فهرست مطالب

آرشیو توانبخشی - سال بیست و دوم شماره 2 (پیاپی 87، تابستان 1400)

فصلنامه آرشیو توانبخشی
سال بیست و دوم شماره 2 (پیاپی 87، تابستان 1400)

  • تاریخ انتشار: 1400/07/18
  • تعداد عناوین: 8
|
  • عوامل منفی تاثیرگذار بر خواب سالمندان ایرانی: یک مطالعه مروری
    سعیده سادات مرتضوی، مهشید فروغان، سید علی حسینی*، الهام نصیری، فاطمه شهبازی صفحات 132-153
    هدف

     به موازارت افزایش سن و سالمندی، مشکلات و بیماری های مختلف جسمی و روانی در سالمندان ایجاد می شود. از جمله این مشکلات می توان به اختلالات خواب اشاره کرد. مدل شخص، محیط و اکوپیشن، یکی از مدل های معمول و کاربردی در کاردرمانی است. مطالعه حاضر با هدف بررسی عوامل منفی تاثیرگذار در کیفیت خواب سالمندان در سه حیطه ویژگی های مرتبط با فرد، محیط زندگی وی و اکوپیشن طراحی شد.

    روش بررسی

    در این مطالعه مروری نظام مند، برای دست یابی به اهداف پژوهش، جست و جوی منابع الکترونیکی در پایگاه داده های اطلاعاتی گوگل اسکالر، پابمد، اسکوپوس، مگیران، ایران مدکس و پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی با کلید واژه های انگلیسی Elderly ،Aging, Geriatric ،Older adult ،Iran and sleep و کلیدواژه های فارسی سالمند، سالخورده، بازنشسته، پیر، مسن، خواب و ایران انجام شد. در این مطالعه استراتژی جست وجو، غربالگری و انتخاب داده ها بر اساس معیارهای راهنمای پریسما انجام شد. مقالات مرتبط در بازه زمانی سال 2010 تا 2019 وارد این پژوهش شدند. مواردی که امکان دسترسی به متن کامل آن ها وجود نداشت، مطالعاتی که مشکلات خواب را در گروه های سنی به غیر از سالمندان مورد بررسی قرار داده بودند، مواردی مثل نامه به سردبیر، مطالعات تکراری، لحاظ کردن سالمندان غیرایرانی و مقالاتی به زبانی غیر از زبان فارسی و انگلیسی از مطالعه خارج شدند. در مرحله اول جست وجو و بازیابی مقالات صورت گرفت، در مرحله بعد، پس از حذف مقالات تکراری، عناوین و چکیده مطالعات بازیابی شده به طور مستقل توسط دو نفر از محققین مورد بررسی قرار گرفت تا مطالعاتی که معیارهای ورود به تحقیق را دارند شناسایی و وارد مطالعه شوند. اختلاف نظر با بحث و گفت وگو حل و توافق نهایی حاصل شد. سپس متن کامل تمام مطالعاتی که معیار ورود به مطالعه را داشتند بازیابی شد.متن کامل مقالات منتخب پس از تایید از نظر واجد شرایط بودن، با استفاده از چک لیست استراب، مخصوص مطالعات مقطعی، از نظرکیفیت مورد ارزیابی قرار گرفت و مقالاتی که از 22 آیتم موجود در چک لیست حداقل در 20 آیتم مورد تایید قرار گرفتند وارد مطالعه شدند که 24 مقاله که با اهداف پژوهش هم خوانی داشت، به منظور مرور عمیق تر انتخاب شد.

    یافته ها

    از 24 مطالعه مورد بررسی، 11 مورد مشکلات خواب را در قالب کمی بیان کرده بودند که از این بین نه مورد معتقد بودند که بیش از 70 درصد سالمندان مورد بررسی دارای مشکل خواب هستند. نتایج در عوامل منفی موثر بر مشکلات خواب سالمندان ایرانی در بخش های فردی، محیطی و عوامل مرتبط با اکوپیشن سالمند ارایه شد. در هجده مقاله، به عوامل فردی اشاره شده بود و بیشترین مقالات به مشکلات مرتبط با سلامتی فرد پرداخته بودند. در یازده مقاله، به عوامل محیطی اشاره شده بود و بیشترین مقالات به مشکلات مرتبط با محیط فیزیکی پرداخته بودند. در سه مقاله به عواملی که تاثیر منفی در اکوپیشن خوابیدن سالمندان دارند اشاره شده بود و دو مورد تغییر جای خوابیدن و یک مورد عدم هم صحبتی قبل از خوابیدن را مورد توجه قرار داده بودند.

    نتیجه گیری

    عوامل فردی (افزایش سن، مونث بودن، وجود بیماری)، عوامل محیطی (نداشتن ارتباط با اقوام و دوستان، محیط فیزیکی نامناسب و تغییرمحل سکونت)، عوامل اکوپیشن خواب (تغییر مکان خوابیدن سالمندان، بستری شدن در بیمارستان و عدم هم صحبتی با دیگران قبل از خواب) عوامل منفی تاثیرگذار در خواب سالمندان ایرانی است.

    کلیدواژگان: کهنسال، اختلالات خواب، ایران
  • سید محمدصادق حسینی، سحر نورانی قرابرقع* صفحات 154-167
    اهداف

     اینکه یکی از جنبه های حیاتی زندگی بیماران مولتیپل اسکلروزیس انجام فعالیت هایی در اوقات فراغت است و یکی از حوزه های کاری کاردرمانگران، ارزیابی و انجام مداخلات درمانی در زمینه اوقات فراغت برای بیماران با اختلالات نورولوژیک، مانند بیماران ام اس است؛ اما پیش از ارایه هرگونه کمک یا مداخله ای در زمینه افزایش توان این بیماران در گذراندن اوقات فراغت، ضروری است تا مفهوم این حوزه به گونه علمی و نظام دار شناسایی، ارزیابی و عوامل موثر برافزایش یا کاهش آن مطالعه شود. بسیاری از علایم این بیماری مانند خستگی و مشکلات روانی می تواند اوقات فراغت را تحت تاثیر قرار دهد. هدف از این پژوهش بررسی ارتباط بین اجزای اوقات فراغت (شامل: فعالیت های دشوار، اجتماعی، بیرون از خانه، هنری فرهنگی و معنوی مذهبی) با خستگی و مشکلات روانی (استرس، اضطراب و افسردگی) در بیماران ام اس است.

