فهرست مطالب

مجله علمی پزشکی جندی شاپور - سال چهارم شماره 4 (پیاپی 47، زمستان 1384)

مجله علمی پزشکی جندی شاپور
سال چهارم شماره 4 (پیاپی 47، زمستان 1384)

  • 100 صفحه، بهای روی جلد: 5,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1385/03/11
  • تعداد عناوین: 10
|
  • منیژه کدخدایی الیادرانی صفحه 279
    هدف
    بیماری سیکل سل یک بیماری موروثی گلبول قرمز است که همراه با علایم بالینی از جمله آنمی، انسداد مویرگها، نارسانی خون به ارگانها، دردهای شدید و آسیب ارگانها می باشد. اساس ملکولی این بیماری جانشینی یک باز در موقعیت دوم کدون ششم زنجیر بتاگلوبین در روی بازوی کوتاه کروموزوم 11 و ایجاد هموگلوبین S می باشد. این بیماران اگر چه یک نوع موتاسیون در سطح DNA دارند ولی تظاهرات بالینی متفاوت دارند. بعضی بیماران علایم کلینیکی شدید دارند و پس از تولد شروع می شود، در صورتی که بعضی کمتر و بعضی بندرت دچار علایم بالینی می شوند. این مطاله بررسی ارتباط بین شدت علایم بالینی با داده های آزمایشگاهی در بیماران سیکل سل می باشد، با این امید که بتوان با داشتن یافته های آزمایشگاهی بیمار بتوان شدت علایم بالینی را در زندگی آتی بیمار پیش بینی نمود این امر سبب می شود که پزشک تشخیص صحیح از وضعیت بالینی بیمار داشته باشد و مانع از آن خواهد شد که بیمار در شرایط غیر ضروری تحت درمان مربوط به فرم شدید بیماری قرار گیرد.
    روش بررسی
    در این تحقیق 78 بیمار مبتلا به بیماری سیکل سل شامل: 48 بیمار کم خونی سیکل سل (HbSS) 21 بیمار سیکل سل هموگلوبین (HbSC) C و 9 بیمار سیکل سل بتا تالاسمی که در مدت یکسال به کلینیک هماتولوژی بیمارستان Manchester Royal Infirmary در شهر منچستر انگلستان مراجعه نمودند مورد مطالعه قرار گرفتند.
    در حالیکه بیماران در وضعیت بدون علایم بالینی بودند نمونه خون بیماران برای اندیس های خونی توسط دستگاه NE 8000 Sysmax آزمایش شدند. نظر به اینکه مشخص شده که HPLC یک روش دقیق و سریع در جداسازی و اندازه گیری هموگلوبین های مختلف می باشد، آنالیز هموگلوبین توسط دستگاه تمام اتوماتیک HPLC از کمپانی Bio Rad مدل Variant Hemoglobin Testing System انجام شد. علایم بالینی این بیماران در مدت یکسال توسط پزشک معالج بدون اطلاع از داده های آزمایشگاهی مشخص گردید. بیماران از نظر شدت بروز علایم بالینی به سه گروه شدید متوسط و خفیف تقسیم شدند سپس ارتباط بین شدت علایم بالینی و داده های آزمایشگاهی با استفاده از روش های آماری مورد بررسی قرار داده شد.
    یافته ها
    Multivariate analysis نشان داد که بین شدت علایم بالینی و داده های آزمایشگاهی به جز هموگلوبین F ارتباط مثبت وجود دارد. ارتباط مثبت، r=0.32 p<0.05 بین شدت علایم بالینی و سطح هموگلوبین S در کل بیماران مشاهده گردید. ارتباط منفی r=0.41, p<0.05 بین شدت علایم بالینی و سطح هموگلوبین F در بیماران با فنوتیپ SS مشاهده شد. چنین ارتباطی در بیماران با فنوتیپ SC و سیکل بتا تالاسمی مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    از آنجائیکه سطح هموگلوبین F در تمام بیماران بالا بود، لذا بیان مطالعه حاضر نشان می دهد که این عامل نمی تواند عامل کاهش علایم بالینی باشد و به نظر می رسد فاکتورهای دیگری مثل ژنتیک، تغذیه و ایمنی بیمار نیز در کاهش علایم بالینی موثر باشد.
    کلیدواژگان: بیماری سیکل سل، شدت بیماری، اندیسهای خونی، HPLC
  • سید محمد علوی، علیرضا رجب زاده، آناهیتا دزفولیان، محمدحسین حقیقی زاده، مژگان نقیب زاده صفحه 292
    هدف
    ناقلین بیمارستانی (شاغلین، کارکنان استافیلوکوک طلایی مقاوم به متی سیلین (MRSA) نقش مهم و ویژه ای در انتقال این میکروب به بیماران بستری در بیمارستان دارند و در نتیجه عفونتهای بیمارستانی مختلفی از قبیل عفونت زخم، عفونت کاتتر، باکتریمی، عفونت نافی نوزادان و غیره را ایجاد می کنند که با مرگ و میر و عوارض بالایی همراه بوده و ضررهای اقتصادی، بهداشتی فراوانی را بر جامعه تحمیل می کنند. برای درمان و ریشه کنی عفونت در این ناقلین روش های مختلفی پیشنهاد شده است که بر اساس شرایط اپیدمیولوژیکی، منطقه ای و تخصص بیمارستانی و با نتایج مختلف همراه بوده و در برخی موارد با مقاومت های میکروبی نیز همراه بوده اند.
