فهرست مطالب
مجله دانشگاه علوم پزشکی گیلان
پیاپی 51 (پاییز 1383)
- 85 صفحه،
- تاریخ انتشار: 1384/10/01
- تعداد عناوین: 11
-
-
صفحه 1مقدمهانتقال مالاریا، انواع فیلاریازیس، انواع آربوویروس ها و آزار ناشی از گزش، پشه ها را نه تنها در استان گیلان و ایران بلکه در جهان به عنوان مهمترین گروه بندپایان در بهداشت و پزشکی مطرح کرده است.هدفبه منظور بررسی فون و بوم شناسی پشه ها (دو بالان: کولیسیده) (Diptera:Culicidae) در استان گیلان مطالعاتی از فروردین ماه تا آذر ماه 1379 انجام شد.مواد و روش هاپشه های بالغ با استفاده از آسپیراتور یا کاپتوراتور از زیستگاه های مختلف جمع آوری یا از پرورش شفیره به دست آمد. لاروها با استفاده از ملاقه یا قطره چکان از انواع لانه های لاروی جمع آوری شد.نتایجدر طی این تحقیق مجموعا 2478 پشه بالغ از 64 زیستگاه و 6656 لارو از 127 لانه لاروی در استان گیلان جمع آوری گردید. در طی این تحقیق گونه های کوکیلتیدیا ریکیاردی Coquillettidia (Coquillettidia) richiardii (Ficalbi,1889) ویورانوتنیا انگویی کولاتا Uranotaenia (Pseudoficalbia) unguiculata Edwards,1913 از استان گیلان جمع آوری و شناسایی شدند. در تحقیق مذکور گونه دوم برای نخستین بار از استان گیلان (شهرستان رودبار) به صورت لارو گزارش شد. همچنین اطلاعات جدیدی درباره پراکندگی کوکیلتیدیا ریکیاردی در استان گیلان به دست آمد و از شهرستان صومعه سرا و همچنین برای نخستین بار از شهرستانهای رضوانشهر و لاهیجان به صورت بالغ ماده از مناطق جنگلی جمع آوری گردید.نتیجه گیریپراکنش و بوم شناسی گونه های مورد بحث در استان گیلان و ایران نیازمند بررسی بیشتری می باشد به ویژه امکان انتقال برخی آربوویروسها را توسط کوکیلتیدیا ریکیاردی می توان در نظر داشت.
کلیدواژگان: بوم شناسی، حشرات ناقل، حشره شناسی، کولیسیده -
صفحه 10مقدمهمهمترین کاربرد رفلکسH، بررسی ریشه عصبی S1 و درگیری آن به علل مختلف از جمله رادیکولوپاتی است. قوس مرکزی رفلکس H نیز با حساسیت تشخیصی بالاتری در این امر کمک کننده است.هدفهدف از این مطالعه بررسی تاخیر زمانی قطعه نخاعی S1 و تخمین تعداد سیناپس موجود در رفلکس H در این سطح از نخاع می باشد.مواد و روش ها40 نفر داوطلب سالم در این مطالعه شرکت داشتند. 26 نفر از آنها ((%65 مرد و 14 نفر (35%) زن بودند و میانگین سنی افراد 7/37 سال بود. در بیمار خوابیده به شکم، با تحریک عصب تیبیال در حفره پوپلیتئال و ثبت از پشت ساق پا، امواج H,M و F محیطی ثبت شدند. سپس بدون جابجایی الکترودهای ثبت کننده، یک الکترود صفحه ای به عنوان آند در خار جلویی فوقانی استخوان ایلیاک و یک سوزن مونوپولار در سمت داخل خار فوقانی پشتی استخوان ایلیاک به عنوان کاتد قرار داده شد و بدین ترتیب امواج M و H مرکزی ثبت شدند. درنهایت، با کسر مجموع تاخیر زمانی رشته های حسی و حرکتی از کل زمان قوس مرکزی H، تاخیر زمانی قطعه نخاعی S1 محاسبه گردید.نتایجمیانگین زمان عبور جریان از قوس مرکزی رفلکس H و (28/0±77/6) هزارم ثانیه به دست آمد. همچنین، متوسط زمان عبور جریان از قطعه نخاعی S1 و (06/0±09/1) هزارم ثانیه محاسبه گردید.نتیجه گیریبا این پیش فرض که تاخیر زمانی هر سیناپس 1 هزارم ثانیه است، زمان 1.09 فوق، نشان داد که در رفلکس H تنها یک سیناپس شرکت می کند.