    روش بررسی

    این مطالعه از نوع مقطعی است. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران ام اس موجود در شهر همدان می شود. گروه موردمطالعه از بیماران ام اس که به مراکز امام خمینی و مباشر کاشانی و انجمن بیماران ام اس در زمستان 1397 و بهار 1398 مراجعه می کردند، انتخاب شدند. 99 نفر (70 نفر زن 29 نفر مرد با میانگین سنی 32/28 و انحراف معیار 8/26) به صورت نمونه گیری دردسترس با توجه به ملاک های پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه اوقات فراغت بیماران ام اس، مقیاس شدت خستگی، مقیاس خستگی آنالوگ بینایی و مقیاس افسردگی اضطراب استرس استفاده شد. در ابتدا رضایت نامه کتبی از بیماران اخذ شد. سپس پرسش نامه های مذکور توسط شرکت کنندگان در پژوهش تکمیل شد. داده ها به وسیله نرم افزار SPSS نسخه 16 تجریه و تحلیل شد. به دلیل رتبه ای بودن داده ها، به منظور بررسی ارتباط بین یک متغیر وابسته (اوقات فراغت) با دو متغیرمستقل (خستگی و مشکلات روانی) از آزمون اسپیرمن برای بررسی میزان همبستگی استفاده شد.

    یافته ها

    تحلیل داده ها نشان داد که بین اوقات فراغت و هر دو تست سنجش خستگی مقیاس خستگی آنالوگ بینایی (0/003=P) و مقیاس شدت خستگی (0/001=P) ارتباط معنادار وجود دارد. خستگی با تمامی فاکتورهای اوقات فراغت ضریب همبستگی بالایی را نشان داد (0/001=r=-0/350 ، P). یعنی خستگی بر فعالیت های دشوار، اجتماعی، معنوی مذهبی، جسمانی خارج از خانه و فرهنگی هنری اثر گذار است و در مجموع می تواند مقدار تمامی جنبه های اوقات فراغت را کمتر کند. مشکلات روانی نیز با مقیاس اضطراب افسردگی استرس سنجیده شد که کل پرسش نامه با فعالیت های معنوی مذهبی(0/263-=r)، جسمانی خارج از خانه (0/213-=r) و فرهنگی هنری (0/205-=r) ارتباط معنادار داشت و در زیرمقیاس های آن اضطراب صرفا با فعالیت های اجتماعی (0/259-=r) و استرس با فعالیت های معنوی مذهبی (0/212-=r) و افسردگی به جز با فعالیت های دشوار با بقیه فعالیت های اوقات فراغت همبستگی قابل قبولی را نشان داد(P≤0/005).

    نتیجه گیری

    بر اساس یافته های مطالعه می توان نتیجه گرفت بین اوقات فراغت با خستگی و مشکلات روانی بیماران ام اس ارتباط وجود دارد. درواقع استرس فقط بر جنبه فعالیت های اجتماعی اوقات فراغت تاثیرگذار بود. همین طور اضطراب نیز صرفا بر همین جنبه فعالیت های اجتماعی، تاثیرگذار است. درواقع استرس و اضطراب مانع انجام مناسب فعالیت های اجتماعی در این افراد می شود. به نظر می رسد که اگر بیماران ام اس علایمی همچون خستگی و مشکلات روانی داشته باشند بر میزان انجام فعالیت های آن ها در اوقات فراغتشان تاثیر می گذارد و می تواند مقدار آن را کاهش دهد.

    کلیدواژگان: مولتیپل اسکلروزیس، اوقات فراغت، خستگی، مشکلات روانی
  • هدی هاشمی، محمود بهرامی زاده*، مختار عراضپور، عاطفه ابوترابی صفحات 168-181
    اهداف

     تعادل به عنوان شاخصی در تعیین میزان استقلال سالمندان در فعالیت های روزمره آن ها مطرح می شود. همچنین یکی از عوامل موثر در کنترل پاسچر و تعادل، سرعت راه رفتن فرد است. هدف این مطالعه ارزیابی تاثیر کفش با زوایای راکر 10 درجه و 15 درجه بر تعادل و سرعت راه رفتن سالمندان است.

    روش بررسی

    19 فرد سالمند سالم بالای 60 سال (سیزده زن و شش مرد با میانگین سن 11/66 سال، میانگین قد 1/63 متر و متوسط وزن 70/3 کیلوگرم) به روش نمونه گیری غیر احتمالی دردسترس در این مطالعه شبه تجربی شرکت کردند. سه مدل کفش در این آزمون استفاده شد که به صورت کفش با راکر پنجه 10 درجه، کفش با راکر پنجه 15 درجه و کفش کنترل بودند. ارزیابی سرعت راه رفتن افراد با آزمون 10 متر راه رفتن، ارزیابی تعادل با مقیاس تعادلی برگ و بررسی تعادل پاسچرال داینامیک با استفاده از آزمون ستاره ای انجام شد. برای آنالیز داده ها از نرم افزار SPSS (ورژن 22) استفاده شد. ابتدا توزیع داده ها با استفاده از آزمون شاپیروویلک سنجیده شد. سپس برای مقایسه تاثیر زوایای مختلف راکر بر تعادل و سرعت راه رفتن، از آزمون های ویلکاکسون و آنالیز واریانس استفاده شد.

    یافته ها

    سه مداخله مورد نظر اختلاف معناداری در سرعت راه رفتن (0/993=P)، تعادل پاسچرال داینامیک در راستای قدامی (0/835=P)، راستای خلفی خارجی (0/826=P)، راستای خلفی داخلی (0/598=P) و تعادل به دست آمده از مقیاس تعادلی برگ (0/625=P) نداشتند.

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد استفاده از مداخلات مذکور باعث به هم خوردن تعادل نمی شود. همچنین سرعت راه رفتن نیز افزایش یا کاهش نمی یابد. این مطالعه از تجویز راکر پنجه در سالمندان حمایت می کند.

