فهرست مطالب

پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز - سال بیست و هشتم شماره 3 (پیاپی 71، پاییز 1385)

مجله پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز
سال بیست و هشتم شماره 3 (پیاپی 71، پاییز 1385)

  • 160 صفحه، بهای روی جلد: 10,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1385/09/01
  • تعداد عناوین: 26
|
  • سیمین آتش خویی، سهراب نگارگر صفحه 7
    زمینه و اهداف
    درد بعد از لاپاروسکوپی در اثر کشش حفره داخل شکمی، التهاب صفاق و تحریک عصب فرنیک در اثر باقیماندن co2 در حفره صفاقی است. بی دردی بعد از لاپاروسکوپی در تسهیل حرکت و ترخیص زودرس بیماران حایز اهمیت است. یکی از راه های حصول بی- دردی، تجویز ضد درد های سیستمیک قبل از جراحی با استفاده از اثر بی دردی از قبل ایجاد شده ضد درد هاست. در این مطالعه، اثر بی دردی از قبل داده شده دوز پایین کتامین در کنترل درد بعد از عمل لاپاروسکوپی زنان بررسی شد.
    روش بررسی
    شصت زن نازا با کلاس I یا II درجه بندی انجمن متخصصین بیهوشی آمریکا در این کار آزمایی آینده نگر تصادفی دوسوکور کنترل قرار گرفتند. بعد از القاء بیهوشی عمومی، در 30 بیمار قبل از برش جراحی 0.4mg/kg کتامین I. V و در 30 بیمار دیگر نرمال سالین تجویز شد. نمره درد، زمان اولین درخواست به ضد درد، مصرف ضد درد بعد از عمل، اثرات جانبی و زمان ترخیص از ریکاوری ثبت شد.
    یافته ها
    بیمارانی که کتامین قبل از عمل گرفتند، نمره درد پایین تر در 6 ساعت اول بعد از عمل در مقایسه با پلاسبو داشتند. (p<0.001) متوسط زمان اولین درخواست به بی دردی در گروه کتامین (20±108 دقیقه) طولانی تر از گروه پلاسبو (10±32 دقیقه) بود (p<0.001). میانگین مصرف ضد درد بعد از عمل در گروه کتامین (25±50 میلی گرم) بطور معنی دار کمتر از گروه پلاسبو (25±125 میلی گرم) بود (p<0.001). زمان ترخیص از ریکاوری در دو گروه مشابه بود. متغیرهای همودینامیک حین عمل و عوارض جانبی بعد از عمل بین دو گروه تفاوت معنی دار نداشت.
    نتیجه گیری
    تجویز دوز پایین کتامین قبل از عمل، روش سالم و بی خطری برای ایجاد بی دردی از قبل داده شده در بیماران تحت لاپاروسکوپی های تشخیصی زنان می باشد.
    کلیدواژگان: کتامین، بی دردی از قبل داده شده، لاپاروسکوپی، بی دردی بعد از عمل
  • علیرضا استاد رحیمی، انسیه سید رضازاده، سلطانعلی محبوب، یعقوب اسدی، سعید دستگیری، داوود حبیب زاده، سیدجمال قائم مقامی، مسعود پورمقدم صفحه 11
    زمینه و اهداف
    بیماری سل، یک بیماری مزمن عفونی، یکی از قدیمی ترین بیماری های شناخته شده می باشد که از طرف سازمان جهانی بهداشت به عنوان یک اورژانس جهانی اعلام شده است. از طرفی برخی ریز مغذی ها، با خواص آنتی اکسیدانی و تعدیل کننده پاسخ های ایمنی، در کاهش استرس اکسیداتیو، تنظیم و هموستاز ایمنی در تعدیل بیماری نقش حیاتی ایفا می کنند. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین اثر ویتامین A و روی، بر وضعیت استرس اکسیداتیو بیماران مبتلا سل ریوی فعال، جهت پیشبرد روند و کنترل مناسب بیماری انجام گرفت.
    روش بررسی
    این مطالعه به صورت کار آزمایی بالینی دوسوکور کنترل شده بر روی 35 بیمار مراجعه کننده به مرکز تحقیقات سل و بیماری های ریوی تبریز اجرا شد. این بیماران بصورت تصادفی به دو گروه دریافت کننده ویتامین A و روی [ویتامینA: RE 1500? g و Zn:15mg] و گروه دارونما تقسیم شده و مکمل یاری بمدت 2 ماه طول کشید. از همه بیماران در ابتدا و پایان مکمل یاری اندازه گیری سطح پلاسمایی ویتامین A و توتال آنتی اکسیدان و سطح سرمی روی و مالون دی آلدیید بعمل آمد. وزن و قد اندازه گیری و نمایه توده بدن محاسبه گردید. اندازه گیری سطح پلاسمایی ویتامین A توسط دستگاه HPLC، توتال آنتی اکسیدان بوسیله کیت با استفاده از دستگاه اتوآنالیز، سطح سرمی روی به روش اسپکترومتری جذب اتمی شعله ای و سطح سرمی مالون دی آلدیید بر مبنای تیوباربیتوریک اسید و با استفاده از دستگاه فلوریمتری صورت گرفت.
    یافته ها
    در گروه دریافت کننده ویتامین A – روی، سطح سرمی مالون دی آلدیید کاهش یافت و افزایش ظرفیت توتال آنتی اکسیدان معنی دار بود (p<0.001)، با وجود این، در تغییرات فاکتورهای مذکور تفاوت آماری معنی داری بین دو گروه دریافت کننده مکمل ویتامین A- روی و گروه دارونما مشاهده نگردید.
    نتیجه گیری
    درمان دارویی سل موجب کاهش سطح سرمی مالون دی آلدیید، افزایش توتال آنتی اکسیدان و در نتیجه کاهش استرس اکسیداتیو در بیماران مبتلا به سل گردید.
    کلیدواژگان: بیماری سل، استرس اکسیداتیو، مکمل یاری، ویتامین A، روی
  • ایرج اسودی کرمانی، سیدهادی ملجایی، جمال عیوضی ضیایی، علیرضا نیکانفر صفحه 17
    زمینه و اهداف
    اختلالات لنفوپرولیفراتیو مزمن سلول – B گروه هتروژنی از بیماری هاست که بر اساس مورفولوژی، مارکرهای ایمنولوژی و یافته های بالینی شناسائی می شوند. ایمنوفنوتیپ برای افتراق اختلالات سلول B از T و نیز تشخیص لوسمی های مزمن نوع B از همدیگر یکروش اساسی میباشد و انجام آن بدون محدودیت و با دقت بیشتری میباشد. به منظور اطلاع از نحوه تظاهر مارکرهای ایمنولوژی در بیماران مطالعه همه جانبه و آینده نگری در 54 بیمار انجام دادیم تا ضمن مقایسه با مطالعات دیگران اطلاعات لازمه را جهت طراحی پانلهای مناسب در تشخیص و تعیین پیش آگهی بیماران مورد استفاده قرار دهیم.
