فهرست مطالب

پایش - سال بیستم شماره 6 (پیاپی 100، آذر و دی 1400)

مجله پایش
سال بیستم شماره 6 (پیاپی 100، آذر و دی 1400)

  • تاریخ انتشار: 1400/10/01
  • تعداد عناوین: 10
|
  • علی محمد مصدق راد، ابراهیم جعفری پویان، فاطمه غضنفری* صفحات 655-670
    مقدمه

    اعتباربخشی بیمارستانی "فرایند ارزشیابی نظام مند و تعیین اعتبار بیمارستان توسط یک سازمان مستقل حرفه ای با استفاده از استانداردهای مطلوب ساختاری، فرایندی و پیامدی" است. برنامه اعتباربخشی بیمارستانی ایران با چالش هایی مواجه است. این پژوهش با هدف شناسایی چالش های روش ارزشیابی اعتباربخشی بیمارستانی ایران و ارایه پیشنهاداتی برای بهبود آن انجام شده است.

    مواد و روش کار

    این پژوهش کیفی پدیدارشناسی تفسیری با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته در نیمه اول سال 1398 انجام شد. تعداد 151 نفر از سیاستگذاران، مدیران و کارکنان وزارت بهداشت، دانشگاه های علوم پزشکی، سازمان های بیمه سلامت و بیمارستان ها با رویکرد ارزشیابی چندگانه و به روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. از روش تحلیل موضوعی برای تحلیل داده ها استفاده شد.

    یافته ها

    تعداد 27 چالش و 17 راهکار در قالب پنج بخش شامل زمان اعتباربخشی، روش اعتباربخشی، طول مدت اعتباربخشی، بازخورد و گواهینامه اعتباربخشی شناسایی شدند. نامناسب بودن زمان شروع اعتباربخشی، نداشتن رویکرد یکسان در ارزشیابی، اعمال روش های سلیقه ای، ناکارامد بودن خود ارزیابی و ارزیابی ادواری، عدم ارایه بازخورد مشروح به بیمارستان ها، عدم حمایت از بیمارستان ها، اعتبار غیر منطقی گواهینامه اعتباربخشی و عدم اعلان عمومی نتایج از برخی چالش های مورد نظر بود. برخی راهکارهای حل چالش های مذکور شامل تعیین بازه زمانی مشخص برای اعتباربخشی، اتخاذ رویکرد علمی و بیمار محور، توسعه دانش و مهارت ارزیابان، استقلال ارزیابان، ارایه بازخورد مشروح، تعیین اعتبار دوساله برای گواهی اعتباربخشی و اعلان عمومی نتایج بود.

    نتیجه گیری

    برنامه اعتباربخشی بیمارستانی ایران فاقد روش علمی، منسجم و یکپارچه است. اصلاح روش ارزشیابی اعتباربخشی می تواند اعتبار و قابلیت اعتماد به نتایج اعتباربخشی بیمارستانی ایران را افزایش دهد.

    کلیدواژگان: اعتباربخشی بیمارستانی، روش ارزشیابی، چالش ها، راهکار ها
  • فاطمه حضرتیان*، بهناز مهاجران، حسن قلاوندی صفحات 671-686
    مقدمه

    هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر رهبری موثق و قلدری سازمانی بر از خودبیگانگی شغلی با نقش میانجی فرهنگ سازمانی در بین اعضای هییت علمی دانشگاه علوم پزشکی تبریز بود.

    مواد و روش کار

    در این مطالعه توصیفی تحلیلی، از روش مدل معادلات ساختاری استفاده شد. روش نمونه گیری در تحقیق حاضر نمونه گیری طبقه ای تصادفی بوده و با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه آماری به تعداد 265 نفر برآورد شد. و پرسشنامه های مربوطه بین اعضای هییت علمی دانشگاه علوم پزشکی تبریز به صورت الکترونیکی توزیع گردید. در این پژوهش چهار پرسشنامه استاندارد برای بررسی متغیرهای رهبری موثق، قلدری سازمانی، فرهنگ سازمانی، ازخودبیگانگی شغلی به عنوان ابزار اصلی گردآوری داده ها مورد استفاده قرارگرفتند. در سطح آمار استنباطی برای تعیین وضعیت هر کدام از متغیرهای پژوهش از آزمون تی تک نمونه ای و برای تعیین میزان تاثیرگذاری متغیرهای مکنون برون زا (مستقل) یعنی رهبری موثق، قلدری سازمانی بر متغیر مکنون درون زا (وابسته) یعنی از خودبیگانگی شغلی، با نقش میانجی متغیر فرهنگ سازمانی از مدل معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزیی (pls) استفاده گردید. برای بررسی فرضیات پژوهش از روش های کمی استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج به دست آمده نشان می دهد که رهبری موثق بر ازخودبیگانگی شغلی اعضای هییت علمی دانشگاه علوم پزشکی تبریز به طور مستقیم تاثیر ندارد ولی با نقش میانجی فرهنگ سازمانی نتایج معنی دار است، همچنین قلدری سازمانی نیز بر ازخودبیگانگی شغلی اثر مستقیم معنی دار ندارد ولی با نقش میانجی فرهنگ سازمانی اثر غیرمستقیم متغیر قلدری سازمانی بر ازخودبیگانگی شغلی معنی دار شد.