    روش بررسی
    این مطالعه (کارآزمایی بالینی شاهد – موردی) با هدف ارایه روش درمانی موثر با توجه به شرایط اقلیمی – اپیدمیولوژیکی عفونت بیمارستانی کشورمان صورت گرفت. 76 ناقل بیمارستانی MRSA از تاریخ 82.10.1 لغایت 82.12.28 در مرکز آموزشی – درمانی رازی وابسته به دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اهواز در 5 گروه مورد مطالعه قرار گرفتند. یک گروه به عنوان شاهد تحت درمان با وازلین (پلاسبو) و چهار گروه دیگر به عنوان مورد به ترتیب (تحت درمان با پماد موپیروسین %2 و ژل وانکومایسن %2 موضعی دوبار در روز و] کوتریموکسازول (هر 12 ساعت دو قرص بزرگسال) + ریفامپین (600 میلی گرم)[خوراکی به مدت یک هفته قرار گرفتند.
    یافته ها
    نتایج این بررسی در درمان ناقلین بینی MRSA به درمان موضعی داخل بینی با پماد موپیروین و یا ژل وانکومایسین به ترتیب با اثر بخشی 93 درصد و 86 درصد بوده است که از نظر آماری اختلاف معنی داری با هم ندشتند (p>0.05). و رژیم های درمانی خورکی (گلوکزاسیلین + ریفامپین) و (کوتریموکسازول + ریفامپین) صد درصد باعث حذف MRSA در ناقلین شد.
    بحث: این مطالعه نشان داد که برای حذف استافیلوکوک از بینی ناقلینی بیمارستانی از موپیروسین موضعی و یا وانکومایسین موضعی می تواند استفاده کرد. در مواقعی که این کار جواب ندهد یا با حساسیت شدید همراه باشد از رژیم های خوراکی حاوی ریفامپین بهمراه کلوگزاسیلینی یا کوتریموکسازول می توان استفاده کرد.
    کلیدواژگان: ناقلین بیمارستانی، MRSA، موپیروسین، وانکومایسین موضعی، کلوگزاسیلین، ریفامپین، کوتریموکسازول
  • مهناز بابااحمدی، طاهره زندیه، علی اکبر پور فتح الله ، حمید گله داری، محمدعلی عصاره زادگان، سیدجلال امام، محمدعلی جلالی فر، خدامراد زندیان صفحه 301
    هدف
    بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور در معرض خطر بالایی از ابتلا به عفونتهای ویروس منتقله از طریق خون می باشند. اخیرا نوعی ویروس تک رشته ای، حلقوی و DNA دار به نام TTV (TT ویروس) گزارش شده که به نظر می رسد در ایجاد هپاتیت های بعد از انتقال خون نقش داشته باشد.
    روش بررسی
    در این مطالعه، 250 بیمار مبتلا به تالاسمی ماژور با هدف تعیین میزان شیوع TTV به عنوان دریافت کنندگان مکرر خون مورد بررسی قرار گرفتند. روش مورد استفاده در این پژوهش Seminested –PCR بوده که با استفاده از پرایمرهای خارجی NGO61 و NGO56 و پرایمر داخلی NGO63 قطعه ای به طول 271 جفت باز از ناحیه مرکزی ORF ژنوم ویروس تکثیر گردید.
    یافته ها
    نتایج حاصله نشان داد که نتیجه آزمایش 143 نفر (57.2 درصد) از 250 بیمار و 54 نفر (20 درصد) از 250 نفر گروه شاهد (اهدا کنندگان خون که از نظر شاخص های سرولوژیک anti – HCV، HIV – Ab، HBs – Ag منفی بودند) از نظر حضور ژنوم TTV در نمونه پلاسمای آنها به روش Seminested PCR مثبت گردید، نتیجه آزمایش 54 نفر، از 250 نفر (20 درصد) با استفاده از آزمون آماری کای دو نتایج آزمایش این دو گروه از ارتباط معنی داری برخوردار بود(P=0). همچنین بین نتایج مثبت و منفی آزمایش TTV – PCR بیماران با تعداد دفعات دریافت خون و سن ارتباط معنی داری بدست آمد (به ترتیب p=0.01، p=0.04) ولی بین جنسیت بیماران و میزان شیوع TTV ارتباط معنی داری مشاهده نگردید.
    نتیجه گیری
    از نتایج بدست آمده می توان چنین استنباط نمود که TTV میزان شیوع بالایی در بین بیماران تالاسمی که به کرات خون دریافت می کنند و همچنین اهدا کنندگان سالم خون دارد. علاوه بر این نتایج نشان می دهد که احتمالا راه تزریق، تنها راه انتقال این ویروس در جامعه انسانی نبوده و تحقیقات نشان داده که راه های انتقال دیگری نظیر راه مدفوع -دهانی را نیز می توان برای این ویروس در نظر گرفت.
    کلیدواژگان: ویروس TT، تالاسمی ماژور، TTV پی سی آر
  • نسرین الهی، کبری راهزانی، مهران جلالی، محمدحسین حقیقی صفحه 306
    هدف
    سردرد نوع تنشی یا سر درد روزانه که متداول ترین سردرد است، باعث بروز مشکلاتی در زندگی فرد و خانواده شده و آنان را در معرض خطر جدی عدم تعادل روانی قرار می دهد، لذا شناخت علل، علایم و درمان امری ضروری است. در درمان سردرد تنشی از راه های دارویی و غیر دارویی (طب سوزنی، ماساژ، تنس و...) استفاده می شود. در پاسخ به مصرف بی رویه داروها، عوارض و هزینه های زیاد ناشی از مصرف آنها مطالعه ای به منظور تعیین تاثیر ماساژ بر شدت و دفعات سردرد تنشی در خانمها در شهر اهواز انجام شد.
