 درون مایه (رعایت حال و شان دانشجو و ایجاد شان اجتماعی، خدمات، امکانات و تجهیزات مناسب آموزشی، کمک به اشتغال، حمایت های مالی، حمایت های علمی، بهبود زندگی فردی و اجتماعی و مدیریت کارآمد) از اعتبار کافی برخوردار است. همچنین، بیشترین سهم در تبیین انتظارات دانشجویان دکتری از آموزش عالی متعلق به درون مایه خدمات، امکانات و تجهیزات مناسب آموزشی، و کمترین سهم متعلق به بهبود زندگی فردی و اجتماعی و نیز رعایت حال و شان اجتماعی دانشجو است. این مطالعه نشان داد انتظارات دانشجویان ترکیبی از ابعاد گوناگون است. لذا می توان با در نظر گرفتن ابعاد چندگانه انتظارات دانشجویان به صورت هم زمان، با دستیابی به این انتظارات، زمینه افزایش رضایت دانشجویان را فراهم کرد.

    کلیدواژگان: آموزش عالی، انتظارات دانشجویان، اعتبارسنجی
  • حمید بارانی، محبوبه فولادچنگ، معراج درخشان* صفحات 50-70

    هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای امید تحصیلی در رابطه بین ذهن آگاهی و بی صداقتی تحصیلی در گروهی از دانش آموزان دوره متوسطه اول شهرستان داراب بود. مشارکت کنندگان 295 نفر از دانش آموزان بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و مقیاس های ذهن آگاهی دروتمن و همکاران، امید تحصیلی پکران و همکاران و بی صداقتی تحصیلی مک کاب و تری وینو را تکمیل کردند. روایی و پایایی مقیاس های پژوهش نیز با استفاده از روش تحلیل عامل تاییدی و ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی و تایید قرار گرفت. برای تحلیل داده های توصیفی و ماتریس همبستگی بین متغیرهای پژوهش از نرم افزار SPSS نسخه 24 و برای آزمون فرضیه و مدل پژوهش از نرم افزار AMOS نسخه 24 استفاده شد. یافته ها نشان دادند که مدل پژوهش با داده های جمع آوری شده برازش مطلوبی دارد. همچنین، یافته ها نشان دادند که اثر مستقیم ذهن آگاهی بر بی صداقتی تحصیلی معنی دار نبود. اما اثر مستقیم ذهن آگاهی بر امید تحصیلی و اثر مستقیم امید تحصیلی بر بی صداقتی تحصیلی معنی دار بود. همچنین، اثر ذهن آگاهی بر بی صداقتی تحصیلی با واسطه گری امید تحصیلی معنی دار بود. به طور کلی یافته های پژوهش حاضر نقش ذهن آگاهی و امید تحصیلی را در تبیین بی صداقتی تحصیلی نشان می دهند. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که به منظور کاهش بی صداقتی تحصیلی دانش آموزان باید به ذهن آگاهی و امید تحصیلی آنها توجه شود.

    کلیدواژگان: امید تحصیلی، بی صداقتی تحصیلی، ذهن آگاهی
  • فاطمه قدیری، شهربانو عالی*، حمیدرضا آقامحمدیان شعرباف صفحات 71-87

    هدف از انجام این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی-هیجانی بر تاب آوری و سازگاری دانش آموزان مدارس شبانه روزی بود. روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه مدارس شبانه روزی شهرستان نیشابور در سال تحصیلی97-1396 بودند. از این میان 100 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و پرسش نامه تاب آوری کانر و دیویدسون، و سازگاری سینهاو سینگ را تکمیل کردند. سپس از 30 دانش آموز که تاب آوری و سازگاری پایین تر از متوسط گزارش نمودند، به طور تصادفی 15 نفر درگروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل گماشته شدند. افراد گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت آموزش مهارت های اجتماعی- هیجانی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شدند. نتایج نشان داد آموزش مهارت های اجتماعی - هیجانی موجب بهبود معنی دار میزان تاب آوری دانش آموزان شرکت کننده در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل می شود، و کاهش معنی دار رفتارهای ناسازگارانه را در این گروه به همراه دارد. به طور خلاصه، می توان نتیجه گرفت آموزش مهارت های اجتماعی - هیجانی موجب بهبود معنی دار توانمندی های تاب آوری و سازگاری دانش آموزان مدارس شبانه روزی می شود.

