فهرست مطالب

نشریه محیط شناسی راهبردی جمهوری اسلامی ایران
سال پنجم شماره 4 (پیاپی 17، زمستان 1400)

  • تاریخ انتشار: 1400/12/16
  • تعداد عناوین: 6
|
  • شجاع عیدی تراکمه* صفحات 9-30
    حضور یک قدرت خارجی در منطقه خاورمیانه باعث گشته است تا رویه عادی در منطقه با اختلالاتی روبه رو گردد، از این جهت وقتی که ایالات متحده آمریکا سیاست های حمایتی را در راستای اهداف خود از برخی قومیت ها یا گروه ها اعمال می کند، به دنبال آن تاثیرات منفی آن را بر دیگر کشورهای منطقه مشاهده می کنیم. کردستان عراق و همچنین کردستان سوریه از مناطق و قومیت هایی هستند که آمریکا حمایت از آن ها برای رسیدن به اهدافشان را ابزاری برای رسیدن به منافع خود در منطقه قرار داده است. کشور ایران با داشتن مرز مشترک با عراق و همچنین قرار گرفتن در نزدیکی سوریه از این اقدامات تاثیر خواهد پذیرفت و مسیله مهم، اثرگذاری هایی است که بر امنیت ملی ایران وجود دارد، امنیت ملی بیشترین بعد را از مرزهای ایران تاثیر می پذیرد تا بخش های دیگر که سیاست های آمریکا در خاورمیانه نفوذ بر کشور و خدشه وارد کردن بر امنیت ملی ایران تعریف می گردد. نتیجه تحقیق در یک جمله این است که هدف آمریکا از سیاست های حمایتی، تاثیرگذاری آن بر ایران و تضعیف سازی آن است که این هدف ابتدا با تضعیف سازی عراق و سوریه شروع می گردد. روش و چهارچوب نظری این تحقیق بر واقع گرایی تهاجمی استوار است.
    کلیدواژگان: خاورمیانه، ایالات متحده آمریکا، امنیت ملی، کردستان عراق، کردستان سوریه، سیاست های تضعیفی، ایران، واقع گرایی تهاجمی
  • احمد ایرانخواه*، حسن مومنی صفحات 31-51

    شناخت اصول و ابعاد چهارگانه در نظارت امنیتی کشورهای جهان بسیار حایز اهمیت است. یکی از کارآمدترین این ابعاد، فضای ماورای جو است. اصطلاح ماورای جو برای نخستین بار توسط اتحاد جماهیر شوروی در 4 اکتبر 1957 مطرح گردید و در دهه های معاصر به شدت درباره آن پژوهش صورت می گیرد، از آنجایی که فناوری به سرعت درحال توسعه و گسترش می باشد، دستیابی به فضاهای غیر قابل دسترس (در گذشته) نیز میسر شده است. لیکن در سال های ابتدایی برای این بعد پراهمیت، حقوق و قوانینی در نظر گرفته شد. از سویی دیگر چنانچه فرصت بهره مندی از آن از دست برود، موقعیت دیگر قدرت ها برای دستیابی و نظارت و درنهایت کنترل کشورهای دیگر افزایش می یابد. مادامی که فرآیند قانون سازی و تشکیل حقوق فضایی محدود به ایجاد و انعقاد کنوانسیون های منفرد مجزا و موضوعی باشد، تعارضات و تناقضات ذکرشده حتی با وجود درجه بالایی از هماهنگی و همکاری اجتناب پذیر خواهد بود. چشم انداز رژیم غیرمسلح فضا، بدون توافق قدرت های فضایی، قابل دستیابی به نظر نمی رسد. واضح است رژیمی که در آن نیاز دیگران نادیده گرفته شود، از طرف سایر کشورهای فعال در فضا رد خواهد شد. کشورهای با تجربه فضایی وجود دارند که می توانند بر این موضوع اثرگذار باشند، از آنجایی که در اغلب دوره ها به ویژه عصر حاضر در منطقه غرب آسیا رقابت بسیار شدیدی بین کشورها حاکم می باشد، بنابراین جایگاه آن کشوری که بر علوم مختلف به‎خصوص فضای ماورای جو بیشتر مسلط باشد از جایگاه بهتری برخوردار خواهد بود، لذا پرداختن به موضوع و عوامل فضای ماورای جو در منطقه غرب آسیا از این لحاظ دارای ارزش و اهمیت ویژه ای است.

