فهرست مطالب

مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان
سال بیست و یکم شماره 12 (پیاپی 167، اسفند 1401)

  • تاریخ انتشار: 1401/12/10
  • تعداد عناوین: 7
|
  • محسن رضائیان* صفحات 1227-1228

    واژه اپیدمیولوژی عامیانه برای اولین بار و در سال 1991 میلادی مورد استفاده قرار گرفت [1]. اپیدمیولوژی عامیانه (Lay epidemiology) به فرآیندی اطلاق می گردد که به وسیله آن خطرات مرتبط با سلامت، توسط افراد عادی جامعه به درستی شناخته و مورد تفسیر قرار می گیرند. این نکته حایز اهمیت بسیار زیادی است. چرا که افراد عادی جامعه دارای باورها و نظام های عقیدتی خاص خود می باشند که اگر مبتنی بر مبانی دانش علمی نباشند، ممکن است منجر به اتخاذ تصمیماتی توسط آن ها گردد که در نهایت به سلامت خود، خانواده و جامعه اشان، لطمات جبران ناپذیری را وارد می کند [2].
    نظیر چنین باورها و نظام های عقیدتی که منجر به اتخاذ تصمیمات مخاطره آمیز می گردد، می تواند در تمامی کشورهای جهان رخ دهد. برای نمونه، ظهور عالم گیری کووید 19 نشان داد که چطور این باورها و نظام های عقیدتی باعث شد که افراد از روش های پیشگیری غیر علمی برای جلوگیری از ابتلاء به کووید 19 استفاده کنند. مصرف الکل، یکی از این باورهای غلط بود که نه تنها از ابتلاء به کووید 19 و عوارض ناشی از آن پیشگیری نکرد، بلکه مخاطرات عمده ای را نیز برای سلامت مردم جامعه ایجاد نمود [3].
    از این رو، بسیار ضروری است که در اپیدمیولوژی عامیانه، مفاهیم پیچیده اپیدمیولوژی درباره ی خطر بیماری ها را بتوان به صورت ساده برای مردم بازگو نمود. دانش اپیدمیولوژی به عنوان یک دانش پیش رو که به بررسی چگونگی توزیع کلیه وقایع مرتبط با سلامت و دلایل بروز آن ها می پردازد، با هدف پیشگیری از اثرات مخرب این وقایع، به مرحله ی اجرا درمی آید. بنابراین، برای محاسبه ی انواع مخاطرات، محاسبات نسبتا پیچیده ای را به کار می برد که دارای الفاظ و معانی کاملا تخصصی می باشد.
    با این وجود، ضروری است که نتایج مطالعات اپیدمیولوژی به زبان ساده ترجمه شده و در اختیار مردم عادی جامعه قرار گیرد، تا آن ها درک درستی از مخاطرات سلامت داشته باشند. همان طور که در سخن سردبیری شماره گذشته مجله دانشگاه [4] به آن اشاره کردیم، رشد و گسترش آموزش دانش اپیدمیولوژی از دوره های تحصیلات تکمیلی نظیر کارشناسی ارشد و دکتری، به رشته های کارشناسی و همچنین، گسترش آموزش دانش اپیدمیولوژی به دانش آموزان دبیرستان، گام هایی اساسی است که درک مفاهیم اپیدمیولوژی را برای بخشی اعظمی از جمعیت تحصیل کرده، امکان پذیر می سازد [8-5].
    این فعالیت ها می تواند منجر شود تا دانشجویان و دانش آموزان، دانش کسب شده اپیدمیولوژی خود را در سطح جامعه و برای افراد عادی نیز توضیح دهند. با این وجود ضروری است که با استفاده از رسانه های جمعی و مدرسین آموزش دیده، مفاهیم اپیدمیولوژی در رابطه با بیماری های روز را به زبان ساده نیز در اختیار عامه مردم قرار داد. به نظر راقم این سطور، یکی از رشته های علوم سلامت که می تواند در این زمینه نقش بسیار مهمی را ایفاء نماید، رشته آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت است. متخصصین این رشته می توانند مفاهیم نسبتا پیچیده مطالعات اپیدمیولوژی درباره خطر را به زبان ساده و قابل فهم اعضاء جامعه ترجمه کرده و با بهره گیری از شیوه های جذاب و قابل فهم آموزشی، در اختیار آن ها قرار دهند [9].