کلیدواژگان: رفلکس تک سیناپسی، هدایت عصبی -
صفحه 16مقدمهکریپتوسپوریدیوزیس بیماری ناشی از انگل کریپتوسپوریدیوم، و یکی از مشکلات بیماران دریافت کننده داروهای تضعیف کننده سیستم ایمنی است.هدفبا توجه به نقش بیماری زایی انگل کریپتوسپوریدیوم به عنوان یک انگل فرصت طلب در افراد با سیستم ایمنی ناتوان، تحقیق حاضر با هدف بررسی کریپتوسپوریدیوزیس در بیماران دریافت کننده داروهای سرکوب گر سیستم ایمنی (مورد) و بیماران مبتلا به گاستروآنتریت که از داروهای سرکوب گر سیستم ایمنی استفاده نمی کردند(شاهد) انجام شد.مواد و روش هادر یک مطالعه مورد، شاهدی (Case- control) در بیمارستان کودکان امیرکلا بابل، تعداد 100 بیمار مبتلا به گاستروآنتریت دریافت کننده داروهای سرکوب گر سیستم ایمنی (مورد) و 100بیمار مبتلا به گاستروآنتریتک که از داروهای سرکوب گر سیستم ایمنی استفاده نمی کردند (شاهد) از نظر سن، جنس و موقعیت جغرافیایی (شهر، روستا) همسان شده بودند. کلیه اطلاعات هر بیمار مانند سن، جنس، تماس با حیوان، نوع آب آشامیدنی، محل سکونت، نوع بیماری، علایم بالینی، نوع و میزان داروی مصرفی و مدت شیمی درمانی توسط پرسشنامه استخراج گردید و از هر بیمار سه نمونه مدفوع در گروه مورد و شاهد جمع آوری و با روش های رنگ آمیزی ذیل نلسون و ذیل نلسون اصلاح شده بررسی گردید و نتایج مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.نتایجنتایج حاصل از مطالعه نشان می دهد میزان آلودگی به کریپتوسپوریدیوم در گروه مورد 5% و در گروه شاهد 6% و در مجموع کل نمونه ها 5/5% بوده است که با توجه به آزمون اختلاف نسبت بین دو جامعه اختلاف معنی داری به دست نیامد (z=0.3) بیشترین میزان آلودگی در گروه سنی 6-4 سال (مورد) و 8-6 سال نمونه های (شاهد) بودند. از نظر جنس اختلاف معنی داری با میزان آلودگی دیده نشد و بیشترین آلودگی در بیماران مبتلا به لوسمی ALL بود و تعداد اقلام داروی مصرفی تاثیری در میزان ابتلا نداشت.نتیجه گیریبا استفاده از نتایج می توان ضرورت بررسی انگل کریپتوسپوریدیوم را با روش های ویژه در هر دو گروه با سیستم ایمنی توانمند و ناتوان مبتلا به گاستروآنتریت پیشنهاد نمود.کلیدواژگان: التهاب معده و روده باریک، عوامل جلوگیری از تشکیل پادتن ها، کریپتوسپوریدیوزیس
-
صفحه 23مقدمهتغذیه از پستان مادر به عنوان مطلوب ترین روش تغذیه نوازد انسان در سرتاسر جهان پذیرفته شده است.هدفبررسی میزان آگاهی و نگرش مادران مراجعه کننده به مراکز بهداشت شهری لاهیجان طی یکسال اول پس از زایمان نسبت به مزایای تغذیه با شیر مادر برای شیرخوار هدف این مطالعه بوده است.مواد و روش هااین پژوهش یک مطالعه توصیفی است که در سال 81-80 و با روش کمی و کیفی صورت گرفته است.