فهرست مطالب

دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران - سال شصت و چهارم شماره 2 (پیاپی 62، اردیبهشت 1385)

مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران
سال شصت و چهارم شماره 2 (پیاپی 62، اردیبهشت 1385)

  • 126 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1385/02/11
  • تعداد عناوین: 14
|
  • محمود فرزان، سید محمد جواد مرتضوی، رامین اسپندار صفحه 85
    زمینه و هدف
    استئوبلاستوم یکی از نادرترین تومورهای اولیه استخوان می باشد. اگرچه درگیری استخوان های کوچک دست وپا برابر آمارهای موجود سومین محل از نظر شیوع برای این تومور می باشد. گزارشات موجود در مقالات انگلیسی زبان در خصوص درگیری دست توسط این تومور بسیار نادر و کم می باشد.
    روش بررسی
    علایم بالینی مبتلایان به استئوبلاستوم غیراختصاصی می باشد، دردهای شدید شبانه که با مصرف داروها حاوی سالیسیلات بهبود یابند در این بیماران کمتر گزارش شده و دردهای این بیماران غالبا دایمی و نامشخص می باشند و عمدتا بیمار قادر به لوکالیزاسیون دقیق محل درد نمی باشد و غالبا این بیماران از ماه ها قبل از مراجعات پزشکی از درد شکایت داشته اند و لذا سیر بالینی طولانی مدتی دارند. تورم در استئوبلاستوم دست یافته ثابتی می باشد بطوریکه درتمام بیماران ما دیده شده و وجود داشته است. علایم رادیوگرافیک در درگیری دست توسط استئوبلاستوم تشخیصی نمی باشند و لذا قبل از عمل جراحی و پاسخ نسجی نمونه گرفته شده در حین جراحی، تشخیص نوع تومور بر مبنای یافته های رادیوگرافیک و بالینی بسیار مشکل است بطوریکه درتمام بیماران ما، استئوبلاستوما به عنوان اولین تشخیص قبل از عمل جراحی مطرح نبوده است.
    یافته ها
    ازنظر آسیب شناسی، استئوبلاستوم شامل یک استرومای بافت همبندی همراه با عروق فراوان می باشد که در آن نسوج استئوییدی و استخوانی اولیه woven به طور فعال دیده می شوند. درمان به مرحله (stage) بیماری و محل آن بستگی دارد. در مراحل 1 و 2 بیماری کورتاژ و گرافت استخوانی کافی است. در حالیکه در مرحله 3 بیماری برای جلوگیری از عود بیماری برداشتن وسیع ضایعه (wide resection) الزامی است.
    نتیجه گیری
    مهمترین تشخیص افتراقی این تومور بخصوص در دست استئوسارکوم می باشد که در صورت خطای تشخیصی می تواند منجر به انجام اعمال جراحی نامناسب در بیمار گردد.
    کلیدواژگان: استئوبلاستوما، تومورهای اولیه خوش خیم استخوان
  • حسن جلایی خو، منوچهر کیهانی صفحه 91
    زمینه و هدف
    پان سیتوپنی کاهش هر سه رده عنصر خونی اعم از اریتروسیت ها، لکوسیت ها و پلاکت ها می باشد. پان سیتوپنی با مکانیزم های مختلفی به وجود می آیند. بعضی از حالات همراه با کاهش تولید سلول های خون ساز در مغز استخوان می باشد که نتیجه تخریب مغز استخوان به وسیله توکسین ها است (مغز استخوان کم سلول یا بدون سلول). مغز استخوان ممکن است به وسیله سلولهای اینرمال و بدخیم جایگزین شده و یا تمایز یا رشد سلول های مغز استخوان سرکوب شده باشد. فاکتورهای مختلفی از جمله توزیع جغرافیایی و ژنتیک سبب اختلاف درشیوع علل پان سیتوپنی در مناطق مختلف می باشد.
    روش بررسی
    این تحقیق یک مطالعه از نوع توصیفی و گذشته نگر می باشد که کلیه بیماران مبتلا به پان سیتوپنی که از سال 73 لغایت 81 در بخش خون بیمارستان 501 بستری بوده اند را شامل می شود. بحث و بررسی نتایج براساس اطلاعات استخراج شده از پرونده بیماران که در بایگانی بیمارستان موجود می باشد انجام گرفته است. بعد از بررسی محتویات و مدارک پزشکی بیماران تعداد 188 بیمار به عنوان حجم نمونه جمع آوری شد. زمان شروع به کار این تحقیق از تاریخ 81.9.1 می باشد و تا تاریخ 82.5.31 به طول انجامید.
    یافته ها و
    نتیجه گیری
    بعد از استخراج و بررسی اطلاعات نتایج زیر به دست آمده:1- بیشترین شیوع علل ایجاد کننده پان سیتوپنی مربوط به لوکمی حاد می باشد.
    2- درمیان انواع لوکمی حاد، AML بیشترین گروه را شامل می شود.
