فهرست مطالب

فصلنامه مطالعات اقتصاد انرژی
پیاپی 66 (پاییز 1399)

  • تاریخ انتشار: 1399/10/07
  • تعداد عناوین: 8
|
  • زهرا خلیل نژاد، کریم اسلاملوئیان*، ابراهیم هادیان، زهرا دهقان شبانی صفحات 1-29

    این مطالعه پیامدهای تکانه قیمت نفت بر متغیرهای اقتصاد کلان را با در نظر گرفتن کانال های تجاری و مالی در کشورهای صادرکننده نفت بررسی می کند. در این راستا یک الگوی خودرگرسیون جهانی نفتی (GVAR) برای 15 کشور عمده صادرکننده نفت عضو اوپک و غیراوپک و 14 کشور اصلی واردکننده نفت به اضافه کشورهای عضو اتحادیه اروپا برای بازه 2017-1990 برآورد شده است. در این مقاله نشان داده می‏شود که برخلاف تحقیقات انجام شده، ترکیب کانال های مالی و تجاری برای انتقال تکانه ریزش قیمت نفت مناسب است.  توابع ضربه-واکنش نشان می دهد که تکانه ریزش قیمت نفت باعث کاهش ماندگار محصول در کشورهای صادرکننده نفت می‏شود. بعلاوه این تکانه در کشورهای درحال توسعه صادرکننده نفت باعث افزایش تورم می‏شود. بنابراین، تکانه ریزش قیمت نفت می تواند منجر به رکود-تورمی در این کشورها شود. بر اساس توابع ضربه-واکنش این تکانه در اغلب کشورهای توسعه‏یافته نفتی باعث کاهش تورم شده است. همچنین واکنش نرخ ارز واقعی به تکانه کاهش قیمت نفت نشان می دهد که بخش قابل توجهی از رفتار قیمت ‏ها در کشورها می تواند ناشی از تورم وارداتی باشد. توجه به اثرات رکود-تورمی ناشی از تکانه ریزش قیمت نفت برای سیاست‏گذاران اقتصادی در کشورهای نفتی در حال توسعه از اهمیت برخوردار است.

    کلیدواژگان: کشورهای صادرکننده نفتی، ریزش قیمت نفت، کانال های تجاری و مالی، الگوی خودرگرسیون برداری جهانی، الگوسازی اقتصاد کلان جهانی
  • علی فریدزاد*، فریدون اسعدی، مریم ذوقی صفحات 31-60

    هدف از مطالعه حاضر، سنجش آثار تغییر تکنولوژی بر شدت تقاضای انرژی در سطح بخش های اقتصادی ایران مبتنی بر رویکرد شناسایی ضرایب مهم داده-ستانده می‏باشد. در این پژوهش که از رویکرد تقاضامحور لیونتیف با استفاده از روش محاسبه کشش شرمن- موریسن در قالب الگوی داده- ستانده بهره گرفته شده است. نتایج به‏دست آمده بر مبنای پایه های آماری جدول داده- ستانده سال 1390 مرکز آمار ایران در قالب 24 بخش اقتصادی، نشان می دهد که بخش های انرژی ثانویه که خود تولیدکننده انرژی هستند، حمل و نقل، عمده فروشی و خرده فروشی، ساخت محصولات فلزات اساسی و فلزی فابریکی و محصولات کانی غیرفلزی، با توجه به الگوی تقاضا محور لیونتیف به‏ترتیب دارای بیشترین متوسط کشش نرمال شده تکنولوژیکی تقاضای انرژی به صورت مستقیم و غیرمستقیم هستند. با توجه به حساسیت بسیار بالای این بخش های اقتصادی نسبت به تغییرات تکنولوژی در جهت تقاضای انرژی به‏منظور بهبود مدیریت تقاضای انرژی، جایگزینی تکنولوژی در بخش های یادشده در بلندمدت، می تواند منجر به کاهش شدید تقاضای انرژی در سطح بخش های یادشده شود.