    کلیدواژگان: آموزش مهارت های اجتماعی- هیجانی، تاب آوری، دانش آموزان مدارس شبانه روزی، سازگاری
  • سمیرا راهپیما*، بهرام جوکار، مسعود حسینچاری، فرهاد خرمائی صفحات 88-114

    هدف پژوهش حاضر مفهوم سازی سازه تاب آوری اخلاقی تحصیلی و تهیه ابزاری جهت سنجش آن و تعیین خصوصیات روان سنجی آن بود. تاب آوری اخلاقی تحصیلی به عنوان ظرفیت حفظ و بازیابی یکپارچگی در مواجهه با دشواری های اخلاقی مربوط به حوزه آموزش و تحصیل و به عنوان بعد جدیدی از سازه تاب آوری اخلاقی مفهوم سازی شد. مقیاس تاب آوری اخلاقی تحصیلی با 26 گویه و از طریق مصاحبه با دانشجویان، بر رسی کدهای اخلاق حرفه ای آموزش و با الهام از ابزارهای موجود در رابطه با پریشانی اخلاقی تهیه شد. به منظور بررسی خصوصیات روان سنجی مقیاس 500 نفر از دانشجویان (330 دختر و 170 پسر) دانشگاه شیراز به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به مقیاس تاب آوری اخلاقی تحصیلی پاسخ دادند. همچنین برای بررسی روایی همگرای مقیاس از پرسش نامه های تاب آوری کانر و دیویدسون، کارآمدی اخلاقی، هویت اخلاقی، احساس شرم و گناه و عدم درگیری اخلاقی استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی به روش مولفه های اصلی با چرخش واریماکس در نیمی از نمونه، حاکی از وجود سه عامل در مقیاس بود که به ترتیب عدم رعایت احترام، عدم تعهد و عدم رعایت عدالت و انصاف نام گذاری شدند. نتایج تحلیل عاملی تاییدی در نیمه دیگر شرکت کنندگان، نیز موید ساختار سه عاملی مقیاس تاب آوری اخلاقی تحصیلی بود. شواهد مربوط به روایی همگرای مقیاس نیز موید روایی سازه این مقیاس بود. ضریب پایایی آزمون به روش آلفای کرونباخ برای خرده مقیاس های عدم رعایت احترام، عدم تعهد، عدم رعایت عدالت و انصاف و نمره کل مقیاس محاسبه شد که تمامی ضرایب حاکی از همسانی درونی قابل قبول زیر مقیاس ها و نمره کل مقیاس بود. در مجموع، نتایج پژوهش موید آن بود که مقیاس از روایی و پایایی لازم جهت سنجش تاب آوری اخلاقی تحصیلی برخودار است. نتایج بر مبنای شواهد پژوهشی و نظری مورد بحث قرار گرفته است.

    کلیدواژگان: پایایی، تاب آوری اخلاقی تحصیلی، روایی، ویژگی روان سنجی
  • قوام ملتفت*، علی تقوایی نیا، ابوذر ایول صفحات 115-134

    هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ادراک دانش آموزان از کلاس (احساس تعلق به کلاس، حمایت معلم، همکاری، تحقیق، عدالت و جهت گیری تکلیف) و درگیری تحصیلی دانش آموزان (رفتاری، شناختی و عاطفی)، با واسطه گری انگیزش تحصیلی در قالب مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمام دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر قائمیه تشکیل می دادند که در سال تحصیلی 1395-1394 مشغول به تحصیل بودند. بدین منظور 300 دانش آموز (100 پسر200 دختر) دوره متوسطه دوم شهر قائمیه به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و به پرسش نامه های ادراک از بافت کلاسی فراسر و مک روبین و فیشر، درگیری تحصیلی زرنگ، و مقیاس انگیزش موقعیتی گای ، والرند و بلانچارت پاسخ دادند. پرسش نامه ها از نظر خصوصیات روان سنجی بررسی شدند و همگی دارای روایی و پایایی مناسبی بودند. برای تحلیل داده ها از مدلیابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل استفاده شد. نتایج مدل اندازه گیری نشان داد که متغیرهای آشکار به خوبی متغیرهای نهان را اندازه گیری می کنند و مدل اندازه گیری نیز از برازش مطلوبی برخوردار است. نتایج مدل ساختاری نیز نشان داد که ادراک از کلاس درس هم به طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم، به واسطه انگیزش تحصیلی، بر درگیری تحصیلی اثر دارد. شاخص های برازش کلی مدل نیز نشان داد که مدل مذکور از برازش مناسبی برخوردار است. به طور خلاصه نتایج حاکی از آن بود که انگیزش می تواند سازوکار رابطه بین ادراک از کلاس و درگیری تحصیلی را روشن کند و معلمان می توانند با بهره گیری از شیوه های آموزشی تکلیف محور، تحقیق محور، گفتگو محور، همکارانه و حمایت کننده زمینه افزایش سطح انگیزه خودتعیین یا همان انگیزه درونی را فراهم آورند؛ در نتیجه فراگیران با افزایش انگیزش درونی درگیری تحصیلی بیشتری را نشان می دهند. در مجموع، با توجه به نتایج این پژوهش به معلمان توصیه می شود حمایت از شاگردان و آموزش عدالت محور در کلاس را سرلوحه کار خود قرار دهند تا دانش آموزان با انگیزه تر شوند و در فعالیت های آموزشی و تحصیلی مشارکت بیشتری از خود نشان دهند.

    کلیدواژگان: ادراک از کلاس درس، درگیری تحصیلی، انگیزش تحصیلی
  • مریم زارع*، هنگامه سارانی، مهدی رحیمی صفحات 135-152

    هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش اهداف پیشرفت و بازخورد معلم بر درگیری تحصیلی با واسطه گری خودگویی انگیزشی بود. در این مطالعه توصیفی، 400 نفر از دانش آموزان دوره دوم دبیرستان های شهر یزد (211 دختر و 189 پسر) به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به مقیاس های اهداف پیشرفت (میدگلی و همکاران)، بازخورد معلم (بارنت)، خودگویی انگیزشی (ولترز و روزنتال) و درگیری تحصیلی (شوفیلی و همکاران) پاسخ دادند. نتایج مدل معادلات ساختاری نشان داد که از بین ابعاد اهداف پیشرفت، هدف تسلطی هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم (با واسطه گری خودگویی انگیزشی) بر درگیری تحصیلی نقش دارد اما هدف عملکرد- گرایشی تنها به صورت غیرمستقیم (با واسطه گری خودگویی انگیزشی) بر درگیری تحصیلیاثر می گذارد؛ هدف عملکرد اجتنابی نیز در این بخش پیش بینی کننده نبود. از سوی دیگر، نتایج نشان دادند که ابعاد بازخورد معلم هم به صورت مستقیم و هم غیرمستفیم (با واسطه گری خودگویی انگیزشی) بر درگیری تحصیلی نقش دارند. در مجموع، یافته ها نشان می دهد که تغییر در اهداف پیشرفت و بازخورد معلم ضمن اثرات مستقیم، با واسطه گری خودگویی انگیزشی می تواند درگیری تحصیلی را دستخوش تغییر سازد.