  • مژگان لطفی، سید علی شریفی فرد، مهدی امینی*، مریم ذوالقرنین صفحات 1229-1248
    زمینه و هدف

    عاطفه پذیری ذهنی یک دیدگاه نوین در زمینه تنظیم هیجانی است. این دیدگاه جنبه جدیدی را در حوزه تنظیم هیجانی وارد نموده است. هدف این مطالعه بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس عاطفه پذیری ذهنی در دانشجویان بود.

    مواد و روش

    روش پژوهش از نوع مطالعات توصیفی و تحلیل عاملی است. جامعه آماری آن، تمامی دانشجویان دانشگاه های دولتی شهر تهران بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردیدند (سال تحصیلی 1400-1399). حجم نمونه شامل 500 شرکت کننده بود که 492 نفر وارد تحلیل شدند. ابزارهای مورد استفاده در این مطالعه نیز پرسش نامه تنظیم هیجان (Emotion regulation questionnaire; ERQ)، پرسش نامه مهارت های تنظیم هیجان (Emotion regulation skills questionnaire; ERSQ)، مقیاس کوتاه دشواری در تنظیم هیجان (Difficulties in emotion regulation scale; DERS-16)، پرسش نامه سبک عاطفی (Affective style questionnaire; ASQ)، فهرست علایم (Symptom checklist; SCL-25) و مقیاس عاطفه پذیری ذهنی (Mentalized affectivity scale; MAS) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل عامل تاییدی و اکتشافی، هم چنین روش پایایی آلفای کرونباخ و روایی ملاک استفاده شد.

    یافته ها

     یافته ها نشان داد که این مقیاس از ویژگی های روان سنجی مطلوبی برخوردار است. بررسی تحلیل عامل اکتشافی و تاییدی، الگوی سه مولفه ای این مقیاس را تایید کرد. همچنین، ضریب آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 91/0 و برای سه مولفه شناسایی، پردازش و ابرازگری به ترتیب 91/0، 85/0، و 64/0 به دست آمد.

    نتیجه گیری

    با توجه به ویژگی های مطلوب روان سنجی مقیاس عاطفه پذیری ذهنی، این مقیاس می تواند در مطالعات روان شناختی، با تمرکز بر جامعه دانشجویی مورد استفاده پژوهش گران قرار بگیرد. در کاربرد این ابزار برای جوامع آماری دیگر، رعایت احتیاط ضروری به نظر می رسد.

    کلیدواژگان: تنظیم هیجان، عاطفه پذیری ذهنی، ویژگی های روان سنجی
  • اعظم سرآبادانی، رمضان حسن زاده*، سیده علیا عمادیان صفحات 1249-1266
    زمینه و هدف

    اختلال اضطراب فراگیر یکی از شایع ترین اختلالات اضطرابی مزمن است و نقش درمان روانی در کاهش علایم آن تایید شده است. هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و زندگی درمانی بر بهزیستی ذهنی و امنیت روانی زنان دارای اختلال اضطراب فراگیر بود.

    مواد و روش ها

     روش پژوهش از نوع نیمه تجربی در قالب طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری (سه ماهه) با گروه گواه بود. از بین زنان دارای اختلال اضطراب فراگیر مراجعه کننده به خانه های سلامت و مراکز مشاوره مناطق 1، 2، 3 و 5 شهر تهران در سال 1400، با روش نمونه گیری هدفمند 45 نفر انتخاب و در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. گروه های آزمایش مداخله آموزشی را در 8 جلسه دریافت کردند، اما گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های بهزیستی ذهنی Keyes و Magyar-Moe و پرسش نامه امنیت روانی Maslow استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آنالیز واریانس دوطرفه با اندازه گیری های مکرر انجام شد.