اطلاعات لازم از طریق پرسشنامه و مصاحبه مستقیم جمع آوری شد. جامعه مورد پژوهش شامل کلیه مادران مراجعه کننده به مراکز بهداشت شهری لاهیجان طی یکسال اول پس از زایمان می باشند که از بین آنها تعداد 120 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده انتخاب شدند.نتایجبراساس مطالعه فوق اکثر افراد مورد مطالعه در محدوده سنی 30-21 سال بودند(5/57 درصد). اکثر آنها دارای تحصیلات زیر دیپلم (3/48 درصد) و دیپلم (40 درصد) بودند. اکثر زنان (8/90 درصد) خانه دار و اکثر دارای 2-1 فرزند بودند (2/84 درصد). نوع تغذیه شیرخوار فعلی در اکثر افراد (7/86 درصد) شیر مادر به تنهایی بود. اکثر زنان (5/87 درصد) به گونه ای در زمینه تغذیه کودک با شیر مادر کسب اطلاع نموده بودند و منبع کسب اطلاع در اغلب افراد (9/62 درصد) مجموعه ای از منابع بوده است. بیشتر افراد (8/50 درصد) نسبت به موضوع مورد مطالعه دارای آگاهی ضعیف و بیشتر افراد نسبت به تغذیه با شیرمادر به گونه ای دارای نگرش منفی بودند (5/57 درصد). بین چگونگی نگرش واحدها با سطوح آگاهی آنها نسبت به موضوع مورد مطالعه اختلاف آماری معنی داری مشاهده شد. (p<0.0001)نتیجه گیریبه طور کلی اکثر مادران از آگاهی ضعیف و نگرش پایینی نسبت به موضوع مورد بررسی برخوردار بودند و پیشنهاد می شود که از طریق رسانه های گروهی و تشکیل کلاس های آموزشی در مراکز بهداشتی موجبات ارتقای سطح آگاهی و نگرش مادران فراهم شود.
کلیدواژگان: آگاهی، تغذیه با شیر مادر، مادران، نگرش -
صفحه 32مقدمهعنصر روی (Zn)در ساختار و عملکرد بسیاری از آنزیمها و پروتیینها شرکت و بخصوص در حفظ و تعادل سیستم ایمنی نقش مهمی دارد.هدفمطالعه موجود به منظور بررسی اثرهای احتمالی Zn بر زنده ماندن و شکل ظاهری سلولهای رده لنفوییدی (Raji) B و (Molt-4) Tدر شرایط آزمایشگاهی انجام گرفت.مواد وروش هابا استفاده از تکنیک کشت سلولی (Cell-culture) سلول RajiوMolt-4 در شرایط آزمایشگاهی یکسان در مجاورت غلظت های مختلف عنصرZn در زمان های متفاوت در انکوباتور قرارداده شد و در انتهای زمان انکوباسیون میزان زنده ماندن و شکل ظاهری سلول ها با استفاده از آزمایش تریپان بلوو رنگ آمیزی رایت - گیمسا موردبررسی قرار گرفت. سپس نتایج به دست آمده با استفاده از برنامه نرم افزار Spss (آزمون آنالیز واریانس و آزمون دانت)تحلیل شد.نتایجآنالیز آماری داده ها نشان داد که در شرایط آزمایشگاهی اختلاف معنی داری بین میزان زنده ماندن و تکثیر سلولها در گروه آزمون و گروه شاهد (سلولهای مذکور) تا غلظت 100 μM در ساعات مورد مطالعه 12 تا 72 وجود نداشت. به طوری که میزان زنده ماندن سلول ها درگروه آزمون وگروه شاهد هردو رده سلولی بالای 90 درصد بود. در صورتی که در غلظت های200 μM تا 500 μM بعد از 12 ساعت انکوباسیون, میزان زنده ماندن سلول ها به82 درصد و بعد از 24 ساعت انکوبه به کمتر از 50 درصد کاهش