    کلیدواژگان: تعادل، سرعت راه رفتن، سالمند، کفش راکردار، راکر پنجه
  • خدیجه خزاعلی، زهرا خزاعلی، نسرین جلیلی، ثریا قرباغی* صفحات 182-195
    اهداف

     سرطان خون در کودکان یکی از شایع ترین انواع سرطان است. تغییرات ایجاد شده در شرایط کودک و عوارض داروهای مصرفی و بیماری بر وضعیت جسمانی وی موجب افسردگی شدید در والدین می شود. از سوی دیگر سیر درمان این بیماری و بستری های پی در پی و طولانی مدت در بیمارستان بر مشارکت کودکان مبتلا به سرطان در فعالیت های روزمره تاثیر منفی می گذارد. به طوری که اغلب این کودکان در انجام این فعالیت ها با چالش مواجه هستند. در این پژوهش بررسی شد که نقش افسردگی مادر در مشارکت کودک مبتلا به لوسمی در فعالیت های روزمره زندگی چیست؟

    روش بررسی

    مطالعه حاضر یک پژوهش توصیفی تحلیلی مقطعی است. جامعه مورد بررسی کودکان 15-13ساله مبتلا به سرطان مراجعه کننده به بیمارستان سیدالشهدای اصفهان و مادران آن ها بود و نمونه های مورد مطالعه با روش نمونه گیری ساده در طی شش ماه در فاصله بهمن 1397 تا تیر 1398 انتخاب شدند. به طور کلی 72 کودک با توجه به معیارهای ورود به بیمارستان مراجعه کردند که از این میان 62 کودک و مادر تمایل به همکاری داشتند. پس از ارایه توضیحات در خصوص پژوهش، در صورت تمایل به همکاری، پرسش نامه های «اطلاعات جمعیت شناختی»، «افسردگی بک 2» و «عادات زندگی» با کمک مصاحبه کننده برای هر کودک و مادر تکمیل شد. نسخه کوتاه شده پرسش نامه عادات زندگی برای کودکان 5 تا 13سال، توسط نوریو و همکارانش در سال 2002 و به منظور بررسی مشارکت اجتماعی در افراد دچار ناتوانی طراحی شد. روایی و پایایی این پرسش نامه در ایران توسط مرتضوی و همکاران در سال 1392 سنجیده شد و مقادیر ICC برای تمام بخش ها بیشتر از 0/60 و برای کل پرسش نامه 0/87 به دست آمد و درمجموع پرسش نامه از روایی و پایایی مطلوبی برخوردار بود. پرسش نامه خودابرازی بک 2، شاخص های افسردگی در افراد را می سنجد. نسخه فارسی پرسش نامه بک در سال 2005 توسط قاسم زاده و همکاران تهیه و اعتبارسنجی شد. روایی و پایایی نسخه فارسی پرسش نامه بک جهت استفاده برای سنجش علایم افسردگی در جمعیت نرمال مورد تایید قرار گرفت (آلفای کرونباخ =0/87) داده های حاصل از این پژوهش توسط نرم افزار SPSS نسخه 22 و با استفاده از آزمون های تحلیل داده پیرسون، اسپیرمن، آنووا و آزمون تی مستقل مورد آنالیز قرار گرفت.

    یافته ها

    میانگین و انحراف معیار سنی مادران 5/8±36/98 سال و کودکان 2/5±8/4 سال بود. میانگین و انحراف معیار نمره آزمون افسردگی بک میان مادران 10/9±21/8 بود و بیش از 85 درصد آن ها درجاتی از افسردگی را نشان دادند. میانگین و انحراف معیار نمره مشارکت کلی کودکان18/8±67/7 از 100 بود. نتایج پژوهش نشان داد میان نمره افسردگی مادر و مشارکت کودک در حوزه آموزش (0/008=P) و زندگی اجتماعی (0/05=P) رابطه معنادار معکوس وجود داشت. بین افسردگی مادر و مشارکت کودک در حوزه تغذیه (0/1=P)، تندرستی (0/12=P)، مراقبت شخصی (0/24=P)، ارتباط (0/4=P)، مشارکت در امور خانه (0/17=P)، تحرک (0/13=P)، مسئولیت ها (0/45=P)، روابط بین فردی (0/27=P) و تفریح (0/17=P) رابطه معناداری نبود.

    نتیجه گیری

    عوامل متعددی می تواند بر سطح مشارکت و درگیری کودکان در فعالیت های روزمره زندگی تاثیرگذار باشد. با توجه به نتایج این پژوهش به نظر می رسد افسردگی و وضعیت روانی نامطلوب مادران کودکان مبتلا به سرطان علاوه بر تاثیرات مخرب بر عملکرد خود آن ها، می تواند تا حدودی منجر به محدودیت مشارکت کودک در حوزه های مهمی همچون آموزش و مشارکت اجتماعی شده و عوارض این بیماری را برای وی بیشتر کند.

    کلیدواژگان: لوسمی، سرطان کودکی، افسردگی مادر، مشارکت، فعالیت های روزمره زندگی
  • فائزه آقازاده، عباس ریاضی*، محمد کمالی صفحات 196-209
    اهداف

    این مطالعه در جهت افزایش کیفیت زندگی و به منظور بررسی تجربیات افراد کم بینا و نابینا، از راهکارها و استراتژی های مقابله ای منحصر به فرد، برای انطباق با کم بینایی و نابینایی صورت پذیرفت. 

    روش بررسی

    این پژوهش به صورت کیفی و از نوع تحلیل محتوا انجام شد. افراد شرکت کننده به صورت هدفمند، از بین افراد مبتلا به اختلالات بینایی ساکن در شهر تهران انتخاب شدند که به مرکز تحقیقات کم بینایی دانشگاه علوم پزشکی ایران، مراجعه کرده بودند، با هرکدام از این افراد به صورت جداگانه مصاحبه ای با کمک پرسش نامه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. مصاحبه به صورت پرسش نامه، شامل سوالات کلی نیمه ساختاریافته، در مورد برخی زمینه های زندگی روزمره و با هدف کشف تجربیات خود افراد کم بینا و نابینا، صورت گرفت. در طراحی سوالات، سعی شد تا افراد شرکت کننده بتوانند کاملا مستقل و بدون دخالت نظر مصاحبه گر، تجربیات خودشان را آزادانه بیان کنند. صحبت ها در حین مصاحبه به صورت فایل صوتی ضبط شد. پس از انجام هر مصاحبه، فایل صوتی به متن تبدیل شد. بر اساس روش تحلیلی مضمونی از نوع تحلیل محتوا، آنالیز انجام شد. به این صورت که پس از نوشته شدن مصاحبه ها، کلمات و جملات کلیدی شرکت کنندگان، از داخل متون اصلی بیرون کشیده شد و استراتژی ها و مفاهیم استخراج شده از آن جملات، مشخص شد. به تدریج که بر مفاهیم اضافه می شد، مفاهیم مشترک، در یک دسته بندی قرارگرفت و پس از رسیدن به اشباع، یعنی زمانی که دیگر هیچ مفهوم جدیدی در جملات پیدا نشد، مصاحبه ها به پایان رسید. با بررسی استراتژی ها و مفاهیم مشابه در یک گروه، زیرمقوله ها به دست آمدند و در ستونی جداگانه دسته بندی شدند و درنهایت، زیرمقوله های مشابه نیز در یک دسته بندی کلی تر قرار گرفتند و مضامین یا همان استراتژی های اصلی، مشخص شدند.