    روش بررسی
    پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی است که تعداد 25 نفر زن مبتلا به سردرد تنشی در طی 5 هفته تحت درمان ماساژ قرار گرفتند. از افراد تحت مطالعه خواسته شد که شاخص های سردرد را (شدت، دفعات سردرد و مصرف مسکن) چهار مرتبه در روز در چک لیست ثبت نمایند. اطلاعات به دست آمده از هفته اول و چنجم به عنوان اطلاعات قبل وبعد از مداخله ثبت گردید. اطلاعات هفته دوم تا چهارم به عنوان داده های حین مداخله ثبت گردید. افراد تحت مطالعه حین مداخله هفته ای 2 بار هر بار نوبت به مدت 20 دقیقه تحت درمان با ماساژ ناحیه پشت گردن و شانه ها قرارگرفتند. شدت سردرد با معیار 11 نقطه ای ثبت شد. تکرار سردرد در طی یک هفته از طریق شمارش کل دفعات سردرد محاسبه شد. مصرف مسکن در طول مدت مداخله نیز توسط نمونه ها گزارش شد.
    یافته ها
    پس از تجزیه و تحلیل داده ها شاخص های سردرد اختلاف معنی داری را در سه مرحله قبل وحین و پس از مداخله نشان داد (0.01) به طوری که میزان بهبودی برای هر شاخص به ترتیب 57، 39، 52 درصد بود.
    کلیدواژگان: ماساژ، سردرد تنشی، شدت سردرد، دفعات سردرد
  • محمد جواد طهماسبی بیرگانی، منصور انصاری، مهدی قربانی صفحه 308
    هدف
    دوزیمتری پرتوها در رادیو تراپی دارای اهمیت بالایی است. زیرا رادیوتراپی موفقیت آمیز مستلزم تابش دقیق به دوز به حجم سرطانی در بافت است. در این تحقیق سعی شده است تا با تعمیم روش کلارکسون، روشی برای محاسبه درصد دوزعمقی در زیر یک فیلتر پله ای ارایه شود. برای اینکه بتوان با تقریب قابل قبولی توزیع درصد دوز عمقی در زیر فیلتر پله ای را به عنوان توزیع درصد دوز عمقی گوه ای با همان ابعاد در نظر گرفت و در درمان مورد استفاده قرار داد، باید تعداد پله ها به اندازه کافی باشد.
    روش بررسی
    با استفاده از روش کلارکسون، مقادیر درصد دوز عمقی در نقاط زیر هر پله میدانهای 8×16cm2 و 8×14، 8×12، 8×10، 8×8 مربوط به چشمه کبالت 60 و در عمقهای 15، 10، 5 سانتی متر محاسبه شده و با مقادیر اندازه گیری مربوط به نقاط متناظر مقایسه شده اند. بدین منظور، مقادیر (PDD)d=5/(PDD)d=15 و (PDD)d=10/(PDD)d=20 مربوط به محاسبه و اندازه گیری با یکدیگرمقایسه شده اند و روش آماری اندازه گیری های دوز، در فانتوم پر از آب و با استفاده از اتاقک یونیزاسیون فارمر و الکترومتر همراهش صورت گرفته است.
    یافته ها
    میانگین قدر مطلق اختلاف مقادیر(PDD)d=5/(PDD)d=15 و (PDD)d=10/(PDD)d=20 مربوط به محاسبه و اندازه گیری برای میدانهای 8×8 تا میدان 8×16 به ترتیب عبارتند از: 0.3861 برای میدان 8×8، 0.3347 برای میدان 8×10، 0.2381 برای میدان 8×12، 0.2416 برای میدان 8×14 و 0.3293 برای میدان 8×16. این میانگین برای همه میدانها بربر با 0.3059 است.
    نتیجه گیری
    با توجه به اینکه فرمول صریحی برای محاسبه درصد دوز عمقی در زیر فیلتر گوه وجود ندارد، لذا فرمول ارایه شده دراین تحقیق می تواند در تسریع طراحی درمان بیماران مفید باشد.
    کلیدواژگان: درصد دوز عمقی، روش کلارکسون، فیلتر پله ای، کبالت 60، فیلتر وج
  • مهوش زرگر، تقی رازی صفحه 318
    هدف
    از این مطالعه بررسی قطر فولیکول غالب در بیماران نازای تحت درمان با سیترات کلومیفن در روزهای 12-15 سیکل قاعدگی است و نیز بررسی ارتباط سرعت رشد فولیکول غالب با ضخامت اندومتر به منظور تعیین بهترین روز جهت انجام یک سونوگرافی واحد بجای سونوگرافی متوالی است تا ضمن کاهش هزینه و استرس این بیماران به روشی ساده و عملی تر جهت کنترل بیماران طی سیکل درمانی دست یافت. بیمار نازا از روز سوم سیکل قاعدگی به مدت 5 روز تحت درمان با سیترات کلومیفن به میزان 100 میلی گرم روزانه قرار گرفتند و در روزهای 12-15 سیکل بطور متوالی با سونوگرافی شکم از نظر فولیکول بالغ و ضخامت اندومتر بررسی شدند.