    کلیدواژگان: تقاضای انرژی، رویکرد تقاضا محور لئونتیف، تحلیل حساسیت، رویکرد داده-ستانده، روش شرمن- موریسن
  • عبدالحمید معرفی محمدی*، هادی امیری، اسحاق قاسمی صفحات 61-90

    رفتار صادرکنندگان عمده نفت اوپک  که  مازاد ظرفیت دارند،  یعنی عربستان، قطر، کویت و امارات، همواره یکی از مسایل مهم پیش روی نه تنها ایران، بلکه سایر کشورهای صادرکننده و مصرف کننده نفت بوده است. اضافه ظرفیت در تولید نفت این امکان را برای این کشورها فراهم می کند که در دوران نرمال (ثبات در عرضه نفت) و آشفتگی (قطع ناگهانی عرضه یکی از اعضاء) در بازار نفت رفتاری متفاوت از سایر اعضاء اوپک مثل ایران از خود نشان دهند. در این مقاله، رفتار صادرات کشورهای هسته اوپک با استفاده از داده های فصلی 2000 تا 2018 بررسی شده است. بدین منظور با تعدیل مدل خطی گریفین و استفاده از روش خود رگرسیون با وقفه های توزیعی (ARDL) رفتار صادراتی کشورهای هسته اوپک در دوران  نرمال و آشفتگی موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که صادرات قطر در دوران نرمال همسو با صادرات "باقی اعضای اوپک" تغییر می کند یعنی با افزایش (کاهش) تقاضا برای نفت،صادرات نفت قطر همگام با "صادرات باقی اعضاء" افزایش (کاهش) می یابد. این در حالی است که در دوران آشفتگی (جنگ خلیج فارس در سال 2003، جنگ داخلی لیبی در سال 2011 و تحریم های نفتی ایران از سوی ایالات متحده آمریکا و...) که عرضه کاهش داشته، با تغییر صادرات باقی اوپک، صادرات قطر در خلاف جهت باقی اوپک تغییر نمود. همچنین نتایج به دست آمده نشان داد که رفتار کویت و امارات در دوران آشفتگی متفاوت از رفتار قطر است. درواقع صادرات کویت و امارات هم در دوران نرمال و هم در دوران آشفتگی همسو با صادرات "باقی اعضای اوپک" تغییر می کند.

    کلیدواژگان: اوپک، بازار نفت، مدل خود رگرسیونی با وقفه های توضیحی، کشورهای منتخب اوپک
  • عاطفه تکلیف، عبدالرسول قاسمی*، علی فریدزاد، سحر اصغرزاده صفحات 91-118

    اوپک در بازارهای جهانی به ‏عنوان یک تولیدکننده نوسانی نفت خام عمل می کند و بدون شک نقش انکارناپذیری در معادلات جهانی انرژی دارد؛ به همین دلیل نیز تشخیص رفتار اوپک در زمان های مختلف از اهمیت فراوانی برخوردار است. استخراج قواعد حاکم بر تصمیمات اوپک که در رفتار اعضای آن منعکس می‏شود؛ نقش تعیین کننده ای در تبیین و پیش‏بینی سیاست‏ها و تصمیم گیری های آتی این سازمان تاثیرگذار بر بازار نفت به همراه خواهد داشت.  در این راستا تلاش خواهد شد تا در بازه زمانی سال‏های 2018 -1980، رفتار و تصمیمات اوپک با استفاده از روش استخراج قواعد مبتنی بر الگوریتم GMDH، مورد بررسی و واکاوی قرار گیرد. بدین منظور از 20 متغیر اثر گذار بر میزان تولید به‏ عنوان متغیرهای مستقل (ورودی ها) شامل: به‏ کارگیری انواع قرارداد برای میادین مشترک و میادین مستقل، چگونگی انتقال فناوری، نحوه فایننس و تامین سرمایه به منظور اجرای طرح های توسعه ای و... به‏ منظور کشف قواعد مربوط به پایبندی هر یک از اعضا به تصمیمات اوپک در قالب تولید (سهمیه تولید) استفاده شده است. نتایج نشان داد که پیروی از سیاست حداکثرسازی سهم بازار و یا حداکثر سازی درآمد، عامل اصلی در عدم پایبندی اعضاء به تصمیمات متخذه می‏باشد.