    کلیدواژگان: چالش فضا، قدرت ژئوپلیتیکی، لایه های اتمسفر، تکنولوژی فضایی
  • ابراهیم متقی*، انسیه اعتمادی نیا صفحات 53-66

    ساختار نظام بین الملل در سال های بعد از جنگ سرد در وضعیت ابهام، آشوب و ستیز قرار گرفته است. ایالات متحده که محور اصلی سیاست های خود را موازنه قدرت قرار داده بود، در دوران جدید از سازوکارهای بی ثبات ساز منطقه ای و جنگ های نیابتی بهره گرفته است. چنین الگویی، زمینه شکل گیری نیروهای تکفیری و گروه هایی را ایجاد نمود که معطوف به رویارویی با حوزه نفوذ ایران در منطقه بوده است. با گذر جوامع بشری از شیوه های زندگی کشاورزی و صنعتی و سپس ارتقا به عصر تکنولوژی، آن موجودیت های سیاسی که توانستند خود را با این جریان همگام سازند و یا گاهی پیشرو در این جهت بودند، گوی سبقت را از سایرین ربودند و با کسب ذخیره ای از قدرت و ثروت، حوزه تعریف منافع خود را گسترده تر تعریف کردند و در این مسیر به پیش رفتند. به همین تناسب نقاطی از زمین که ارمغان بخش کسب قدرت و جایگاه برتر بود به نحوی فزون توجه آن ها را به خود جلب کرد. منطقه خاورمیانه از دیرباز به دلیل موقعیت راهبردی در پهنه جغرافیایی، ذخایر انرژی فراوان و حساسیت فوق العاده ژیوکالچر، خود مطمح نظر قدرت های برتر نظام بین الملل بوده است تا بدان پایه که این منطقه و در مرکز آن خلیج فارس را قلب جدید یا هارتلند جدید جهان نامیده اند. قدرت های بزرگ عمده در این منطقه دو دولت انگلیس و آمریکا بوده اند که هرکدام به تناسب سیاست ها و عملکرد خود در این منطقه منشا تحولات بنیادین گشتند. این پژوهش بر پایه این سوال شکل گرفته است که حضور قدرت های بزرگ چه تاثیری بر وقوع جریان های افراطی در خلیج فارس داشته است و آنچه به عنوان حدس پژوهشی (فرضیه) مطرح می گردد این است که گرچه این کشورها برای کسب منافع حداکثر نیازمند امنیت بوده اند، اما ابایی از بحران آفرینی آن زمان که این رخداد در جهت منافع آن ها قرار داشته است، نداشتند. روش به کار گرفته شده در این بررسی، از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد.

    کلیدواژگان: قدرت های بزرگ، جریان های افراطی، خلیج فارس
  • رضا رحیمی*، مرضیه افرافر صفحات 67-92

    در مناسبات بین المللی کشورها همانند بسیاری از حوزه های انسانی تحولات پیش آمده نیازمند مطالعات دقیق تاریخی است تا بتوان با کمک آن و نیز سایر عوامل موثر دورنمای مشخصی از آینده را به دست آورد. منطقه ژیوپلیتیکی جنوب غرب آسیا نیز، از این قاعده مستثنا نیست. پژوهش حاضر ضمن انجام بررسی های دقیق در اسناد تاریخی و با بهره گیری از تکنیک تحلیل اثرات متقاطع که یکی از روش های متداول و مورد پذیرش آینده پژوهی است به بررسی نقش ژیوپلیتیکی آمریکا بر امنیت جنوب غرب آسیا پرداخته و تلاش کرده است تا بر اساس الگوهای مختلف روابط ژیوپلیتیکی، سناریوهای احتمالی منطقه را در آینده ترسیم کند. به این منظور جدا از بررسی های کتابخانه ای و اسنادی متون تاریخی، مولفه های ژیوپلیتیکی موثر کنونی شناسایی و با استفاده از نرم افزار نرم افزار میک مک و مدل دلفی کارشناسان نسبت به تحلیل آن ها اقدام شد. بر اساس نتایج به دست آمده، نقش آفرینی منفعت‎طلبانه و خودمحورانه ایالات متحده آمریکا در طول دهه های اخیر در کنار تقابل غیر قابل انکاری که این قدرت جهانی در چهار دهه اخیر با جمهوری اسلامی ایران دارد، امنیت را در جنوب غرب آسیا و در ابعاد مختلف دچار بحران کرده است. در چنین شرایطی بیش از هر بعد دیگری از امنیت، امنیت اقتصادی و نظامی دچار مشکل شده است و این نقش آفرینی در آینده نیز خسارت های بیشتری را به منطقه وارد خواهد کرد؛ دورنمای ناخوشایندی که افزایش همکاری های منطقه ای در جنوب غرب آسیا و اشاعه فهم مشترک از منافع در میان قدرت های منطقه، می تواند اثرات آن را کاهش دهد.