یافت. (P<0.05)نتیجه گیرینتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که Zn تا غلظت 100 μM و در زمان های انکوباسیون متعدد بر روی رده سلولی Raji وMolt-4 اثر سمی بر زنده ماندن سلول ها ندارد. اما در غلظت 200 μM در آزمایشگاه اثر سمی داشته و با افزایش غلظت و زمان انکوباسیون بر شدت اثر آن روی سلول Molt-4 وRaji افزوده شد. لذا باحتمال می توان از ترکیبات Zn در تنظیم سیستم ایمنی استفاده نمودکلیدواژگان: روی، لنفوسیت های B، لنفوسیت های T
-
صفحه 38مقدمهلژیونلا ها به طور وسیعی در منابع آبی محیط های طبیعی و منابع آبی ساخت انسان پراکنده شده و از طریق آئروسل های آلوده ناشی از این منابع از جمله چشمه های آب گرم، رودخانه ها، وسایل تهویه کننده، برجهای خنک کننده، استخرهای آبی و از این قبیل به انسان منتقل می شوند.هدفهدف از این بررسی، جداسازی و شناسایی عوامل لژیونلوز از تجهیزاتی است که به عنوان کمک درمانی یا به عنوان منبع آب آشامیدنی مورد استفاده قرار می گرفتند.مواد و روش ها210 نمونه آب از تجهیزات کمک درمانی و منابع آبی مختلف در بیمارستان ها و سطح شهر اهواز جمع آوری و ازنظر وجود لژیونلا ها مورد بررسی قرار گرفتند. از جمله تجهیزات کمک درمانی و منابع نمونه گیری شده: انکوباتورهای نوزادان، یونیت های دندانپزشکی، بن ماری های 37 درجه آزمایشگاه، سیستم های خنک کننده بیمارستانی (ایرکاندیشن ها)، سیستم های لوله کشی آب، مخازن آب آشامیدنی و حوضچه های پارک ها ومیادین بودند. قسمتی از رسوب هر نمونه قبل و بعد از شست و شو با بافر اسیدی، به محیط های غیر انتخابی BCYE و محیط های انتخابی BMPA وMWY تلقیح شد. به منظور تعیین گونه های لژیونلا، کلنی های رشد یافته بر روی محیط های انتخابی، در صورت عدم رشد بر روی محیط های معمولی آزمایشگاهی، از طریق آزمایش های بیو شیمیایی مختلف، مورد شناسائی بیشتر قرار گرفتند.نتایجاز210 نمونه مورد بررسی، 14 سویه لژیونلا (6/6 درصد) جدا شد که پس از بررسی های بیشتر، 9 سویه آنها (63.3 درصد) به عنوان Legionella pneumophila و 5 سویه آن (7/35 درصد) تحت عنوان Legionella spp شناسایی شدند. بیشترین منابع آلوده در این تحقیق، یونیت های دندانپزشکی (با 19 درصد) و کمترین آنها شیرهای آب گرم و دوش های حمام (با 9/2 درصد) بود. از بن ماری های آزمایشگاهی، سیستم های خنک کننده و انکوباتورهای نوزادان نیز هر کدام 2 سویه و از بقیه منابع هر کدام یک سویه لژیونلا جدا شد.نتیجه گیرینتایج این تحقیق بیانگر حضور گسترده عوامل بیماری لژیونر در تجهیزات کمک درمانی و منابع آبی مختلف و از جمله مخازن آب آشامیدنی است. با انجام تحقیقات اپیدمیولوژیکی بیشتر جهت شناسائی و درمان بیماران مبتلا به این بیماری و نیز کنترل منابع آبی آلوده، می توان از انتشار عوامل لژیونلایی جلوگیری نمود.