    یافته ها

    نتایج حاکی از تاثیر درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و زندگی درمانی بر افزایش بهزیستی ذهنی و امنیت روانی زنان دارای اختلال اضطراب فراگیر بود (001/0>P) و میزان اثربخشی هر دو روش مشابه بود.

    نتیجه گیری

    با توجه به اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و زندگی درمانی بر افزایش بهزیستی و امنیت روانی، این درمان ها می توانند به عنوان مداخلات کمکی، حمایتی و توان بخشی در کنار درمان های دارویی در راستای توان بخشی و ارتقاء کیفیت زندگی آنان به کار گرفته شود.

    کلیدواژگان: درمان شناختی ذهن آگاهی، زندگی درمانی، بهزیستی، امنیت، اضطراب فراگیر، زنان
  • شادی پنجه پور، فاطمه سادات طباطبائی نژاد* صفحات 1267-1282
    زمینه و هدف

    زنان قربانیان شرایط نابسامان خانواده، آسیب های اجتماعی و فقر ساختاری هستند. اقدام های عجولانه، ناآگاهی زنان و عدم توجه به پیامدهای تصمیم با وجود فشارهای شدید وارد آمده بر آن ها، زمینه خودکشی را فراهم نموده است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی طرح واره درمانی بر کیفیت زندگی و خودانتقادگری در زنان دارای افکار خودکشی بود.

    مواد و روش ها

     این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمام زنان دارای افکار خودکشی مراجعه کننده به بیمارستان خورشید شهر اصفهان در سال 1400 بود. تعداد 30 نفر از زنان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به شیوه تصادفی در گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر)، جایگزین شدند. برای گروه آزمایش روش طرح واره درمانی Young به مدت 8 جلسه نود دقیقه (هفته ای یک جلسه) اعمال شد و گروه کنترل در لیست انتظار برای آموزش ماند. به منظور گردآوری داده ها از پرسش نامه کیفیت زندگیWare Jr  وSherbourne  و مقیاس خودانتقادگری Gilbert استفاده شد. داده ها با استفاده از آنالیز کوواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که آموزش گروهی طرح واره درمانی تاثیر معناداری بر افزایش کیفیت زندگی (029/0= P، 398/5=F) و کاهش خودانتقادگری زنان دارای افکار خودکشی دارد (001/0> P، 865/82=F).

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه حاضر نشان داد که طرح واره درمانی احتمالا می تواند با بهبود کیفیت زندگی و خودانتقادگری در کاهش میزان افکار خودکشی موثر باشد. بنابراین، درمان گران و متخصصان سلامت می توانند از طرح واره درمانی در کنار سایر روش های موثر برای بهبود ویژگی های مرتبط با سلامت استفاده نمایند.

    کلیدواژگان: طرح واره درمانی، کیفیت زندگی، خودانتقادگری، افکار خودکشی، زنان
  • محسن رضائیان* صفحات 1283-1296
    زمینه و هدف

    یکی از شاخه های نسبتا مدرن در دانش اپیدمیولوژی که بسیار مهم بوده اما تا کنون، مقالات بسیار کمی در باره آن منتشر شده است، شاخه اپیدمیولوژی آموزشی است. از این رو، هدف از انجام مطالعه حاضر، معرفی شاخه اپیدمیولوژی آموزشی است.

    مواد و روش ها

     این مطالعه، یک مطالعه مروری جامع است که با استفاده از کلمات کلیدی Education، Epidemiology و Educational epidemiology، تمامی مقالاتی را که در زمینه اپیدمیولوژی آموزشی انجام گرفته و در پایگاه های
     Google Scholar, PubMed, Scopus  و Web of Science  نمایه شده اند را جمع آوری و مورد بررسی قرار داده است.