    یافته ها

    در مطالعه حاضر، از هجده نفر نابینا و کم بینای متوسط تا شدید، مطابق با معیار ورود به پژوهش، مصاحبه به عمل آمد. از این هجده نفر، نه نفر زن و نه نفر مرد بودند. میانگین و انحراف معیار سنی این افراد 11± 39/5 سال بود که جوان ترین آن ها فردی 22ساله و مسن ترین آن ها فردی 66ساله بود. هفت نفر نابینا، هفت نفر کم بینای شدید و چهار نفر کم بینای متوسط بودند. مدت زمانی که این افراد به نابینایی یا کم بینایی مبتلا بودند، بیشتر از پنج سال بود. سطح تحصیلات در این افراد نیز متفاوت بود. هفت نفر دارای مدرک تحصیلی کمتر از دیپلم و یازده نفر نیز دارای مدرک تحصیلی دیپلم و بالاتر از آن بودند. همچنین سعی شد با افراد کم بینا و نابینا که عوامل نابینایی متفاوتی داشتند مصاحبه شود. کاهش بینایی، در بعضی افراد از بدو تولد و در بعضی دیگر اکتسابی بود. از بررسی جملات کلیدی، هشت مضمون اصلی یا استراتژی برای انطباق با کم بینایی و نابینایی به دست آمد که عبارت اند از: اعتماد به دیگران، حواس جایگزین، مراقبت از بینایی، استفاده از تکنولوژی، بهینه سازی محیط زندگی و سازگاری با کم بینایی و نابینایی، عدم انجام یک فعالیت مشخص، افزایش هوش هیجانی و به کارگیری هوش و حافظه.

    نتیجه گیری

    استراتژی های ابداعی توسط کم بینایان و نابینایان ایرانی کاملا شخصی و ابتکاری هستند و نقش بسیار موثری در افزایش کیفیت زندگی آن ها دارد. بر اساس اظهارات خودشان بسیاری از مشکلات روزمره زندگی را با همین استراتژی ها بر طرف می کنند.

    کلیدواژگان: استراتژی های مقابله ای، کیفیت زندگی، اختلالات بینایی، کم بینایی، نابینایی
  • آرزو عباس زاده، گیتا موللی*، معصومه پورمحمدرضای تجریشی، محسن واحدی صفحات 210-227
    اهداف

     کم شنوایی از جمله اختلالاتی است که می تواند بر کیفیت رابطه والد کودک و سلامت روان والدین به ویژه مادران به عنوان مراقب اصلی کودک اثر بگذارد. مشکلات سلامت روان در مادران و رابطه والد کودک نامطلوب می توانند روند توان بخشی و آینده کودک کم شنوا را تحت تاثیر قراردهند. از این رو لزوم توجه به مداخلاتی که ارتقا و رابطه والد کودک و سلامت روان والدین به ویژه مادران را مدنظر قرار داده اند بیش از پیش احساس می شود. برنامه والدگری مثبت یکی از برنامه های اثرگذار بر سلامت روان و رابطه والد کودک است که در سال های اخیر برنامه جدیدی با عنوان «برنامه والدگری مثبت شیرخواران» از آن استخراج شده است. گروه هدف این برنامه والدین شیرخوارانی هستند که با مشکلات سلامت روان و رابطه والد کودک روبه رو هستند. در این مطالعه به دنبال آن بودیم که اثر برنامه والدگری مثبت شیرخواران بر سلامت روان و رابطه والد کودک در مادران کودکان کم شنوای زیر 3 سال را بررسی کنیم. 

    روش بررسی

    روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران کودکان کم شنوای زیر 3 سالی می شد که در سال 1397-1398 در مراکز خانواده و کودک کم شنوای استان تهران خدمات دریافت می کردند. از جامعه یاد شده 24 نفر به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه دوازده نفر) تقسیم شدند. سپس پرسش نامه رابطه مادر کودک MCRE و چک لیست تجدیدنظرشده علایم اختلالات روانی SCL-90-R، به عنوان پیش آزمون توسط هر دو گروه تکمیل شد. مادران گروه آزمایش در سیزده جلسه (هر هفته یک جلسه یک ساعته) آموزش والدگری مثبت شیرخواران شرکت کردند. در این مدت گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. پس از پایان جلسات مجددا پرسش نامه های MCRE و SCL-90-R توسط گروه آزمایش و کنترل تکمیل شد. داده های دو گروه به وسیله آزمون های من ویتنی و تی مستقل مورد تجزیه وتحلیل آماری قرار گرفت.

    یافته ها

    نتایج این پژوهش نشان داد برنامه والدگری مثبت ویژه شیرخواران اثر معناداری بر ارتقای سلامت روان مادران ندارد (05/P>0). یعنی سلامت روان در گروه آزمایش بهتر از گروه کنترل نبود. بنابراین در این پژوهش برنامه والدگری مثبت شیرخواران بر سلامت روان مادران کودکان کم شنوای زیر سه سال اثر معناداری نداشته است. همچنین نتایج نشان داد برنامه والدگری مثبت شیرخواران اثر معناداری بر مولفه های پذیرش (05/P>0)، سهل گیری (05/P>0) و طرد (05/P>0) نداشته است (از میان چهار مولفه رابطه والد کودک). اما نتایج نشان داد برنامه والدگری مثبت شیرخواران بر مولفه بیش حمایتگری اثر معناداری داشته است (05/P<0) و مولفه بیش حمایتگری در گروه آزمایش بهتر از گروه کنترل بود. بنابراین برنامه والدگری مثبت شیرخواران از بین چهار مولفه رابطه والد کودک فقط بر مولفه بیش حمایتگری در مادران کودکان کم شنوای زیر 3 سال اثر داشت است و بر پذیرش، سهل گیری و طرد در این مادران اثر نداشته است. 

    نتیجه گیری

    نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد اگرچه نیاز زیادی در حیطه مداخلات زودهنگام که بر سلامت روان مادران کودکان کم شنوا و رابطه والد کودک تا کید دارد، احساس می شود و اگرچه برنامه والدگری مثبت شیرخواران برنامه مفیدی است، اما از آنجایی که مداخله ای جدید برای والدین کودکان کم شنواست باید تحقیقات بیشتری روی آن انجام شود. البته با در نظر گرفتن نیازهای خاصی که مادران کودکان کم شنوای زیر 3 سال دارند و غنی کردن اطلاعاتی که والدین در هر جلسه دریافت می کنند. همچنین باید جنبه های مختلف برنامه والدگری مثبت شیرخواران برای والدین کودکان کم شنوا بیشتر مورد بررسی قرار بگیرد.