    یافته ها
    69 درصد بیماران نازایی اولیه و 31 درصد نازائی ثانویه داشتند. توزیع فراوانی فولیکول بالغ با اندازه 15-30 میلی متر به میزان 70 درصد در روز 13 سیکل قاعدگی بود. همچنین حداقل ضخامت اندومتر در روز 12 سیکل در 84 درصد از موارد و حداکثر ضخامت آن در روز 15 سیکل در 67 درصد از موارد بود. 36 درصد بیماران مورد مطاله تخمک گذاری داشتند که بیشترین میزان در روز 14 سیکل بود. در بیماران با رشد فولیکول غالب ضخامت اندومتر نیز افزایش نشان داد و ارتباط بین قطر فولیکول غالب و ضخامت اندومتر در روز 14 سیکل معنی دار بود (p<0.05).
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج حاصله بهترین روز جهت انجام یک سونوگرافی واحد به جای سونوگرافی متوالی در روز 13 سیکل روز بجای تحت القا پیشنهاد می شود.
    کلیدواژگان: فولیکول غالب، ضخامت اندومتر، سونوگرافی واحد، سیترات کلومیفن
  • حاجیه شهبازیان، حشمت الله شهبازیان، علی احمدزاده، سیدمحمود لطیفی صفحه 320
    هدف
    نفروپاتی دیابتی یکی از عوارض دیررسی دیابت می باشد که با عوارض و مرگ و میر قابل توجهی همراه است شروع درگیری کلیه در بیمار دیابتی با افزایش GFR و تغییرات پاتولوژیک و سپس میکلوآلبومینوری همراه می باشد که خود زمینه ساز پیشرفت به سمت پرتئینوری واضح و نهایتا مزمن کلیه است.
    روش بررسی
    این مطالعه به منظور بررسی شیوع میکروآلبومینوری در بیماران دیابت تیپ 2 مراجعه کننده به درمانگاه دیابت بیمارستان رازی دانشگاه علوم پزشکی اهواز انجام شد.
    مواد و روش ها
    از 199 بیمار دیابتی تیپ 2 مراجعه کننده به این مرکز از سال 1381-1382، پرسشنامه ای شامل سن و جنس، طول مدت ابتلا به دیابت، فشار خون، سابقه هیپرلپیدمی پر شد و بررسی آزمایشگاهی شامل سطح سرمی نیتروژن اوره خون (BUN)، کریتین، کلسترول و تری گلیسرید، جمع آوری ادرار 24 ساعته جهت اندازه گیری cr و حجم و میکلوآلبومین و U/A و U/C به عمل آمد.
    یافته ها
    از199 بیمار بررسی شده 91 نفر مرد و 108 نفر زن بودند. محدوده سنی آنها بین 36-60 سال بود. 127 بیمار (63.7 درصد) دفع میکروآلبومین در حد نرمال (کمتر از 30mg در ادرار 24 ساعته)، 70 نفر (35.2 درصد) دفع میکروآلبومین بین 30 تا 300 میلی گرم/ در روز و 2 نفر (1.1 درصد) ماکروآلبومینوری (بیش از 300 میلی گرم / در روز) داشتند. 99 نفر (43 درصد) مبتلا به هیپرتانسیون بودند. 121 نفر (61 درصد) بیماران کمتر از 5 سال از تشخیص بیماریشان می گذشت. 29 نفر (14.5 درصد) 5-10 سال و 25 نفر (12.5 درصد) 10-15 سال و 24 نفر (12 درصد) بیشتر از 15 سال از تشخیص بیماریشان می گذشت. 41 درصد بیماران سابقه فامیلی دیابت داشتند و هیپرلیپیدمی (Tg یا CH یا هر دو) در 40 درصد بیماران دیده شد. شیوع هیپرلیپیدمی (P<0.0015)، طول مدت ابتلا به بیماری (P<0002) و سن بالای بیمار (P<0015) در گروه مبتلا به میکروآلبومینوری نسبت به گروه سالم بیشتر بود که این اختلاف از نظر آماری با ارزش بود ولی هیپرتانسیون و سابقه فامیلی دیابت اختلاف معناداری در دو گروه نداشت.
    نتیجه گیری
    میکروآلبومینوری از شیوع نسبتا بالایی (35.2 درصد) در جمعیت مورد مطالعه برخوردار است و هیپرلیپیدمی، سن بالا و طول زمان ابتلا به دیابت از فاکتورهای خطر ایجاد آن می باشد.
    کلیدواژگان: نفروپاتی، میکروآلبومینوری، عوارض دیررس دیابت، پرتئینوری
  • زاهد صفی خانی، سید رشیدالدین کلانتر مهدوی صفحه 329
    هدف
    سیستم سیاهرگی آزیگوس در زیر دیافراگم، از قسمت بالایی دیواره پشتی حفره شکم مبدا متغیری دارد و به طور کلی از بهم پیوستن سیاهرگ کمری صعودی به سیاهرگ زیر دنده ای در سمت راست سیاهرگ آزیگوس و در سمت چپ سیاهرگ همی آزیگوس شکل می گیرد. سیاهرگ آزیگوس از پشت یا ضخامت ستون راست دیافراگم یا از سوراخ آئورتیک، و سیاهرگ همی آزیگوس از ستون چپ دیافراگم وارد قفسه سینه می شوند. در درون قفسه سینه سیاهرگ آزیگوس در سمت راست ستون مهره ای قرار می گیرد، سیاهرگ های بین دنده ای پشتی سوم تا یازدهم سمت راست را دریافت کرده، از بالای ناف ریه راست به طرف جلو قوس برداشته، و سیاهرگ بین دنده ای پشتی بالایی نیز به آن می پیوندند، سپس وارد بزرگ سیاهرگ زبرین می شود. در سمت چپ ستون مهره ای خون فضاهای بین دنده ای نهم تا یازدهم وارد سیاهرگ همی آزیگوس، و سیاهرگ های فضاهای بین دنده ای پشتی پنجم تا هشتم سیاهرگ همی آزیگوس فرعی را تشکیل می دهند که این سیاهرگ هابه سیاهرگ آزیگوس می پیوندند. سیاهرگ های بین دنده ای پشتی بالایی تنه سیاهرگی مشترک دارند که به سیاهرگ براکیوسفالیک چپ می ریزد.