    نتیجه گیری

    ننایج مطالعه نشان داد که رهبری موثق و قلدری سازمانی به واسطه فرهنگ سازمانی بر ازخودبیگانگی شغلی اعضای هییت علمی دانشگاه علوم پزشکی تبریز تاثیر دارد.

    کلیدواژگان: ازخودبیگانگی شغلی، رهبری موثق، قلدری سازمانی، اعضای هیئت علمی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز
  • رامش عالی پور بیرگانی، علی کیانی راد، امیرحسین تکیان، حامد پورآرام* صفحات 687-702
    مقدمه

    نان بخصوص نان گندم بعنوان تامین‌کننده اصلی انرژی در بسیاری از کشور‌های جهان از جمله ایران به شمار می‌رود. در عین حال بررسی‌ها بیانگر تولید ضایعات  به میزان 30% از این ماده غذایی مفید در ایران می‌باشد. مطالعات بسیاری در ایران و جهان در زمینه علل و نتایج ضایعات نان انجام شده است.اما مطالعه ای که تصویری جامع است  از وضعیت ضایعات نان در ایران صورت نگرفته است. مطالعه حاضر با هدف ارایه تصویری جامع و کمک به سیاست‌گذاران و پژوهشگران صنعت نان کشور و در راستای تامین امنیت غذایی ایرانیان طراحی و اجرا گردید.

    مواد و روش کار

    این مطالعه از نوع مرور نظام‌مند بوده، که در سال 1400 اجرا گردید. کلید واژه‌های ضایعات نان،کیفیت، نوع نان، سنتی، تولید صنعتی، ایران در پایگاه‌های الکترونیکی داخلی CIVILICA، SID، GANG و خارجی Google scholar، PubMed جستجو شد. معیارهای ورود به مطالعه  فارسی یا انگلیسی عبارت بود از: بودن زبان مقاله، مرتبط بودن با ضایعات نان، در دسترس بودن اصل مقاله پس از استخراج، تعیین کیفیت مطالعات صورت گرفت.

    یافته‌ ها

     از مجموع 441 مقاله یافت شده، داده‌های 25 مقاله شامل، 1مقاله انگلیسی و 24 مقاله فارسی که در فاصله سال‌های 1380 تا شهریور1400 منتشر شده بود، استخراج گردید.48% مطالعات در آزمایشگاه و 52% درجامعه در سطح مصرف کنندگان، نانواییها و تولیدگنندگان صنعتی انجام شده بود. بیشترین ضایعات بدون توجه به نوع نان مربوط به نان های تهیه شده در نانواییهای دریافت کننده آرد یارانه ای بود. درسطح خانوار، مطالعات برنقش آگاهی درارتقای عملکرد مصرف کنندگان درحمل، نگهداری صحیح، و مصرف مناسب نان بعنوان عاملی موثردرکاهش ضایعات نان تاکید کرده بودند.   

    نتیجه گیری

    رفتار مصرف‌کنندگان، نشان داد تمایل به پرداخت ایشان با توجه به افزایش کیفیت نان که عامل اصلی در کاهش ضایعات نان است افزایش می‌یابد و این مسئله در نانوایی‌های عرضه‌کننده نان غیر یارانه‌ای مشهود بود. شواهد بیانگر ضرورت بازبینی در سیاستهای موجود تولید و عرضه نان در کشور است.

    کلیدواژگان: ضایعات نان، کیفیت، نوع نان، سنتی، تولید صنعتی، ایران
  • فرانک فرزدی*، اکرم جهانگیر، ژیلا صدیقی، علی اصغر اصغرنژاد فرید، حامد علی اکبرزاده، افسون آیین پرست، شبنم صداقتی، علی اصغر حائری مهریزی، رامین مظفری کرمانی، فاطمه ریاضی صفحات 703-718
    مقدمه

    شواهد حاصل از مطالعات مختلف در سطح جهانی، تجربیات مشابه توهم در افراد بدون بیماری خاص را گزارش می نمایند. از این حالت ادراک، با اسامی ادراک فراحسی (Extrasensory Perception)، توهم کاذب یا شبه توهم (Pseudo Hallucination) و شناخت فراطبیعی (Paranormal Cognition) در متون علمی- پژوهشی یاد شده است. توجه به میزانهای بروز و شیوع این تجارب در جوامع مختلف، همچنین خلاء اطلاعاتی در برنامه های آموزشی ارایه کنندگان خدمات سلامت، شناسایی معیارها و ابزارهای مناسب برای تفکیک حالات غیر بیماری از توهم و سایر اختلالات ادراک حسی را ضروری می سازد.