    کلیدواژگان: آینده پژوهی، ژئوپلیتیک، تاریخ، اثرات متقاطع میک مک، امنیت، آمریکا، ایران
  • احمد طهری*، سید مرتضی طباطبایی، محسن محمدی صفحات 93-127

    استراتژی کلان امنیت جهان اسلام یکی از اصول بنیادی است که التزام داشتن قدرت دفاعی را عیان می سازد و می تواند در وحدت و هم گرایی جهان اسلام نقش موثری ایفا کند. ایران در کانون و مرکز ثقل جغرافیای شیعیان است. ازاین رو، می تواند این قلمرو را رهبری نماید، به گونه ای که علاوه بر محوریت جهان تشیع، موقعیت محوری در جهان اسلام نیز خواهد یافت. ایران با بهره گیری از مولفه های تاثیرگذاری همچون وحدت کلمه، دشمن مشترک، آرمان مشترک، استقلال و نفی وابستگی، مردم گرایی و مقاومت در جنگ هشت‎ساله، تبدیل به الگو شده و زمینه هم گرایی بیشتر با ملت های مسلمان شرق مدیترانه را فراهم ساخته است که این منجر به ایجاد یک قلمرو فضایی با مرکزیت ایران خواهد شد. این پژوهش تلاش دارد تا با رویکردی توصیفی- تحلیلی با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، چگونگی تاثیر نقش آفرینی منطقه ای جمهوری اسلامی ایران بر چالش های هم گرایی جهان اسلام را بررسی نماید. نتایج حاصل از این تحقیق، نشان می دهد که ایران با بهره مندی از موقعیت کانونی در محدوده ژیوپلیتیکی، نقشی موثر در تحولات منطقه، سعی در گسترش حوزه نفوذ و قلمروخواهی در منطقه غرب آسیا دارد، چون این منطقه در راهبرد منطقه ای ایران از جایگاه مهمی برخوردار است و همچنین ایران در هم گرایی جهان اسلام در قرن بیست ویک، نه تنها می تواند رهبر جهان اسلام در منطقه در کلیه ابعاد سیاسی، اقتصادی و نظامی باشد، بلکه رهبری جهان اسلام را بر عهده گیرد.

    کلیدواژگان: جمهوری اسلامی ایران، جهان اسلام، جایگاه منطقه ای، وحدت اسلامی، هم گرایی
  • حبیب عطانژاد*، میثم نوذری صفحات 129-150

    تفکرات نظامی و استراتژیک آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم دچار تحولات بنیادی شد، به گونه ای که آمریکا برای تسلط بر مناطق دارای نفت به کنترل و حضور نظامی در این منطقه پرداخته است. منطقه غرب آسیا به دلیل موقعیت ژیواستراتژیک خاص خود، همواره در طول تاریخ، شاهد حضور قدرت های خارجی در دامان خود بوده و کشف منابع عظیم نفتی در منطقه نیز اهمیت آن را دوچندان ساخت. در این میان آمریکا سهمی بیشتر از دیگر قدرت ها در منطقه داشته است. جنگ دوم خلیج فارس و بحران متعاقب آن در سال 1990 میلادی، باعث تقویت موقعیت نظامی منطقه ای آمریکا شد. تحرکات و اقدامات آمریکا در منطقه غرب آسیا همواره مبتنی بر یک رشته علایق و اهداف ویژه منطقه ای بوده است که ازجمله  مهم ترین آن ها، می توان به نفت و حفظ ثبات منطقه ای اشاره کرد. تداوم حضور نظامی آمریکا در غرب آسیا بعد از جنگ دوم خلیج فارس، نقش مهمی در راهبرد امنیتی این منطقه داشته است. این مقاله به دنبال آن است تا به واکاوی تاثیر نفت در سیاست امنیتی ایالات متحده آمریکا در این منطقه، بپردازد. بر این اساس پرسش اصلی مقاله این است: تاثیر نفت در راهبردی امنیتی ایالات متحده آمریکا در غرب آسیا چیست؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که وابستگی آمریکا به منابع نفتی باعث حضور نظامی در منطقه غرب آسیا، ایجاد پایگاه های نظامی برای تسلط بر منابع نفتی و حفظ جریان مستمر صادرات نفت شده است. اطلاعات و داده‏های تحقیق به‎طورعمده متکی به منابع کتابخانه ای و اسناد تاریخی است و نویسندگان می‏کوشند با استناد به شواهد و رویدادهای مهم تاریخی، به تحلیل و تاثیر نفت در راهبرد امنیتی ایالات متحده آمریکا در غرب آسیا بپردازند.

    کلیدواژگان: نظامی‎ گری، غرب آسیا، امنیت ملی آمریکا، نفت، راهبرد امنیتی
|