    3- بیشترین گروه سنی درگیر مربوط به دهه دوم می باشد.
    4- گروه جنسی مذکر با دارا بودن 73% از بیماران، بیشترین گروه جنسی درگیر بوده است.
    5- بیشترین علت مراجعه بیماران ضعف و بی حالی و تظاهرات مربوط به کم خونی می باشد.
    کلیدواژگان: پان سیتوپنی، لوکمی حاد، AML
  • رویا کیانی شیرازی، سیروس زینلی، مرتضی کریمی پور، بهناز زربخش، رضا علی بخشی صفحه 95
    زمینه و هدف
    آلفاتالاسمی شایع ترین اختلال توارثی سنتز هموگلوبین دردنیا می باشد. آلفاتالاسمی عمدتا حاصل حذف یک یا هر دو ژن آلفا موجود در کروموزوم 16 می باشد. حاملین اشکال حذفی آلفاتالاسمی (aa/- - یا a-a-، aa/a-) از نظر بالینی طبیعی بوده ولی کم خونی هیپوکروم، میکروسیتیک دارند. هتروزیگوت های مرکب (a-/- -) کم خونی نسبتا شدیدی دارند و بیماری HbH نامیده می شود. جنین هایی که هیچ ژن آلفایی به ارث نمی برند (–/–) (سندرم هیدروپس فتالیس) در دوران جنینی یا مدت کوتاهی بعد از تولد می میرند. بیش از 95% آلفاتالاسمی شناخته شده خذف یک یا هر دو ژن آلفاگلوبین موجود بر روی کروموزوم 16 را دارند.
    روش بررسی
    آزمایش بر روی 114 فرد ایرانی با MCV و MCH پایین و HbA2 نرمال که به درمان آهن هم پاسخی ندادند از طرف مراکز بهداشتی کشور به انستیتوپاستور ایران ارجاع داده شده بودند، انجام گرفت. DNA ژنومی از سلول های سفید خونی به روش Salting Out تخلیص گردید. دراین تحقیق در یک لوله منفرد Multiplex-PCR برای هفت حذف (FIL, -a20.5, –MED, –a4.2, -a3.7, –SEA, –THAI) آلفاتالاسمی انجام گردید.
    یافته ها
    DNA حاملین آلفاتالاسمی برای وجود انواع متفاوت جهش های ژن آلفاگلوبین مورد آزمایش قرار گرفتند. جهش های ژنی (حذفها) درتعدادی از نمونه های مورد مطالعه شناسایی گردیدند. این حذف ها شامل: حذف های تک ژن -a3.7 و -a4.2 و حذف های دو ژنی مدیترانه ای –MEDو –a20.5 بودند.
    نتیجه گیری
    حذف -a3.7 شایع ترین حذف ژن آلفاگلوبین در نمونه های مورد مطالعه می باشد. Multiplex-PCR روشی ساده، سریع و حساس برای تعیین حذف های ژن آلفاگلوبین می باشد.
    کلیدواژگان: آلفا تالاسمی، مولتی پلکس PCR، ایران
  • محمدحسین برادران فر، محمد افخمی اردکانی، علی محمودی صفحه 100
    زمینه و هدف
    به نظر می رسد که دیابت با مکانیسم های مختلفی از جمله میکروآنژیوپاتی، رسوب سوربیتول و گلیکوزیلاسیون بر سیستم شنوایی اثر می گذارد و باعث کاهش شنوایی دو طرفه حسی- عصبی با پیشرفت تدریجی می شود که با افزایش طول مدت دیابت مرتبط است.
    روش بررسی
    این مطالعه به صورت مقطعی و از نوع مشاهده ای تحلیلی بر روی 300 بیمار دیابتی تیپ II 50-30 ساله و 300 نفر گروه کنترل که از نظر سنی و جنسی با هم مطابقت داشتند انجام شد. نمونه ها کاملا تصادفی انتخاب شدند و قبل از انجام آزمایشات اودبومتری توسط پرسشنامه ای که از قبل طراحی شده بود مورد ارزیابی قرار گرفتند. در ضمن تکمیل پرسشنامه درصورت وجود کاهش شنوایی هدایتی و یا کاهش شنوایی حسی عصبی به هر دلیل دیگری و نیز وجود بیماری های متابولیک دیگر از مطالعه حذف می شدند. آزمایشات شنوایی سنجی شامل Impedance, PTA بر روی هر دو گروه بیمار و کنترل انجام شد.
    یافته ها
    در این تحقیق آستانه شنوایی در فرکانس های High, low در گروه بیمار نسبت به گروه کنترل بالاتر بود. درتفکیک سنی این دو گروه در فرکانس های High, low میانگین آستانه شنوایی در همه گروه های سنی در گروه بیمار بالاتر از گروه کنترل بود. در تفکیک بیماران دیابتی براساس مدت ابتلا به دیابت میانگین آستانه های شنوایی در گروه 18-8 سال از دو گروه 3-1 سال و 7-4 سال بالاتر بود. میزان شنوایی در بیماران مبتلا به هیپرتانسیون تفاوتی با بیماران بدون هیپرتانسیون نداشت. همچنین دراین تحقیق تفاوتی بین میانگین آستانه های شنوایی مردان و زنان دیابتی وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    به طور کلی این مطالعه نشان می دهد که افراد دیابتی شنوایی ضعیف تری نسبت به جمعیت نرمال دارند و بین مدت ابتلا به دیابت و بروز کاهش شنوایی ارتباطی موجود است.