    کلیدواژگان: آسیب شنوایی، برنامه والدگری مثبت شیرخواران، سلامت روان، رابطه والد کودک
  • ندا مصطفایی، حسین نگهبان، محمدجعفر شاطرزاده یزدی، شاهین گوهرپی، محمد مهرآور، ناهید پیرایه* صفحات 228-245
    اهداف

     هدف اصلی فیزیوتراپی در بیماران با بازسازی لیگامان متقاطع قدامی، کاهش درد، بهبود دامنه حرکتی، قدرت عضلانی و تعادل پس از جراحی است. بنابراین درمانگران به ابزارهای سنجش پیامد با قابلیت تکرارپذیری، اعتبار و پاسخ گویی قابل قبولی جهت ارزیابی این تغییرات پس از درمان نیاز دارند. هدف از انجام این مطالعه، بررسی قابلیت پاسخ گویی و حداقل تغییرات بالینی مهم برای پیامدهای درد، دامنه حرکتی، قدرت عضلات زانو و تعادل پویا در بیماران با بازسازی لیگامان متقاطع قدامی بود.

    روش بررسی

    تعداد 54 بیمار در اولین مرحله ارزیابی (دو هفته پس از جراحی بازسازی لیگامان)، و دوباره در دومین مرحله ارزیابی (بعد از چهار هفته درمان فیزیوتراپی) از طریق مقیاس پیامدهای اختلال محور شامل مقیاس چشمی درد، گونیامتر و دینامومتر دستی و آزمون تعادلی ستاره ای مورد ارزیابی قرار گرفتند. همچنین در جلسه دوم ارزیابی بیماران یک مقیاس هفت آیتمی رتبه بندی کلی تغییر را تکمیل کردند. برای ارزیابی قابلیت پاسخ گویی، آنالیز سطح زیرمنحنی و آنالیز همبستگی استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج حاصل از آنالیز سطح زیرمنحنی نشان داد از میان پیامدهای مورد بررسی، دامنه حرکتی زانو در جهت اکستنشن، قدرت عضلات کوادریسپس و همسترینگ و جهت های داخلی و خلفی داخلی آزمون تعادلی ستاره ای، قابلیت پاسخ گویی قابل قبولی (0/70<) دارند. همچنین ضریب همبستگی اسپیرمن بین نمرات تغییر به دست آمده برای این چهار پیامد (دامنه حرکتی زانو در جهت اکستنشن، قدرت عضلات کوادریسپس و همسترینگ و جهت های داخلی و خلفی داخلی آزمون تعادلی ستاره ای) و نمره مقیاس هفت آیتمی رتبه بندی کلی تغییر، به عنوان معیار خارجی، نشان دهنده ارتباط معنی داری در دامنه ای بین 0/51-0/36 بود. برای همه مقیاس های پیامد مورد مطالعه، مقادیر حداقل تغییر بالینی، مهم گزارش شد.

    نتیجه گیری

    یافته های این مطالعه شواهدی را جهت انتخاب مناسب ترین مقیاس های پیامد شامل دامنه حرکتی زانو در جهت اکستنشن، قدرت عضلات کوادریسپس و همسترینگ، و جهت های داخلی و خلفی داخلی آزمون تعادلی ستاره ای برای ارزیابی تغییرات بالینی در بیماران با بازسازی لیگامان متقاطع قدامی فراهم می کند. یافته دیگر این مطالعه که مربوط به حداقل نمره تغییر بالینی مهم به دست آمده برای هریک از مقیاس های پیامد است، به درمانگران و محققین جهت تصمیم گیری در مورد تعیین تغییر واقعی مهم در وضعیت بالینی بیمار با بازسازی لیگامان متقاطع قدامی پیرو مداخله فیزیوتراپی کمک خواهد کرد.

    کلیدواژگان: قابلیت پاسخگویی، بازسازی لیگامان متقاطع قدامی، دامنه حرکتی، قدرت عضله، تعادل
  • ایرج عبداللهی، الناز الله وردلو* صفحات 246-259
    اهداف

     حس عمقی، درک آگاهانه از وضعیت اندام در فضا را فراهم می کند که باعث آگاهی از وضعیت قرار گیری و میزان حرکت مفاصل، تغییرات تعادلی و فشارمفصلی می شود. حس عمقی علاوه بر حس حرکت و محل قرارگیری مفصل، در کنترل حرکت به ویژه در برنامه ریزی حرکتی و مکانیسم فیدبک عصبی عضلانی نیز نقش دارد و با توجه به عملکرد مهم حس عمقی حایز اهمیت است تا ابزارها و روش های مناسب اندازه گیری آن مورد بررسی قرار گیرد. تکنیک ها و ابزارهای اندازه گیری مختلفی به منظور اندازه گیری اجزای مختلف حس عمقی به کار گرفته شده اند که معمولا پرهزینه و غیربالینی هستند. تکنیک عکس برداری از مفاصل که روشی آسان و کاربردی است و ابتدا توسط استیل من به منظور بررسی حس وضعیت مفصلی زانو با در نظر گرفتن تمامی متغیرهای اثرگذار بر حس وضعیت مفصلی انجام شد، تکرارپذیری خوبی را نشان داده است. همچنین مطالعات زیادی تکرار پذیری تکنیک عکس برداری را در مفاصل اندام تحتانی قابل اعتماد گزارش کرده اند، اما مطالعات کمتری در ارتباط با قابل اعتماد بودن این روش در اندام فوقانی وجود دارند. بنابراین هدف از مطالعه حاضر بررسی تکرار پذیری خطای بازسازی فعال زاویه با استفاده از تکنیک عکس برداری در مفاصل آرنج و شانه چپ افراد سالم است تا به عنوان روش در دسترس و کم هزینه برای اندازه گیری حس وضعیت مفصلی اندام فوقانی در مراکز درمانی مورد استفاده قرار گیرد.