کلیدواژگان: بیماری لژونلا، لژیونر، لژیونلا پنوموفیلا، وسایل و تجهیزات -
صفحه 45مقدمهنشانگرهای مختلفی برای پیش بینی وجود اسپرم در مردان مبتلا به آزوسپرمی مطرح شده اند. تعیین و معرفی یک نشانگر معتبر برای وجود اپیتلیوم ژرمینال در بیضه این بیماران، در برنامه ریزی درمان موارد آزوسپرمی اهمیت به سزایی دارد.هدفارزیابی حساسیت و ویژگی هورمون inhibin B در یافتن اسپرم در بیضه مردان نابارور مبتلا به آزوسپرمی و مقایسه آن با نشانگر رایج FSH سرم بوده است.مواد روش هادر این مطالعه که طی مدت یک سال از تاریخ 20/7/82 در درمانگاه ارولوژی درمانی رازی رشت انجام گرفت، 45 مرد نابارور شامل 33 مرد نابارور مبتلا به آزوسپرمی و 12 مرد وازکتومی شده، مورد بررسی قرار گرفتند. برای تمام بیماران اقدام به اخذ شرح حال و انجام معاینه فیزیکی، آزمایشات هورمونی شامل FSH، LH، inhibin B، و سونوگرافی اسکروتوم برای تعیین اندازه بیضه ها گردید و سپس مردان مبتلا به آزوسپرمی بیوپسی دوطرفه بیضه شدند. داده ها توسط نرم افزار SPSS 9 با تست one-way ANOVA مورد آنالیز آماری قرار گرفتند.نتایجبراسا یافته های این مطالعه بیماران مبتلا به آزوسپرمی غیر انسدادی نسبت به بیماران مبتلا به آزوسپرمی انسدادی سطوح سرمی FSH بالاتر 16.14±14.09 IU/ml) در مقابل (5.04±6.49 IU/ml و سطوح سرمی inhibin B پایین تر 80.2±23.9 pg/ml) در مقابل (225.42±86.3 pg/ml داشتند. این تفاوت برای FSH از لحاظ آماری معنی دار بوده (P=0.010) ولی برای inhibin B در حد بالاتری معنی دار بوده است. (P<0.001) متوسط سطوح سرمی inihibin B به نحو قابل ملاحظه ای در بیمارانی که بر اساس معیارهای سنتی FSH و اندازه بیضه به نظر می رسید آزوسپرمی غیرانسدادی داشته باشند ولی اسپرم در بیوپسی بیضه داشتند، نسبت به بیماران هم گروه خود که هیچ اسپرمی در بیوپسی بیضه شان یافت نشد، بالاتر بود 215.53±55.19 pg/ml) در مقابل (79.45±26.68 pg/ml اما این موضوع در مورد FSH سرم صادق نبود 26.4±13.9 IU/ml) در مقابل. (17.8±8.2 IU/mlسطح برش (Cut-off level) برای inhibin B به منظور جدا سازی گروه آزوسپرمی انسدادی از آزوسپرمی غیر انسدادی بر اساس منحنی ROC، 133.4 pg/ml< در نظر گرفته شد (حساسیت 94.4% و ویژگی. (100%نتیجه گیریبا توجه به نتایج حاصل از این مطالعه به نظر می رسد که هورمون inhibin B نسبت به FSH نشان گر دقیق تری برای پیش بینی یافتن اسپرم در بیضه بیماران مبتلا به آزوسپرمی می باشد.