    یافته ها

     جستجوی به عمل آمده نشان می دهد که تا دیماه سال 1401، فقط پنج مقاله با عنوان اپیدمیولوژی آموزشی به رشته تحریر در آمده است که همگی آن ها در نشریه JAMA به چاپ رسیده اند. نخستین مقاله در سپتامبر سال 2014 میلادی، توسط Carney و همکارانش منتشر شده است. چهار مقاله دیگر، همگی از نوع کامنت بوده که درباره ی مقاله Carney و همکارانش نوشته شده اند. در مجموع به نظر می رسد پژوهش های اپیدمیولوژی آموزشی، موضوعی چالش برانگیز است، زیرا به سختی می توان در محیط های آموزشی، مداخلات کنترل شده را به مرحله اجرا در آورد. از طرف دیگر، الزامات اعتباربخشی سختگیرانه ای که در موسسات آموزشی وجود دارند، برنامه ریزی و اجرای مداخلات آموزشی را با دشواری رو به رو می سازند.

    نتیجه گیری

     به نظر می رسد با کاربرد مطالعات اپیدمیولوژی اعم از توصیفی و تحلیلی در واحدهای آموزشی، می توان به شناخت بهتر فرآیندهای آموزشی، مسایل و مشکلات آموزشی و همچنین راه های مقابله با آن ها و در نهایت، ارتقاء سطح آموزش علوم سلامت کمک های شایانی نمود.

    کلیدواژگان: اپیدمیولوژی، اپیدمیولوژی آموزشی، اثر بخشی، موسسات آموزشی
  • زهره فرامرزیان، مرضیه اسدی لاری*، محمدرفیع بذرافشان، حامد دلام، امید صوفی صفحات 1297-1306
    زمینه و هدف

    از آن جا که اضطراب پدیده ای شایع در همه گیری بیماری کووید-19 است، این مطالعه با هدف تعیین تاثیر مداخله معنوی مبتنی بر مفهوم قلب سلیم بر کنترل اضطراب ناشی از همه گیری کووید-19 در زنان انجام شد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه نیمه تجربی، تعداد 20 نفر از زنان شاغل در ادارات شهرستان لارستان در سال 1399، به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه قرار گرفتند. گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد و گروه مداخله طی 6 جلسه یک ساعته، مداخلات معنوی را به صورت مجازی دریافت و سطح اضطراب آن ها قبل و بعد از مداخله ارزیابی شد. داده ها با استفاده از آزمون های آماری تجزیه و تحلیل شد.

    یافته ها

    میانگین نمره نمرات اضطراب در گروه مداخله از 40/3±30/13 به 07/4±20/8 کاهش یافته بود (025/0=P)، اما در گروه کنترل بین ابتدا و انتهای مطالعه تفاوت معنی داری مشاهده نشد (265/0=P).

    نتیجه گیری

    یافته های این مطالعه حاکی از عدم تاثیر معنی دار مداخله معنوی مبتنی بر مفهوم قلب سلیم می باشد اما با توجه به کاهش معنی دار میزان اضطراب در گروه مداخله، می توان این روش را در جامعه آماری بزرگتر و شرایط پایدارتر انجام داد تا بتوان با اطمینان بیشتری راجع به میزان تاثیرگذاری این روش سودمند صحبت کرد.