    کلیدواژگان: اهداف پیشرفت، بازخورد معلم، درگیری تحصیلی، خودگویی انگیزشی
  • سکینه جعفری* صفحات 153-174

    هدف پژوهش حاضر شناسایی و تبیین مولفه های تربیت شهروند جهانی ازنظر صاحب نظران بود که با رویکرد ترکیبی آمیخته اکتشافی انجام شده است. در بخش کیفی روش تحلیل مضمون و در بخش کمی تحلیل عامل اکتشافی و تاییدی استفاده شد. مشارکت کنندگان بالقوه بخش کیفی، متخصصان جهانی شدن و آموزش عالی دارای تخصص علمی یا تجربه عملی بودند که با روش نمونه گیری هدفمند از نوع نظری 15 نفر به عنوان مشارکت کننده انتخاب شدند. نتیجه تحلیل داده ها در بخش کیفی منجر به شناسایی 47 مضمون پایه در زمینه تربیت شهروند جهانی گردید که در قالب 7 مضمون (تربیت شهروند اخلاق مدار، تربیت شهروند متعهد به مشارکت مدنی و مسئولیت پذیری، تربیت شهروند متعهد به صلح و مسالمت جویی، تربیت شهروند متعهد به محیط زیست، تربیت شهروند با هویت جهانی، تربیت شهروند با صلاحیت جهانی، تربیت شهروند با توانایی علمی عملی)، سازمان دهی شدند. یافته های حاصل از داده های بخش کمی، نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که مضمون های 47گانه احصاء شده در 7 مضمون سازمان دهنده استخراج شده دارای بار عاملی کافی جهت پیش بینی ابزار اندازه گیری تربیت شهروند جهانی است. در بخش کمی، دانشجویان تحصیلات تکمیلی (کارشناسی ارشد و دکتری) دانشگاه های سمنان و شیراز جامعه آماری را تشکیل دادند. که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 194 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسش نامه تدوین شده در مرحله کیفی پژوهش استفاده شد. در این بخش، برای سنجش روایی پرسش نامه از تحلیل عامل اکتشافی و تاییدی و برای محاسبه پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج نشان داد که این پرسش نامه به لحاظ کمی از روایی و پایایی لازم برخوردار است، در نتیجه مقیاس نهایی با 7 عامل و 47 نشانگر مورد تایید قرار گرفت و ابزاری جهت سنجش تربیت شهروند جهانی معرفی شد.

    کلیدواژگان: تربیت، شهروند جهانی، صاحب نظران، رویکرد پژوهش ترکیبی
  • حسن گریباوی*، پرویز شریفی درآمدی، سعید رضایی صفحات 175-193

    پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش مهارت زبان بدن بر مهارت های ارتباطی دانش آموزان مبتلا به آسیب بینایی در شهر اهواز انجام شد. پژوهش حاضر از نوع آزمایشی (تمام آزمایشی) با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان نابینا که در سال تحصیلی 97 - 96 در شهر اهواز مشغول به تحصیل بودند است. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 16 نفر از دانش آموزان نابینا مدرسه شوریده شیرازی شهر اهواز انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی های گروه آزمایش در 9 جلسه تحت برنامه آموزش قرار گرفتند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسش نامه مهارت های ارتباطی عطارها و کرمی (1389) استفاده شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از تحلیل MANCOVA  و نرم افزار SPSS  تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش مهارت زبان بدن اثر معنی داری بر مهارت های ارتباطی دانش آموزان نابینا و خرده مقیاس مدیریت هیجانات (05/0<p) داشت. این نتایج بیانگر آن است که دریافت آموزش مهارت زبان بدن به طور کلی منجر به بهبود مهارت های ارتباطی در دانش آموزان مبتلاء به آسیب بینایی شده است. از این رو، آموزش مهارت مذکور به واسطه تمرکز ویژه بر مهارت های ارتباطی، می تواند به عنوان روش آموزشی موثری در افزایش ارتباط و تعامل دانش آموزان با آسیب بینایی مورد توجه قرار گیرد.

    کلیدواژگان: آسیب بینایی، مهارت های ارتباطی، زبان بدن
|