کلیدواژگان: اینهیبین B، بافت برداری، بیضه، عقیمی مردان، فقدان اسپرماتوزوئید در منی، هورمون محرک فولیکول -
صفحه 55مقدمهبار اختلالات روانپزشکی در کشورهای پیشرفته تا حد زیادی به وسیله پرسش نامه های غربالگری و مصاحبه بالینی ساختاریافته شناسایی شده، اما بررسی بار اختلالات روانپزشکی در کشور ما محدود و تعداد مطالعات انجام شده کم می باشد. برنامه ریزی برای ارایه خدمات اساسی بهداشت روان به افراد، نیازمند آگاهی از وضعیت موجود بیماری روانی در جامعه است.هدفاین مطالعه با هدف بررسی همه گیری شناسی اختلالات روانی در افراد 18 سال و بالاتر مناطق شهری و روستایی استان گیلان انجام گرفت.مواد و روش هااین بررسی از نوع مطالعات توصیفی- مقطعی بود. نمونه مورد مطالعه با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ایو سیستماتیک از بین خانوارهای موجود استان گیلان انتخاب گردید و از طریق تکمیل پرسش نامه اختلالات عاطفی و اسکیزوفرنیا (SADS) توسط کارشناسان روانشناسی در استان، جمعا 925 نفر مورد مطالعه قرار گرفت. تشخیص گذاری اختلالات براساس معیارهای طبقه بندی DSM-IV می باشد.نتایجنتایج این بررسی نشان داد شیوع انواع اختلالات روانپزشکی در استان 78/15 درصد می باشد که این شیوع در زنان 77/22 درصد و در مردان 57/8 درصد بوده است. اختلالات اضطرابی و خلقی به ترتیب با 32/8 و 12/4 درصد، شایع ترین اختلالات روانپزشکی در استان بودند. شیوع اختلالات پسیکوتیک در این مطالعه 32/0 درصد، اختلالات عصبی- شناختی 59/2 درصد و اختلالات تجزیه ای 43/0 درصد بوده است. در گروه اختلالات خلقی، افسردگی اساسی با 03/3 درصد و در گروه اختلالات اضطرابی، وسواس فکری- عملی با 81/2درصد شیوع بیشتری داشته اند. شیوع اختلالات روانپزشکی در استان در افراد گروه سنی 55-41 سال با 50/12 درصد، افراد طلاق گرفته یا جدا شده با 25 درصد، افراد ساکن در مرکز استان با 39/13 درصد، افراد با سواد ابتدایی با 23/16درصد و افراد خانه دار با 40/16 درصد بیش از گروه های دیگر بوده است.نتیجه گیرییافته های این بررسی نشان می دهد که حداقل 10 درصد افراد بالای 18 سال ساکن در مناطق شهری و روستایی استان، نیازمند خدمات بهداشت روان هستند. آگاهی از این مساله، مسؤولیت سیاست گذاران و برنامه ریزان بهداشتی استان را در رابطه با تدوین برنامه های عملی و اجرایی بهداشت روان بیش از پیش نمایان می سازد. هرچند بررسی انجام گرفته در زمینه اعتبار و روایی پرسش نامه مورد استفاده نشان دهنده قابلیت آن در غربالگری و تشخیص اختلالات روانپزشکی می باشد، با این وجود، پیشنهاد می گردد روایی و پایایی آن بر روی حجم نمونه بیشتری از بیماران با تشخیص های مختلف روانپزشکی انجام گیرد.