    کلیدواژگان: دیابت، میکروآنژیوپاتی، رسوب سوربیتول، گلیکوزیلاسیون، آستانه شنوایی
  • نورالدین نخستین انصاری، محمدرضا هادیان، حسین باقری، صوفیا نقدی، شهره جلایی، طاهره خسرویان عرب صفحه 105
    اسپاستیسیته یک اختلال حرکتی است که با افزایش وابسته به سرعت در رفلکسهای کششی بعنوان جزئی از سندرم نورون محرکه فوقانی مشخص می شود. ارزیابی کلینیکی در درمان و تعیین پیشرفت بیماران اسپاستیک ضروری می باشد. در حال حاضر، پذیرفته شده ترین مقیاس کلینیکی برای ارزیابی تون عضلانی، مقیاس اصلاح شده اشورت است. هدف تحقیق، بررسی پایایی مقیاس اصلاح شده اشورت (اینترریتر ریلایبیلیتی) و مقایسه پایایی در اندام فوقانی و تحتانی، عضلات پروگزیمال و دیستال اندامها بود...
    کلیدواژگان: همی پلژی، اسپاستیسته، پایایی اینترریتر، مقیاس اصلاح شده اشورت
  • زینب میابی، عبدالرسول علایی، حسن هاشمی صفحه 113
    زمینه و هدف
    با گسترش روزافزون روش های تصویربرداری تشخیصی اهمیت شناخت دقیق از آناتومی و حتی میکروآناتومی ضروری است تا از بیماری فرض نمودن تغییرات طبیعی بدن ممانعت شود، یکی از این نواحی خیلی مهم، ناحیه سلا و سوپراسلا جمجمه می باشد که دارای اجزا حساسی است. CT و MRI جهت افتراق ضایعات مرضی از تغییرات طبیعی کمک کننده است. لذا تحقیقی بر روی تغییرات طبیعی این بخش از جمجمه در جمعیت مشخصی صورت دادیم.
    روش بررسی
    برای ارزیابی تغییرات طبیعی فضای ساب آراکنویید ناحیه سوپراسلا، سلا، 200 بیمار که بعلت سردرد به مرکز CT اسکن و 200 بیمار دیگر با سر درد به مرکز MRI جهت بررسی معرفی شده بودند ولی یافته های تصویری نرمال داشتند ناحیه سلا و سوپراسلا آنها مورد بررسی قرار گرفت. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش گروه ابتدای اشکال مختلف و اندازه گیری ابعاد و تغییرات طبیعی ناحیه سلار و سوپراسلار بود.
    یافته ها
    تغییرات طبیعی مختلفی در اجزا نسج نرمی، استخوانی ناحیه در سلا و سوپراسلا جمجمه مشخص گردید. اشکال مختلف سلاتورسیکا و سیسترن سوپراسلار و کیاسمااپتیک مشخص و گروه بندی گردید.
    نتیجه گیری
    با توجه به وجود گونه های متفاوت بافتی در ناحیه سلا و سوپر اسلا جمجمه؛ تغییرات طبیعی مختلفی نیز دیده می شود که شناخت آنها موجب می شود تا از بیماری فرض کردن آنها ممانعت شود. هر چند گاهی خط واضحی بین موارد تغییر طبیعی و شبه بیماری و احیانا بیماری مشخص نیست لذا بررسی تکمیلی با سی تی و MRI پیشنهاد می شود علت متغیر بودن شکل CT فضای سوپر اسلا و سلا در افراد نرمال بعلت مختلف بودن ساختمان آناتومیکی و تکنیک بکارگیری است. جهت رد ضایعات ناحیه سوپراسلا نیاز به آگاهی کامل از تغییرات طبیعی داریم. سی تی اسکن با برشهای باریک کمک کننده است. در مجموع CT و MRI هر دو کارایی بالای تشخیصی در ناحیه سلا و سوپراسلا دارند.
    کلیدواژگان: سلاتورسیکا و محتویات آن، تغییرات طبیعی، MRI، CT
  • سیدجمال هاشمی، عبدالناصر محمدی، سید حسین میر هندی، ساسان رضایی صفحه 127
    زمینه و هدف
    تهاجم قارچ به بافتهای بدن انسان تقریبا از اوایل سال 1800 میلادی شناخته شده و از سال 1900 به بعد گزارشات فراوان از بیماری های قارچی ارایه شده است. در حالیکه امروزه پیشرفت های وسیعی در مورد درمان و پیشگیری از عفونتهای قارچی پاتوژن صورت گرفته است و از موارد بروز آن تا حدودی کاسته شده است ولی به همان نسبت بر میزان بروز عفونتهای فرصت طلب افزوده شده است. لذا با توجه به اهمیت بررسی عوامل قارچی در اعضا مختلف از جمله دستگاه گوارش و همچنین اندک بودن مطالعات در این زمینه در ایران و جهان تصمیم به بررسی فراوانی عوامل قارچی در بیماران با ضایعات مشکوک به آپاندیسیت گرفته شد.