    مواد و روش کار

    در این پژوهش از مطالعات کتابخانه ای و کیفی در مراحل مختلف استفاده شد. در مطالعه کتابخانه ای با استفاده از منابع معتبر علمی در حوزه علوم روانپزشکی و روانشناسی و حوزه علوم عرفان و فلسفه اسلامی، اطلاعات مرتبط جمع آوری شد. در مطالعه کیفی در طی مجموعه نشست های کارشناسی گروه تحقیق، بر اساس ویژگیهای متمایز کننده حالات مختلف ادراک  "الگوریتم تشخیص ادراک" و "طیف ادراک بدون محرک حسی" طراحی شد.

    یافته ها

    "الگوریتم تشخیص ادراک"، ابزار تفکیک فرد دارای تجربه "ادراک فراحسی" از افراد مبتلا به "اختلالات ادراک حسی" و هم چنین از "ادراک حسی طبیعی" بر اساس ویژگیهای تمایز کننده این حالات است. موارد توهم، ادراک فراحسی (مرتبط یا غیر مرتبط به کاهش حواس) و مکاشفه (صوری و معنوی) انواع ادراکات حسی هستند که بدون حضور تماس شناخته شده با محرک حسی تجربه می شوند. این حالات بر اساس ویژگیهای: آگاهی از حضور یا عدم حضور محرک حسی، وضعیت سلامت جسم و روان فرد تجربه کننده ادراک، آگاهی فرد از پیام تجربه ادراکی، "طیف ادراک بدون محرک حسی" را تشکیل می دهند.

    نتیجه گیری

    کاربرد "الگوریتم تشخیص ادراک" و "طیف ادراک بدون محرک حسی" توسط پزشکان، روانپزشکان، روانشناسان و مشاوران می تواند نیاز احساس شده در خصوص تشخیص حالات مختلف مرتبط با ادراک حسی در مراجعین به مراکز خدمات سلامت را پاسخ دهد..

    کلیدواژگان: ادراک فراحسی، شبه توهم، توهم کاذب، الگوریتم تشخیص، طیف ادراک
  • احد صولت پتلو، شهرام وزیری*، فرح لطفی کاشانی صفحات 719-729
    مقدمه

    مبانی اصیل علم روان شناسی در جستجوی کشف و سازمان دهی عوامل درون روانی موثر بر تعامل انسان ها، به منظور تنظیم سازگاری و تامین بهزیستی آنهاست. در پیوند با مبانی فوق پژوهش حاضر، کاربرد روش مبتنی بر واکنش دهی بر مبنای معانی نهفته در رفتارهای آشکار، و تاثیر آن بر انطباق پذیری زناشویی را مورد مطالعه قرار داده است.

    مواد و روش کار

    مشارکت کنندگان در تحقیق، 60 نفر از مراجعه کنندگان به مراکز خدمات روان شناسی و مشاوره شهرستان کرج با مشکلات سازگاری زناشویی بودند، که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 زوجی آزمون و کنترل جایگزین شدند. برای گردآوری اطلاعات مربوط به متغیرهای پژوهشی، از پرسشنامه سازگاری دو نفری اسپانیر (DAS) استفاده شد. در این مطالعه، زوج های گروه آزمون، برای اصلاح کنش های ارتباطی خود، به مدت ده جلسه، درمان تلفیقی خود نظارتی و خود تنظیمی را دریافت کردند.

    یافته ها

    نتایج بدست آمده از تحلیل واریانس چند متغیره و آزمون t مستقل، معناداری تفاوت در میانگین گروه آزمون در مقایسه با گروه گواه را در ارزیابی های پس از درمان و پیگیری دو ماهه نشان داد.

    نتیجه گیری

    مطابق با یافته های پژوهش، می توان نتیجه گرفت که روش واکنش دهی بر مبنای معانی نهفته در رفتارهای آشکار، با استفاده از الگوی خود نظارتی و خود تنظیمی، اثر بخشی سودمندی بر انطباق پذیری زناشویی دارد.

    کلیدواژگان: واکنش دهی، معانی نهفته، رفتارهای آشکار، انطباق پذیری، انطباق پذیری زناشویی
  • رقیه مختاری حصاری، رقیه پوزش جدیدی*، زهرا شیخی مبارکه، کریم آزالی علمداری صفحات 731-742
    مقدمه

    لنف ادم ناشی از سرطان پستان یکی از شایع ترین عوارض درمان های سرطان پستان است، هدف از این مطالعه ارزیابی اثرات تمرین پیلاتس همراه با درمان استاندارد احتقان زدایی ترکیبی (CDT) بر شدت سنگینی و آمادگی قلبی تنفسی در بیماران مبتلا به سرطان پستان با عارضه لنف ادم بود.