    روش بررسی
    جهت بررسی سیاهرگ های سیسم آزیگوس و پی بردن به گوناگونی آن تعداد 40 جسد فیکس شده مذکر، با سن تقریبی 40-80 سال در سال های 1370-1382 با ابزار اولیه تشریح و بررسی شدند.
    یافته ها
    در 100 درصد نمونه ها سیاهرگ آزیگوس در سمت راست ستون مهره ای قرار داشت و سیاهرگ آزیگوس دو طرفه مشاهده نشد. در 5 درصد نمونه ها سیاهرگ همی آزیگوس غایب بود و سیاهرگ های فضاهای بین دنده ای مربوطه مستقیما به سیاهرگ آزیگوس پیوسته بودند. در 2.5 درصد نمونه ها سیاهرگ همی آزیگوس فرعی تشکیل نشده بود و سیاهرگ های فضاهای بین دنده ای پنجم تا هشتم توسط یک تنه سیاهرگی که از قدام ستون مهره ای عبور کرده و به سیاهرگ آزیگوس ملحق شده بود. در 25 درصد نمونه ها سیاهرگ همی آزیگوس فرعی با سیاهرگ همی آزیگوس ارتباط یافته بود و توسط یک کانال در مقابل مهره هشتم سینه ای به سیاهرگ آزیگوس پیوسته بود.
    نتیجه گیری
    در این بررسی الگوی سیاهرگ سیستم آزیگوس از طرح کلی کتاب آناتومی گری پیروی نموده و گوناگونی نیز مشاهده شد. اما سیاهرگ آزیگوس در سمت چپ ستون مهره ای، مشاهده نشد. در یک مورد سیاهرگ همی آزیگوس غایب بود. وجود گوناگونی آناتومیکی این سیاهرگ ها به روند تکامل سیستم سیاهرگی دوران جنینی بستگی دارد و توجه به الگوی این سیاهرگ ها و گوناگونی آن در مطالعات رادیوگرافی، تشریح و جراحی های میان سینه پشتی اهمیت دارد.
    کلیدواژگان: آزیگوس، همی آزیگوس، همی آزیگوس فرعی، گوناگونی
  • عبدالله رفیعی، اسد میرزایی، عبدالهادی جهانشاهی، عبدالحسین طلایی زاده، شریف مراغی صفحه 331
    هدف
    تشخیص سرولوژیکی کیست هیداتید که در اثر ابتلا به اکینوکوکوس گرانولوزوس ایجاد می شود، به کمک تکنیکهای مختلف انجام شده است. نبودن یک روش استاندارد جهت تهیه آنتی ژن، حساسیت و ویژگی تستها را تحت تاثیر قرار داده است. هدف از این مطالعه ارزیابی کاربرد آنتی ژن پروتواسکولکس اکینوکوکوس گرانولوزوس (تهیه شده از گوسفندان آلوده) با استفاده از روش الایزا و ایمنوبلات در تشخیص کیست هیداتید انسان بوده است.
    روش بررسی
    در این مطالعه در مجموع 353 نمونه سرم شامل 100 نمونه از افراد بیمار مبتلا به کیست هیداتید که تشخیص آنها با جراحی و آزمایشات پاتولوژی صورت گرفته بود، 200 نمونه سرم از افراد سالم اهدا کننده خون و 53 نمونه سرم از افراد مبتلا به بیماری های هترولوگ و دیگر بیماری های انگلی بررسی شدند.
    یافته ها
    بعد از انجام آزمایش تمام نمونه های سرم به روش الایزا، از مجموع 100 نمونه سرم افراد مبتلا به کیست، 86 نمونه مثبت و 14 نمونه منفی شدند و از 53 نمونه سرم هترولوگ 13 نمونه بطور کاذب مثبت شدند. بنابراین حساسیت و ویژگی الایا به ترتیب 86 و 75.5 درصد بدست آمد و بدون در نظر گرفتن افراد مبتلا به آلوئولار اکینوکوکوزیس و سیستی سرکوزیس ویژگی الایزا به %80 افزایش می یابد. آنتی ژن پروتواسکولکس در روش SDS – PAGE شامل 13 باند آنتی ژن درمحدوده 28-112 کیلودالتون بود، که در آزمایش ایمنوبلات با نمونه های سرم واکنش دادند. در آزمایش ایمنوبلات از مجموع 100 نمونه 93نمونه و 7نمونه از سرم ها با هیچ کدام از باندها واکنش ندادند و باندهای 38 و 59 کیلودالتون به ترتیب دارای بیشترین ویژگی و حساسیت بودند. به طور کلی حساسیت و ویژگی ایمنوبلات به ترتیب 93 و 64.1 درصد بدست آمد.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج این مطالعه بنظر می رسد که پروتواسکولکس می تواند یک منبع مناسب آنتی ژن در تشخیص سرولوژیکی هیداتیدوزیس انسانی باشد. به نظر می رسد استفاده همزمان از تکنیک الایزا و وسترن بلات جهت تشخیص و تائید نهایی یست دارای مزیت بیشتری باشد. باند 38 کیلودالتون آنتی ژن پروتواسکولکس اختصاصی ترین باند این آنتی ژن در تشخیص سرولوژی کیست هیداتید می باشد.