    کلیدواژگان: اضطراب، زنان، درمان های معنوی، کووید-19، قلب سلیم
  • محمدمهدی حیدری*، الهام افخمی، مهری خاتمی، فرزانه قاسمی صفحات 1307-1322
    زمینه و هدف

    پولیپوز آدنوماتوز خانوادگی (Familial adenomatous polyposis; FAP) یک اختلال ارثی و شکل نادری از سرطان کولورکتال است. این بیماری در هر دو جنس به طور مساوی ظاهر می شود و بروز آن بیشتر در دهه دوم یا سوم زندگی است. جهش ها و تغییرات ژنوم میتوکندری مخصوصا در ناحیه D-loop با انواع تومورهای انسانی گزارش شده است. اما نقش دقیق این جهش ها در بیماری زایی و پیشرفت تومورها هنوز مشخص نیست. هدف مطالعه حاضر تعیین وقوع جهش های نوکلیوتیدی mtDNA در ناحیهD-loop  و به ویژه در جایگاه های بسیار متغیر (Hypervariable region; HVR)، در بیمارانFAP  است.

    مواد و روش ها

     در این مطالعه مورد-شاهدی، 56 بیمار FAP از نظر وجود جهش در ناحیهD-loop  میتوکندری با استفاده از تکنیک های Touchdown PCR، پلی مورفیسم کنفورماسیون تک رشته ای (Single-stranded conformation polymorphism; SSCP) و آنالیز تعیین توالی بررسی شدند. از آنالیز آماری فیشر برای یافتن ارتباط آماری این تغییرات نوکلیوتیدی با بیماری FAP استفاده شد.

    یافته ها

     19 تغییر نوکلیوتیدی در ناحیهD-loop  ژنوم میتوکندری بیماران مبتلا به علایم FAP شناسایی شد. دو مورد از این تغییرات نوکلیوتیدی (C16335T و C16352T) جدید بودند و قبلا در هیچ بیماری گزارش نشده بودند. نتایج آنالیز آماری جهش های مشاهده شده، تفاوت آماری مهمی را در بین گروه بیماران و گروه کنترل نشان داد (05/ 0P<).

    نتیجه گیری

     یافته های این مطالعه همبستگی مثبت جهش های mtDNA در ناحیهD-loop  در تمام موارد FAP در مقایسه با گروه های کنترل همسان نشان می دهد. بنابراین، جهش در توالی های غیرکدکننده میتوکندری ممکن است با تاثیر بر فرآیند بیان ژن های میتوکندریایی منجر به تولید پروتیین های معیوب در زنجیره تنفسی شوند.

    کلیدواژگان: DNA میتوکندریایی، D-loop، بد خیمی، سرطان کلورکتال، پولیپوز آدنوماتوز خانوادگی​​​​​​​
|
  • Mohsen Rezaeian* Pages 1227-1228
  • Mozhgan Lotfi, Sayed Ali Sharifi Fard, Mahdi Amini*, Maryam Zolgharnein Pages 1229-1248
    Background and Objectives

    Mental affectivity is a new perspective on emotion regulation. This view has introduced a new aspect in emotional regulation. The aim of this study was to investigate the psychometric properties of the Persian version of the Mentalized Affectivity Scale in university students.

    Materials and Methods

    The research method is cross-sectional and factor analysis. Its statistical population was all the students of public universities in Tehran City who were selected in a random multi-stage cluster method (academic year 2020-2021). The sample size included 500 participants, out of which 492 people were included in the analysis. Following tools were used in this study: Emotion Regulation Questionnaire (ERQ), Emotion Regulation Skills Questionnaire (ERSQ), Difficulties in Emotion Regulation Scale (DERS), Affective Style Questionnaire (ASQ), Symptom Checklist-25 (SCL), and the Mentalized Affectivity Scale (MAS). In order to analyze the data, confirmatory and exploratory factor analysis, as well as Cronbach's alpha reliability and criterion validity methods were used.

    Results

    The results showed that this scale has desirable psychometric properties. Exploratory and confirmatory factor analysis confirmed the three-component model of this scale. Cronbach's alpha coefficient was 0.91 for the whole scale, and 0.91, 0.85, and 0.64 for the three components of identification, processing, and expression, respectively.

    Conclusion

    Considering the desirable psychometric properties of the Mentalized Affectivity Scale, this scale can be used by researchers in psychological studies, focusing on the student community. It seems necessary to observe caution in using these instruments for other statistical communities.