    کلیدواژگان: استخراج قواعد، شبکه عصبیGMDH، اوپک، رفتار و تصمیم، بازار نفت، سهمیه تولید
  • وحید محمودی*، سید نصرالله ابراهیمی، تالین منصوریان صفحات 119-153

    توسعه و بهره برداری از میادین گازی کشور مستلزم سرمایه گذاری های عظیمی است. به‏ منظور جبران این هزینه ها و ایجاد درآمد برای دولت، لازم است استراتژی های درآمدزایی مناسبی به‏کارگرفته شود. در این راستا استراتژی های عمده درآمدزایی گاز عبارتند از: خط لوله، گاز مایع شده، تبدیل گاز به مایع، پتروشیمی و گاز فشرده شده. به ‏منظور مقایسه و اولویت بندی این استراتژی ها برای میادین گازی ایران، ابتدا معیارها و زیرمعیارهای تصمیم گیری از طریق مرور ادبیات شناسایی و سپس با به‏ کارگیری روش دلفی فازی، غربالگری و 15 زیرمعیار در قالب 5 معیار اصلی فنی، اقتصادی/تجاری، زیست محیطی، سیاسی/اجتماعی و بازار محصولات انتخاب شدند. سپس با استفاده از روش تصمیم گیری چندمعیاره فرآیند تحلیل شبکه ای، 5 استراتژی با توجه به این معیارها مقایسه و اولویت بندی شدند. پس از انجام محاسبات معیار بازار محصولات بیشترین وزن و معیار سیاسی/اجتماعی کمترین وزن را به‏دست آوردند. استراتژی گاز مایع شده (LNG) بالاترین اولویت و استراتژی گاز فشرده کمترین اولویت را به‏دست آوردند. جامعه آماری این تحقیق 119 نفر از خبرگان و تصمیم گیران صنعت نفت و گاز و بخش دانشگاهی بودند که همگی به روش سرشماری برای پاسخگویی به پرسشنامه های ساختارمند انتخاب شدند.

    کلیدواژگان: درآمدزایی گاز، استراتژی درآمدزایی گاز، معیارهای تصمیم گیری، تصمیم گیری چندمعیاره، روش دلفی فازی
  • اعظم قزلباش، مهدی خداپرست مشهدی*، احمد سیفی صفحات 155-191

    نحوه استفاده از عواید حاصل از منابع طبیعی، از جمله نفت، همواره مورد توجه سیاست مداران، متخصصان اقتصادی و سیاسی و نیز گروه های مختلف اجتماعی بوده است. در این تحقیق با فرض وجود بیماری هلندی، میزان مصرف بهینه درآمدهای نفتی در سناریوهای مختلف با تغییر نرخ بهره و نرخ تنزیل اجتماعی و رویکرد تعادل عمومی قابل محاسبه پویا بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد تنها زمانی که نرخ رجحان زمانی بسیار پایینتر از نرخ بهره در زمان حال باشد، به دلیل مسیر مصرف افزایشی در سال‏های t+1 نسبت به سال t و افزایش سبد بخش قابل مبادله نسبت به بخش غیرقابل مبادله، می توان به بیماری هلندی بهینه دست یافت. در غیراین‏صورت به دلیل کاهش وزن بخش قابل مبادله در ماتریس حسابداری اجتماعی و افزایش واردات، اثرات بیماری هلندی با وضع بدتری بروز خواهد کرد. همچنین مصرف درآمدهای نفتی در بخش صنعت که یکی از مصرف‏کنندگان اصلی فرآورده های نفتی است، روندی افزایشی دارد. در بخش کشاورزی نیز مصرف درآمدهای نفتی روندی افزایشی با شیب کند دارد. بخش زیادی از درآمدهای نفتی به بخش نفت و نیروگاه ها اختصاص داده شده است که طی سال‏های مختلف روندی افزایشی دارد. بخش خدمات نیز روندی افزایشی اما با شیب بسیار کم دارد. صادرات نفت خام در ابتدا روندی افزایشی و سپس روندی کاهشی دارد که علت آن بالا رفتن عمر مخازن نفتی و در نتیجه برداشت کمتر است.

