فهرست مطالب

نشریه مطالعات معنوی
پیاپی 29 (بهار و تابستان 1399)

  • تاریخ انتشار: 1403/01/06
  • تعداد عناوین: 6
|
  • صدیقه رمضانی تمیجانی* صفحات 7-24

    پیاده روی اربعین که ابررویدادی اجتماعی در جهان تشیع است، سرمایه ای بسیار بزرگ و الهام بخش برای پژوهشگران بوده، دربردارنده ظرفیت ها و الگوهای قابل بهره داری بسیاری در حیطه ها و ساحت های گوناگون اجتماعی است؛ از جمله اینکه، نوع همکاری شکل گرفته در آیین است که سبب می شود که اجتماعی میلیونی از خادم و زائر گرد هم آمده، مناسک زیارتی منحصر به فردی را با حداکثر کارایی و کمترین نقص به سرانجام برسانند. هدف این مقاله، بررسی و تحلیل بعدهای این همکاری معنوی و ویژگی های مولفه های گوناگون آن است. روش گردآوری داده در این پژوهش، مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته با موکب داران و خادمان ایرانی است. در مجموع 17 مصاحبه انجام شد و محتوای گفت وگوهای آنها با روش تحلیل مضمون و طی سه مرحله، کدگذاری، بررسی و تحلیل شد. در نهایت 4 مضمون اصلی (فضای ارتباط میان کنشگران، فضای حمایتگری از هم، فضای عمومی کنش و نظم اخلاقی کنش) و 21 مضمون فرعی به دست آمد که در قالب نقشه مضمونی ارائه و معرفی شد.

    کلیدواژگان: همکاری معنوی، پیاده روی اربعین، مناسک دینی، موکب دار، خادم
  • امید نیک داد *، کریم خان محمدی صفحات 27-60

    پژوهش حاضر از نوع کیفی، با شیوه توصیفی تحلیلی است که ابزار گردآوری اطلاعات آن، روش مصاحبه باز و نیمه ساختار یافته بوده، بر اساس الگوی »SWOT« صورت گرفته است. این پژوهش درصدد پاسخ به این پرسش ها است که اساسا مدرسه مسجد محور به چه مدرسه ای می گویند، دارای چه ویژگی ها و فعالیت هایی است و نقطه قوت ها، نقطه ضعف ها، چالش ها و فرصت های پیش روی این نوع مدرسه کدام است. یافته های پژوهش نشان می دهد که این الگو با توجه به اینکه در ابتدای راه است، دارای نقطه قوت ها و نقطه ضعف هایی است که می توان با تقویت نقطه قوت ها و زدودن نقطه ضعف ها، تا اندازه زیادی به رواج و گسترش آن کمک کرد. گفتنی است، طرح مدارس مسجدمحور دارای چالش ها و فرصت هایی پیش روی خود است که می توان با تبدیل چالش های آن به فرصت ها و همچنین استفاده از فرصت های آن در پیشبرد هرچه بهتر این مدارس و گسترش آن در سطح کشور کوشید.

    کلیدواژگان: تجربه نگاری، مدارس مسجد محور، یاوران ولایت، مربی
  • حامد عبداللهی سفیدان *، مرتضی هوشمند صفحات 61-93

    در سال های اخیر که مطالعه ها در زمینه دین داری، در داخل و خارج از ایران رونق بیشتری گرفته، بیشتر پژوهش ها در قالب پژوهش های کمی و با مطالعه های تجربی به وسیله پیمایش شکل گرفته است. هرچند این شیوه و رویکرد بسیار سنجیده و به جا است، اما شیوه دیگر، بررسی دیدگاه نخبگان جامعه در مورد وضعیت دین داری در کشور است. نتیجه های این روش هرچند ممکن است با واقعیت تحقق یافته فاصله داشته باشد، اما از آنجا که روایتگر پنداشت جامعه نخبگانی است، دو فایده اساسی دارد: نخست آنکه، شمایی کلی از دیدگاه کارشناسان جامعه درباره دین داری را ارائه می دهد، و دوم اینکه، نمایانگر نوع نگاه و وضعیت فکری نخبگان کشور است. پژوهش حاضر حاصل دو نظرسنجی درباره وضعیت دین داری، آینده و عامل های اثرگذار بر دین داری است که از دو نظرسنجی جداگانه و در مجموع از 106 نفر از نخبگان مرتبط با موضوع دین داری جمع آوری شده است. نتیجه ها نشان می دهد که بیشتر نخبگان مشارکت کننده، میزان دین داری در ایران را متوسط ارزیابی می کنند و جنبه عاطفی دین را در آینده پررنگ تر می دانند. همچنین به باور آن ها، دین داری در ایران به سمت تقویت دین داری فردی سوق یافته است. نخبگان ایرانی، نقش عملکرد روحانیت در وضعیت دینی کشور را بسیار پررنگ می دانند.

