فهرست مطالب

فصلنامه مطالعات روابط بین الملل
پیاپی 49 (بهار 1399)

  • تاریخ انتشار: 1399/03/01
  • تعداد عناوین: 6
|
  • آزاده الفتی، فرزاد رستمی*، قدرت احمدیان صفحات 9-41

    بنا به گزارش نهادهای بین المللی حقوق بشری، وضعیت حاکم در یمن گویای یک وضعیت بحرانی در این کشور است به نحوی که هیچ نهادی در این کشور قادر به تامین امنیت مردم آن نیست. در چنین شرایطی شورای امنیت می بایست از شان و منزلت و حقوق اساسی مردم یمن تحت لوای «دکترین مسئولیت حمایت» حمایت نماید. با نگاهی به عملکرد شورای امنیت، این شورا نتوانست در انجام رسالت واقعی خود در زمینه بحران و فاجعه انسانی در یمن موفق عمل کند. بر این اساس سوال اصلی پژوهش این است که: علت اصلی استمرار و تعمیق بحران در یمن و عدم تحقق دکترین مسئولیت حمایت شورای امنیت در حل این بحران چیست؟ در پاسخ فرضیه مورد پردازش در چارچوب نظریه نیوریالیسم تهاجمی این است که: سازوکارهای قدرت در ساختار نظام بین الملل در پرتو مناسبات قدرت میان کنشگران رقیب منطقه ای باعث ناکارآمدی مسئولیت حمایت شورای امنیت در بحران یمن شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد استراتژی و منافع آمریکا در خاورمیانه با بهره گیری از اختلافات ج.ا.ا و عربستان سعودی ضمن تاثیرگذاری بر تصمیمات شورای امنیت، مانع تحقق این دکترین در حل بحران یمن شده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای می باشد.

    کلیدواژگان: نئورئالیسم تهاجمی، شورای امنیت، دکترین مسئولیت حمایت، بحران یمن
  • حسین دهشیار، سید امیرسینا نورانی* صفحات 43-74

    آمریکا در دوره ترامپ سیاست ناسیونالیسم اقتصادی را درپیش گرفته است که مخاطرات جدی برای نظم اقتصادی لیبرال به همراه دارد؛ اما این سیاست دلایل خاص خود را دارد. لذا سوال اصلی این پژوهش این است که دلایل اتخاذ سیاست های ناسیونالیستی اقتصادی توسط دونالد ترامپ چیست؟ فرضیه این است که بنا بر رهیافت شبکه ای در سیاست خارجی آمریکا، سیاست های حمایتی ترامپ در بعد داخلی به دلیل جلب و حفظ طرفداران خود است که نگرانی های وسیعی از مخاطرات نظم اقتصاد جهانی کنونی دارند و زیان های بسیاری از آن دیده و حقوق خود را ضایع شده و خود را بازنده می پندارند. همچنین دربعد خارجی پیشروی قدرت های نوظهور اقتصادی و خطر تهدید موقعیت آمریکا در عرصه اقتصادی که به دنبال آن به سایر بخش ها در بلند مدت تعمیم می یابد، دلیل دیگر اتخاذ این سیاست ها است. هدف از انجام این پژوهش بررسی دلایل ناسیونالیسم اقتصادی ترامپ در چارچوب رویکرد شبکه ای در سیاست خارجی آمریکاست که ترامپ توانست با پیوند ناسیونالیسم اقتصادی با محافظه کاری پیروز شود. از سوی دیگر، وی با توجه به چالش های اقتصادی آمریکا و کند نمودن روند رشد سایر کشورها خصوصا چین که بنا بر پیش بینی ها تا سال 2030 از آمریکا پیشی می گیرد به ناسیونالیسم اقتصادی روی آورده است.