    کلیدواژگان: مصرف درآمدهای نفتی، بیماری هلندی، تعادل عمومی محاسبه پذیر پویا، ایران
  • علی کارشناسان*، محسن محمدی خیاره صفحات 193-218

    این مقاله رابطه غیرخطی قیمت انرژی و متغیر رانت منابع طبیعی را با مصرف انرژی تجدیدپذیر در رژیم های مختلف نرخ های رشد اقتصادی برای کشورهای عضو اوپک در دوره 2016-2005 بررسی می کند. با به کارگیری الگوی رگرسیون آستانه ای انتقال ملایم، یافته ها حاکی از تایید فرضیه رابطه غیرخطی بین مصرف انرژی تجدیدپذیر و رشد اقتصادی است؛ به‏ طوری‏ که نرخ رشد اقتصادی آستانه ای 24/4 درصد، دو رژیم اثر گذاری نرخ رشد اقتصادی بر مصرف انرژی تجدید پذیر را نشان می دهد. برای نرخ های رشد اقتصادی بالاتر از نرخ آستانه 24/4،  شاخص قیمت انرژی تاثیر مثبت و معناداری بر مصرف انرژی تجدیدپذیر نشان می دهد. به عبارت دیگر، تقاضای انرژی تجدید پذیر، در نرخ های رشد اقتصادی بالاتر در واکنش به افزایش قیمت انرژی، افزایش می یابد، ولی برای رژیم های نرخ رشد پایین تر از حد آستانه، تاثیر شاخص قیمت انرژی بر مصرف انرژی تجدیدپذیر منفی است. این نتیجه، به دلیل وجود منابع انرژی ارزان و فراوان و نیز نبود منابع لازم برای توسعه زیرساخت های منابع تجدیدپذیر، قابل انتظار است. تاثیر متغیر فرصت‏های رانت منابع طبیعی، در هر دو رژیم اول و دوم منفی بوده، اما تاثیر آن بعد از حد آستانه ای کمتر شده است. به عبارت دیگر در کشورهای عضو اوپک رانت منابع یکی از عوامل کاملا تاثیرگذار و مانعی برای اثربخشی نرخ رشد اقتصادی بر مصرف انرژی تجدیدپذیر است. 

    کلیدواژگان: انرژی تجدیدپذیر، رگرسیون آستانه ای انتقال ملایم، رشد اقتصادی، رانت جویی، قیمت انرژی
  • جواد براتی، هادی رفیعی دارانی* صفحات 219-248

    انرژی، یکی از عوامل اصلی تولید در فعالیت‏های مختلف اقتصادی است. توسعه فعالیت‏های اقتصادی در کشورها و مناطق مختلف، مصرف انرژی بیشتر و به دنبال آن تولید آلاینده های زیست‏ محیطی را به دنبال دارد. اما میزان و آثار هر فعالیت اقتصادی بر انتشار گازهای گلخانه ای، متفاوت است. این تحقیق، با هدف بررسی نقش فعالیت‏های اقتصادی استان خراسان رضوی در تولید آلاینده های زیست‏ محیطی، انتشار گازهای CO2 و CO را به‏ عنوان مهم‏ترین گاز گلخانه ای در چارچوب سناریوهای مختلف سیاستی (تغییر در هزینه های دولت، هزینه خانوار و تشکیل سرمایه) مورد تحلیل قرار داده است. جهت دستیابی به اهداف مطالعه از مدل داده - ستانده مبتنی بر روش CHARM RAS استفاده شد. نتایج نشان داد که افزایش 10 درصدی هزینه خانوارها، هزینه های دولت و تشکیل سرمایه در استان خراسان رضوی باعث افزایش تولید آلاینده CO2 به ترتیب به میزان 58.3 درصد، 71.4 درصد و 12.5 درصد و افزایش تولید آلاینده CO به‏ ترتیب به میزان 125.5 درصد، 165.5 درصد و 25.6 درصد می‏گردد که نشان‏دهنده نقش و اهمیت سیاست‏های دولت در تولید آلاینده های زیست‏ محیطی می‏باشد. همچنین بخش صنعت به‏ عنوان اصلی ترین بخش تولید آلاینده های زیست ‏محیطی شناسایی شده بالغ بر 97 درصد افزایش آلایندگی در سناریوهای مختلف به این بخش اختصاص دارد. همچنین نتایج نشان داد که فعالیت‏های کلیدی استان که از آلایندگی بالاتری برخوردارند شامل «ساخت کک و فرآورده‏ های ناشی از پالایش نفت»، «استخراج نفت خام، گاز طبیعی و خدمات پشتیبانی معادن»، «ساخت مواد شیمیایی و فرآورده ‏های شیمیایی»، «انتقال و توزیع برق» و «حمل و نقل زمینی» می‏باشند.