    روش بررسی

    دراین مطالعه متدولوژیک ده فرد سالم (پنج مرد، پنج زن) در بازه سنی 18 تا40 سال با روش نمونه گیری در دسترس شرکت داشتند . برای اندازه گیری خطای بازسازی فعال زاویه از تکنیک عکس برداری مفاصل که از روش های با تکرارپذیری بالا برای اندازه گیری حس وضعیت مفصلی اندام تحتانی است، استفاده شد. بدین صورت که نشانگرهایی بر لندمارک های مختلفی از آرنج و شانه چسبانده می شدند و حین بازسازی زوایا توسط شرکت کنندگان، از زاویه موردنظر توسط دوربین دیجیتال که روی یک پایه قابل تنظیم قرار گرفته بود، عکس گرفته می شد. سپس عکس ها در نرم افزار اتوکد واردشده و زوایای بازسازی شده با اتصال پاره خط ها از محل نشانگرها به دست آمده و مقدار خطای مطلق و نسبی که حاصل اختلاف زاویه اولیه و زاویه ایجاد شده توسط شرکت کننده بود، به عنوان معیاری برای سنجش دقت اندازه گیری استفاده می شد. حس وضعیت مفصلی در حرکت چرخش خارجی شانه، چرخش داخلی شانه و فلکسیون آرنج مورد بررسی قرار گرفت. به منظور بررسی تکرار پذیری در روز، اندازه گیری ها دو ساعت بعد و برای تکرارپذیری بین روز، دو روز بعد تکرار شد. جهت تحلیل آماری تکرار پذیری از روش تکرار پذیری نسبی (ICC) و تکرار پذیری مطلق (SEM) استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج حاصل از آزمون تکرار پذیری نسبی برای اندازه گیری های بین روز تمامی حرکات شانه و آرنج در خطای مطلق و نسبی، عالی (92/≥0) گزارش شده است. تکرار پذیری در روز نیز برای آرنج و چرخش داخلی شانه در خطای مطلق و نسبی عالی (92/≥0) و در چرخش خارجی شانه برای خطای نسبی عالی (0/94) و برای خطای مطلق خوب (0/80) گزارش شده است. همچنین تمام اندازه گیری ها دارای تکرار پذیری مطلق نیزبودند. 

    نتیجه گیری

    روش عکس برداری از مفاصل روشی آسان، با هزینه کم و در دسترس است که می تواند یک روش قابل اعتماد به منظور ارزیابی حس وضعیت فعال مفصل باشد و به صورت کلی با ارزیابی حس عمقی اندام فوقانی و به صورت بالینی، توسط درمانگرها یا در تحقیقات مورد استفاده قرار گیرد.

    کلیدواژگان: حس عمقی، تکرارپذیری، خطای بازسازی زاویه، اندام فوقانی، تکنیک عکس برداری مفاصل
|
  • Negative Factors Affecting the Sleep Quality of the Elderly in Iran: A Systematic Review
    Saideh Sadat Mortazavi, Mahshid Foroughan, Seyed Ali Hosseini*, Elham Nasiri, Fatemeh Shahbazi Pages 132-153
    Objective

     As age increases, different physical and mental problems, including sleep disorders, occur in the elderly. The Person-Environment-Occupation (PEO) model is one of the most common practical models in occupational therapy. The current study aims to review negative factors affecting the sleeping quality of the elderly in Iran based on the PEO model.

    Materials & Methods

     According to PRISMA (the preferred reporting items for systematic reviews and meta-analyses) guidelines and in this systematic review study, we searched Google Scholar, Scopus, PubMed, Magiran, IranMedex, and SID databases using the keywords of “Elderly”, “aging”, “geriatric”, “older adult”, “Iran”, and “sleep” in English and Persian articles published from 2010 to 2019. Studies on the sleep problems of other age groups, letters to the editor, duplicate studies, studies on non-Iranian seniors, studies published in languages other than Persian and English, and those with unavailable full-texts were excluded. In the next stage, the titles and abstracts of the retrieved articles were independently reviewed by two researchers to identify the studies that meet the inclusion criteria. The dispute was resolved through discussion and reaching an agreement. Then, the full text of eligible articles was retrieved. Articles approved based on at least 20 out of 22 items of the STROBE (strengthening the reporting of observational studies in epidemiology) checklist were included in the study. Finally, 24 articles that were in line with the research objectives were selected for an in-depth review.

    Results

     Out of 24 studies, 11 reported quantitative sleep problems, 9 of which claimed that more than 70% of the elderly had sleep problems. The negative factors affecting the sleep quality of Iranian older adults were presented and categorized based on personal, environmental, and occupational factors. Eighteen articles addressed personal factors, where the most common factor was related to personal health issues. Eleven articles reported environmental factors, where the most common factor was related to the physical environment. In three articles, the factors that had a negative effect on sleeping are occupational and included the change of sleeping place and not talking to others before going to bed.

    Conclusion

    Personal factors (e.g. aging, female gender, disease), environmental factors (e.g. lack of communication with relatives and friends, inappropriate physical environment, and living in a nursing home), and occupational factors (e.g. change of sleeping place, hospitalization, and not talking to others before going to sleep) are negative factors affecting the sleep quality of the elderly in Iran.

    Keywords: Aging, Sleep disorder, Iran
  • Seyed Mohammad Sadegh Hosseini, Sahar Nurani Gharaborghe* Pages 154-167
    Objective

     One of the essential aspects of life in patients with Multiple Sclerosis (MS) is leisure time activities. One of the duties of occupational therapists is the evaluation and implementation of therapeutic interventions in the field of leisure for patients with neurological disorders such as MS. However, before presenting any intervention for increasing the ability of MS patients to spend their leisure time, it is necessary to study the concept of this field scientifically and systematically and identify and evaluate the factors affecting it. Many symptoms of MS, such as fatigue and mental health problems, may affect leisure activities. This study examines the relationship of leisure time activities with fatigue and mental health problems (stress, anxiety, and depression) in MS patients.

    Materials & Methods

     This research is a cross-sectional study. The study population consisted of all MS patients referred to Imam Khomeini Clinic, Mobasher Kashani Hospital, and MS Association in Hamadan City, Iran, in 2019. Of them, 99 (70 women, 29 men) with a Mean±SD age of 32.28±8.26 years were selected by using a convenience sampling method and based on the inclusion and exclusion criteria. For data collection, we used the MS leisure questionnaire, Fatigue Severity Scale (FSS), Visual Analog Fatigue Scale (VAFS), Expanded Disability Status Scale (EDSS), and Depression-Anxiety-Stress Scale (DASS). After obtaining written informed consent from the patients, the study questionnaires were completed by them. The collected data were analyzed in SPSS v. 16. The Spearman correlation test was used to examine the relationship of leisure time activities with fatigue and mental health problems. 

    Results

     There was a significant relationship between leisure activities and fatigue tests of VAFS (P=0.003) and FSS (P=0.001). Fatigue showed a high negative correlation with all leisure domains (r=0.350, P=0.001) of difficult, social, spiritual/religious, out-of-home physical, and art/cultural activities and reduced them. The overall score of DASS was significantly correlated with leisure time spiritual/religious activity (r= -0.263), out-of-home physical activity (r= -0.213) and art/cultural activity (r= -0.205). Regarding its subscales, anxiety showed a significant correlation only with leisure time social activities (r= -0.259), stress with spiritual/religious activities (r= -0.212), and depression with all domains of leisure time activities except for difficult activities (P≤0.005)

    Conclusion

     Leisure time activities are associated with fatigue and mental health problems (stress, anxiety, and depression) in MS patients. Stress and anxiety only affect their leisure time social activities. Fatigue or mental health problems can reduce the amount of leisure time.