    روش بررسی
    به همین منظور این بررسی به مدت 6 ماه بر روی بیمارانیکه دچار آپاندیسیت مشکوک می شدند و مورد عمل جراحی قرار می گرفتند انجام شد. روش مطالعه در این بررسی از نوع توصیفی- مقطعی بوده است. از نمونه های جداشده از بیماران آزمایش مستقیم و کشت بعمل آمد. نمونه ها بر روی محیط سابورو دکستروز آگار کلر امفنیکل دار (SC) کشت داده شدند و آزمایش مستقیم نیز یا استفاده از پتاس 10% انجام شد.
    یافته ها
    در این بررسی تعداد 200 نمونه آپاندیسیت مشکوک جراحی شده مورد پژوهش قرار گرفت، که از این میزان تعداد 10 مورد قارچ 5 درصد جدا شد که به ترتیب کاندیدا آلبینکس (40%)، کاندیدا تروپیکالیس (20%)، گونه ژئوتریکوم (20%)، گونه ای کریپتوکوکوس (10%) و از سایر گونه های مخمری (10%) بوده است.
    نتیجه گیری
    با وجودی که عوامل قارچی در 5 درصد از آپاندیسیت های مشکوک بدست آمده اند، با توجه به اینکه فراوانی عوامل قارچی در بافت آپاندیس کم است و هیچکدام از بیماران سابقه مصرف بیماری های زمینه ای را ندارند در نتیجه نمی توان درمان دارویی را به سمت داروهای ضد قارچی سوق داده تا از میزان جراحی ها کاسته شود.
    کلیدواژگان: آپاندیسیت، کاندید آلبیکنس، کاندیدا تروپیکالیس، کریپتوکوکوس
  • حسین خلیلی، سیمین دشتی، سپیده سیفی، ملوک حاجی بابایی، سهیلا شفیعی صفحه 133
    زمینه و هدف
    آنمی از مشکلات شایع در بیماران با نارسایی مزمن کلیه می باشد که در 25% بیماران دیده می شود. شایعترین علت بروز آنمی در این بیماران، کاهش ترشح اریتروپویتین بوده ولی سایر علل شامل کاهش طول عمر گلبولهای قرمز، از دست دادن خون در ضمن دیالیز و یا خون گیری های مکرر، اورمی، کمبود آهن، ویتامین B12 و اسید فولیک می باشد. تا قبل از معرفی اریتروپویتین در سال 1982، جهت تصحیح و حفظ هماتوکریت در محدوده نرمال در بیماران دیالیزی، از تزریق خون استفاده می شد.
    روش بررسی
    هدف از انجام این مطالعه ارزیابی مصرف این دارو و مقایسه اثر بخشی فرآورده های تجاری موجود در بازار دارویی ایران می باشد. مطالعه در یک دوره یکساله (ابتدای شهریور 1382 تا شهریور 1383) در بخش نفرولوژی ودیالیز بیمارستان امام خمینی انجام شد.
    یافته ها
    از 30 بیمار مورد مطالعه 13 بیمار Eprex و 17 بیمار Epocim دریافت می نمودند متوسط دوز دریافتی اریتروپویتین 2000IU سه بار در هفته بود. متوسط سطح پلاسمایی هموگلوبین و هماتوکریت قبل از درمان در بیماران به ترتیب 9.38g/dl و 28% بود. افزایش هموگلوبین و هماتوکریت درگروهی که Eprex دریافت می نمودند به میزان معنی داری از گروه Epocim بالاتر بود (به ترتیب P=0.026, P=0.001)).
    نتیجه گیری
    میزان بروز عوارض شامل افزایش فشار خون، سردرد، درد محل تزریق و علایم شبه آنفولانزا در گروه Epocim به میزان قابل توجهی از گروه Eprex بالاتر بود.
    کلیدواژگان: آنمی، اپرکس، اپوسیم
  • محبوبه حاجی عبدالباقی، علی اکبر امیرزرگر، مهرداد خالدی، فریده خسروی، مهرناز رسولی نژاد، زهرا احمدی نژاد، عبدالرضا سودبخش، سیروس جعفری، بیتا انصاری پور، بهروز نیک بین صفحه 141
    زمینه و هدف
    درک بهتر مکانیسم های ایمونوپاتولوژیک بیماری سل برای تولید واکسن های نوین و داروهای ایمونومدولاتور جایگزین ضروری می باشد. بدین منظور مطالعه زیر شامل اندازه گیری سایتوکاین های Th1 (اینترفرون- گاما و اینترلوکین- 2) و Th2 (اینترلوکین- 4 و اینترلوکین- 10) در سرم بیماران مبتلا به سل ریوی با اسمیر خلط مثبت و مقایسه آن با افراد سالم PPD مثبت طراحی گردید.