    کلیدواژگان: انرژی، آلاینده زیست محیطی، داده ستانده، CHARM RAS، خراسان رضوی
|
  • Zahra Khalilnezhad, Karim Eslamloueyan*, Ebrahim Hadian, Zahra Dehghan Pages 1-29

    The researches have generally ignored the effect of an oil price shock passing through financial channel. To fill this gap, we examine the impact of a fall in oil price on output and inflation through trade and financial channels by using a Global VAR (GVAR) model in oil-exporting countries. Our sample includes 15 OPEC and non-OPEC oil-exporting countries, 14 oil-importing countries and European :union: as a block. Our GVAR model is estimated for the period 1990Q1-2017Q4. We show that a combination of trade and financial channels better capture the oil shock transmission mechanism in our model. The impulse-response functions indicate that an oil price falling results in a sustained decline in output of oil-exporting countries. Furthermore, the impact of a negative oil price shock on inflation in developing oil-exporting countries is positive, whereas its effect on the inflation in developed oil-exporting countries is negative. Moreover, we show that the responses of real exchange rates to a falling oil price might partially explain higher inflation rate in these countries. We conclude that a fall in oil prices might bring about stagflation in developing oil-exporting countries. These findings might have importance policy implications for policymakers and social planners in developing oil-exporting countries.

    Keywords: Oil exporting countries, Falling oil prices, Trade, financial channels, Global VAR, Global macroeconomic modeling
  • Ali Faridzad*, Fereidoun Asadi, Maryam Zoghi Pages 31-60

    We undertook a sensitivity analysis of the key demand factors leading to changes of energy consumption in the competitive market, using a Leontief demand-driven approach. We applied the Leontief model to previous research results to study the most sensitive factors leading to the change of energy demand in different economic sectors. Based on the 2011 Iranian symmetrical input–output table, the results show that the secondary energy sector, transportation, wholesale and retail, manufacturing of basic metal and fabricated metal products and non-metallic mineral products respectively have the highest direct and indirect average technologically normalized elasticities of energy demand.
    Our results indicate that we can reduce energy demand substantially through technological innovations in the above mentioned sectors.

    Keywords: Energy Demand, Leontief demand-driven approach, Sensitivity Analysis, Input-Output Model
  • Abdolhamid Moarefi Mohammadi*, Hadi Amiri, Issac Qassemi Pages 61-90

    The behavior of OPECchr('39')s main exporter, Saudi Arabia and OPECchr('39')s core members (Kuwait, Qatar, and UAE) are of concern to Iran and other oil importing or exporting countries. Excess oil production capacity of OPECchr('39')s core countries lets them to have different behavior in normal and exceptional periods. In this paper, we apply a modified griffin’s model to seasonal data for the 2000-2018 period to estimate production of core members using the ARDL method. Empirical results show that Qatar’s exports in the normal period are coordinated with other members but in exceptional periods (wars, sanctions,…) is not coordinated with the rest of OPEC countries. But the other OPEC  core members (Kuwait and UAE) have the same coordination in normal and exceptional periods.

    Keywords: OPEC, Oil Market, ARDL, OPEC's core
  • Atefeh Taklif, Abdolrasoul Ghasemi*, Ali Faridzad, Sahar Asgharzadeh Pages 91-118

    OPEC acts as a crude oil balancing producer and is an important player in the global energy equations. It is therefore important for us to identify the norms that govern OPEC’s behavior in different time periods. Understanding these norms will help us to explain and forecast the future decisions of this influential organization on the crude market. We use information about 20 factors that impact production, such as various contract modules for joint and independent fields, transfer of technology as well as financing methods for development projects, to determine the reasons for member’s divergence from their agreed production to quotas.  Our study indicates that market share and revenue maximization policies are the key factors that lead to non-compliance of member states with their quotas.