    کلیدواژگان: ناسیونالیسم اقتصادی، رهیافت شبکه ای، نظام بین الملل، اقتصاد جهانی، دوجانبه گرایی
  • محمدرضا دهشیری*، حسین شاه مرادی صفحات 75-108
    در مقاله حاضر، عوامل و روندهای تعیین کننده در نظم امنیتی منطقه غرب آسیا در سه عرصه ساختارها، بازیگران و فرآیندها به عنوان پارامترهایی درهم تنیده و مرتبط با یکدیگر واکاوی می شود. چارچوب نظری تحقیق بر موازنه همه جانبه با بهره گیری از دیدگاه استیون دیوید استوار است، بدین معنا که دولت ها نه تنها تهدیدات نظامی بیرونی را در محاسبات امنیتی خود مدنظر قرار می دهند بلکه به مخاطرات داخلی نیز اهتمام می ورزند. نگارندگان پس از بررسی ساختارهای تاثیرگذار بر نظم و امنیت منطقه، به تبیین نقش بازیگران فروملی، بازیگران فرامنطقه ای و بازیگران ملی می پردازند. سپس فرآیندهای تاثیرگذار بر نظم و امنیت غرب آسیا با تاکید بر اختلافات هویتی، فقر و نابرابری، بحران آب و اسلام گرایی مورد مداقه و واکاوی قرار می گیرد. مقاله در مبحث نهایی به تشریح الگوهای نظم و امنیت منطقه ای در غرب آسیا مشتمل بر دو الگوی پازلی و شطرنجی می پردازد که بازیگران دخیل در نظم امنیتی منطقه را در وضعیت سرگشتگی قرار داده است. مقاله چنین نتیجه می گیرد که به دلیل عدم قطعیت و پیش بینی ناپذیری پویش های منطقه ای، بی سامانی در فقدان اصل نظم دهنده، تکثر و تنوع بازیگران و فرآیند نامتعین و سیال، ترسیم آینده نظم و امنیت منطقه ای دشوار می نماید. به نظر می رسد در چنین شرایطی، ابتکاراتی چون ایجاد امنیت شبکه ای و منطقه قوی تنها راه خروج از وضعیت نابسامان فعلی باشد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز آن نیز از روش اسنادی و منابع معتبر اینترنتی استفاده شده است.
    کلیدواژگان: نظم و امنیت منطقه ای، غرب آسیا، موازنه همه جانبه، بازیگران فروملی، قدرت های فرامنطقه ای
  • مرتضی کریمی*، محمدجواد آقاجری، محمد مجاور شیخان صفحات 109-141
    همکاری های دفاعی واشنگتن-ریاض سابقه ای طولانی دارد. روابط عربستان سعودی و آمریکا دو هدف متفاوت دارد. مهم‏ترین هدف حکومت عربستان از تقویت روابط با ایالات متحده آمریکا، «امنیتی» است و خواستار حمایت واشنگتن از آل سعود در داخل عربستان و در سطح منطقه غرب آسیا است، اما ایالات متحده آمریکا از تداوم رابطه با عربستان سعودی، علاوه بر دفاع از رژیم صهیونیستی، بیش از همه اهداف «اقتصادی» را دنبال می‏ کند. این مقاله به دنبال علل پیدایش و نحوه تکامل این همکاری هاست. نویسندگان تلاش دارند تا نشان دهند تشریک مساعی دفاعی میان دو کشور اساسا ناشی از شکل گیری رابطه حامی-پیرو میان آنها در دهه 1940 میلادی و سپس تحولات این رابطه در دهه های بعد بوده است. در واقع آنچه شاهد آن هستیم این است که با تعمیق و گسترش رابطه حامی-پیرو میان عربستان و آمریکا در دوره مورد بررسی همکاریهای نظامی میان این دو نیز شاهد رشد کمی و کیفی قابل ملاحظه ای بوده است به نحوی که در این برهه عربستان بعد از اسراییل و ایران عصر پهلوی تبدیل به سومین شریک نظامی آمریکا در خاورمیانه گردید. سوال مهم آن است که آمریکا چه نقش عمده ای برای عربستان در منطقه خاورمیانه دارد؟ فرضیه قابل طرح این است که آمریکا نه تنها به تامین تسلیحات، آموزش نظامی، و احداث تاسیسات زیر بنایی نظامی برای عربستان همت گماشته بلکه استراتژی دفاعی این کشور را نیز تدوین می نماید. در نتیجه، آمریکا نقش اساسی در شکل گیری و مدرنیزه ساختن نیروهای نظامی عربستان ایفاء نموده است.
    کلیدواژگان: عربستان سعودی، آمریکا، خاورمیانه، روابط نظامی، همکاری اقتصادی
  • فرشته نصراللهی، حبیب الله ابوالحسن شیرازی* صفحات 143-178