    کلیدواژگان: اکینوکوکوس گرانولوزوس، کیست هیداتید، پروتواسکولکس، الایزا و ایمنوبلات
  • پیام خزائلی، حمید آجیل چی صفحه 341
    هدف
    آفت دهان یکی از شایعترین مشکلات مخاط دهان می باشد که جهت درمان آن راه های درمانی متعددی پیشنهاد شده است. با توجه به خواص بی حس کنندگی موضعی دیفن هیدرامین این دارواز گذشته در کنترل درد آفتی بکار می رفته است. از سوی دیگر یکی از بهترین فاکتورهای در درمان آفت، باقی ماندن دارو در موضع و پوشاندن سطح زخم آفتی است. با توجه به این که برخی ترکیبات مخاط چسب موجود در بازار دارویی نظیر آدکورتیل دارای عوارض جانبی مانند کاندیدیاز می باشند، لذا هدف این تحقیق ارائه فرمولاسیون مناسبی از دیفن هیدرامین در پایه خمیر مخاط چسب برای درمان زخم آفتی بود.
    روش بررسی
    در مرحله فرمولاسیون، با استفاده از پلی اتیلین سبک و پارافین مایع اقدام به ساخت پلاستی بیس به روش سرد کردن ناگهانی و نیز انجام آزمایشات کنترلی بر روی آن گردید. روش ساخت مناسب برای پایه ی مخاط چسب نیز مشخص و سپس 10 فرمولاسیون مخاط چسب با درصدهای متغییری از ژلاتین، پکتین و سدیم کربوکسی متیل سولز ساخته شد. بعد از انجام تست های کنترل اولیه، میزان قدرت چسبندگی، قدرت پوشانندگی و نیز پخش پذیری خمیرهای مخاط چسب مورد بررسی قرارگرفت. بعد از حذف پایه های نامناسب، بهترین فرمولهای مخاط چسب دارویی تهیه و تحت بررسی آزادسازی به روش سلول انتشار، مدل فرانز قرار گرفتند.
    یافته ها
    نتایج بدست آمده نشان دادند که فرمولاسیون انتخابی قدرت چسبندگی برابر با 109 میلی نیوتن بر سانتی متر مربع داشته و از اینرو قابل مقایسه با نمونه مشابه خارجی است. ضمن آنکه در مطالعه آزاد سازی سرعت جریان یابی دارو از خلال مخاط چسب برابر 6.7 μg/m2min بدست آمد.
    نتیجه گیری
    به طور کلی نتایج این تحقیق نشان داد که دیفن هیدرامین را می توان به صورت خمیر مخاط چسب با قدرت چسبندگی، پوشانندگی، پخش پذیری و آزادسازی مناسب در پایه مخاط چسب تهیه نمود و لذا استفاده از آن در درمان ضایعات آفتی دهان پیشنهاد می شود.
    کلیدواژگان: دیفن هیدرامین هیدروکلراید، مخاط چسپ، آفت دهان
|
  • Alavi Sm, Rajabzadeh Ar, Dezfulian A., Haghighizadeh Mh, Naghibzadeh M Page 292
    Objectives
    Hospital nasal carriage, among health care staff, of methicillin resistant S. aureus (HNC-MRAS) have an important role in hospital-acquired infections (HAI) in admitted patients, which can lead to various complications such as wound infection, catheter related bacterimia, neonatal sepsis, with high mortality rates and socio-economic and health impacts. The aim of the present case-control clinical trial was to compare the efficacy of various anti-microbial treatments in the control of MRSA.
    Methods
    Seventy six HC-MRSA of the heath care staff who were positively identified as HC-MRSA in Razi hospital, an educational hospital of AJUMS, were randomly allocated into 5 groups. The first group was used as placebo-treated control. The remaining groups were treated for seven days twice daily with intra-nasal application of 2% mupirocin ointment, 2% vancomycin jell, or orally 500 mg cloxacillin QID plus daily 600 mg rifampicin or 2Tablet adult co-trimoxazol twice daily plus daily 600 mg rifampicin.
    Results
    The results showed that there was significant reduction in the MRSA following intranasal mupirocin ointment and voncomycin jell which eliminated 93% and 86% of nasal carriage respectively. Oral treatment (cloxacillin 500mg Q6h plus rifampicin 600 mg daily) or (co-trimoxazol 2 adult tablets Q12h plus 600 mg rifampicin daily) resulted in 100% elimination of nasal carriers in HNC- MRSA.
    Conclusion
    These results suggest that HNC-MRSA can be controlled with intranasal mupirocin or vancomycin. In cases that do not respond to topical treatment or due to drug hypersensitivity, cloxacillin plus rifampicin or co-trimoxazol plus rifampicin are recommended.
  • Baba-Ahmadi.M., Zandieh T., Poor Fathalleh Aa, Galehdari.H., Assarzdegan M. A, Emam S.J. Jalali Far Ma, Zandian Kh Page 301
    Objectives
    Patients with thalassemia major are at increased risk of blood borne viral infections. TT virus (TTV) is a single stranded circular DNA virus which is involved in the development of post-transfusion non A– C hepatitis. The aim of the present investigation was to assess the prevalence of TTV infection among these patients.