    روش بررسی
    نمونه خون 54 بیمار مبتلا به لوسمی مزمن لنفوسیتی سلولB (B-CLL) تیپیک و آتیپیک و بیمار مبتلا به لوسمی- لنفوم سلول T بالغین (ATLL)، لوسمی پرولنفوسیتیک سلول (B-PLL) B، لنفوم غیر هوچکینی B در فاز لوسمیک (B-NHL) و لوسمی سلول مویی (HCL) با استفاده از 26 معرف ضد سلولهای B،T، سلول NK و ضد مارکرهای اختصاصی با روش ایمنوفلورسانس مستقیم بوسیله فلوسیتومتری چند پارامتری مورد مطالعه قرار گرفت.
    یافته ها
    به جز B-CLL (تیپیک و آتیپیک) تظاهر همزمان CD5 CD19? و CD23 در سایر بیماران مشاهده نشد. بیماران B-CLL تیپیک مارکرهای سلول B مخصوصا CD19 و CD22 را با شدت کمی نسبت به سایر اختلالات در سطح خود بیان می دارند ولی برخلاف بعضی منابع فقط درصد محدودی از بیماران B-CLL تیپیک CD22 منفی بودند. با این حال اختلاف مهمی در شدت بروز CD20 در نزد بیماران مشاهده نمی شود. در هیچکدام از اختلالات لنفوپرولیفراتیو مزمن سلول B، مارکرهای سلول T به جز CD5 تظاهر ندارد. در همین گروه از بیماران، سایر مارکرهای مختلف لنفوییدی با چند استثنا همانند یافته های سایر کشورها بود.
    نتیجه گیری
    فلوسیتومتری نقش با اهمیتی در تشخیص بیماری ها داشته و بنابراین به منظور استفاده بهینه از معرف ها سه نوع پانل: پانل اول- برای همه بیماران جدید مبتلا به اختلالات لنفو پرولیفراتیو مزمن سلولهای B T, بکار برده می شود، پانل دوم- جهت تعیین هویت سلولهای T و NK مورد استفاده قرار میگیرد و پانل سوم- که جهت تعیین هویت سلولهای B- در اختلالات لنفو پرولیفراتیو مزمن نوع B برای مطالعه این قبیل بیماران پیشنهاد می نماید.
    کلیدواژگان: ایمونونوفنوتایپ، لنفوپرولیفراتیو، مارکرها
  • سعید اصلان آبادی، فهیمه کاظمی راشد صفحه 25
    زمینه و اهداف
    کریپتورکیدیسم یا بیضه نهفته یکی از شایع ترین ناهنجاری های مادرزادی کودکان مذکر است که عوارض متعددی را به دنبال دارد. تشخیص به موقع این ناهنجاری می تواند در پیشگیری از عوارض متعدد آن موثر باشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی شیوع بیضه نهفته و نیز ارزیابی نقش و توانایی بهورزان و پزشکان عمومی مراکز در تشخیص و ارجاع مناسب و به موقع کودکان مذکر با بیضه نهفته برای جراحی می باشد.
    روش بررسی
    از 9019 تولد پسر زنده 6237 مورد از نظر بیضه نهفته در خانه های بهداشت بررسی شدند. موارد مشکوک جهت ارزیابی بیشتر به پزشکان عمومی مراکز بهداشت و در صورت ظن بالینی توسط پزشکان عمومی مراکز (سطح دوم) جهت تشخیص نهایی به جراح کودکان (سطح سوم) ارجاع داده شدند.
    یافته ها
    35% از کل موارد ارجاع داده شده توسط بهورزان مبتلا به کریپتورکیدیسم بودند. شیوع بیضه نهفته در کل جامعه مورد بررسی 1.35% بود.
    نتیجه گیری
    برای دستیابی به اطلاعات معتبر در تشخیص بیضه نهفته همه تولد های زنده یک جامعه باید به طور سیستماتیک تحت معاینه قرار گیرند. در این مطالعه نشان داده شد که پیشرفتهای قابل ملاحظه در تشخیص با به کارگیری ترکیب منسجمی که شامل گروهی از بهورزان آموزش دیده و پزشکان عمومی مراکز و جراحان مسلط باشد، قابل دسترسی است.
    کلیدواژگان: بیضه نهفته، پیچش بیضه
  • شهلا بابایی نژاد، عفت خداییانی، پگاه نورافزا صفحه 29
    زمینه و اهداف
    درماتیت اتوپیک، یک بیماری پوستی مزمن و شایع می باشد که با ایجاد خارش مکرر و ضایعات اگزمایی عود کننده باعث بروز مشکلات فراوان در زندگی فردی – اجتماعی بیماران می گردد. یکی از درمانهایی که اخیرا با توجه به فقدان عوارض جانبی در مقایسه با درمانهای رایج مطرح شده، مصرف ویتامین E می باشد.
    روش بررسی
    در این مطالعه با روش کار آزمایی بالینی 100 بیمار مبتلا به درماتیت اتوپیک مراجعه کننده به درمانگاه پوست بیمارستان سینا – تبریز به دو گروه 50 نفری تقسیم شدند. گروه اول تحت درمان با ویتامین E خوراکی با دوز Iu 400 روزانه و گروه دوم تحت درمان با کورتون موضعی و آنتی هیستامین خوراکی قرار گرفتند. سپس بیماران به مدت 8 ماه از نظر پاسخ به درمان پیگیری شدند.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد که در گروه اول جواب به درمان مثبت 66% و در گروه دوم جواب به درمان مثبت 62% بود که از نظر آماری، تفاوت معنی داری در مورد جواب به درمان بین دو گروه مورد بررسی وجود نداشت (p>0.05). اما بیماران تحت درمان با ویتامین E نسبت به بیماران مصرف کننده کورتون آنتی هیستامین احساس رضایت بیشتری از اثر درمانی این دارو در کاهش مشکلات ناشی از بیماری خود ابراز داشتند.
    همچنین مشخص شد در گروهی که ویتامین E دریافت کرده بودند بین سن افراد و جواب به درمان به صورت معکوس ارتباط معنی داری وجود داشت. در طی مطالعه هیچگونه عارضه جانبی در بیماران مصرف کننده ویتامین E دیده نشد.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان می دهد که مصرف ویتامین E ممکن است حداقل در حد درمان رایج فعلی که با استفاده از کورتونهای موضعی و آنتی هیستامین خوراکی انجام می شود در رفع علایم و نشانه های درماتیت اتوپیک و در نتیجه بهبود کیفیت زندگی بیماران موثر باشد. بنابراین با توجه به این موضوع که ویتامین E در دوزهای درمانی فاقد عوارض جانبی است می تواند یک درمان مناسب برای درماتیت اتوپیک باشد.