    Keywords: Multiple sclerosis, Leisure time, Fatigue, Psychological disorders
  • Hoda Hashemi, Mahmoud Bahramizadeh*, Mokhtar Arazpour, Atefe Aboutorabi Pages 168-181
    Objective

     Balance is one of the indicators to determine independence in performing daily activities in the elderly. One of the influential factors in postural control and balance is walking speed. This study aims to evaluate the effect of rocker soles at two degrees of 10 and 15 on the walking speed and balance of the elderly.

    Materials & Methods

    The study participants were 19 older adults aged 60 years or older (13 women and 6 men; mean age=66.1 years, mean height=1.63 m, mean weight=70.3 kg). Three models of shoes were used: shoes with a 10-degree rocker sole angle, shoes with a 15-degree rocker sole angle, and control shoes. Walknig speed was evaluated with 10-m walking test, while balance and dynamic postural control were assessed with the Berg balance Scale (BBS) and Star Excursion balance test, respectively. The Shapiro-Wilks test was used to examine the normality of data distribution, and repeated-measures ANOVA and Wilcoxon test were used to compare the effects of different rocker angles on balance and walking speed. The obtained data were analyzed in SPSS v. 22.

    Results

     There was no significant difference in walking speed (P= 0.993), dynamic postural balance at anterior (P= 0.835), posterolateral (P= 0.86), and posteromedial (P= 0.598) directions and balance obtained from BBS (P= 0.625) among the groups using three shoe models.

    Conclusion

     It seems that the use of rocker sole shoes does not affect the balance and walking speed of the elderly. This study supports the administration of shoes with toe-only rocker soles to the elderly.

    Keywords: Balance, Walking speed, Elderly, Rocker sole, Toe-only rocker
  • Khadije Khazaeli, Zahra Khazaeli, Nasrin Jalili, Soraya Gharebaghy* Pages 182-195
    Objective

     Leukemia is the most common type of cancer among children. Changes in these children’s illnesses and the adverse effects of medications on their physical conditions may cause parental depression. Also, treatment stages, continuous and long-term hospitalizations have negative impacts on the participation of these children in life activities. This study aims to evaluate the effect of maternal depression on the participation of children with leukemia in life activities.

    Materials & Methods

    This is a descriptive-analytical study with a cross-sectional design. The study population consists of all children aged 13-15 years with leukemia and their mothers. The children were referred to Seyed Al-Shohada Hospital in Isfahan City, Iran. Using a convenience sampling method, we selected 72 children for this study from January to June 2019. The inclusion criteria were aged 5-13 years, more than 2 months passed from leukemia diagnosis, and access to their mothers. Finally, 62 children and their mothers had the willingness to participate in the study. After explaining the study objectives, a demographic form, the Beck Depression Inventory II (BDI-II), and the short form of assessment of Life Habits (LIFE-H) questionnaire were completed through interviews with children and their mothers. Noreau et al. (2002) designed the LIFE-H questionnaire to assess the participation of people with disabilities. Mortazavi et al. (2013) assessed the validity and reliability of its Persian version. They reported an Intraclass Correlation Coefficient (ICC) >0.60 for all of its subscales and an ICC value of 0.87 for the whole questionnaire, indicating its good validity and reliability. The Beck 2 self-expression questionnaire measures the indicators of depression in individuals. Gasemzadeh et al. (2005) prepared and validated the Persian version of BDI-II. They reported its good validity and reliability to assess depressive symptoms in a normal population (The Cronbach alpha = 0.87). The collected data were analyzed using the Pearson correlation test, the Spearman correlation test, ANOVA, and independent t-test in SPSS v. 20.

    Results

     The Mean±SD ages of mothers and their children were 36.98±5.8 and 8.4±2.5 years, respectively. The Mean±SD score of BDI-II in mothers was 21.8±10.9, and more than 85% of them showed some degrees of depression. The Mean±SD score of the LIFE-H questionnaire in children was 67.7±18.8 out of 100. The results showed significant negative relationships between maternal depression and child participation in education (P=0.008) and social life (P=0.05). There were no significant relationships between maternal depression and child participation regarding nutrition (P=0.1), physical fitness (P=0.12), personal care (P=0.24), communication (P=0.4), housing (P=0.17), mobility (P= 0.13), responsibilities (P=0.45), interpersonal relationships (P=0.27), and recreation (P=0.17).

    Conclusion

     Depression of mothers of children with leukemia, besides destructive effects on their performance, can limit child participation in education and social life.

    Keywords: Activities of daily living, Childhood acute lymphoblastic leukaemia, Independent living, Depression
  • Faezeh Aghazadeh, Abbas Riazi*, Mohammad Kamali Pages 196-209
    Objective

     This study was conducted to investigate the strategies used by visually impaired and blind people in Iran to cope with difficulty performing daily living activities.

    Materials & Methods

     This research is a qualitative study using a content analysis method. The participants were 18 visually impaired and blind people who were purposefully selected from those referred to the Visual Aid Research Center of Iran University of Medical Sciences in Tehran City, Iran. A semi-structured interview was first used using general questions about some daily living activities to discover the participants’ experiences. Attempts were made to allow participants to express their experiences independently without the help of the interviewer. The interviews were recorded as an audio file. After the interview, the audio files were transcribed and analyzed using thematic content analysis. The key sentences were extracted from the main texts, and the strategies or concepts extracted from those sentences were identified. Common strategies were put under one category. After the data saturation, when no new concept was found in the sentences, the interviews ended. By examining similar strategies in a category, subcategories were defined, and finally, similar subcategories were placed in a more general category, and the main themes or strategies were identified.

    Results

     The Mean±SD age of the participants was 39.5±11 years, ranging from 22 to 66 years. Of 18 participants, 7 were blind, 7 had severe visual impairment, and 4 had moderate visual impairment. Their duration of blindness or visual impairment was more than five years. In terms of education, 7 had no high school diploma, and 11 had a high school diploma or higher degree. Vision loss was congenital in some subjects and acquired in others. We extracted 8 main themes or strategies used by the subjects to cope with difficulty performing daily living activities. These themes are trust in others, use of alternative senses, efficient vision care, use of technology, optimization of the living environment, avoiding a specific activity, increasing emotional intelligence, and use of intelligence and memory.

    Conclusion

     The strategies used by the visually impaired and blind people in Iran are entirely personal and innovative and play an influential role in increasing their quality of life. According to their own statements, these strategies can solve their many problems in performing daily living activities.