    روش بررسی
    جمعیت مورد مطالعه شامل بیماران HIV منفی که براساس تعریف WHO مبتلا به سل ریوی خلط مثبت بوده، و در بخش های عفونی بیمارستان امام خمینی تهران بررسی شدند یا به مراکز بهداشتی- درمانی جنوب تهران مراجعه نمودند، بود. گروه شاهد شامل افراد سالم و PPD مثبت بود که در تماس نزدیک با بیماران مبتلا به سل ریوی خلط مثبت قرار داشتند. دراین تحقیق 34 بیمار مبتلا به عفونت فعال سل ریوی (شامل 17 مرد و 17 زن) و 23 فرد سالم با تست پوستی PPD برابر با 10 میلی متر یا بیشتر (شامل 12 مرد و 11 زن) مورد مطالعه قرار گرفتند میانگین سنی افراد بیمار 41.73 سال و افراد سالم 27.74 بود.
    یافته ها
    میانگین سطح اینترفرون- گاما در سرم افراد مبتلا به سل ریوی بطور معنی دار از نظر آماری بالاتر از میانگین سطح آن در افراد سالم PPD مثبت بود در حالیکه در مورد اینترلوکین- 2، اینترلوکین-4 و اینترلوکین- 10 این میزان در افراد سالم بطور معنی دار از نظر آماری بالاتر از افراد بیمار بدست آمد. مقایسه میانگین سطح این سایتوکاین ها قبل از درمان و حین درمان (حدود 2 ماه بعد از شروع درمان) نشان داد که اگر چه در مورد اینترفرون- گاما و اینترلوکین- 4 این میزان افزایش یافت، در مورد اینترلوکین- 2 و اینترلوکین- 10 کاهش در این مقادیر مشاهده شد. این تغییرات فقط در مورد اینترلوکین- 10 از نظر آماری معنی دار می باشد. سن و جنس بر تغییرات سایتوکاین ها قبل از درمان و حین درمان تاثیری نداشته است.
    نتیجه گیری
    نتایج حاصله ا زاندازه گیری سایتوکاین های Th1 و Th2 در سرم بیماران مبتلا به سل ریه با نتایج حاصله از مطالعات انجام گرفته در محیط کشت سلول های تک هسته ای خون محیطی تحریک شده با آنتی ژن های مایکوباکتریوم توبرکلوزیس متفاوت می باشد. لذا اندازه گیری همزمان آنها در سرم و در محیط کشت و همچنین در مایع بلور و مایع BAL پیشنهاد می شود.
    کلیدواژگان: سل، اینترفرون - گاما، اینترلوکین - 2، اینترلوکین -4، اینترلوکین -10
  • حسین فخرزاده، مازیار مرادی، محمدجعفر محمودی، نگار نادرپور، محمد باقری راد، مسعود احمدزاد اصل، سید حسن عارفی صفحه 149
    زمینه و هدف
    کیفیت مراقبت از مبتلایان به سندروم حاد کرونر و تطابق مراقبت های اعمال شده با شواهد علمی، اثر شناخته شده ای در پیش آگهی بیماران دارد. این مطالعه منظور ارزیابی کیفیت مراقبت در بیماران مبتلا به سندروم حاد کرونر در یکی از بیمارستان های تابعه دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران صورت گرفت.
    روش بررسی
    شاخص های کیفیت مراقبت در این مطالعه شامل شاخص های فرآیند و نتیجه مراقبت و مطابق با شاخص های مورد استفاده در پروژه IMONICA بود. 320 بیمار (شامل 80 بیمار از هر دوره 3 ماهه از ابتدای مرداد 82 تا انتهای تیر 83) که با تشخیص اولیه سندروم حاد کرونر بستری شده بودند، از نظر تطبیق تشخیص با تعاریف استاندارد پروژه مونیکا، مراقبت های اعمال شده و حیات در روز 28 پس از حمله مورد ارزیابی قرار گرفتند.
    یافته ها
    نمره درمان معادل (2ETS) در بیماران زنده مانده مبتلا به انفارکتوس قطعی میوکارد 43.4 درصد (دامنه اطمینان 95 درصد: 53.94-32.86) و نمره درمان وزن داده شده (3WTS) معادل 22.2 درصد (دامنه اطمینان 95 درصد: 31.03-13.36) به دست آمد. مرگ و میر 28 روزه در مجموعه بیماران، 9.09 درصد (دامنه اطمینان 95 درصد: 12.33-5.85) بود.