    کلیدواژگان: درماتیت اتوپیک، درمان دارویی- ویتامین E، مصرف درمانی
  • محمد برزگر، نسترن کیوانچهر صفحه 33
    زمینه و اهداف
    فتوتراپی از روش های متداول در درمان هیپربیلروبینمی غیر کنژوکه نوزادی است که یک روش بی خطر و غیر تهاجمی بوده و در تمام مراکز به کار گرفته می شود، اسهال، بثورات پوستی، افزایش دمای بدن و دزهیدراتاسیون از عوارض قابل اجتناب این روش درمانی می باشد. برای پی بردن به تغییرات و تاثیرات فتوتراپی بر روی گلبول های سفید و پلاکت های خونی مطالعه فوق انجام گردید.
    روش بررسی
    150 نوزاد فول ترم و سالم با وزن نرمال، بستری جهت درمان هیپروبیلیروبینمی در مرکز پزشکی کودکان تبریز با شرایط بدون همولیز و بدون کانون عفونی انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. مواردی که به علت عدم کاهش بیلیروبین تحت تعویض خون قرار گرفته و یا در جریان فتوتراپی تب دار و مشکوک به عفونی شدند از مطالعه حذف گردیدند. دو نمونه خون قبل و بعد از فتوتراپی از نوزادان اخذ و توسط شمارشگر سلولی آزمایشگاه آنالیز و سپس نتایج مورد بررسی آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    بررسی نشان داد که در جریان فتوتراپی گلبول های سفید و پلاکت ها افزایش می یابند، افزایش گلبول های سفید با سن بیمار (0.033=p) و افزایش پلاکت ها با طول مدت فتوتراپی ارتباط داشته است (0.020=p).
    نتیجه گیری
    شاید استنتاج کرد که تسریع Tornover پلاکت ها در بستر عروق محیطی در جریان فتوتراپی در نوزادان فول ترم و سالم با وزن نرمال که ذخایر پلاکتی کافی دارند باعث افزایش پلاکت ها گردد و همچنین فتوتراپی ممکنست باعث تحریک ورود گلبولهای سفید مارژینال بستر عروقی به جریان خون شده که نمود آن به صورت افزایش در تعداد گلبول های سفید باشد.
    کلیدواژگان: فتوتراپی، پلاکت، گلبول های سفید
  • نعمت بیلان، بابک عبدی نیا، مجید محله ای صفحه 41
    زمینه و اهداف
    نقش پالس اکسیمتری در تشخیص زودرس هیپوکسمی در مطالعات مختلف مورد تاکید قرار گرفته است. پزشکان معالج همواره نگران ماهیت بحرانی و حیاتی مشکلات تنفسی و هیپوکسی در بیماران خود بوده اند. اما در کلینیک، اینکه چه سطحی از هیپوکسمی قابل تحمل باشد معلوم نبوده ولیکن مشخص است که هیپوکسی قابل توجه می تواند در عرض چند دقیقه باعث عوارض جدی شود. در عمل از محل های مختلف برای پالس اکسی متری استفاده می شود، اما در بررسی متون مشابه مطالعه ایکه در اطفال و به طور همزمان از سه پروب در نواحی گوش، دست و پا استفاده شده باشد یافت نشد، بنابراین مطالعه فوق با هدف یافتن مناسب ترین محل پالس اکسی متری در نوزادان و کودکان بالای یک ماه، طراحی و اجرا شد.
    روش بررسی
    در یک مطالعه مقایسه – مقطعی از آذر 83 لغایت آبان 84، صد نوزاد (زیر یکماه) و صد کودک یکماهه و بالاتر از نظر اعتبار پالس اکسی متری در سه اندام لاله گوش، انگشت شست دست و پا در تشخیص هیپوکسمی زیر مطالعه رفتند. نمونه گیری به روش آسان، و خونگیری برای آنالیز گازهای خونی در کسانی به عمل آمد که نیازمند آن بوده و کسی صرفا به دلیل مطالعه در معرض خونگیری غیر ضرور شریانی قرار نگرفت. برای پالس اکسی متری از دستگاه. Novametrix و برای آنالیز گازهای خون شریانی از دستگاه GEM3000 استفاده شد. در این مطالعه spO2 زیر 92% و saO2 کمتر از 90% هیپوکسمی تلقی شد. نتایج حاصل با استفاده از فرمول های اعتبار (حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت و منفی) مورد آنالیز، و برای یافتن توافق بالینی spo2 با sao2 از kappa test استفاده شد.
    یافته ها
    در کودکان میانگین spo2 در گوش، دست و پا به ترتیب 3.1 ± 95.9و3.32 ± 93.7 و 5.4 ± 92.6 و Bias در اندام های فوق به ترتیب 3.71± 0.02 و 3.43 ±0.82- و3.18 ± 1.94- را نشان داد. در همین حال در نوزادان میانگین spO2 در گوش، دست و پا به ترتیب 2.2 ± 96.8 و 3.2 ±95.4 و 2.4± 94.8 و در عین حال Bias در اندام های فوق نیز به ترتیب3.42± 1.53 و 3.84 ± 0.22 و 3.9 ± 0.45- را نشان میدهد. ارزش اخباری منفی spO2 در گوش و انگشت شست دست و پا در کودکان بالای یک ماه به ترتیب به اعداد 97% و 98% و 93% و در نوزادان بر 93.5% و 93.6% و 90% دلالت می کنند. هم در کودکان و هم در نوزادان گوش بالاترین (69.7% و 54%) و پا کمترین(56.5% و 28%)توافق بالینی را نشان می دهند.
    نتیجه گیری
    پالس اکسیمتری در تشخیص زودرس هیپوکسمی نقش اساسی داشته و هیپوکسی قابل توجه در عرض چند دقیقه عوارض جدی ایجاد می کند. این مطالعه نشان میدهد که پالس اکسیمتری پا هم درنوزادان و هم در کودکان یکماهه و بالاتر، از حد توافق بالینی پایین تر برخوردار بوده و در عین حال گوش و دست از ارزش اخباری منفی بهتری برخوردارند، بدین معنی که بین 93.5% تا 98% افرادی که SpO2 مساوی یا بیشتر از 92% دارند دارای SaO2 مساوی یا بیش از 90% بوده و دچار هیپوکسمی نمی باشند.
    کلیدواژگان: پالس اکسی متری، هیپوکسمی، هیپوکسی، کودکان
  • رضا پور عباس، بهروز نیک نفس، عدیله شیر محمدی صفحه 45
    زمینه و اهداف
    سلولهای فیبروبلاست پریودنتال لیگامنت PDLF (periodontal ligament fibroblast) دارای نقش کلیدی در روند رژنراسیون پریودنشیوم می باشند، به علاوه مطالعات نشان می دهد که دی فنیل هیدانتویین (فنی تویین) باعث افزایش رشد سلولهای فیبروبلاست لثه- ای می گردد. چنانچه این تاثیر بر روی سلولهای فیبروبلاست PDL (periodontal ligament) نیز وجود داشته باشد، ممکن است بتوان از آن جهت رژنراسیون بافت های پریودنتال استفاده کرد. بر این اساس، هدف از این مطالعه مقایسه تاثیر فنی توئین بر میزان رشد سلولهای فیبروبلاست لثه و PDL در محیط کشت سلولی می باشد.