کلیدواژگان: اختلالات روانی، اختلالات عاطفی پریشی، اسکیزوفرنی، همه گیری شناسی -
صفحه 67مقدمهپتانسیل برانگیخته بینایی (VEP) روش تشخیصی مفید در بیماری های سیستم عصبی به ویژه موتیپل اسکلروز و نوریت اپتیک است.هدفبررسی تاثیر عوامل متعدد تکنیکی، سن، جنس و چشم غالب بر روی میانگین تاخیر P100 در کلینیک الکتروفیزیولوژی بیمارستان پورسینا است.مواد و روش ها66 زن (65-18 سال) و 66 مرد (65-18 سال) که طی شرح حال و معاینه از سلامت عمومی برخوردار بوده و هیچ بیماری سیستمیک و نورولوژیک که VEP را متاثر می سازد، نداشته و داروهایی که VEP را متاثر می سازد، مصرف نکرده و معاینه چشم نرمال داشته اند، انتخاب شده و با دستگاه الکترودیاگنوستیک Medelec و مانیتور 25004، با زاویه دید 33 دقیقه و 42 ثانیه با تحریک کامل میدان بینایی و میدان تحریک 15 درجه مورد مطالعه قرار گرفته اند. پس از 118 تحریک به هر چشم با فرکانس 2 HZ نتایج ثبت شده است. داده های جمع آوری شده توسط نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای بررسی تفاوت میانگین ها t-Student و آنالیز واریانس و روش postHoc استفاده شده و سطح معنی داری آزمون ها p=0.05 در نظر گرفته شد.نتایجمیانگین تاخیر P100 در کل افراد 6.99±100.75 هزارم ثانیه، در زنان 6.56±99.64 هزارم ثانیه و در مردان 7.24±101.86 هزارم ثانیه بوده است که تفاوت معنی دار آماری داشته است، میانگین تاخیر P100 در چشم راست 100.73 و در چشم چپ 100.77 هزارم ثانیه (P=0.01)، میانگین اختلاف تاخیر P100 در بین دو چشم در کل افراد 2.2±2.4 هزارم ثانیه بوده که این عدد در زنان 2.4±2.2 و در مردان 1.9±2.6 هزارم ثانیه بود.. (P=0.041)میانگین تاخیر P100 در افراد 20-18 ساله برابر 10.1±97.96، افراد 30-20 ساله 7.41±101.65 هزارم ثانیه، افراد 40-30 ساله 6.65±99.97 هزارم ثانیه، افراد گروه 50-40 ساله 6.01±100.41 هزارم ثانیه، افراد 60-50 ساله 6.76±101.01 هزارم ثانیه و در افراد 65-60 ساله برابر 4.95±107.77 هزارم ثانیه بود، که فقط در گروه سنی 65-60 ساله تفاوت معنی دار آماری وجود داشته است. (P=0.004)نتیجه گیرینتایج نشان می دهد که میانگین تاخیر P100 در دو جنس و میانگین تاخیر کلی P100 و میانگین اختلاف P100 بین دو چشم و هم چنین میانگین تاخیر P100 در گروه سنی 65-60 ساله با کتب مرجع متفاوت بوده است. به همین دلیل توصیه می شود برای تفسیر دقیق داده های الکتروفیزیولوژیک، هر آزمایشگاه مقادیر نرمال را در آزمایشگاه خود به دست آورده و مورد استفاده قرار دهد.
کلیدواژگان: بیماری های دستگاه عصبی، پتانسیل برانگیخته، پتانسیل برانگیخته بینائی -
صفحه 73مقدمهیکی از شایع ترین یافته های غیر طبیعی کلیوی وجود هیدرونفروز جنینی است که در 100/1 تا 500/1 تولد زنده اتفاق میافتدهدفهدف ما بررسی تشخیص هیدرونفروز جنینی در دوران پس از تولد در 21 نوزاد وشیر خوار متولد شده با این مشکل بوده است.مواد و روش هادر این مطالعه 21 نوزاد و شیرخواری که وجود هیدرونفروز جنینی آنها در سه ماهه دوم حاملگی تایید شده بود، مورد بررسی قرار گرفتند. در موارد هیدرونفروز دو طرفه سونوگرافی بلا فاصله بعد از تولد انجام گرفته ودر صورت تایید مجدد آن سیستوگرافی قبل از ترخیص از بیمارستان انجام گرفت. بیماران مبتلا به هیدرونفروز یک طرفه تحت درمان پیشگیرانه با آنتی بیوتیک قرار گرفتند و سپس در یک ماهگی سونوگرافی تکرار شد و در صورت وجود هیدرونفروز متوسط تا شدید سیستوگرافی و اسکن رادیو نوکلیید انجام گرفت.نتایجدر موارد هیدرونفروز دو طرفه در دو مورد دریچه خلفی پیشابراه ودر یک مورد کلیه مولتی کیستیک دیس پلاستیک یک طرفه همراه با ریفلاکس طرف مقابل ودر یک مورد انسداد دوطرفه محل اتصال لگنچه به حالب (UPJO) و در یک مورد انسداد محل اتصال حالب به مثانه (UVJO) در یک طرف با انسداد در ناحیه اتصال لگنچه به حالب طرف مقابل گزارش گردید. در موارد هیدرونفروز یکطرفه انسداد در ناحیه اتصال لگنچه به حالب در 11مورد، کلیه مولتی کیستیک دیس پلاستیک در2 مورد، ریفلاکس وزیکو اورترال و تنگی در ناحیه اتصال حالب به مثانه هر کدام در یک مورد گزارش شد.5 بیمار در نهایت تحت عمل جراحی قرار گرفتند.نتیجه گیریبیماران مبتلا به هیدرونفروز جنینی باید بعد از تولد تحت بررسی های رادیولوژیک تشخیصی قرار گیرند و پیگیری تستهای عملکرد کلیوی در این بیماران ضروری است.