    Methods
    Two hundred and fifty patients with thalassemia major were the subject of this study. TTV DNA was amplified from plasma by seminested polymerase chain reaction (PCR) with TTV–specific primers (NGO59, NGO61, NGO63) from the conserved regions in ORF1 (This segment consists of 271 bp). The data collected were compared with 250 blood samples taken from healthy blood donors in the central blood bank. Data were analysed using the 2 and Fisher’s exact test, as appropriate.
    Results
    The prevalence of TTV DNA was significantly higher in thalassemic patients (57.2%, 143/250) than in healthy controls (20%, 54/250). The prevalence of positive TTV DNA was found to increase with age and number of transfusions (p<0.01 and p<0.04 respectively). There is no statistically significant association between TTV DNA prevalence and the gender.
    Conclusions
    TTV is highly prevalent both among thalassemic patients living in Khouzestan province of Iran who undergo multiply transfused as well as in healthy blood donors. Based on these observations, it is likely that the parental route may not be the only mode of spread TTV. Okamoto et al. have previously shown that TTV DNA is present in faeces, which may further supports the faecal–oral route of viral transmission.
  • Elahi N., Rahzani K., Jalali M., Haghighi M Page 306
    Objectives
    Tension headache is the most common type of headache. Tension headache is mostly caused by stress, anxiety and depression. The treatment of this type of headache is achieved by pharmacological and non-pharmacological methods. Drugs used in its treatment can predispose to over use, side effects and increased costs. The purpose of this study was to evaluate the effectiveness of massage in the treatment of chronic tension headache.
    Methods
    This research is semi-experimental study in which 25 women suffering from chronic tension headache were treated by massage during a 5-week period. During the intervention the subjects were massaged on their posterior parts of the neck and shoulders for 20 minutes twice a week and were asked to record their headache indexes four times a day on a checklist. Headache indexes included: intensity and frequency of headache and quantity of analgesics taken. Headache intensity was recorded by an 11-point criterion. The collected data from the second, third and fourth weeks of investigation were recorded as the data of ongoing intervention. While those collected from weeks 1 and 5 were considered as pre and post-treatment values.
    Results
    The headache indexes showed a meaningful difference in the three stages of per, during and post intervention (p<0.01). Consequently the recovery rates for each index was 52%, 39% and 57% respectively.
    Conclusion
    Massage therapy influences the intensity, frequency and quantity of analgesic intake in chronic tension headache and can cause faster recovery or reduce the intensity of tension headache.
  • Zargar M., Razi T Page 318
    Objectives
    In order to reduce the number of sonography examinations, as well as costs and anxiety associated with this procedure, this study was conducted for allocation the best day for performing this procedure in order to identify the dominant follicle.
    Methods
    In this cross sectional descriptive study one handred infertile females received 100 mg clomiphen citrate from day 3 to 8 of the menstural cycle. The diameter of the dominant follicle as well as endometrial thickness were measured daily by serial sonography from day 12 to 15 of cycle.
    Results
    The diameter of the follicle in 70% of cases was 15 to 30 mm on day 13 of the menstrual period. The minimum measurement of endometrial thickness was on day 12 in 84% of the cases. While the maximum measurement was on day 15 in 67 % of cases. Thirty six percent of the patient did ovulate mainly on day 14 of menstural cycle. There was a positive correlation between the growth of the follicle with increase in endometrial thickness in 31% of patients, which was meaningful on day 14 of menstural cycle (p<0.05).
    Conclusions
    The findings from this suggest that the best day for prediction the probibility of ovulation by a single sonoraphy eximation is on day 13 of the cycle.
  • Shahbazian Hb, Shahbazian H., Ahmadzadeh A., Latifi M Page 320
    Objectives
    Diabetic nephropathy is one of the most important late complications of diabetes mellitus (DM) which leads to a high rate of morbidity and mortality. In initial stages of diabetic nephropathy, there are some pathologic changes in kidneys and rising of GFR. After several years, microalbuminuria is usually present, which may progress to overt proteinuria and end stage renal disease. This study was designed to assess the prevalence of microalbuminuria in type 2 DM patients visited Razi Diabetes Center of Ahvaz Jundishapur University of Medical Sciences.
    Material And Methods
    A questionnaire included age, sex, time from diagnosis of DM, history of hypertension and hyperlipidemia were filled out for each patient. Laboratory studies include: serum level of BUN, Creatinine, Triglyceride, Cholesterol, 24 h urine collection for measurement of urine creatinine, volume, microalbumin, U/A and U/C were performed for each patient.
    Results
    Ninety out of 199 patients were men and 108 were women (age ranged between 36 to 60 years). 127 patients (63.7%) showed normal urinary microalbumin (less than 30mg/day), 70 patients (35.2%) microalbuminuria (microalbumin excretion between 30-300mg/day) and 2 patients (1.1%) macroalbuminuria (24 h urine microalbumin  300mg/day). 99 patients (43%) had hypertension (BP  140/90 mmHg). 121 patients (61%) had diagnosis of DM for less than five years, 29 (14.5%) between five and ten years and 24 patients (12%) more than 15 years. 41% of patients had familial history of diabetes mellitus and 40% had hyperlipidemia (Triglyceride >250 or Total cholesterol >200 or both). Hyperlididemia, higher age group of patients and longer duration of diagnosis of DM had significant effect on the level of microalbuminuria (p< 0.001, <0.001, <0.000 respectively).There were no significant differences between microablumuric and non-microalbuminuric patients, in level of BP and family history of DM.