    مواد و روش ها
    10 عدد موش از نژاد Wistar Rat انتخاب شده و نمونه مربوط به لثه از ناحیه بین دندانهای ثنایایی بالا و نمونه مربوط به PDL از ثلث میانی ریشه دندانهای ثنایایی پایین بدست آمد. پس از انتقال نمونه ها به محیط کشت مناسب جهت کشت فیبروبلاستهای PDL و لثه- ای، هر کدام از نمونه ها به دو گروه تست و کنترل تقسیم گردیدند. در نمونه های گروه تست، فنی تویین به غلظت 20mg/ml که در هیدروکسید سدیم حل شده بود افزوده شد. بعد از 48 ساعت پرولیفراسیون سلولهای فیبروبلاست توسط کیت پرولیفراسیون سلولی WST-1 بروش الیزا مورد سنجش قرار گرفت. میزان پرولیفراسیون سلولهای فیبروبلاست لثه ای و PDL، در دو گروه تست و کنترل توسط آنالیز Independent-sample T-test مورد تحلیل آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    تاثیر فنی تویین بر میزان تکثیر سلولهای فیبروبلاست لثه ای و سلولهای فیبروبلاست PDL معنی دار می باشد. همچنین میزان تکثیر سلولهای PDL در گروه تست نسبت به سلولهای لثه ای در گروه تست تفاوت معنی داری داشته (p<0.001) و در مورد سلولهای PDL بیشتر است.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه مشخص گردید که فنی تویین در محیط invitro نیز همانند invivo قادر به افزایش پرولیفراسیون سلولهای فیبروبلاست لثه ای بوده و این اثر فنی تویین روی سلولهای فیبروبلاست PDL نیز وجود دارد.
    کلیدواژگان: رژنراسیون پریودنتال، لثه، فنی تویین، فیبروبلاست، پریودنتال لیگامنت
  • وحیده توپچی زاده، محمد برزگر، فریبا قادری صفحه 49
    زمینه و اهداف
    فلج مغزی یکی از علل شایع ناتوانی درکودکان بوده و 75% این بیماران از نوع اسپاستیک می باشند. در این نوع، اسپاستیسیتی بزرگترین مشکل عملکردی محسوب می شود. روش های درمانی مختلفی برای کاهش اسپاستیسیتی پیشنهاد شده که یکی از آنها تزریق سم بوتولینوم می باشد. با توجه به اهمیت کاهش اسپاسم در کودکان مبتلا به فلج مغزی، بر آن شدیم که تاثیر تزریق دارو بر فعالیتهای بیمار و بهبود مراقبت روزمره و عوارض آن را بررسی کنیم.
    روش بررسی
    استفاده ازتوکسین بوتولینوم (دیسپورت) در 24 بیمار با تشخیص فلج مغزی اسپاستیک تحت درمان توانبخشی جهت بررسی اثر درمانی و عوارض آن با 11 بیمار با همین تشخیص و تحت درمان توانبخشی مقایسه شد. تمام بیماران در برنامه توانبخشی مشابهی درمان شدند. نتایج حاصله بعد از 72 ساعت و ماهانه تا 5 ماه از نظر تغییر در شدت اسپاستیسیتی، دامنه حرکتی و عملکرد بررسی شد.
    یافته ها
    اثر تزریق طی 72 ساعت ظاهر و به مدت 4-3 ماه ادامه یافت. کاهش شدت اسپاستیسیتی و بهبود دامنه حرکتی در گروه تزریق اختلاف معنی دار با گروه دوم نشان داد(p<0.001). بهبود فعالیت حرکتی در گروه تزریق دیده شد، بدین ترتیب که 5 کودک از گروه تزریق که قادر به راه رفتن نبودند توانستند با کمک راه بروند و در 5 کودک نیز الگوی راه رفتن بهتر شد (P=0.014). در دو مورد از بیماران ضعف ژنرالیزه بعد از تزریق دیده شد.
    نتیجه گیری
    بر اساس این مقاله میتوان نتیجه گرفت توکسین بوتولینوم، (دیسپورت) می تواند در کاهش اسپاستیسیتی و بهبود نسبی عملکرد کودکان فلج مغزی به عنوان یک روش درمانی بکار رود.
    کلیدواژگان: فلج مغزی، اسپاستیسیتی، بوتولینوم توکسین
  • شبنم رضوی، عبدالعزیز رستگار لاری، فریده قاضی صفحه 53
    زمینه و اهداف
    در خلال دهه گذشته استافیلوکوک های کوآگولاز منفی CNS) (Coagulase Negative Staphylococci, یکی از مهمترین عوامل عفونت های بیمارستانی، باکتریمی، اندوکاردیت، عفونت زخم، عفونت ادراری و سایر عفونت ها بشمار آمده و همچنین در سالهای اخیر، بروز اپیدمی استافیلوکوکی از چندین بیمارستان در دنیا گزارش گردیده است. در همین راستا به علت نبود اطلاعات کافی مربوط به این موضوع در ایران، این مطالعه برای ارزیابی بروز اپیدمی توسط CNS در بیمارستانها توسط پالس فیلد ژل الکتروفورزیس (PFGE) طراحی گردید.
    روش بررسی
    از بیمارانی که حداقل 48 ساعت در بیمارستان حضرت رسول اکرم در تهران بستری بودند، 211 نمونه کلینیکی استافیلوکوک جمع آوری گردید که بعد از تعیین هویت سویه های CNS، آزمایشهای تعیین حساسیت به روش انتشار دیسک در آگار (کربی بایر) بر اساس استاندارهای NCCLS انجام گرفت، سپس برای تمام آنها روش مولکولی پالس فیلد ژل الکتروفورزیس اجرا شد و الگوی PFGE کروموزومی سویه های CNS به کمک آنزیم محدودالاثر SmaI تعیین و درصد قرابت ژنتیکی مشخص شد.
    یافته ها
    از 211 نمونه کلینیکی، 63 نمونه به عنوان استافیلوکوک کوآگولاز منفی شناسایی گردید که حدود 49.8% موارد به عنوان استافیلوکوک همولیتیکوس، 25.7% استافیلوکوک اپیدرمیدیس 3.6% استافیلوکوک ساپروفیتیکوس و بقیه موارد سایر سویه های استافیلوکوک کوآگولاز منفی بودند. آزمایش های تعیین حساسیت سویه های CNS به روش انتشار دیسک در آگار (کربی بایر) بر اساس استانداردهای NCCLS انجام گرفت با توجه به نتایج، درصد مقاومت به آنتی بیوتیک های آمپی سیلین، اریترومایسین، افلوکساسین، سفالوتین، کلوگزاسیلین، جنتامایسین، SXT، تتراسایکلین و عبارت بود از: 91%، 87.5%، 22.3%، 22.2%، 17.5%، 17.5%، 16.7%، 12%. نسبت به وانکومایسین هیچ مقاومتی دیده نشد. در میان سویه های استافیلوکوک اپیدرمیدیس 2 سویه اپیدمیک مشاهده گردید.