کلیدواژگان: بیماریهای دستگاه ادراری، پرتوشناسی، تجمع ادرار در کلیه در نوزادی و کودکی، مثانه -
صفحه 78مقدمهیکی از مهمترین معیارهای آماده سازی مطلوب کانال ریشه دندان، حفظ شکل و موقعیت اصلی ومرکزی کانال است. هرگونه انحراف از مسیر اصلی کانال ریشه به بروز خطاهای حین درمان منجر می شود و احتمال شکست درمان اندودنتیک را افزایش می دهد. به نظر می رسد آماده سازی کانال ریشه با استفاده از وسایل چرخشی موتوری از جنس آلیاژ نیکل تیتانیوم، ضمن افزایش سرعت کار و خستگی کمتر عمل کننده و بیمار، شکل و موقعیت اصلی مسیر کانال ریشه را نیز به نحو مطلوبی حفظ می نماید و باعث بهبود کیفیت درمان می گردد.هدفبا توجه به نبود هرگونه مطالعه چاپ شده ای در رابطه با سیستم چرخشی جدید Protaper، هدف از این مطالعه in vitro، بررسی میزان جابجایی مسیر کانال ریشه دندان با استفاده از سیستم چرخشی جدیدProtaper و مقایسه آن با سیستم چرخشی شناخته شدهProFile. 04 taper و فایل های دستی K-Flexofile است.مواد و روش هادر این مطالعه 36 دندان مولر مندیبل (فک تحتانی) انسان در سه گروه مجزا با هر یک از سیستم های زیر و طبق دستورالعمل کارخانه سازنده، تحت آماده سازی کانال ریشه قرار گرفتند (سیستم چرخشیProtaper، سیستم چرخشی ProFile. 04 taper، فایل های دستی K-Flexofile به روش. (Step-Back از هر نمونه، دو رادیوگرافی P.A، قبل و پس از آماده سازی کانال ریشه تهیه شد و با استفاده از متد Schneider، زاویه انحنای کانال ریشه در هر دو حالت تعیین گردید. تفاضل زاویه ی انحنای کانال ریشه، قبل و پس از آماده سازی کانال، نشانگر میزان جابجایی مسیر کانال ریشه بود. در هر گروه آزمایشی، مقادیر جابجایی مسیر کانال ریشه تحت آزمونهای آماری ANOVA و t test قرار گرفت.نتایجسیستم چرخشی Protaper در مقایسه با فایلهای دستی K-Flexofile میزان جابجایی کمتری در مسیر کانال ریشه ایجاد کرد که این تفاوت از نظر آماری معنی دار بود.(P<.0001) میزان جابجایی مسیر کانال ریشه در دو گروه چرخشی Protaper وProFile. 04 taper، تفاوت معنی داری را نشان نمی داد. (P≥0.05)نتیجه گیریبراساس نتایج حاصل از این مطالعه، سیستم چرخشی Protaper در مقایسه با فایل های دستیK-Flexofile توانایی بهتری در حفظ شکل اصلی کانال ریشه دارد.
کلیدواژگان: آماده سازی کانال ریشه، درمان مجرای ریشه دندان