    Conclusions
    Prevalence of microalbuminuria in the studied group is relatively high (35.2%). Furthermore, hyperlipidemia, older age and duration of DM are risk factors for developing microalbuminuria.
  • Safikhani Z., Kallantarmahdavi Srd Page 329
    Objectives
    The azygos venous system under the diaphragm at the superior part of posterior abdominal wall varies in its origin. Commonly, the azygos vein begins by the union of the ascending lumbar and subcostal veins on the right side. It passes through the aortic opening or posterior to the right crus of diaphragm enter the thorax and lying on the right side of the vertebral bodies, it ascends on the vertebral bodies and then arches over the root of the right lung to enter the superior vena cava. It receives the right lower eight posterior intercostal veins and at its convexity the superior intercostal veins join it. The hemiazygos is formed on the left in a manner similar to that of the azygos and receives the lower posterior 9th to 11th intercostal veins.The accessory hemiazygos receives the 5 to 8 intercostal veins, these two veins enter the azygos vein.The upper posterior intercostals veins forms the left superior intercostal vein which drains into the left brachiocephalic vein. The aim of the present study was order to investigate the variation of the azygos venous system in human cadavers.
    Methods
    For this purpose 10years of study was carried out on 40 male cadavers (with the proximate age of 40 to 80 years).
    Results
    In all cases the azygos vein lied on the right side of the vertebral column and also no bilateral azygos vein was observed. In the 5% of cases the hemiazygos was absent and the related intercostal veins drained directly into azygos. In 2.5% of the cases the accessory hemiazygos has not been formed and consequently the intercostal veins of 5 to 8 with a single trunk ran anterior to the vertebral column, then joined the azygos vein. Finally, in 25% of cases the hemiazygos and accessory hemiazygos communicated with each other and by a single channel at the level 8th vertebra enter the azygos vein.
    Conclusions
    The network of azygos venous system is corresponded to the general patterns reported in Gray’s Anatomy, however the azygos vein was not observed neither on the left nor in front of vertebral column and in one case the hemiazygos was absent. The knowledge of these variations will be important in study of radiographic, dissection and surgery of the posterior mediastinum.
  • Rafiei A., Mirzaei A., Jahanshahi Ah, Talaeizadeh Ahand Maraghi S Page 331
    Objectives
    Serological diagnosis of cystic echinococcosis (CE), caused by Echinococcus granulosus, has been performed by different techniques. The lack of a standardised method for antigen preparation affects the sensitivity and specificity of the tests. The aim of this study was to assess the usefulness of Echinococcus granulosus protoscolex antigen, obtained from naturally infected sheep, using ELISA and immunoblot techniques.
    Methods
    Overall we tested 353 serum samples comprising: one hundred sera from surgically confirmed cystic echinococcosis, 200 sera from native healthy sheep and 53 heterologous sera were evaluated.
    Results
    ELISA results showed 86 of samples of hydatidosis sera were positive and 14 samples showed negative. While 14 samples of heterologous group showed cross reaction. The sensitivity and specificity of ELISA obtained 86% and 75.5% respectively. On the other hand, protoscolex of Echinococcus granulosus, after electerophoresis by SDS-PAGE, showed 13 antigenic bands of 28-112 KDa that reacted with serum samples. With immunoblot test, 93 samples of hydatidosis sera showed positive reaction with antigenic bands and 7 samples were negative. The 38 KDa band showed good immunoblot specificity and 59KDa antigen showed high sensitivity. Overall cystic echinococcosis diagnosis by immunoblotting indicated 93% and 64.1% sensitivity and specificity respectively.
    Conclusions
    The findings from the present study suggest that protoscolex can be considered as a good source of antigenic component in serological cystic Echinococcos granulosus. Furthermore, the use of the combination of ELISA and immunoblot techniques for confirmation of laboratory diagnosis of human echinococcosis is advantagous. In addiiton, 38 KDa antigen is the most specific fraction of protoscolex in immunological tests
  • Khazaeli P., Ajilchi H Page 341
    Objectives
    Aphthous stomatitis is one of the common mouth problems. Several medical procedures have been suggested for its treatment. Diphenhydramine has been commonly used to control aphthous pain because of its local anaesthetic effect. One of the important factors that determine its effectiveness in the treatment of aphthous ulcer is persistent at the location. Some of mucoadhesive drug formulations such as Adcortyl (containing corticosteroids)have several inherent side effects like candidiasis. The purpose of this research was to prepare a mucoadhesive formulation of diphenhydramine in a suitable base which can be used in the treatment of aphthous stomatitis.
    Methods
    In the first stage, low-density propylene glycol (LDPE) and liquid paraffin were used for preparing the plastibase by shock cooling method. This base was quality-tested and the suitable method to prepare the mucoadhesive base was determined. In the second stage of work, ten formulations containing different concentrations of gelatine, pectin, Na-CMC were prepared. The adhesive strengths, the occlusivity and the spreadability of the pastes were studied. The selected preparations were tested for drug release studies by Franz diffusion cell.
    Results
    The results showed that the selected formulation has the adhesive strengths equal to 109 mNcm-2 similar to the commercial product with a release drug flux rate of 6.7 g/cm2min.
    Conclusions
    These results showed that diphenhydramine can be formulated in a mucoadhesive base with proper mucoadherence, exclusivity, occlusivity spreadability with suitable release profile that makes it useful for use in aphthous stomatitis