    Keywords: Emotion regulation, Mentalized affectivity, Psychometric properties
  • Azam Sarabadani, Ramazan Hassanzadeh*, Seyedeh Olia Emadian Pages 1249-1266
    Background and Objectives

    Generalized anxiety disorder is one of the most common chronic anxiety disorders, and the role of psychotherapy in reducing its symptoms has been confirmed. The purpose of this study was to compare the effectiveness of cognitive therapy based on mindfulness and life therapy on mental well-being and psychological security in women with generalized anxiety disorder.

    Materials and Methods

    The present study was a quasi-experimental study with pre-test/post-test design and follow-up (three months) with a control group. Forty-five women with generalized anxiety disorder referred to health centers and counseling centers in areas 1, 2, 3, and 5 of Tehran in 2021 were selected by purposeful sampling method and placed in two experimental groups and one control group. The experimental groups received educational intervention in 8 sessions, but the control group did not receive any intervention. In order to collect data, Keyes and Magyar-Moe’s Mental Well-Being Questionnaires and Maslow’s Psychological Security Questionnaire were used. Data analysis was done using two-way repeated measures analysis of variance.

    Results

    The results indicated the effectiveness of cognitive therapy based on mindfulness and life therapy on increasing the mental well-being and psychological security of women with generalized anxiety disorder (p<0.001), and both methods had the same effectiveness.

    Conclusion

    Considering the effectiveness of cognitive therapy based on mindfulness and life therapy on increasing well-being and psychological security, these treatments can be used as adjuvant, supportive and rehabilitation interventions along with drug therapies to rehabilitate and improve their quality of life.

    Keywords: Mindfulness cognitive therapy, Life therapy, Well-being, Security, Generalized anxiety, Women
  • Shadi Panjepour, Fatemehsadat Tabatabaeinejad* Pages 1267-1282
    Background and Objectives

    Women are victims of chaotic family conditions, social damage, and structural poverty. Hasty actions, women's ignorance and lack of attention to the consequences of the decision, despite the intense pressure on them, have provided the basis for suicide. The aim of the present study was to determine the effectiveness of schema therapy on quality of life and self-criticism in women with suicidal thoughts.

    Materials and Methods

    This was a quasi-experimental study with a pre-test/post-test design with a control group. The statistical population included all women with suicidal thoughts referred to Khurshid Hospital in Isfahan City in 2021. Among them, thirty women were selected by available sampling method and replaced randomly into experimental and control groups (15 people in each group). For the experimental group, Young’s schema therapy was applied for 8 sessions of 90 minutes (one session per week), and the control group remained on the waiting list for training. In order to collect data, Ware Jr and Sherbourne’s Quality of Life Questionnaire and Gilbert’s Self-Criticism Scale were used. Data were analyzed using multivariate analysis of covariance.

    Results

    The results showed that schema therapy group training has a significant effect on increasing the quality of life (p=0.029, F=5.398) and reducing self-criticism of women with suicidal thoughts (p<0.001, F=82.865).

    Conclusion

    The results of the current study showed that schema therapy can probably be effective in reducing the amount of suicidal thoughts by improving the quality of life and self-criticism. Therefore, therapists and health professionals can use schema therapy along with other effective methods to improve health-related characteristics.

    Keywords: Schema therapy, Quality of life, Self-criticism, Suicidal thoughts, Women
  • Mohsen Rezaeian* Pages 1283-1296
    Background and Objectives

    One of the relatively modern branches in the knowledge of epidemiology, which despite being very important, very few articles have been published about it so far, is the branch of educational epidemiology. Therefore, the purpose of this study is to introduce the branch of educational epidemiology.

    Materials and Methods

    This study is a comprehensive review study in which, using the keywords: Education, Epidemiology, and Educational epidemiology, all the articles conducted in the field of educational epidemiology and indexed in Google Scholar, PubMed, Scopus, and Web of Science were collected and analyzed.