    کلیدواژگان: دین، دین داری، نظرسنجی، نخبگان، گونه شناسی
  • علی اکبر عبدالاحدی مقدم *، سید مرتضی میرتبار صفحات 95-123

    پدیده مدعیان دروغین، نه مخصوص دین اسام و تشیع، و نه مخصوص بحث های مهدویت است، بلکه پدیده فراگیری است که در دین ها و مذهب های دیگر نیز وجود دارد. میان جامعه های اسلامی و شیعی، افرادی در طول تاریخ پیدا شده اند که گاهی ادعای نبوت، نیابت یا امام زمان بودن کرده اند. مدعیان دروغین با ادعای خویش، هم با اعتقاد مردم بازی می کنند و هم از پیروان خود، به لحاظ مالی و اخلاقی بهره کشی می کنند. عامل هایی همچون: نجات باوری مهدوی، جهل، برداشت های سطحی از آموزه های دینی، رجوع به روایت های ضعیف، نابسامانی های اجتماعی و اقتصادی، رواج باورهای خرافی و غلط و...، از عامل های گسترش مدعیان دروغین است. با توجه به اینکه نبود کنترل و رویارویی با مدعیان دروغین می تواند مذهب و فرهنگ اسامی را به خطر بیندازد، لازم است تا با شناسایی شاخص های مدعیان دروغین و بسترهای شکل گیری ایشان، راهبردهایی برای رویارویی با گسترش اندیشه های انحرافی ایشان در جامعه اسامی تدوین و اجرا شود. این پژوهش با رویکرد کیفی، افزون بر مطالعه منبع های کتابخانه ای و اسنادی، مصاحبه های نیمه ساختار یافته با 11 تن از استادان و کارشناسان حوزه مهدویت را ترتیب داده و به شیوه «تحلیل مضمون »، ضمن بررسی شاخص های مدعیان دروغین و بسترها و زمینه های گرایش مردم به مدعیان دروغین مهدویت، راهکارهایی همچون: تاسیس کلینیک فرقه درمانی، گسترش فرهنگ مهدوی در ساختار، گسترش اندیشه انتقادی در نظام تربیتی و حاکم شدن گفتمان عقلانی به جای گفتمان احساسی در تبلیغات دینی و متون آموزشی را ارائه کرده است.

    کلیدواژگان: مهدویت، مدعیان دروغین، شاخص ها، بسترها، نهادهای تبلیغی، راهبردها
  • اصغر اسلامی، محمدرضا محمد ابراهیم * صفحات 123-157

    شهادت در قالب شریف ترین نوع مرگ، در دوره های گوناگون انقلاب اسلامی ایران، به جامعه معرفی شد که در هر برهه، از یک سطح معنایی برخوردار بوده است. در عصر حاضر نیز پدیده ای نوظهور به نام شهید مدافع حرم در ایران اسامی به وجود آمد که در سطح جامعه واکنش های متفاوتی را به همراه داشت؛ برخی، این هویت جدید را قربانیان سیاست های غلط، و برخی دیگر، آن را شهید مدافع حرم، می دانند. این خلق معنای جدید از مفهوم شهادت ایجاب می کند که در مورد این هویت، بازخوانی دوباره ای انجام گیرد. بدین منظور در پژوهش حاضر، فرایند شکل گیری این هویت در ذهن کنشگران مورد بررسی قرار گرفت. با بهره گیری از روش پژوهش کیفی داده بنیاد و با استفاده از نمونه گیری «هدفمند نظری 25 ،» مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته انجام شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که با توجه به دگرگونی های اجتماعی و ظهور تجدد در ایران، همچنان تنها عامل ایجادی که سبب می شود تا هویت شهید مدافع حرم در آن شکل گیرد، نهاد «خانواده » است. این در حالی است که رسانه ها با اغواگری، تلاش دارند که خانواده را به حاشیه ببرند و نقش تربیتی آن را به نهادهای دولتی محول کنند؛ اما با همه این ها، این خانواده است که در جامعه ایران نقش نخست را در هویت سازی و برساخت شدن فرهنگی جدید در فرایند جامعه پذیری ایفا می کند. همچنین کشف گردید که مجموعه ای از عامل ها، تسهیل کننده و زمینه ساز این نوع فرهنگ، در خانواده و جامعه است، و برخی دیگر از عامل ها، مداخله گر و مانع اثرگذاری این هویت است که در نهایت، همه این یافته ها، در قالب یک الگوی پارادایمی ارائه شد.

    کلیدواژگان: شهید، شهید مدافع حرم، هویت، ایران
  • ناهید طیبی* صفحات 159-183

    پوشیدگی باورمند یا حجاب، در کشورهای اروپایی، در قالب نماد نمایان اسامی، پس از واقعه یازدهم سپتامبر، به مسئله مهمی تبدیل شده است. در این میان، تجربه زیسته و تحلیل نومسلمانان پس از انتخاب آ گاهانه حجاب، تعریف جدیدی را برمی تابد. در این نوشتار، با استفاده از مقاله Being a Muslim Woman in Academia and Journalism« (زن مسلمان بودن در مرکزهای آموزشی و مطبوعاتی) »، نگاشته دکتر کلودیا عزیزه سیز (نویسنده و کنشگر نومسلمان آلمانی)، به تجربه زیسته وی در رابطه با حجاب پرداخته می شود. بر اساس دستاورد تحقیق، تجربه زیسته وی - که یک زن محجبه است - نشانگر توجه برخی از شهروندان اروپایی به شان و جایگاه معنوی زنان محجبه است. تعبیر «حجاب، علامت شفاف قاب لمشاهده از زیست پرهیزکارانه زنان »، برساخته این بانوی آلمانی است. وی تجربه تازم پوشیدگی و زندگی دی نمدارانه و احساس بانوی الهی Women of God بودن را با آیه (... ذلک ادنی ان یعرفن فلا یوذین...) (احزاب، 59) منطبق دانسته و معتقد است که خدا با حکم حجاب می خواهد که زنان باورمند از دیگر زنان بازشناخته شوند.

    کلیدواژگان: حجاب، تجربه زیسته، کلودیا عزیزه سیز، زنان نومسلمان، آیه حجاب