فهرست مطالب

نشریه علوم ورزش
پیاپی 27 (پاییز 1396)

  • تاریخ انتشار: 1396/09/01
  • تعداد عناوین: 6
|
  • حسنعلی غلامی، حدیث رفتاری*، مسعود زمانی، فواد فیض الهی، پروین فرزانگی صفحات 11-21

    یکی از علل عمده ناتوانی و ضعف عملکرد در تمام جوامع، نداشتن دامنه حرکتی مناسب مفاصل است. انعطاف پذیری بافتهای نرم بدن که از اطراف مفصل عبور می کنند، برای دستیابی به دامنه کامل حرکتی مفصل طی فعالیتهای عملکردی ضروری است، به منظور افزایش انعطاف پذیری، عضلات باید تحت کشش قرارگیرند.تمرینات کششی ایستا و PNF از رایج ترین این روش ها هستند که عموما از آنها استفاده می شود. هدف از این پژوهش تعیین تاثیر تمرینات تسهیل کننده گیرنده های عمقی عصبی و عضلانی(PNF) و تمرینات کششی پویا بر دامنه کشش دانش آموزان پسر17 – 14 سال بود. تعداد سی و سه دانش آموز، با میانگین سن(57.15)سال، جرم بدن (90.59) کیلوگرم و قد(02.168) سانتیمتر، از میان دانش آموزان پسر غیرورزشکار دبیرستان شهدای شهرستان گرگان به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده به سه گروه (PNF(11=n ،پویا (11=n) و کنترل (11=n) تقسیم شدند. گروه های تجربی به مدت هشت هفته، طی 3 جلسه در هفته، پروتکل تمرینی را انجام دادند. پارامتر انعطاف عضلات همسترینگ در پیش و پس آزمون اندازه گیری شدند. از روش آماری t تست (005/0≤P) برای مقایسه گروه ها استفاده شد. بر اساس یافته های این تحقیق تمرینات کششی PNF و پویا هر دو موجب تغییر معنی دار در دامنه کشش عضلات همسترینگ شد ،که این تغییر در گروه PNF کمی بیشتر از گروه پویا بود (05.0≤P، 14.4=t). به طور کلی نتایج تحقیق حاکی ازآن است که هر دو روش به کارگیری کشش استاتیک وPNF بر افزایش انعطاف پذیری عضله همسترینگ موثر میباشد ولی اختلاف معنی داری بین این دو روش در افزایش دامنه حرکتی عضلات همسترینگ بدست نیامد

    کلیدواژگان: تمرینات کششی پویا، تمرینات کششی PNF، دامنه کشش عضله، عضله همسترینگ
  • نیکو همتی، علیرضا رحیمی، فرزاد ناظم* صفحات 23-40

    در این مطالعه تاثیر تمرینات استقامتی بر شاخص مقاومت به انسولین مردان دیابتی نوع 2 با ترکیب بدنی چاق بررسی گردید. 45 مرد میانسال 43 تا 64 سال با سابقه(6/1±85/7) سال مبتلا به دیابت مزمن نوع 2 و میانگین های شاخص جرم بدن (1/4±5/29) کیلوگرم بر مترمربع، هموگلوبین گلیکوزیله پایه(22/0±49/5) درصد، سطح گلوکز پایه (42/1±5/7) میلی مول در لیتر و مقاومت انسولینی پایه 3≥IRداوطلبانه در برنامه ورزشی (استقامتی) ظرف ده هفته پیاپی شرکت کردند. متغیرهای بیوشیمیایی خون در شرایط پایه و از مداخله تمرین ورزشی با دامنه شدت کار55 تا 70 درصد ضربان قلب ذخیره اندازه گیری شدند. داده ها به شیوه آنالیز واریانس یک سویه با اندازه گیری تکراری در سطح آماری 5 درصد ارزیابی شدند. ننتایج نشان داد که برنامه ورزش استقامت موجب کاهش معنی دار درسطوح : (F=3/5,P=0/02) ،(F=3/0,P=0/04)پلاسمایی پایه ناشتای انسولین و (P<0/001, F=5/2,) گلوکز در HbA1Cنسبت همچنین. گردیدF=4/4,P=0/01) HOMA_IR) انسولین مقاومت و (HbA1C) گروه های تمرین هوازی وکنترل تفاوت معنی داری بدست آمد (006.0=P).

    نتیجه گیری

    از دیدگاه توانبخشی پروفایل شاخصهای متابولیک مانند سطوح پایه گلوکز، انسولین،HbA1C پلاسمایی و IR_HOMA برای بیماران میانسال چاق پیکر مبتلا به دیابت مزمن بطور چشمگیری به دنبال اجرای برنامه ورزش هوازی به عنوان عامل غیرفارماکولوژیک تغییر پیدا میکند.