    مواد و روش کار

    در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 30 بیمار مبتلا به ادم لنفاوی ناشی از سرطان پستان مراجعه کننده به کلینیک لنف ادم شرکت کردند. تمامی بیماران تحت درمان احتقان زایی ترکیبی به مدت شش هفته (3 هفته مرحله حاد و3 هفته فاز نگهدارنده) قرار گرفتند. گروه شاهد 15 بیمار تحت درمان CDT وگروه آزمون 15 بیمار تحت درمان CDT همراه با تمرین پیلاتس6 هفته ای (5 روز در هفته) قرارگرفتند. شدت سنگینی با معیار عددی بصری و آمادگی قلبی تنفسی  با آزمون پیاده روی راکپورت ارزیابی گردید. سپس تغییرات و پیامدها قبل و بعد از درمان در دو گروه بررسی شد.

    یافته ها

    میانگین سن بیماران در این مطالعه برابر 56/3 (6/1) بود. توزیع سن، قد و وزن و سایر متغیرهای کلینیکی و پاتولوژی در دو گروه یکسان بود. نتایج مطالعه نشان داد، شدت سنگینی درون گروهی در هر دو گروه درمانی کاهش معنی دار دارد ولی بین دو گروه درمانی تفاوت آماری معنی دار مشاهده نشد. آمادگی قلبی وتنفسی (Vo2peak) قبل و بعد از مداخله ورزشی در دو گروه شاهد و آزمون افزایش یافت و تفاوت آماری معنی دار بین دو گروه مشاهده شد. 

    نتیجه گیری

    اثر نامطلوبی از ورزش پیلاتس در بین شرکت کنندگان در این مطالعه مشاهده نشد. تمرین پیلاتس موجب بهبود آمادگی قلبی تنفسی شد. با توجه به نتایج این مطالعه، تمرین پیلاتس می تواند به عنوان مداخله مفید در کنار درمان رایج احتقان زایی ترکیبی برای بیماران مبتلا به لنف ادما توصیه شود.

    کلیدواژگان: پیلاتس، سرطان پستان لنف ادما، شدت سنگینی، Vo2peak
  • زهره مرادی، صدیقه سادات طوافیان*، سیده سمیه کاظمی صفحات 743-757
    مقدمه

    گردن درد یکی از شایع ترین اختلالات اسکلتی- عضلانی مرتبط با کار محسوب می شود که منجر به پیامدهای  اجتماعی و اقتصادی  مهمی از قبیل کاهش بهره وری به دلیل غیبت از کار، مرخصی و باز نشستگی زودرس، روز های کاری از دست رفته، ضرر مالی ناشی از  هزینه های پزشکی و اخلاق کاری ضعیف ناشی از ناراحتی در هنگام کار در نیروی کار به ویژه معلمان می شود. مطالعه حاضر با هدف شناسایی وتبیین علل درد گردن شغلی و ارتقای رفتارهای پیشگیری کننده از آن بر اساس الگوی اعتقاد بهداشتی در معلمان انجام شد.

    مواد وروش کار

    مطالعه حاضر از نوع کیفی بود که با روش تحلیل محتوای جهت دار (Directed Content Analysis) در سال 1399 و با مصاحبه ی تلفنی برروی 25 نفر از معلمان مقطع متوسطه اول منطقه 19 شهر تهران که براساس روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند، صورت گرفت. سوالات مصاحبه بر اساس سازه های الگوی اعتقاد بهداشتی طرح گردید و اطلاعات پس از جمع آوری با استفاده از  نرم افزار MAXQDAمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    در این پژوهش بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی طبقات متعدد آگاهی، حساسیت و شدت درک شده، منافع و موانع درک شده، راهنمای عمل و خودکارآمدی به عنوان عوامل تاثیرگذار در ایجاد درد گردن شغلی و عوامل مرتبط در انجام رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت گردن بدست آمد.

    بحث و نتیجه گیری

    معلمان علل و عوامل رعایت و عدم رعایت رفتارهای پیشگیری کننده از درد گردن و تاثیر درد های گردنی مرتبط با شغل بر کار و زندگی خود را بیان کردند. به علت  نقش بسزا و پراهمیت معلمان در آموزش و پرورش کودکان، نوجوانان و جوانان و کمک به پیشرفت های فنی و علمی جامعه، سلامت آنها باید مورد توجه قرارگیرد.

    کلیدواژگان: معلم، گردن درد شغلی، مدل اعتقاد بهداشتی، مطالعه کیفی
  • سیده فرشته احسانی اسکویی، زینت امینی فر، جمال الدین مهدی نژاد*، حمیدرضا عظمتی صفحات 759-771
    مقدمه

    همه گیری ویروس کرونا و قرنطینه خانگی ناشی از آن، سبک زندگی جدیدی را در جامعه پدید آورده است. هدف این پژوهش، شناسایی آن دسته از معیارهای محیطی مسکن بود که بر سازگاری افراد با شرایط قرنطینه، موثر است. بررسی تغییراتی که ساکنان برای مناسب سازی خانه های خود با نیازها و شرایط دوران قرنطینه، اعمال کرده اند، از دیگر اهداف تحقیق است.