    نتیجه گیری
    علیرغم قابل قبول بودن شاخص های فرآیند و نتیجه درمان در مقایسه با شاخص های مربوط به مراکز همکار طرح مونیکا، بایستی تفاوت نمونه گیری بیمارستانی این مطالعه را با مطالعات مبتنی بر جمعیت پروژه مونیکا مد نظر داشت؛ شاخص های کیفیت مراقبت در صورت افزوده شدن موارد مرگ پیش بیمارستانی (که سطح مراقبتی آنان پایین تر از بیماران مراقبت شده در بیمارستان ها می باشد) کاهش شدیدی خواهد یافت.
    کلیدواژگان: کیفیت مراقبت، سندرم حاد کرونر، انفارکتوس میوکارد
  • زهرا احمدی نژاد، شهرام فیروز بخش، زینب نادیا حتمی، حمیده باقریان، هزیر صابری، بهادر، محسن نیکزاد، منصور جمالی زواره ای، آذر حدادی، محبوبه حاجی عبدالباقی، مینو محرز، مهرناز رسولی نژاد، علیرضا سودبخش، علیرضا یلدا صفحه 155
    زمینه و هدف
    بیماری سل در حال حاضر از مهمترین مسایل بهداشتی در تمام کشورهای جهان است تا آنجا که سازمان بهداشت جهانی در سال 1993 سل را یک فوریت پزشکی بهداشتی اعلام کرده است. نگاه گذرایی به آمارهای منتشر شده از سوی آن سازمان عمق فاجعه را به روشنی نشان می دهد. بر اساس برآوردهای انجام شده، سالانه هشت میلیون مورد جدید در جهان پیش می آید که فقط نصف آنها کشف و تشخیص داده می شوند پرده جنب یکی از شایعترین محلهای ابتلا در سل خارج ریه است و 30% موارد سل خارج ریه را شامل می شود. ما در این مطالعه ارزش اخباری تستهای تشخیصی در پلورال افیوژن سلی را بررسی نموده ایم.
    روش بررسی
    با طراحی یک مطالعه مقطعی کلیه بیمارانی که برای بررسی علت پلورال افیوزن اگزوداتیو در بخشهای عفونی و ریه بیمارستان امام خمینی در طی سالهای 1380 الی 1383 بستری شده بودند وارد مطالعه شدند. و تا رسیدن به تشخیص نهایی قطعی پیگیری شدند. و سپس ارزش اخباری تستهای تشخیصی کاربردی و یافته های بالینی در بیماران تحت مطالعه با استفاده از روش های آماری مناسب محاسبه و مشخص گردید.
    یافته ها
    بر اساس مطالعه حاضر در 88 بیمار مبتلا به پلورال افیوژن اگزوداتیو با تشخیص نهایی قطعی، توبرکولوز مهمترین و شایعترین تشخیص افتراقی بود. یافته های اپیدمیولوژیک، بالینی و آزمایشگاهی که از ارزش اخباری و نسبت درستنمایی (LR) قابل قبولی برای تایید تشخیص توبرکولوز برخوردار بودند عبارت بودند از: ملیت افغانی؛ سابقه تماس با فرد مسلول؛ وجود علایم عمومی بصورت مجموعه تب، تعریق شبانه، و کاهش وزن؛ تست پوستی توبرکولین مثبت؛ CRP>2plus, Lymph>50%, LDH>200u/l.
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج مطالعه حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که اگر چه یافته های بالینی عمومی و نیز یافته های آزمایشگاهی غیراختصاصی را نمی توان به تنهایی برای رد یا تشخیص توبرکولوز پرده جنب بکار برد، ولی در نبود تستهای تشخیصی قطعی از قبیل کشت و اسمیر مایع پلور (که بر اساس مطالعه ما و سایر مطالعات احتمال مثبت شدن آنها بسیار ضعیف است) از مجموعه ای از یافته های فوق و در کنار انجام اقدامات تشخیصی برای رد سایر علل شایع (بویژه بدخیمی)، می توان به نفع تشخیص توبرکولوز بهره برد.
    کلیدواژگان: بیماری سل، پلورال افیوژن سلی، تست پوستی توبرکولین مثبت
  • گلبرگ طریقت صابر، شبنم زارعی، آرش اعتمادی، آقای محمدرضا محمدی، گیتی شمس صفحه 165
    زمینه و هدف
    اضطراب شایع ترین دیسترس سایکولوژیک در مبتلایان به کانسر است. مطالعات زیادی برای بررسی اضطراب و افسردگی در مبتلایان به کانسر و عوامل موثر بر آن صورت گرفته است. میزان آگاهی بیماران از جنبه های مختلف بیماری، میزان تمایل آنها به دریافت اطلاعات بیشتر و رضایت مندی آنها از اطلاعات منتقل شده و نگرش مبتلایان به کانسر در ایران نسبت به انتقال کامل اطالعات، مقولاتی هستند که به خوبی به آنها پرداخته نشده و ارتباط آنها با بروز موربیدیتی سایکولوژیک در این بیماران شناخته شده نیست.