    بحث و نتیجه گیری
    با استفاده از روش PFGE تنوع چشمگیری در میان سویه های استافیلوکوک همولیتیکوس مشاهده گردید و هیچ سویه اپیدمیکی در میان آنها دیده نشد. به نظر میرسد که استقرار استافیلوکوک همولیتیکوس نقش پیشگیری از بروز اپیدمی توسط استافیلوکوک اپیدرمیدس به عهده دارد. اگرچه استافیلوکوک همولیتیکوس خود می تواند به سویه اپیدمیک تبدیل گردد.
    کلیدواژگان: پالس فیلد ژل الکتروفورزیس، استافیلوکوک های کوآگولاز منفی، ساب تایپینگ
  • کاظم سخا، سلطانی اهری صفحه 59
    زمینه و اهداف
    فتوتراپی از روش های متداول در درمان هیپربیلروبینمی غیر کنژوکه نوزادی است که یک روش بی خطر و غیر تهاجمی بوده و در تمام مراکز به کار گرفته می شود، اسهال، بثورات پوستی، افزایش دمای بدن و دزهیدراتاسیون از عوارض قابل اجتناب این روش درمانی می باشد. برای پی بردن به تغییرات و تاثیرات فتوتراپی بر روی گلبول های سفید و پلاکت های خونی مطالعه فوق انجام گردید.
    روش بررسی
    150 نوزاد فول ترم و سالم با وزن نرمال، بستری جهت درمان هیپروبیلیروبینمی در مرکز پزشکی کودکان تبریز با شرایط بدون همولیز و بدون کانون عفونی انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. مواردی که به علت عدم کاهش بیلیروبین تحت تعویض خون قرار گرفته و یا در جریان فتوتراپی تب دار و مشکوک به عفونی شدند از مطالعه حذف گردیدند. دو نمونه خون قبل و بعد از فتوتراپی از نوزادان اخذ و توسط شمارشگر سلولی آزمایشگاه آنالیز و سپس نتایج مورد بررسی آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    بررسی نشان داد که در جریان فتوتراپی گلبول های سفید و پلاکت ها افزایش می یابند، افزایش گلبول های سفید با سن بیمار (0.033=p) و افزایش پلاکت ها با طول مدت فتوتراپی ارتباط داشته است (0.020=p).
    نتیجه گیری
    شاید استنتاج کرد که تسریع Tornover پلاکت ها در بستر عروق محیطی در جریان فتوتراپی در نوزادان فول ترم و سالم با وزن نرمال که ذخایر پلاکتی کافی دارند باعث افزایش پلاکت ها گردد و همچنین فتوتراپی ممکنست باعث تحریک ورود گلبولهای سفید مارژینال بستر عروقی به جریان خون شده که نمود آن به صورت افزایش در تعداد گلبول های سفید باشد.
    کلیدواژگان: فتوتراپی، پلاکت، گلبول های سفید
  • سیاوش سوادی اسکویی، پرنیان علیزاده اسکویی، المیرا جعفری نویمی پور، امیر احمد عجمی صفحه 63
    زمینه و اهداف
    اکثر اوقات در ترمیم دندانهای درمان ریشه شده شرایطی وجود دارد که لزوم درمانی ساده، کم هزینه و قابل انجام در کوتاه مدت احساس می شود. هدف از این مطالعه، بررسی اثر استفاده از کامپوزیت flowable در میزان مقاومت به شکست دندانهای پره مولر فک بالا به دنبال درمان ریشه و ترمیم مستقیم با کامپوزیت میباشد.
    روش بررسی
    در این مطالعه تجربی آزمایشگاهی، 48 عدد دندان پره مولر ماگزیلای سالم انسانی با اپکس بسته، کشیده شده به دلایل ارتودنسی، بطور تصادفی در 3 گروه 16 تایی توزیع شدند. در گروه های 2 و 3، پس از تهیه حفره دسترسی استاندارد و درمان ریشه، تراش به نحوی انجام شد که تنها کاسپ باکال با ضخامت 3 میلی متر در height of contour و ضخامت یکسان در CEJ (cementoenamel junction) حفظ گردد. کاسپ پالاتال تا 1.5 میلی متر کرونالی تر از CEJ کوتاه شد. نمونه ها در 3 گروه تهیه شدند: گروه 1: دندانهای سالم (تراش نخورده)، گروه 2: ترمیم کامپوزیتی دندان بدون کامپوزیت flowable و گروه 3: ترمیم کامپوزیتی دندان با لاینر کامپوزیت flowable به ضخامت 2 میلی متر. پس از انجام ترموسایکلینگ، نمونه ها تحت نیروی فشاری تا لحظه شکست قرار گرفتند.
    یافته ها
    میانگین مقاومت به شکست در گروه های 1 تا 3 به ترتیب 179±689.59، 119±632.86 و 186±583.92 نیوتن بود. (P>0.05). از لحاظ نوع شکستگی، بیشترین تعداد شکستگی مطلوب در گروه دندان های سالم مشاهده شد. در دو گروه دیگر تعداد شکستگی های نامطلوب بیشتر بود.
    نتیجه گیری
    استفاده از کامپوزیت به تنهایی جهت درمان دندانهای پره مولر درمان ریشه شده در فک بالا نتایج مطلوبی داشت. استفاده از کامپوزیت flowable تاثیر معنی داری روی مقاومت به شکست دندانها نداشت و سبب ایجاد شکستگی مطلوب در دندانها نشد.
    کلیدواژگان: کامپوزیت flowable، مقاومت به شکست، استحکام فشاری، دندانهای درمان ریشه شده
  • سیدکاظم شکوری، بینا افتخار سادات، یعقوب سالک زمانی، علی اکبر طاهر اقدم، فرید عابدی صفحه 69
    زمینه و اهداف
    سندرم کارپال تانل شایع ترین مونونروپاتی است که در کلینیک ها دیده می شود، مطالعات الکترودیاگنوزیس روتین برای تشخیص این سندروم بکار می رود، TLT) (Terminal latency Index? که تفاوت سرعت هدایت سگمانهای دیستال و پروگزیمال را نشان می دهد یک شاخص با حساسیت بالا گزارش شده است، فلذا هدف از این مطالعه تعیین حساسیت این روش در مقایسه با سایر روش های الکترودیاگنوزیس می باشد.
    روش بررسی
    در این مطالعه که بصورت موردی – شاهدی انجام گرفت، 111 نفر بیمار CTS) (Carpal Tunel? Syndrom با 62 فرد سالم از نظر روش های مختلف الکترودیاگنوزیس و مقایسه آن با TLI مورد ارزیابی قرار گرفتند و حساسیت هر کدام از تستها جداگانه تعیین و با همدیگر مقایسه گردید و داده ها از نظر آماری آنالیز گردیدند.