    مواد و روش کار

    داده های حاصل از پیمایش انجام شده بر روی 813 نفر که به پرسشنامه پژوهشگرساخت برخط توزیع شده در شبکه های اجتماعی، پاسخ داده اند، با استفاده از آمارهای توصیفی و همچنین مدل درخت تصمیم گیری، تجزیه و تحلیل شد.

    یافته ها

    در دوران قرنطینه، ساکنان به ترتیب بیشتر در فضاهای اتاق خواب، نشیمن، پذیرایی، بالکن و ورودی، تغییراتی اعمال کرده اند. از بین مشخصه های محیطی مسکن، رضایتمندی از پاسخگویی خانه به نیازها و شرایط خاص ایام قرنطینه، فضاهای استفاده شده و فعالیت های انجام شده در دوران قرنطینه خانگی، میزان تنوع رنگی و رنگ غالب خانه دوران قرنطینه، میزان امکان انجام ورزش و نوع خانه دوران قرنطینه در تعیین سطح سازگاری افراد با خانه نشینی، نقش بیشتری داشته است.

    نتیجه گیری

     شرایط محیطی مسکن می تواند بر سطح سازگاری افراد با خانه نشینی، موثر باشد. محیط های مسکونی که انعطاف پذیری بیشتری داشته اند و در پاسخگویی به شرایط دوره قرنطینه، رضایت بخش عمل کردند، در ایجاد سازگاری با خانه نشینی طولانی مدت، موفق تر عمل نموده اند. با توجه به یافته های تحقیق، در راستای ارتقاء سازگاری ساکنین با شرایط قرنطینه، باید امکان انجام فعالیت های مختلف ازجمله باغبانی، خلوت با خود، ورزش و فعالیت های مجازی، از سوی دیگر کمیت و کیفیت مشاعات، ارتباط با طبیعت و کاربرد رنگ در فضاهای داخلی و تراکم واحد در مجموعه های مسکونی، بیش ازپیش در طراحی مسکن مورد توجه قرار گیرد.

    کلیدواژگان: مسکن، محیط سکونتی، سازگاری، قرنطینه، همه گیری کرونا
  • محمود طاووسی، ژیلا صدیقی، علی منتظری، فاطمه زارعی، رامین مظفری کرمانی، راحله رستمی، سمیرا محمدی* صفحات 773-785
    مقدمه

    ابزارهای متعدد و متنوعی برای سنجش سواد سلامت روانسنجی شده است. مطالعه حاضر با هدف مرور روانسنجی ابزارهای سواد سلامت در مقالات فارسی زبان از ابتدا تا پایان اردیبهشت 1400 انجام شد.

    مواد و روش کار

    در این مطالعه برای یافتن مقالات مورد نظر، پایگاه های داده SID و Google Scholar با استفاده از کلید واژه های "سواد سلامت" و "سواد بهداشتی" در عنوان مقالات مورد جستجو قرار گرفت. ابتدا با تطبیق مقالات استخراج شده از دو منبع فوق، مقالات تکراری حذف شد. سپس، با بررسی چکیده و یا متن اصلی در چند مرحله، مقالاتی که شرایط ورود را داشتند، به مطالعه وارد شدند. در نهایت اطلاعات مربوط به ابزارهای سنجش سواد سلامت که در مقالات فارسی زبان روانسنجی شده بودند، استخراج و در جداول ذی ربط دسته بندی شد.

    یافته ها

    در جستجوی اولیه تعداد 600 مقاله از پایگاه داده های مورد بررسی استخراج شد، که پس از حذف موارد تکراری و مواردی که معیارهای ورود به مطالعه را نداشتند، در نهایت تعداد 26 مقاله در مطالعه باقی ماند. در 17 مقاله، ابزارهای سنجش سواد سلامت توسط محققان تدوین شده و روایی و پایایی آن ها مورد بررسی قرار گرفته بود (محقق ساخته). این ابزارها سواد سلامت جمعیت های مختلف عمومی، جمعیت های خاص و یا موضوعات خاص را ارزیابی می کنند. در 9 مقاله نیز ابزارهای اصلی پس از ترجمه نسخه اصلی به زبان فارسی، مورد روانسنجی قرار گرفته بودند. این ابزارها عبارت بودند از TOFHLA، STOHFLA، NVS، FCCHL، OHLI، MHLAP، RELAM،Health literacy scale for women of reproductive age . در اکثر ابزارهای مورد استفاده مراحل و جزییات روانسنجی ابزارها بطور کامل گزارش نشده بود.

    نتیجه گیری

    نتایج بررسی مقالات نشان می دهد که روانسنجی ابزارهای محقق ساخته، بیش از ترجمه ابزارهای شناخته شده (و روانسنجی آنها) در دستور کار محققان ایرانی بوده است. گزارش شفاف و روشن اطلاعات روانسنجی ابزارها توصیه می شود.