    Keywords: Rules extraction, GMDH, OPEC, behaviour, decisions, oil market, production quota
  • Vahid Mahmoodi*, Talin Mansourian Pages 119-153

    The development and exploitation of the countrychr('39')s gas fields requires huge investments that will require appropriate monetization strategies to offset these costs and generate revenue for the government. This study describes the most important gas monetization strategies, including pipeline, LNG, GTL, petrochemical, CNG, GTW and GTS, and emphasizes the need for utilize the appropriate strategies for each field. What is important in comparing and selecting these strategies for Iranchr('39')s gas fields is to adopt a large-scale, multi-dimensional approach and multi-criteria decision-making approaches that require the identification of criteria that are important to experts and decision-makers. Therefore, 19 criteria including multiple components in technical, economic and commercial, environmental, political and market areas were extracted through literature review and have been basis for questionnaire preparation. Then, using the single-stage fuzzy Delphi method, participantschr('39') opinions about the importance of these criteria were obtained and with the help of screening threshold, four criteria were removed and 15 criteria were identified. Criterion products market earned the highest score and criterion alignment with government policies earned the lowest score.

    Keywords: Gas Monetization, Gas Monetization Strategy, Decision- Making Criteria, Multi-Criteria Decision-Making, fuzzy Delphi Technic
  • Azam Ghezelbash Pages 155-191

    The use of revenue from natural resources, including oil, has always attracted the attention of politicians, economists and political scientists as well as various social groups. Here, we study the optimal consumption of oil revenues under different interest rate and social discount rate scenarios, and presence of Dutch disease, using a dynamic computable general equilibrium approach.The results of the research show that we can only achieve an optimal level of  Dutch disease if the social time preference rate is lower than the interest rate. This will optimize the Dutch disease by increasing the consumption path and increasing the relative weight of tradeable goods and increased imports. This would also increase the consumption of oil revenues in the industrial sector, which is one of the main consumers of petroleum products. This path reduces the use of oil revenues in the agricultural sector. We note substantial allocation of oil revenues in the oil and power sector. The share of the service sector has a slight upward trend. Exports of crude oil initially increases and then decreases, due to the aging of oil reservoirs and consequently lower recovery.

    Keywords: Management of Oil Revenues, Dutch Disease, Dynamic Computable General Equilibrium, Iran
  • Ali Karshenasan*, Mohsen Mohammadi Khiareh Pages 193-218

    This paper studies the non linear relationship between energy prices, natural resources rent opportunities and renewable energy consumption under different economic growth rates for OPEC member countries during the 2005-2016 period.  Using a panel smooth transition regression (PSTR) model, our findings prove a non-linear relationship between renewable energy consumption and the rate of economic growth ; with a GDP growth rate of 4.24% being the threshold at which the nature of the regression relationship. The consumer price of energy, is significantly positively correlated with the contribution of renewables to energy supply in the regime with higher-economic growth, but in the lower GDP growth rate regime the relationship is significantly negative. This result is expected beacause of cheap natural resources, subsidied fuel prices and lack of renewable energy infrastructure development in OPEC member countries. The impact of natural resources rent opportunities was significantly negative in both regimes, but this effect is significantly reduced for high growth rates. Therefore, in countries characterized by high rates of natural resources rents reduces the positive impact of GDP growth rate on use of renewable energies.

    Keywords: Renewable energy, economic growth, energy price, Rent opportunities, PSTR
  • Javad Barati, Hadi Rafiei Darani* Pages 219-248

    Energy is one of the main factors of production in various economic activities. The development of economic activities in different countries and regions leads to higher energy consumption and production of environmental pollutants. This study uses an Input-Output model based on the CHARM RAS method to investigate the role of economic activities in Khorasan Razavi province in the production of environmental pollutants, CO2 and CO emissions, in response to various policy scenarios (changes in government spending, household costs, and capital formation). The results showed that a 10 percent increase in household spending, government spending, and capital formation increased CO2 emissions by  58.3 percent, 71.4 percent, and 12.5 percent, respectively, and increased CO emissions by 125.5 percent, 165.5 percent, and  25.6 percent respectively. These results indicate the role and importance of government policies in environmental pollutants. The industrial sector was also identified as the main producer of environmental pollutants, accounting for 97% of the increase in pollution in various scenarios. The results also showed that the provincechr('39')s key polluting activities include "manufacturing coke and petroleum products", "extracting crude oil, natural gas and mining support services", "manufacturing chemicals and chemical products", "Electricity transmission and distribution", and "ground transportation".

    Keywords: Energy, Environmental pollutants, Input-Output model, CHARM RAS, Khorasan Razavi province