    روش بررسی
    در یک مطالعه مقطعی 250 بیمار مبتلا به کانسرهای جامد در محدوده سنی 75-15 سال، مراجعه کننده به انستیتو کانسر بیمارستان امام خمینی، وارد مطالعه شدند. با استفاده از پرسشنامه شماره1، میزان آگاهی بیماران از جنبه های مختلف بیماری، تمایل بیماران به دریافت اطلاعات بیشتر، سطح رضایت و نگرش بیماران به دریافت اطلاعات سنجیده شد. نمره افسردگی و اضطراب با استفاده از مقیاس افسردگی و اضطراب بیمارستانی سنجیده شد. پایانی پرسشنامه شماره یک با محاسبه آلفا کرومباخ (a<0.9) سنجیده شد.
    یافته ها
    30% بیماران اضطراب و 17% بیماران افسردگی داشتند. سطح آگاهی 32% بیماران «کم» و 54% «متوسط» بود. همبستگی معنی داری میان آگاهی و افسردگی و اضطراب وجود نداشت. اکثر بیماران (69%) میزان اطلاعات داده شده توسط پزشک را «ناکافی» می دانستند، نمره افسردگی به صورت معنی داری در این گروه از بیماران بیشتر از سایر بیماران بود. اکثر بیماران (59%) تمایل داشتند که حداکثر اطلاعات ممکن را در مورد جنبه های مختلف بیماری به دست آورند. همبستگی معنی داری میان تمایل بیماران با افسردگی و اضطراب وجود نداشت. 64% بیماران عقیده داشتند که در اکثر جنبه های مرتبط با بیماری، پزشک باید حداکثر اطلاعات ممکن را در اختیار بیمار قرار دهد. میان نگرش بیماران و افسردگی و اضطراب، همبستگی معنی داری وجود نداشت. سطح رضایت 29% بیماران «کم» و 39% بیماران «متوسط» بود. نمره افسردگی و اضطراب به صورت معنی داری در بیمارانی که رضایت کمتری داشتند، از سایر بیماران بیشتر بود.
    نتیجه گیری
    پایین بودن سطح آگاهی اکثر مبتلایان به کانسر درباره بیماری خود در این مطالعه و تمایل زیاد آنها به دریافت اطلاعات بیشتر و عدم رضایت مندی آنها از اطلاعات موجود، و وجود نگرش مثبت نسبت به انتقال کامل اطالعات درباره بیماری، همگی دلالت بر این مساله دارند که روند آگاه سازی توسط پزشکان باید بیشتر و بهتر صورت گیرد. به نظر می رسد که میزان اطلاعات به تنهایی نمی تواند در بروز موربیدیتی سایکولوژیک در مبتلایان به کانسر موثر باشد، درحالی که میزان رضایت مندی بیماران از اطلاعات دریافت شده که به طور ضمنی اشاره به کیفیت و نحوه انتقال اطلاعات دارد، نقش موثری در بروز اضطراب دارد. درعین حال، وجود دید منفی در باور عمومی جامعه ایران نسبت به کانسر و آینده آن، فاکتوری است که هم بر کارکرد پزشکان و نحوه اطلاع رسانی آنها و هم بر تطابق سایکولوژیک مبتلایان به کانسر با مساله بیماری خود تاثیرگذار است.
    کلیدواژگان: سایکوانکولوژی، اضطراب، رضایت، اطلاعات داده شده
  • ناهید رحیمی فرد، اکبر میرصالحیان، پرویز مالک نژاد، ناصر ابراهیمی دریانی صفحه 172
    زمینه و هدف
    هلیکوباکتر پیلوری عامل گاستریت مزمن فعال، زخم های معده و اثنی عشر در انسان و یک عامل در ایجاد سرطان معده و تومورهای لنفوییدی مخاط است. اولین و مهمترین قدم برای ایجاد عفونت و بیماریزایی، چسبیدن باکتری به مخاط معده می باشد. لذا استفاده از مواد مهارکننده فاکتور چسبندگی باکتری و ممانعت از اتصال روش های جدید درمانی در بیماری های عفونی را مطرح می سازد. در نتیجه ارایه روش مناسب برای چسبندگی از جایگاه خاصی برخوردار می شود.
    روش بررسی
    با مقایسه روش های گزارش شده از نظر نوع سلول، غلظت شیرابه سلولی و باکتری، مدت زمان تماس و دمای مجاورت با ادغام و یا تغییر آنها روش مناسب برای چسبیدن هلیکوباکتر به سلولها بدست آمد و چسبندگی 22 سوش هلیکوباکترپیلوری جداشده از بیوپسی انتر معده یا دوازدهه 49 بیمار با علایم دیس پپسی، گاستریت، زخم معده، زخم اثنی عشر و... که تحت اندوسکوپی قرار گرفته بودند به هفت رده سلول انسانی از طریق ELISA با استفاده از فعالیت اوره آزی هلیکوباکترپیلوری (Urea Phenol Red) UPR بررسی شد.