    Keywords: Coping strategies, Quality of life, Visual impairment, Low vision, Blindness
  • Arezoo Abbaszadeh, Guita Movallali*, Masoume Pourmohamadreza-Tajrishi, Mohsen Vahedi Pages 210-227
    Objective

     Hearing loss in children can affect the parent-child relationship and the mental health of parents, especially mothers as the children’s primary caregivers. Maternal mental health problems and challenges in the parent-child relationship can affect the rehabilitation process and the future of hearing-impaired children. Thus, the interventions to promote the parent-child relationship and mental health of parents, especially mothers, should be studied. Triple P or positive parenting program is one of these effective interventional programs. Recently, a new intervention called the Baby Triple P parenting program was developed based on the Triple P program. This study investigates the effect of the Baby Triple P positive parenting program on mental health and mother-child relationship in mothers of children with hearing impairment.

    Materials & Methods

    This research is a quasi-experimental study with a pretest-posttest design using a control group. The participants were 24 mothers under 3 years old children with hearing impairment referred to the centers for families and children with hearing disabilities in Tehran, Iran, in 2019. They were selected using a convenience sampling method and then randomly divided into groups of intervention (n=12) and control (n=12). The intervention group received the Baby Triple P positive parenting program for 13 training 1-h sessions, one session per week. The control group did not receive any intervention. Both groups completed the mother-child relationship evaluation questionnaire and the symptom checklist-90-revised instrument before and after the intervention. The collected data were analyzed by the Mann-Whitney U test and independent sample t-test.

    Results

     There was no significant difference between the two groups regarding mental health after the intervention (P>0.05). Among four components of the mother-child relationship, the Baby Triple P program had no significant effect on acceptance, overindulgence, and rejection (P>0.05), except on the overprotection component (P<0.05), which was significantly higher in the intervention group. 

    Conclusion

     There is a great need for early interventions for maternal mental health problems and challenges in mother-child relationships for mothers of children with hearing impairment. Although the Baby Triple P is a useful program, it is new for the parents of these children. Considering the unique needs of these children, more studies are needed to enrich the content of this program for the mothers of children with hearing loss to explore its various aspects.

    Keywords: Baby triple P, Hearing loss, Parent-child relationship, Mental Health
  • Neda Mostafaee, Hossein Negahban, Mohammad Jafar Shaterzadeh Yazdi, Shahin Goharpey, Mohammad Mehravar, Nahid Pirayeh* Pages 228-245
    Objective

     The primary purpose of physiotherapy in patients with Anterior Cruciate Ligament (ACL) reconstruction is to reduce pain, improve Range of Motion (ROM), muscle strength, and balance after surgery. Thus, therapists need outcome measurement tools with acceptable validity, reproducibility, and responsiveness to assess these changes after the intervention. This study investigates the responsiveness of the tools used to measure pain, ROM, knee muscle strength, and dynamic balance. We also want to determine minimal clinically significant change for these outcomes in patients with ACL reconstruction after physiotherapy.

    Materials & Methods

    The study participants were 54 young patients with ACL reconstruction evaluated using impairment-based outcome measures of visual analog scale, goniometer, hand-held dynamometer, and Star Excursion Balance Test (SEBT) at baseline (2 weeks after ACL reconstruction ) and 4 weeks after physiotherapy. At the second phase of evaluation, the participants also completed the 7-point global change rating scale. For assessing the responsiveness of the tools, we used the Receiver Operating Characteristics (ROC) curve and correlation analysis

    Results

     Analyzing the ROC curve showed that the knee extension ROM, quadriceps and hamstring strength, and medial and posteromedial directions under SEBT had acceptable responsiveness (>0.70). The Spearman correlation coefficient between the scores obtained for these outcomes and the score of 7-point global change rating scale were significant in the range of 0.36-0.51. For all the study outcome measurement tools, minimal significant clinical changes were reported.

    Conclusion

     The results of this study support the responsiveness of goniometer for knee extension ROM, hand-held dynamometer for quadriceps and hamstring strength, and SEBT for dynamic balance at medial and posteromedial directions in the assessment of clinical changes in patients with ACL reconstruction. The reported minimal significant clinical changes for each tool can help the clinicians and researchers to decide on determining the actual significant change in the ACL patient’s clinical conditions after physiotherapy.

    Keywords: Responsiveness, Anterior cruciate Ligament reconstruction, Range of motion, Muscle strength, Balance
  • Iraj Abdollahi, Elnaz Allahverdloo* Pages 246-259
    Objective

     Proprioception is the conscious perception of limb position, motion, balance, and pressure. It has a vital role in movement control, especially motor planning and neuromuscular feedback mechanism. To investigate the proprioceptive function, it is essential to use the best measurement method. Different techniques and approaches have been introduced, which are usually expensive and not applicable for clinical use. One of these methods is the image capture technique which is easy and practical. Stillman introduced this technique to measure the joint position sense of the knee considering all variables affecting it and reported its good reliability. Many studies have used this technique for knee and lower limb joints and reported its good reliability, while few studies have used this technique for the upper limb joints. Therefore, this study investigates the reliability of the image capture technique for measuring the Active Joint Position Sense (AJPS) of the left shoulder and elbow in healthy adults. If it yields a good result, it can be used as an available and cost-effective method by clinicians. 

    Materials & Methods

     In this methodological study, the participants were 10 healthy adults (5 men, 5 women) aged 18-40 years. To assess the AJPS, we used image capture technology which is one of the most reliable methods for the lower limb joint position sense measurement. Markers were attached on elbow and shoulder landmarks, and photos were taken during the reproduction of angles by participants. Then, the photos were entered into AutoCAD software, and the angles were calculated by drawing line segments from landmarks and connecting them. The absolute error and relative error (the difference between the initial and reproduced angles) were used to measure accuracy. The AJPS was assessed for internal and external rotation of the shoulder and elbow flexion. The measurements were repeated two hours later to assess intra-day reliability and two days later to assess inter-day reliability. Interclass Correlation Coefficient (ICC) and Standard Error of Measurement (SEM) were used for statistical analysis.

    Results

     The ICC of inter-day reliability of the test for all shoulder and elbow movements in relative and absolute errors was reported as excellent (≥0.92). Intra-day reliability was reported excellent (≥0.90) for elbow flexion, and internal rotation of the shoulder in both relative and absolute errors were excellent (0.94). For external rotation of the shoulder, it was excellent in relative error (0.94) and good in absolute error (0.80). All measurements had absolute reliability based on the SEM results.

    Conclusion

     The image capture technique is a simple, cost-effective, and available method tool for measuring AJPS and proprioception in upper limbs by clinicians and researchers.

    Keywords: Proprioception, Joint position sense, Upper limb, Image capture technique