    یافته ها
    متوسط TLI برای گروه 0.3±0.05 CTS و برای گروه کنترل 0.03± 0.42 بود. حساسیت TLI 73% تعیین گردید، که حساسیت بالاتری نسبت به سایر تستها نداشت. در 3 بیمار TLI تنها تست مثبت بود. حساسیت تست فواصل 7 و 14 سانتی متری بصورت معنی داری بیشتر از سایر تستها بود.
    نتیجه گیری
    حساسیت تست TLI در مقایسه با سایر تستهای روتین الکترودیاگنوزیس تفاوت معنی داری ندارد در نتیجه اگر چه تست TLI یک تست مفید در تشخیص CTS می باشد ولی حساستر از سایر تستهای نمی باشد.
    کلیدواژگان: کارپال تونل سندرم، الکترودیاگنوزیس، شاخص تاخیر
  • سیدعلی صدرالدینی، علی پاشاپور، مهناز طالبی، سعید چارسویی، بشری ساداتی صفحه 73
    زمینه و اهداف
    سردرد یکی از شایع ترین شکایات در پزشکی است. مطابق دانسته های ما، سردرد در دانشجویان پزشکی ایران تاکنون بررسی نشده است. هدف این پژوهش، انجام دادن یک مطالعه اپیدمیولوژیک در دانشجویان پزشکی تبریز جهت تعیین شیوع، علائم و نوع سردرد در آنها بوده است.
    روش بررسی
    جامعه هدف این مطالعه، دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز و زمان مطالعه از فروردین 1383 تا فروردین 1384 بود. در این پژوهش 340 دانشجوی پزشکی با سن بین 18 تا 28 سال مطالعه شدند. بررسی شیوع و نوع سردرد بر اساس پرسش نامه صورت گرفت. علاوه بر مشخصات فردی، خصوصیات و الگوی سردرد، نحوه مراقبت از سلامت و مصرف دارو ارزیابی شد. معیار طبقه بندی سردرد، بر اساس معیارهای تشخیصی کمیته بین المللی سردرد HIS)، (International Headache Societyمی باشد.
    یافته ها
    تمام دانشجویان مورد مطالعه پرسشنامه ها را پر کردند. شیوع سردرد 54.4% بود. شیوع میگرن 23.8% و سردرد تنشی 3.8% بود. سابقه مثبت خانوادگی سردرد در 56.2% افراد شرکت کننده مبتلا به سردرد وجود داشت. تنها 17.8% دانشجویان حین حمله سردرد به دنبال کمک های پزشکی بودند و 72.4% مبتلایان به سردرد دارو مصرف می کردند. استامینوفن (56.6%) و ایبوپروفن (18.6%) شایع ترین داروهای مصرفی بودند. داروهای ضد میگرن (سوماتریپتان و ارگوتامین) در 14.1% موارد مصرف می شده است.
    نتیجه گیری
    یافته های این مطالعه نشان می دهد سردرد در دانشجویان این دانشگاه شیوع بالایی دارد. شیوع بالای کسانی که از میگرن رنج می برند در این بررسی ممکن است به علت نسبت بالای زن به مرد (1: 1.5) باشد. به نظر می رسد مصرف بیش از اندازه ضد دردها همراه با سردرد در این دانشجویان وجود دارد. به طوری که تعداد زیادی از آنها به داروهای غیر تجویز شده توسط پزشک وابسته هستند.
    کلیدواژگان: سردرد تنشی، میگرن، سردرد فامیلی، دانشجویان پزشکی
  • ابراهیم فلاحی، مریم عباس زاده، محمد جواد طراحی، افشین نظری صفحه 85
    زمینه و اهداف
    چاقی یکی از شایعترین معظلات جوامع بشری است که عوارض زیادی بدنبال دارد. منشاء بسیاری از بیماری ها از جمله بیماری های قلبی – عروقی، دیابت و فشار خون چاقی است، هدف از انجام این مطالعه تعیین اثر رژیم غذایی کاهش وزن به تنهایی و همراه با ساتورکس بر کنترل وزن بود.
    روش بررسی
    این مطالعه بصورت کار آزمایی بالینی دوسوکور بر روی 87 زن سالم، دچار اضافه وزن و چاق (سن: 25-20 سال، نمایه توده بدنی: 40-25 کیلوگرم بر متر مربع) انجام شد. این افراد به سه گروه تقسیم شدند: گروه اول دریافت کننده رژیم غذایی کاهش وزن، گروه دوم: دریافت کننده رژیم کاهش وزن و ساتورکس (یک کپسول 250 میلی گرمی در روز) و گروه سوم: دریافت کننده رژیم غذایی کاهش وزن و یک کپسول دارونما (250 میلی گرمی در روز). شاخصهای تن سنجی شامل: قد در آغاز مطالعه و وزن، دور کمر، و دور باسن در آغاز و پس از یک ماه اندازه گیری شد. نمایه توده بدنی و نسبت دور کمر به باسن در آغاز و پس از پایان مطالعه محاسبه گردید. برای تحلیل داده ها از آزمونهای تی زوج و آنالیز واریانس استفاده شد.
    یافته ها
    تغییرات نمایه توده بدنی در گروه دریافت کننده رژیم غذایی به تنهایی 0.1±2، در گروه دریافت کننده رژیم همراه با ساتورکس 0.1±1.7 و در گروه دریافت کننده رژیم غذایی همراه با دارونما 0.1± 1 (0.001>p) بود. تغییرات نسبت دور کمر به باسن به ترتیب در گروه اول 0.003 ± 0.01 گروه دوم 0.008 ± 0.040 و در گروه سوم 0.006 ± 0.03 (0.01>p) بود.
    نتیجه گیری
    گروه دریافت کننده رژیم غذایی و ساتورکس نسبت به گروهی که رژیم کاهش وزن و دارونما دریافت کرده بودند کاهش بیشتری در نمایه توده بدنی و نسبت دور کمر به باسن نشان داد. به طور کلی می توان گفت رژیم کم کالری همچنان به عنوان بهترین راه کاهش وزن مطرح است هرچند که از ساتورکس (ساتوریا خوزستانیکا) نیز می توان به عنوان مکمل همراه با رژیم کاهش وزن استفاده نمود.