    کلیدواژگان: سواد سلامت، ابزار، پرسشنامه، روانسنجی، مرور نظام مند
  • رحیم خدایاری زرنق*، فوزیه قمری صفحات 787-788

    جهانی شدن از طریق ترکیب سه بعد اصلی خود به عنوان اهرم توسعه شناخته می شود: یکپارچگی اقتصادی (از قبیل جریان کالا، خدمت و سرمایه، اطلاعات اقتصادی و مفاهیم بازاری)، یکپارچگی اجتماعی (از قبیل انتشار ایده ها، اطلاعات، فرهنگ و مردم) و یکپارچگی سیاسی (از قبیل گسترش حاکمیت و مشارکت در زمینه همکاری بین المللی) [1،2]. سلامت به عنوان یکی از اجزای کلیدی در توسعه پایدار اقتصادی، امنیت جهانی، حاکمیت موثر و ارتقای حقوق بشر شناخته می شود [3]. بنابراین سیاستگذاری در زمینه سلامت یک امر مهم محسوب می شود.  اکنون طیف گسترده ای از موضوعات و مشکلات مرتبط با سلامت وجود دارد که مرزها را درنوردیده است و حل آنها مستلزم تلاش و همکاری جهانی است. پیامدهای گسترده سیاسی، اجتماعی و اقتصادی موضوعات مرتبط سلامت، دیپلماسی های بیشتری را به حوزه سلامت کشانده است [4]...

    کلیدواژگان: جهانی شدن، سیاستگذاری سلامت، پسا کرونا
|
  • Alimohammad Mosadeghrad, Ebrahim Jaafaripooyan, Fatemeh Ghazanfari* Pages 655-670
    Objective(s)

    Hospital accreditation is “an external evaluation of a hospital by an independent professional accreditation body using pre-established optimal structural, process and outcome standards”. The Iranian hospital accreditation program faces some challenges. This study aimed to identify the Methods challenges of Iran hospital accreditation program and its solutions.

    Methods

    This qualitative study of interpretive phenomenology was performed using semi-structured interviews in 2019. Using a pluralistic evaluation approach, 151 policy makers, hospital managers and staffs, accreditation surveyors, academics, from ministry of health, medical universities, hospitals and health insurance companies were purposively and snowballing recruited and interviewed. Thematic analysis was used for data analysis.

    Results

    Overall, 27 challenges and 17 solutions were identified in the form of five sections including accreditation time, accreditation method, duration of accreditation, feedback and accreditation certificate. Inadequate time to start accreditation, not having the same approach to evaluation, Inefficiency of self-assessment and periodic evaluation, Failure to provide detailed feedback to hospitals, Lack of support for hospitals, Irrational validation of an accreditation certificate and the lack of public announcement of results were the main challenges. Some of solutions for overcoming these barriers are as set a specific time frame for accreditation, using a scientific and patient-centered approach, development of assessors' knowledge and skills, Independence of the evaluation organization, provide detailed feedback, Determining the biennial validity for the accreditation certificate and public announcement of hospitals’ accreditation results.

    Conclusion

    Iran Hospital Accreditation Program lacks a scientific, coherent and integrated method for hospital accreditation. Improving the Methods of Iran's hospital accreditation program can increase the validity and reliability of Iranian hospital accreditation results.

    Keywords: Hospital Accreditation, Methods, challenges, solution
  • Fatemeh Hazratian*, Behnaz Mohajeran, Hasan Ghalavandi Pages 671-686
    Objective (s)

    The main purpose of this study was to investigate the effect of authentic leadership and organizational bullying on job alienation with the mediating role of organizational culture among faculty members of Tabriz University of Medical Sciences.

    Methods

    This was a descriptive study using the structural equation modeling. A random sample of faculty members of Tabriz University of Medical Sciences participated in the study. To collect the data four standard questionnaires were used to assess the variables of authentic leadership, organizational bullying, organizational culture, and job alienation. The structural equation modeling (partial least square-pls) was used to determine the effect of authentic leadership, organizational bullying on job alienation, with the mediating role of organizational culture.

    Results

    The results showed that reliable leadership has no direct effect on job alienation of faculty members of Tabriz University of Medical Sciences, but the results were significant with the mediating role of organizational culture. Also, organizational bullying did not show significant direct effect on job alienation. The indirect effect of organizational bullying on job alienation became significant with the mediating role of organizational culture.

    Conclusions

    Authentic leadership and organizational bullying due to organizational culture has an effect on job alienation among university faculty members.

    Keywords: Authentic Leadership, organizational bullying, job alienation
  • Ramesh Allipour Birgani, Ali Kianirad, Amirhossain Takian, Hamed Pouraram* Pages 687-702
    Objective (s)

     Bread as a staple food, especially wheat bread is a main source of energy consumption in large number of population in the globe as well as Iran. Some researches stated that the amount of bread wastage is about 30% in Iran. there isn’t any general research with comprehensive picture of bread wastage in Iran. It is necessary to design a systematic review study to bring holistic figure on substantial reason of bread waste for policy makers to improve the Iranian food security.