    همراه با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و ظهور جمهوری های تازه استقلال یافته عمدتا بی ثبات و با ایجاد کانون بحران درمنطقه آسیای مرکزی، فرصت ها و چالش هایی برای جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری هم مرز با این منطقه به وجود آمد. سوال اصلی در این مقاله چنین مطرح می شود که ساختارهای تاثیرگذار بر تصمیم گیری های سیاست خارجی ایران در منطقه آسیای مرکزی به ویژه تاجیکستان کدامند؟ در پاسخ به سوال مذکور، فرضیه را می توان بر اساس شاخص هایی همچون  سیاسی- امنیتی، فرهنگی و اقتصادی که شاکله سیاست خارجی ایران در قبال کشورهای آسیای مرکزی از جمله تاجیکستان را تشکیل داده است، مطرح نمود به طوری که به نظر می رسد اتخاذ یک رویکرد همکاری جویانه و همگرایی با کشورهای این منطقه برای ایرانی که نه دارای متحد استراتژیک است و نه متحد ایدیولوژیک، می تواند عقلانی ترین و کارسازترین راهبرد باشد.

    کلیدواژگان: ایران، سیاست خارجی، آسیای مرکزی، تاجیکستان، همگرایی
  • حمید احمدی نژاد*، محمدعلی بصیری صفحات 179-211
    منطق حاکم بر رویکرد آمریکا نسبت به ایران از زمان پس از پیروزی انقلاب اسلامی کم‏ و بیش قابل پیش ‏بینی بوده، اما با به قدرت رسیدن دونالد ترامپ این منطق رفتاری از سوی آمریکا به شدت غیرقابل پیش‏ بینی شده است. فهم درست این رویکرد جدید که می‏توان آن را به نوعی گرایش به جنگ سرد علیه ایران از سوی ترامپ تلقی کرد نیازمند نگرش به آن از لنز تعامل بین هویت و سیاست است. به این معنا که غیریت‏ سازی از ایران به عنوان دشمن هویتی آمریکا زمینه‏ نگرش حد اعلای خصم‏ بودگی ترامپ نسبت به ایران را به وجود آورده است. لذا سوال اصلی این مقاله آن است که سیاست خارجی ترامپ نسبت به ایران در چه قالبی و براساس چه راهبردهایی شکل گرفته است؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که نگرش سیاست خارجی ترامپ به ایران متاثر از عامل هویتی در قالب تهدید هستی‏ شناختی و مبتنی بر یک راهبرد سه‏ وجهی شامل غیریت‏ سازی، مقوله‏ بندی و انکار می‏ باشد.
    کلیدواژگان: سیاست خارجی ترامپ، غیریت‏سازی، هویت، خصم‏بودگی، جمهوری اسلامی ایران
|
  • Hossein Deheshyar, Seyed Amir Sina Nourani * Pages 43-74

    The U.S has turned to economic nationalism with Trump's inception that poses many risks to economic liberal order; however, this decision has its own reasons. So the main question of this study is, what are the reasons for Trump's adoption of nationalist economic policies? The hypothesis is that, according to networked approach in US foreign policy, Trump's adoption of nationalist economic policies in the domestic dimension is due to the attraction and retention of his supporters who have widespread fears of the dangers of the current world economic order and have suffered many losses. They are considered to be a loser. Also on the foreign side, the rise of emerging economic powers and the threat of a US economic position that will extend to other sectors in the long run are another reason for adopting these policies. The purpose of this study is to clearly explain the reasons for Trump's adoption of economic nationalism based on networked approach in US foreign policy. Trump has won by linking economic nationalism with conservatism. On the other hand, he has turned to economic nationalism due to US economic challenges and slowing growth of other countries, especially China, which is expected to surpass the US by 2030.