    کلیدواژگان: کاهش وزن، ساتورکس، چاقی، رژیم غذایی
  • امیر قربانی حق جو، نادره رشتچی زاده، امیر منصور وطن خواه صفحه 89
    زمینه و اهداف
    در بیماری سل بسیاری از یافته های آزمایشگاهی نظیر پارامترهای بیوشیمیایی و ایمونولوژیک تغییرات قابل توجهی از خود نشان می دهند. این تغییرات می تواند ناشی از بروز آسیب های ثانویه باشد که کمتر مورد مطالعه قرار گرفته اند. در این بیماری عمل فاگوسیتی نوتروفیل ها، ماکروفاژها و منوسیت ها با انفجار تنفسی توام بوده که منجر به افزایش تولید رادیکال های آزاد می گردد و در نتیجه آنها می توانند با ایجاد اثرات مخرب بر روی لیپیدها و لیپوپروتیین ها موجب آترواسکلروز شوند. در مطالعه حاضر پروفیل لیپیدی و غلظت سرمی لیپوپروتیین Lp(a) در بیماران مبتلا به سل ریوی مورد بررسی قرار گرفته و غلظت آنها به عنوان عوامل زمینه ساز بیماری های قلبی و عروقی با گروه کنترل مقایسه گردید.
    روش بررسی
    در مطالعه حاضر 40 مرد مبتلا به سل ریوی با میانگین سنی 10.7±38.2 سال قبل از شروع درمان و 40 مرد سالم با میانگین سنی 9.3±35.9 سال به عنوان گروه کنترل انتخاب و در حالت ناشتا حدود 5 میلی لیتر خون ساده جمع آوری گردید. افراد با سابقه بیماری های قلبی، دیابت، اختلالات متابولیک و بیماری های کلیوی از مطالعه کنار گذاشته شدند. غلظت Lp(a) سرمی به روش ایمونوتوربیدومتری و سطح پروفیل لیپیدی به روش آنزیماتیک اندازه گیری شدند.
    یافته ها
    افزایش معنی داری در غلظت Lp(a) سرمی بیماران نسبت به گروه کنترل مشاهده گردید (0.015=p) ولی اختلاف قابل توجهی بین غلظت پلاسمایی کلسترول تام، تری گلیسرید، کلسترول لیپوپروتیین با دانسیته کم LDL و کلسترول لیپوپروتیین با دانسیته LDL در دو گروه مورد مطالعه دیده نشد (0.05

    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه حاضر حاکی از آن است که به علت افزایش سطح سرمی Lp(a) در افراد مبتلا به سل ریوی، احتمال بروز آترواسکلروز در این بیماران افزایش می یابد که تحقیقات در روی علت افزایش این لیپوپروتیین آتروژنز و انتخاب رژیم غذایی و یا تجویز داروی مناسب جهت کاهش آن به نفع این بیماران خواهد بود.
    کلیدواژگان: لیپوپروتیین (a)، سل ریویس
  • سید محمد علی قریشی زاده، دکترجواد گل میرزایی، آرش محققی، مریم اکبری پستکان صفحه 95
  • اصغر محمدپور اصل، فاطمه رستمی، سیده شیوا ترابی صفحه 101
  • رضا مهدوی، الناز فرامرزی، محمد محمدزاده، جمال قائم مقامی صفحه 107
    زمینه و اهداف
    سوء تغذیه در بیماران سرطانی بسیار شایع بوده و یکی از علل اصلی مرگ و میر می باشد. سوء تغذیه می تواند ناشی از اثرات موضعی و سیستمیک تومور یا اثرات جانبی درمانهای ضد سرطانی به ویژه رادیوتراپی باشد. با توجه به این که سوء تغذیه در کاهش تحمل و پاسخ فرد به درمان رادیوتراپی نقش مهمی دارد این مطالعه توصیفی – تحلیلی با هدف تعیین و مقایسه وضعیت تغذیه ای قبل و بعد بیماران سرطانی تحت درمان با رادیوتراپی انجام گرفت.
    روش بررسی
    وضعیت تغذیه ای 61 بیمار سرطانی داوطلب با میانگین سنی 16±53 سال مراجعه کننده به بخش رادیوتراپی بیمارستان امام خمینی تبریز مورد مطالعه قرار گرفت. برای تعیین وضعیت تغذیه ای از پرسشنامه استاندارد PG-SCA جهت تعیین و دریافت انرژی و درشت مغذی ها از پرسشنامه 24 ساعت یادآمد (3روزه) استفاده گردید.
    یافته ها
    وضعیت تغذیه ای بیماران بر اساس طبقه بندی نرمال، سوء تغذیه متوسط و شدید قبل رادیوتراپی به ترتیب اعداد 44.3%، 32.8%، 23% و بعد از رادیوتراپی 32.8%، 26.2% و 41% را شامل می شد که از لحاظ تشدید و سوء تغذیه تفاوت معنی دار بود (0.008=P). میانگین و خطای استاندارد دریافت انرژی و درصد انرژی حاصل از کربو هیدرات، پروتئین، چربی قبل رادیوتراپی به ترتیب 111.6± 1900، 1.5±55%، 0.83±16%، 1.3±28% کیلو کالری و بعد رادیوتراپی به ترتیب 175.3± 1500، 2±55%، 1.3±16%، 1.6±28% کیلو کالری بود که دریافت انرژی بعد رادیوتراپی علی رغم کاهش از لحاظ آماری معنی دار نبود. ولی کاهش معنی دار وزن (0.001=P) و BMI(0.002=P) را بعد از رادیوتراپی در تمام بیماران نشان می داد. عوامل مختلف موثر بر کاهش دریافت غذا نظیر (بی اشتهایی، خشکی دهان، حالت تهوع، استفراغ کردن، کاهش حس چشایی) قبل رادیوتراپی وجود داشت که کلیه علایم به جز استفراغ کردن بعد رادیوتراپی تشدید شد.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج حاصل از مطالعه حاضر، ارزیابی وضعیت تغذیه ای بایستی به عنوان قسمتی از برنامه درمانی هر بیمار سرطانی بویژه قبل و در طول درمان با رادیوتراپی قرار گرفته و مداخلات تغذیه ای لازم (تغذیه با لوله و تغذیه وریدی) برای وی ارایه تا از حداکثر نتیجه برنامه درمانی برخوردار شود.
    کلیدواژگان: وضعیت تغذیه ای، رادیوتراپی، کاهش وزن، سرطان
  • اکبر میر صالحیان، غلامحسین طهماسبی، سیدمحمدمیرافشار، مهدی رزاقی، امیر ابریشمی صفحه 113
    زمینه و اهداف
    با توجه به سابقه تاریخی عسل در پوشاندن زخم ها و نقش ضد باکتریایی که اخیرا برای این ماده طبیعی قائل شده اند، مطالعه ای به منظور ارزیابی فعالیت ضد باکتریایی عسل های مناطق مختلف ایران، روی 78 نمونه عسل که با همکاری موسسه تحقیقات علوم دامی کشور از نواحی مختلف کشور (15 استان، 38 منطقه) تهیه شد، انجام گرفت.