    Methods

    A systematic review was performed with key words of bread wastage, quality, type, traditional, industrial production, Iran in the international PubMed, Google Scholar) and Iranian scientific information data base-SID, CIVILICA، GANJ in 2021. The inclusion criteria were: focusing on bread wastage, the relevance of the articles with the title, the language of articles English or Persian, full text availability. The quality of manuscript also was evaluated

    Results

    Out of 441 articles ,25 articles (1 in English and 24 in Persian language) get good quality to extract the data during (2001-2021) years printed in scientific local and international sources. 48% of studies conducted in laboratories and 52% was performed in community at both consumer’s part an d bakeries or Industrial producers. The most proportion of bread waste in all types was seen in bakeries that received subsides to buy flour. community investigation demonstrated the considerable effect of consumers’ knowledge in transport, preserve and bread consumption on diminish the amount of bread waste.

    Conclusion

    According to the consumers’ behavior the willingness to pay showed upward rate for high quality breads which is the principal reason for decreasing bread waste. These consequences primarily observed in private bakeries. The findings elucidate the need for a reform by policymakers in bread production and behavior change in consumers in Iran.

    Keywords: bread wastage, quality, type, traditional, industrial production, Iran
  • Faranak Farzadi*, Akram Jahangir, Jila Sadighi, Aliashghar Asgharnejad Farid, Hamed Aliakbarzadeh, Afsoon Aeenparast, Shabnam Sedaghati, Aliasghar Haeri Mehrizi, Ramin Mozafari Kermani, Fateme Rriyazi Pages 703-718
    Objective (s)

    Evidences from various studies through the world reports experiences similar to hallucinations in people without a specific disease. This perception is called extrasensory perception, pseudo hallucination and paranormal cognition in scientific-research texts. The incidence and prevalence of extrasensory perception in different societies and the lack of information in educational programs of health service providers, indicate the necessity of appropriate criteria for diagnosing extrasensory perception from hallucinations and other sensory perception disorders. Differences in the causes and management of these situations increase the necessity of the issue.

    Methods

    Review and qualitative study methods were used in different steps of the study. In the review study, relevant information was collected from scientific sources in the field of psychiatry and psychology and in the field of Islamic philosophy and mysticism. During a series of expert panels and based on documents from review study, different states of perception were identified and a "perceptual diagnostic algorithm and its spectrum without sensory stimulus" were designed.

    Results

    Perceptual diagnostic algorithm is a tool to distinguish a person with experience of extrasensory perception from people with sensory perception disorders as well as normal sensory perception.Hallucination, extrasensory perception and revelation are categorized as perceptual experiences without the presence of sensory stimuli. These situations Based on these characteristics: awareness of the presence or absence of sensory stimuli, physical and mental health of the experiencer, awareness of the message of perceptual experience forms the spectrum of perception without sensory stimuli.

    Conclusion

    The use of "perceptual diagnostic algorithm" and its spectrum without sensory stimulus" by physicians, psychiatrists, psychologists, and counselors can meet the need to diagnose various sensory-related conditions in health system.

    Keywords: extrasensory perception, pseudo hallucination, false hallucination, diagnostic algorithm, perception spectrum
  • Ahad Solatpetloo, Shahram Vaziri*, Farah Lotfikashani Pages 719-729
    Objective (s)

    The present study aimed to examine a method focused on reacting based on the hidden meanings of overt behaviors and its effect on marriage adaptability.

    Methods

    This was a quasi-experimental study. Participants were sixty clients referred to psychological and counseling centers in Karaj, Iran with marital adjustment problems. They were selected by convenience sampling method and randomly assigned into two groups of fifteen pairs: experimental and control groups. The Spanier Dyadic Adjustment Scale (DAS), was used to collect information about research variables. Couples in the experimental group received a combination of self-monitoring and self-regulatory therapy for ten sessions to modify their communication actions. The control group only received the usual care.

    Results

    The results showed that compared to the control group, marital adaptability significantly improved in the experimental group at post-treatment and at two-months follow-up assessments (p<0.05).

    Conclusion

    The findings suggest that method of reacting based on the hidden meanings of overt behaviors using the model of self-monitoring and self-regulation could be effective.

    Keywords: react, hidden meanings, overt behaviors, adaptability, marital adaptability
  • Roghayeh Mokhtari Hesari, Roghayeh Poozesh Jadidi*, Zahra Shaikhi Mobarakeh, Karim Azali Alamdari Pages 731-742
    Objective (s)

     Lymphedema due to breast cancer is one of the most challenging complications of breast cancer treatments. This study aimed to evaluate the effects of Pilates combined with standard complete decongestive therapy (CDT) on heaviness and cardiorespiratory fitness in breast cancer patients with lymphedema.

    Methods

    Thirty breast cancer patients with lymphedema were included in this randomized double-blind study. Patients were randomly and equally assigned into two groups: Pilates plus CDT group (n=15) and control group (CDT only). All patients were treated with CDT for six weeks (acute phase for 3weeks and maintenance phase for 3 weeks). Heaviness and cardiorespiratory fitness were assessed by visual numerical scale and Rockport walking test respectively. Then, the changes and consequences were evaluated before and after treatment in both groups. Analysis of covariance was performed.