    کلیدواژگان: دیابت نوع 2، ایندکس مقاومت انسولین، چاق پیکر
  • سردار محمدی*، مرتضی سپهوند صفحات 41-61

    هدف از مطالعه حاضر، بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش با خلاقیت در کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان لرستان بود. روش پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی بود. نمونه آماری را 100 نفر از کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان لرستان در سال 1393 تشکیل دادند. ابزار جمع- آوری اطلاعات را 4 پرسشنامه مشخصات فردی، فرهنگ سازمانی (دنیسون، 2000)مدیریت دانش (لاوسون، 2003) و سنجش میزان خلاقیت (سلطانی، 1386) تشکیل دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره به روش گام به گام انجام گرفت (05/0≤P .(یافته ها نشان داد که بین فرهنگ سازمانی (696/0=r (و ابعاد آن شامل درگیر شدن در کار فرآیندهای استقرار و (r=0/624) رسالت و (r=0/707) انطباقپذیری (r=0/638) سازگاری(r=0/700) مدیریت دانش (471/0=r) و ابعاد آن شامل دانش آفرینی (286/0=r) جذب دانش (392/0=r)سازماندهی دانش (303/0=r) ذخیره دانش (438/0=r) کاربرد دانش (511/0=r)و انتشار دانش (481/0=r) با خلاقیت رابطه مثبت و معناداری وجود داشت. فرهنگ سازمانی 5/48 درصد، انطباقپذیری 50 درصد و انتشار دانش 1/26 درصد پیش بینی کننده خلاقیت بود. نتایج پژوهش حاکی از موثر بودن نقش فرهنگ سازمانی و استقرار فرآیندهای مدیریت دانش بر خلاقیت کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان لرستان بود.

    کلیدواژگان: فرهنگ سازمانی، مدیریت دانش، خلاقیت، کارکنان، ورزش
  • صبا آزادی، مسعود معینی شبستری*، شهرام سهیلی صفحات 63-76

    هدف از تحقیق حاضر تاثیر کربوهیدرات با نمایه گلیسمی متفاوت بر غلظت گلوکز، لاکتات و عملکرد ورزشی متعاقب یک جلسه فعالیت استقامتی در زنان فعال شهر کرج بود. آزمودنیهای تحقیق شامل 10 ورزشکار زن رشته ایروبیک (با میانگین سن 06.4±9.26سال، وزن 4.9±9.59کیلوگرم، قد 6±166 سانتی متر) بودند که بصورت تصادفی با سابقه حداقل 2 سال فعالیت مستمر گزینش شدند. روش تحقیق از نوع کاربردی و به صورت نیمه تجربی است، در این مطالعه از عدس به عنوان کربوهیدرات با نمایه گلیسمی پایین و سیب زمینی به عنوان کربوهیدرات با نمایه گلیسمی بالا استفاده شد و از دستگاه گلوکومتر و لاکتومتر برای اندازه گیری میزان قند خون و لاکتات خون آزمودنیها استفاده گردید هم چنین آزمون به صورت 75 دقیقه فعالیت با 60 %حداکثر ضربان قلب بیشینه بر روی دوچرخه کارسنج و بلافاصله تست دوچرخه 7 کیلومتر با حداکثر توان تا رسیدن به سطح واماندگی انجام شد. یافته های تحقیق با استفاده از آزمونهای آماری (کولموگروف- اسمیرنوف، آنالیز واریانس دوطرفه و آزمون تعقیبی (بونفری) در سطح معنی داری کمتر از 5 %مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری بین غلظت گلوکز، لاکتات و عملکرد ورزشی در گروه دارونما و مکمل (عدس) وجود نداشت هم چنین بین غلظت گلوکز و لاکتات در گروه دارونما و مکمل (سیب زمینی) تفاوت معنی داری وجود نداشت اما در زمان بدست آمده طی آزمون 7 کیلومتر در نتیجه عملکرد ورزشی در دو گروه مصرف کننده مکمل (سیب زمینی) و دارونما تفاوت معنی داری وجود داشت از سوی دیگر بین مصرف کربوهیدرات با نمایه گلیسمی بالا و پایین بر میزان غلظت گلوکز، لاکتات، درک فشار و طی دوره بازگشت به حالت اولیه تفاوت معنی داری وجود نداشت اما در عملکرد ورزشی بین دو گروه مصرف کننده کربوهیدرات با نمایه گلیسمی بالا و پایین تفاوت معنی داری وجود داشت. به طور خلاصه با توجه به تحقیق حاضر میتوان چنین نتیجه گرفت که مصرف کربوهیدرات با نمایه گلیسمی بالا بر بهبود عملکرد ورزشی و بطور مشخص تر در فعالیتهای با شدت بالا (تا حد واماندگی) موثرتر از مصرف کربوهیدرات با نمایه گلیسمی پایین میباشد.