    Keywords: Economic Nationalism, Networked approach, International system, World Economy, Bilateralism
  • Mohammadreza Dehshiri *, Hossein Shahmoradi Pages 75-108
    In this paper, the determinant factors and processes in the West Asian region are investigated in three areas of structures, actors, and processes as interconnected and interrelated items. The theoretical framework of the research is based on the Steven David''s Omni-Balancing theory, asserting that governments not only consider external military threats in their own security calculations, but also address domestic dangers. After reviewing the structures affecting the security order of the region, the writers explain the role of extra-regional, sub-national/non-state and state actors. Then, processes affecting the security order of West Asia will be examined with emphasis on identity differences, poverty and inequality, water crisis and Islamism. The article then focuses on regional patterns of regional security in West Asia, including Puzzle and Chess patterns, which put actors involved in the security equitations of the region in a state of perplexity. The paper concludes that due to the uncertainty and unpredictability of regional dynamics, the lack of a regulative principle, the plurality and diversity of actors and finally the fluid process, it would be difficult to predict the future of regional order and security. In such a situation, it seems that the ultimate solution would be initiatives such as security networking and a strong region. The research method is descriptive-analytic and documentary and reliable internet based sources have been used to collect the information.
    Keywords: Regional Order, Security, West Asia, Omni-Balancing, Sub-national Actors, Extra-regional Actors
  • Morteza Karimi *, Mohammadjavad Aghajeri, Mohammad Mojaver Sheykhan Pages 109-141
    Washington-Riyadh Defense Cooperation has a long history. Relations between Saudi Arabia and the United States have two different goals. The most important goal of the Saudi government to strengthen its relationship with the United States is "security," calling for Washington to support Al Saud in Saudi Arabia and at the level of the West Asian region, but the United States continues to have a relationship with Saudi Arabia, in addition to its defense From the Zionist regime, he pursues most of the "economic" goals. This article looks at the causes of the evolution of this collaboration. The authors are trying to show that the defense cooperation between the two countries was essentially due to the formation of a patron-to-follow relationship between them in the 1940s and then to the development of this relationship in the decades to come. In fact, what we are seeing is that, with the deepening and expansion of the patronage relationship between Saudi Arabia and the United States during the period under review, military cooperation between them has seen considerable quantitative and qualitative growth so that at this time of Saudi Arabia after Israel and Pahlavi Iran became the third US military partner in the Middle East. The important question is, how does the United States play a major role for Saudi Arabia in the Middle East? The hypothesis is that the United States is not only providing weapons, military training, and building military infrastructure for Saudi Arabia, but also defining its defense strategy. As a result, the United States has played a major role in the formation and modernization of Saudi military forces.
    Keywords: Saudi Arabia, America, Middle East, military relations, economic cooperation
  • Fereshteh Nasrollahi, Habibollah Abolhasan Shirazi * Pages 143-178

    With the collapse of the Soviet Union and the emergence of newly independent republics, mostly unstable and with the establishment of a crisis center in the Central Asian region, opportunities and challenges for the Islamic Republic of Iran as a country bordering the region to .Come. The main question in this article is how influential structures are on the decisions of Iran's foreign policy in the Central Asian region, especially in Tajikistan. In answer to this question, the hypothesis can be based on indicators such as political-security, cultural and economic, which has formed the form of Iran's foreign policy towards Central Asian countries, including Tajikistan, as it seems. Adopting a collaborative approach and convergence with the countries of the region can be the most rational and effective strategy for an Iranian who is neither a strategic ally nor an ideological ally.

    Keywords: Iran, Foreign policy, Central Asia, Tajikistan, integration