    Results

    The database search shows that until the writing of this article in January 2023, only five articles with the title of educational epidemiology have been written and all of them have been published in JAMA. The first article was published in September 2014 by Carney and colleagues. The other four articles are all commentaries written about the article by Carney and his colleagues.  Overall, it seems that educational epidemiology research is a challenging issue, because it is difficult to implement controlled interventions in educational environments. On the other hand, the strict accreditation requirements existing in educational institutions make it difficult to plan and implement educational interventions.

    Conclusion

    It seems that by using epidemiological studies, including descriptive and analytical ones in educational units, it is possible to better understand educational processes, educational issues and problems, as well as ways to deal with them.This helps to improve the level of health sciences eucation.

    Keywords: Epidemiology, Educational epidemiology, Effectiveness, Educational instit
  • Zohreh Faramarzian, Marzieh Asadi Lari*, Mohammad Rafi Bazafshan, Hamed Delam, Omid Soufi Pages 1297-1306
    Background and Objectives

    Since anxiety is a common phenomenon in COVID-19 disease epidemic, this study was conducted to investigate the effect of spiritual intervention based on Ghalbe Salim concept on controlling anxiety caused by COVID-19 pandemic disease in women.

    Materials and Methods

    In this quasi-experimental study, a total of 20 women working in Larestan City offices in 2020, were selected through random sampling and divided into two groups. The control group did not receive any education and the intervention group received 60 minutes of spiritual care education virtually in 6 sessions, and their level of anxiety was assessed before and after the intervention. Data were analyzed using statistical tests.

    Results

    In the intervention group, the mean score decreased from 13.30±3.40 to 8.20±4.07 (p=0.025). But in the control group, there was no significant difference between the beginning and the end of the study in terms of mean anxiety score (p=0.265).

    Conclusion

    The findings of this study indicate that there is no significant effect of spiritual care based on the Ghalbe Salim concep, but due to the significant reduction in the level of anxiety in the intervention group, this method can be performed in larger statistical population and more stable conditions to talk more confidently about the effectiveness of this beneficial method.

    Keywords: Anxiety, Women, Spiritual therapies, COVID-19, Ghalbe salim
  • Mohammad Mehdi Heidari*, Elham Afkhami, Mehri Khatami, Ghasemi Farzaneh Pages 1307-1322
    Background and Objectives

    Familial adenomatous polyposis (FAP) is an inherited disorder and a rare form of colorectal cancer. This disease appears equally in both sexes and its occurrence is more in the second or third decade of life. Mutations and alterations of the mitochondrial genome, especially the D-loop region, have been reported in various human tumors. But the exact role of these mutations in the pathogenesis and progression of tumors is still unclear. The purpose of the present study was to investigate the occurrence of mtDNA nucleotide mutations in the D-loop region, especially the hypervariable regions (HVR) in FAP patients.

    Materials and Methods

    In this case-control study, 56 FAP patients were investigated for mutations in the mitochondrial D-loop region by Touchdown PCR, single-stranded conformation polymorphism (SSCP), and sequencing analysis. Fisher's exact statistical tool was used to find the relationship between these nucleotide changes and the risk of FAP disease.

    Results

    Nineteen nucleotide changes were identified in the D-loop region of patients with FAP symptoms. Two of these nucleotide changes (C16335T and C16352T) were novel and not previously reported in any disease. The results of the statistical analysis of observed mutations showed a statistically significant difference between the patient's group and the control group (p<0.05).

    Conclusion

    The findings of this study indicate a positive correlation of mtDNA mutations in the D-loop region in all FAP cases compared to the matched control groups. Therefore, the mutation in mitochondrial non-coding sequences may lead to the production of defective proteins in the respiratory chain by affecting the expression process of mitochondrial genes.

    Keywords: Mitochondrial DNA, D-loop, Malignancy, Colorectal cancer, Familial adenomatous polyposis