    روش بررسی
    اکثریت نمونه های عسل منشا چند گلی داشته و انواع گون، آویشن و انواع خار به ترتیب فراوان ترین منبع گلی نمونه های مذکور را شامل می شدند. از عسل های تک گلی جمع آوری شده می توان نمونه های مرکبات، گز، باریجه، یونجه، کنار، اکالیپتوس و آفتابگردان را نام برد. عسل ها در مقابل استافیلو ککوس اورئوس با روش انتشار در آگار از چاهک و با در نظر گرفتن فنل به عنوان استاندارد مورد آزمایش قرار گرفتند، میانگین فعالیت کل و غیر پراکسیدی نمونه های عسل به ترتیب 2.28 و 0.97 درصد فنلی با انحراف معیار 1.18 و 0.38 درصد فنلی محاسبه شد.
    یافته ها
    یکی از عسل های خراسان، عسل بابل، بیجار، تکاب 6، قروه 10، تکاب 4 و تکاب 2 به ترتیب با فعالیت 5.73، 4.73، 4.72، 4.73، 4.61، 4.38 و 4.32 درصد فنلی از بالاترین فعالیت ضد باکتریایی برخوردار بودند.
    از نظر فعالیت غیر پراکسیدی عسل های تکاب 6، تکاب 4، تکاب 2، دیوان دره و ارومیه با فعالیت 2.75، 2.17، 2.04و 2.04و 1.79 درصد فنلی به ترتیب از بالاترین فعالیت برخوردار بودند. در بین عسل های تک گلی، نمونه های مرکبات، گز، اکالیپتوس و آفتابگردان از فعالیت قابل توجهی برخوردار نبودند و نمونه های باریجه، یونجه و کنار فعالیت متوسط داشتند.
    نتیجه گیری
    نتایج این تحقیق حاکی از این است که تمام عسلها (حتی عسلهای طبیعی با منبع گلی مشخص) از فعالیت ضد باکتریایی قابل توجهی برخوردار نیستند و بنابراین اگر چنانچه استفاده از عسل به عنوان ماده ضد باکتریایی روی زخمها یا موارد دیگر مد نظر باشد ابتدا بایستی میزان فعالیت ضد باکتریایی آن مورد سنجش قرار گیرد. ضمنا پس از آنکه نمونه های عسل از نظر رنگ از تیره به روشن تقسیم بندی و شماره گذاری شدند، آنالیز با روش همبستگی پیرسون نشان داد که در عسل های تیره تر فعالیت ضد باکتریایی غیر پراکسیدی بالاتر و فعالیت پراکسیدی پایین تر است. همچنین این آنالیز نشان داد که با زیاد شدن سن نمونه ها (بر اساس مدت زمان ذخیره سازی قبل از آزمایش) رنگ عسل تیره تر می شود.
    کلیدواژگان: عسل، فعالیت ضد باکتریایی، استافیلوککوس اورئوس
  • مرتضی میلانی، محمدرضا نهایی، علی صادقیان صفحه 121
    زمینه و اهداف
    مقاومت به آنتی بیوتیک های مورد استفاده در درمان عفونت های ادراری (urinary tract infections=UTIs) در سراسر جهان در حال افزایش است. لذا اطلاع از وضعیت سویه های ایجاد کننده عفونت ادراری در برابر آنتی بیوتیکهای رایج در درمان از اهمیت خاصی برخوردار است. امروزه سیپروفلوکساسین بعنوان یک فلوروکینولون جدید جایگاه بسیار مهمی را در درمان عفونت های ادراری بخود اختصاص داده است. هدف از این مطالعه بررسی حساسیت باکتری های جدا شده از عفونت های ادراری نسبت به آنتی بیوتیک سیپروفلوکساسین بود.
    روش بررسی
    در این مطالعه از کشت 571 نمونه ادرار، تعداد 122 سویه باکتری گرم منفی و گرم مثبت جدا و تمامی باکتری ها از نظر حساسیت به سیپروفلوکساسین به روش دیسک آگار دیفیوژن آزمایش و MIC (حداقل غلظت مهار کنندگی) آنها نیز با روش رقت سازی در محیط کشت مایع تعیین گردید.
    یافته ها
    نتایج این مطالعه نشان می دهد که شایع ترین باکتری های جدا شده اشریشیا کلی با 78 سویه (63.9%) و استافیلوکوکوس اورئوس با 28 سویه (22.9%) بودند که از این تعداد 14 سویه (17.9%) اشریشیا کلی و 4 سویه (14.2%) استافیلوکوکوس اورئوس به سیپرو فلوکساسین مقاوم بودند.
    نتیجه گیری
    نتایج این تحقیق نشان میدهد که مقاومت به سیپروفلوکساسین در بین باکتری های عامل UTI بالا بوده و افزایش روز افزون مقاومت می تواند موجب بروز مشکلات درمانی شود. لذا ردیابی مقاومت در مناطق مختلف و اطلاع از میزان مقاومت به ویژه MIC سویه های مختلف می تواند رهگشای استفاده مناسب از این آنتی بیوتیک با ارزش باشد.
    کلیدواژگان: عفونت ادراری، دیسک آگار دیفیوژن، حداقل غلظت مهار کنندگی
  • مسعود نادر پور، رضا جواد رشید صفحه 125
    زمینه و اهداف
    شکستگی مندیبول از شایعترین شکستگی ها در موارد ترومای صورت می باشد. در این مطالعه فراوانی انواع مختلف شکستگی های مندیبول از نظر محل آناتومیک و عامل ایجاد کننده آن بررسی شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه مقطعی، طی یک دوره پنج ساله پرونده و رادیوگرافی های تمام بیماران بستری شده با تشخیص شکستگی مندیبول در بیمارستان امام خمینی تبریز مورد بررسی و سن، جنس، محل شکستگی و تعداد خطوط شکستگی و عامل ایجاد کننده آن ثبت گردید.
    یافته ها
    از آغاز سال 1375 تا آغاز سال 1380، 210بیمار با 336 خط شکستگی در مندیبول بستری شده بودند. شایع ترین محل آناتومیک شکستگی ها بترتیب شیوع عبارت بودند از سمفیز – پاراسمفیز(35%)، تنه (27.4%)، ساب کوندیلار (19.6%)، زاویه (13.1%)، راموس (3.6%)، زائده آلوئر (1.2%). شایعترین علل شکستگی به ترتیب تصادفات رانندگی، نزاع و سقوط و زمین خوردن بودند. 87.6% بیماران مذکرد بوده و اکثریت بیماران در محدوده سنی 40-11 سال قرار داشتند.
    نتیجه گیری
    آگاهی از شیوع انواع مختلف شکستگی از نظر محل آناتومیک و ارتباط آن با اتیولوژی به تشخیص صحیح و انتخاب روش درمانی مناسب کمک می کند. همچنین با توجه به اینکه تصادفات رانندگی شایع ترین علت این شکستگی است این مطالعه می تواند مبنای دیگری برای ترویج رعایت مقررات و استفاده از وسایل ایمنی جهت کاهش میزان وقوع این شکستگی باشد.
    کلیدواژگان: استخوان مندیبول، شکستگی، سمفیز، پاراسمفیز، راموس
  • چکیده انگلیسی مقالات
    صفحات 3-27