    یافته ها
    استفاده از غلظت شیرابه میکروبی معادل لوله 1 مک فارلند برای هلیکوباکترپیلوری و شیرابه سلولی حاوی 10 5 سلول در میلی لیتر، زمان 90 دقیقه مجاورت باکتری با سلول در 37 درجه سانتیگراد منجربه حداکثر چسبندگی شد. بین 22 سوش هلیکوباکترپیلوری از نظر چسبیدن به سلولها تفاوت معنی داری وجود نداشت. هلیکوباکتر پیلوری به تمام هفت رده سلولی مورد استفاده در شرایط invitro می چسبد و درصد چسبندگی به سلولها به ترتیب HT29, HT29/219, AGS, SW742, Hela, HepII تا Caco-2 کاهش قابل ملاحظه ای را نشان داد و بهترین چسبندگی به سه رده سلول اول بود.
    نتیجه گیری
    برای بررسی های چسبندگی، ممانعت از چسبندگی و جداسازی استفاده از روش چسبندگی ارایه شده دراین تحقیق توصیه می شود و از بین هفت رده سلول آزمایش شده سه رده سلولی Sw742, Hela, HepII پیشنهاد می گردند و از بین سه رده سلول HepII بعنوان سلول مناسب برای استفاده در این گونه تحقیقات معرفی می گردد.
    کلیدواژگان: هلیکوباکتر پیلوری، چسبندگی، کشت سلول، ELISA، UPR
  • مینا ایزدیار، لیلا صدیقی پور، هانیه جعفریه، فاطمه فتاحی صفحه 180
    زمینه و هدف
    با ظهور دسفرال در عرصه درمان در بیماران تالاسمی به عنوان تنها دارویی که قادر است با دفع آهن از عوارض ناگوار اضافه بار آهن در این بیماران جلوگیری نماید میزان مرگ و میر در بیماران تالاسمی وابسته به تزریق خون کاهش یافته است. با این وجود درمان تزریقی با دسفرال با مشکلات زیادی اعم از عوارض فیزیکی و بار روانی برای بیماران همراه است. تمامی این عوامل باعث می شوند که میزان پذیرش به درمان با دسفرال در این بیماران کاهش پیدا کردند. عوامل زیادی وجود دارند که می توانند پذیرش به درمان را به طور نامطلوبی تحت تاثیر قرار دهند.
    روش بررسی
    205 بیمار تالاسمی ماژور بزرگتر از 6 سال وارد مطالعه شدند و میزان کمپیلیانس براساس شاخص کمپیلیانس (تعداد روزهای تجویز شده برای درمان از سوی پزشک درماه/ تعداد روزهای درمان با دسفرال در ماه) کمپیلیانس بیشتر از 75%= خوب، بین 75-50% متوسط و کمتر از 50% ضعیف تلقی می شد. گروه سوم گروه فاقد کمپیلیانس بود. برای بررسی افسردگی پرسشنامه افسردگی یک برای بزرگسالان و پرسشنامه افسردگی کودکان (کواکس) برای کودکان کمتر از 16 سال مورد استفاده قرار گرفت.
    یافته ها
    از 205 بیمار تالاسمی (110 بیمار مونث (54%) و 95 بیمار (46%) مذکر بودند). 13.3% از بیماران فاقد کمپیلیانس و 14% کمپیلیانس ضعیفی به درمان داشتند. 62.7% کمپیلیانس خوبی داشتند. کمپیلیانس در دخترها بیشتر از پسرها بود (P=0.03). با افزایش سن کمپیلیانس به درمان افزایش پیدا می کرد (P=0.037) ارتباطی منفی بین کمپیلیانس و سطح فریتین وجود داشت (P=0.02). 22% از بچه ها و 12% از بالغین طبق پرسشنامه ها افسرده شدید تلقی می شدند. بین افسردگی و کمپیلیانس ارتباط معنی داری وجود نداشت. مشکلات اصلی ذکر شده توسط بیماران به عنوان دلایل عدم کمپیلیانس مطلوب به دسفرال به قرار زیر بود: عوارض موضعی محل تزریق (در 83% از بیماران)، پایین بودن کیفیت وسایل تزریق (70% از بیماران)، قیمت گران وسایل تزریق (16% از بیماران)، احساس ناخوشایند در مقابل همسالان در (در 10% از بیماران)
    نتیجه گیری
    از آن جایی که هنوز داروهای خوراکی شلاتور آهن به طور رایج مورد استفاده قرار نمی گیرند برای کاهش عوارض اضافه بار آهن در بیماران تالاسمی می باید مطالعات وسیع تر و بررسی های بیشتری به منظورشناخت مشکلات و عوامل موثر در کمپیلیانس پایین به درمان با دسفرال در این بیماران صورت بگیرد. بالاخره این که کمپیلیانس یک مساله چند عاملی است که بهبود آن همکاری و ارتباط نزدیک بین بیمار، خانواده، پرسنل و جامعه را می طلبد.
    کلیدواژگان: کمپلیانس، دفروکسامین، افسردگی، تالاسمی