    Results

    The mean age (SD) of patients in the study was 56.3 (6.1) years. There were no significant differences between the two groups in terms of clinical and demographic variables. The results showed that the severity of heaviness was significantly reduced in both treatment groups, but there was no statistically significant difference between groups (p=0.37). Cardiopulmonary fitness (Vo2peak) increased before and after exercise intervention between control and experimental groups and a statistically significant difference was observed (p=0.038).

    Conclusion

    No adverse effect of Pilates exercise was observed among the participants in this study and the intervention improved the cardiorespiratory fitness. The results of current study suggest that Pilates can be considered as effective intervention along with CDT for treatment of lymphedema.

    Keywords: Pilates, breast cancer Lymphedema, Severe severity, Vo2peak
  • Zohre Moradi, Sedigheh Sadat Tavafian*, Somayeh Kazemi Pages 743-757
    Objective (s)

     Neck pain is one of the most common musculoskeletal disorders associated with work that leads to important social and economic consequences such as reduced productivity due to absenteeism, early leave and retirement, missed working days, financial loss. Due to medical expenses and poor work ethic due to discomfort when working in the workforce, especially teachers. The aim of this study was to identify and explain the causes of occupational neck pain and promote preventive behaviors based on the health belief model in teachers.

    Methods

    The was a qualitative study using the directed content analysis approach by telephone interviews with 25 high school teachers working Tehran, Iran, in 2020. Teachers were selected based on simple random sampling. Interview questions were designed based on the constructs of the health belief model and the information was analyzed using MAXQDA software.

    Results

    Based on the health belief model the following factors including awareness, sensitivity and perceived severity, perceived benefits and barriers, cues to action and self-efficacy emerged as effective factors causing occupational neck pain in teachers.

    Conclusion

    Teachers expressed a number of reasons for neck pain experiencing. Due to the important role of teachers in educating children, adolescents and young people, their health should be considered a priority.

    Keywords: Teacher, Occupational neck pain, Health Belief Model, Qualitative Study
  • Seyede Fereshteh Ehsani Oskouei, Zinat Aminifar, JamalEDin Mahdinejad*, Hamidreza Azemati Pages 759-771
    Objective (s)

    This research aimed to identify residential environment’s characteristics, which are important how to adapt to new quarantine lifestyle.

    Methods

    This was a cross section study. A sample of 813 individuals answered to an online questionnaire distributed on social media. The data were analyzed based on descriptive statistics, and a machine learning method named decision tree model.

    Results

    Most of changes made by the residents have been applied in bedroom, living room, reception room, balcony and entrances. The satisfaction with the responsibility of house to quarantine conditions, used spaces and activities performed during the quarantine, color variety and the predominant color of the house, the possibility of exercising at house, and the type of house during the quarantine period were the most important characteristics that contributed to residents' adaptability with quarantine.

    Conclusion

    House environmental conditions affect the level of adaptation of people to quarantine. Flexible living environments that might allow the residents to interact with each other could be more successful in helping people to adapt with confinement. In order to improve the adaption, the possibility of exercising at house, communication with nature and smart use of colors in indoor spaces and household density should be receive more attention.

    Keywords: House, Residential Environment, Adaption, Quarantine, Corona Pandemic
  • Mahmoud Tavoussi, Jila Sedighi, Ali Montazeri, Fatemeh Zarei, Ramin Mozafari Kermani, Rahele Rostami, Samira Mohammadi* Pages 773-785
    Objective (s)

    This study aimed to review Persian biomedical literature on psychometric properties of health literacy measures in Iran.

    Methods

    The Scientific Information Database (SID) and Google Scholar were searched using the keyword ‘health literacy’ in the titles of the articles. First, duplicate articles were removed from the search list. Then, articles that met the inclusion criteria were included in the study. Finally, information about the health literacy measures including development or psychometric evaluation in Persian literature were extracted and presented in relevant tables.

    Results

    In all, 600 articles were identified. After excluding duplicates and papers that did not meet inclusion criteria, 26 articles were included in the review. Of these, 17 articles reported on the development of a health literacy measure. These measures assessed health literacy among general populations, specific populations, or specific topics. The remaining nine articles reported translation and psychometric properties of a number of known measures, including the TOFHLA, the STOHFLA, the NVS, the FCCHL, the OHLI, the MHLAP, the RELAM, and the Health Literacy Scale for Women of Reproductive Age.

    Conclusion

    The results indicated that the development of a new health literacy measure was more prevalent among Iranian investigators instead of using existing measures. In addition, improper reporting on the development and psychometric evaluation of measures was evident.

    Keywords: health literacy, measures, questionnaires, psychometrics, systematic review
  • Rahim Khodayari Zarnaq*, Fawzieh Ghammary Pages 787-788