    کلیدواژگان: نمایه گلیسمیک، گلوکز خون، لاکتات خون، عملکرد ورزشی، فعالیت استقامتی
  • علیرضا رحیمی، محمدحسین علیزاده، مهرداد شفیعی* صفحات 77-94

    هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر انجام یک جلسه فعالیت شدید وامانده ساز بر دقت اجرای مهارت پاس کوتاه فوتبالیستهای پسر نوجوان در پستهای مختلف بازی بود. روش این پژوهش از نوع نیمه تجربی بود. بدین منظور 36 فوتبالیست پسر نوجوان 14تا16ساله (12مدافع،12هافبک و 12مهاجم) که در بالاترین سطح مسابقات فوتبال استان تهران شرکت داشتند، انتخاب شدند. در این پژوهش به منظور سنجش دقت اجرای مهارت پاس کوتاه این فوتبالیستها از آزمون مهارتی لاف برو و برای ایجاد بارکاری شدید وامانده ساز از پروتوکل آزمون یویو(سطح یک) استفاده شد. در جلسه آزمون گیری آزمودنیها ابتدا آزمون لاف برو را انجام دادند (پیش آزمون) و سپس پروتوکل آزمون یویو اجرا و بلافاصله مجددا آزمون لاف برو به منظور تعیین اثر خستگی ایجاد شده بر آزمودنیها اجرا شد(پس آزمون). در حین انجام آزمون یویو، میزان درک فشار وارد بر آزمودنیها به وسیله مقیاس بورگ کنترل شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و T جفت شده (Sample Paired test T) در سطح معناداری 05/0 استفاده شد. نتایج پژوهش تفاوت معناداری را بین پیش آزمون و پس آزمون نشان داد. به عبارت دیگر نشان داده شد که دقت اجرای پاس کوتاه آزمودنیها پس از انجام یک جلسه فعالیت شدید وامانده ساز کاهش پیدا کرد(05/0≤p. (این بدان معنی است که یک جلسه تمرین شدید بر دقت اجرای مهارت پاس کوتاه فوتبالیستهای پسر نوجوان تاثیر منفی داشته است. بنابراین پیشنهاد میگردد با به تاخیر انداختن خستگی از اثرات منفی آن بر دقت اجرای مهارت پاس کوتاه جلوگیری نمود.

    کلیدواژگان: خستگی، فعالیت شدید وامانده ساز، مهارت پاس کوتاه، فوتبالیست
  • مهدی کهندل*، مهوش نوربخش، حمید قاسمی، مهدی کسب پرست*، پرویز محمدی صفحات 95-114

    هدف از اجرای این پژوهش، مقایسه میزان تحلیل رفتگی و رضایت شغلی کارکنان فعال و غیرفعال زن و مرد دانشگاه های آزاد اسلامی منطقه 12 بود. نمونه آماری تعداد 688 نفر بودند که به طور تصادفی انتخاب شدند. 225 نفر از این تعداد را کارکنان فعال تشکیل دادند و 463 نفرآنان کارکنان غیرفعال بودند. متغیرهای مورد بررسی در این پژوهش، تحلیل رفتگی و اجزای سه گانه آن شامل فرسودگی عاطفی، کاهش بازده عملکرد و تهی شدن از ویژگیهای شخصی است و رضایت شغلی با اجزای 5 گانه آن که شامل نوع کار، نحوه مدیریت همکاران، ترفیع و حقوق و مزایا (به عنوان متغیر مستقل) میشود. از طرفی فعال بودن یا نبودن کارکنان نیز به عنوان متغیر وابسته مدنظر بودند. ابزار اندازه گیری شامل؛ پرسشنامه تحلیل رفتگی شغلی "مسلش" و پرسشنامه رضایت شغلی "ویسیوکی و کروم" میشدند. پرسشنامه ها به حد کفایت در بین کارکنان دانشگاهی توزیع و پس از تکمیل جمع آوری شد، با بهره گیری از آمار توصیفی شامل، میانگین، انحراف استاندارد، فراوانیها و درصدها و با استفاده از آمار استنباطی از آزمون t گروه های مستقل تجزیه و تحلیل اطلاعات انجام گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که میزان تحلیل رفتگی شغلی در کارکنان فعال 7/63 و در کارکنان غیرفعال 2/74 است. از طرفی، زنان به نسبت مردان دارای تحلیل رفتگی کمتری بودند. با مقایسه تحلیل رفتگی کارکنان فعال و غیرفعال، نتایج نشان داد که در تحلیل رفتگی شغلی و اجزای آن بین دو گروه فوق اختلاف معنی داری وجود دارد. پس از مقایسه رضایت شغلی کارکنان فعال و غیرفعال، در رضایت از همکاران و رضایت شغلی به طور کلی اختلاف معنی داری بین دو گروه فوق مشاهده شد؛ اما در سایر اجزای آن اختلافی بین دو گروه به دست نیامد.

    کلیدواژگان: تحلیل رفتگی، رضایت شغلی، کارکنان فعال