فهرست مطالب

ارمغان دانش - سال یازدهم شماره 4 (پیاپی 44، زمستان 1385)

نشریه ارمغان دانش
سال یازدهم شماره 4 (پیاپی 44، زمستان 1385)

  • 132 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1385/11/24
  • تعداد عناوین: 14
|
  • ویکتوریا عمرانی فرد، افسانه کرباسی عامل، سیامک امانت صفحه 1
    مقدمه و هدف

    گرچه والپروات سدیم به عنوان یک داروی ضد تشنج به بازار عرضه شد، ولی امروزه به میزان وسیعی در اختلالات روانپزشکی به کار می رود. این دارو به عنوان تثبیت کننده خلقی و همچنین به عنوان تقویت درمان افسردگی و سایکوز به کار رفته است. در مورد تاثیر والپروات سدیم در سایکوز مطالعات متناقضی گزارش شده است. برخی آن را در درمان علایم مثبت و پرخاشگری در سایکوز حاد موثر می دانند و برخی آن را بی اثر دانسته اند. هدف از این مطالعه تعیین اثربخشی والپروات سدیم در ترکیب با ریسپریدون در درمان اسکیزوفرنی بود.

    مواد و روش ها

    در یک مطالعه کارآزمایی بالینی دو سو کور تصادفی شده در بهار و تابستان 1385، 32 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی (65 18سال) که با تشخیص تشدید بیماری اسکیزوفرنی در بخش روانپزشکی بیمارستان های نور و فارابی شهر اصفهان بستری شدند به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه مورد با ترکیب والپروات سدیم و ریسپریدون و گروه شاهد با ترکیب دارونما و ریسپریدون درمان شدند. همه بیماران در روزهای صفر، چهاردهم و بیست و هشتم با مقیاس مجموعه علایم مثبت و منفی ارزیابی شدند. اطلاعات به دست آمده به وسیله نرم افزار SPPS و آزمون های تی دانشجویی و تی زوج شده وآنالیز واریانس با تکرار مشاهدات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    مقایسه میانگین تغییر نمره مجموعه علایم مثبت و منفی قبل و بعد از درمان بین دو گروه تفاوت معنی داری را نشان می دهد، به طوری که در گروه والپروات سدیم کاهش نمره به طور معنی داری بیشتر از گروه دارونما بوده است (P=0.006). تغییر نمره علایم مثبت در دو گروه والپروات سدیم و دارونما پس از دو هفته تفاوت معنی داری داشته است (P=0.048)، ولی این تفاوت پس از هفته چهارم معنی دار نبوده است.

    نتیجه گیری

    والپروات سدیم می تواند به عنوان داروی کمکی همراه با آنتی سایکوتیک ها در درمان علایم اختلال اسکیزوفرنی موثر باشد، علاوه بر این سرعت بهبود علایم مثبت را نیز افزایش می دهد.

    کلیدواژگان: اسکیزوفرنی، والپروات سدیم، ریسپریدون
  • علیرضا اشرف رضا ثابت سیروس عزیزی صفحه 9
    مقدمه و هدف
    شکایات عضلانی و استخوانی علت اولیه ایجاد ناتوانی در میان کارگران در طول دوران اشتغال است که هزینه های سنگینی را در ابعاد گوناگون به جامعه تحمیل می کند. هدف از این پژوهش تعیین اثرات یک برنامه ورزشی کششی تقویتی در کاهش شاخص درد در کارگران با شکایات عضلانی و استخوانی بود.
    مواد و روش ها
    این پژوهش به صورت مطالعه شبه تجربی بر روی کارگران واحد لعابزنی و تمیزکاری یکی از کارخانه های تولید کننده لوازم بهداشتی در شیراز در سال 13851384 انجام گرفت. در این مطالعه 54 نفر از کارگران مشغول به کار واجد شرایط پژوهش در این واحد مورد بررسی قرار گرفتند. در ابتدا افراد تحت معاینه کامل عضلانی و استخوانی به وسیله متخصص قرار گرفتند و شدت درد افراد به وسیله معیارهای شاخص آنالوگ دیداری و فهرست خلاصه شده درد مورد ارزیابی قرار گرفت. پس از 3 ماه جهت تایید مزمن بودن علایم ارزیابی دوم صورت گرفت و پس از این دوره برنامه ورزشی به طول مدت 3 ماه صورت پذیرفت. داده های جمع آوری شده با نرم افزار SPSS وآزمون ناپارامتری ویلکاکسون تحلیل شدند.
    یافته ها
    میانگین شاخص آنالوگ دیداری ابتدایی 5.00±2.27 سانتی متر، بعد از دوره سه ماهه اول 5.32±2.76 سانتی متر و بعد از دریافت برنامه ورزشی 1.98±2.07 سانتی متر بود که کاهش قابل توجهی را نشان داد (p<0.001). میانگین شاخص های گوناگون فهرست خلاصه شده درد نیز کاهش قابل توجهی پس از انجام برنامه ورزشی نشان داد (p<0.001).
    نتیجه گیری
    انجام یک برنامه ورزشی طراحی شده بر اساس نوع کار، آسیب های شایع و امکانات موجود در محیط کاری در کاهش شکایات عضلانی و استخوانی به عنوان علت اولیه ایجاد ناتوانی در میان کارگران موثر است.
    کلیدواژگان: شکایات عضلانی و استخوانی، درد، ورزش
  • علیرضا فروتن، علی اصغری نیکو، افسر علی وادی پور، محمود جوشقانی، نوید نیلوفروشان صفحه 19

    دیابت یکی از شایع ترین بیماری های سیستمیک می باشد و سندرم خشکی چشم یک از عوارض چشمی دیابت است. هدف از این مطالعه تعیین ارتباط شدت سندرم خشکی چشم و رتینوپاتی در بیماران مبتلا به دیابت غیر وابسته به انسولین بود.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه توصیفی به صورت آینده نگر 200 چشم از 100 بیمار مبتلا به دیابت غیر وابسته به انسولین مراجعه کننده به درمانگاه چشم حضرت رسول اکرم (ص) در سال های 1384 1383 مورد بررسی قرار گرفت. این بیماران از نظر شدت رتینوپاتی دیابتی به چهار گروه تقسیم شدند؛ گروه اول بیماران بدون رتینوپاتی دیابتی، دوم با رتینوپاتی دیابتی غیرپرولیفراتیو، سوم با رتینوپاتی دیابتی پرولیفراتیو و چهارم با رتینوپاتی دیابتی پرولیفراتیو که تحت درمان با لیزر آرگون قرار گرفته بودند. سپس برای بیماران تست های شیرمر، اندازه گیری سرعت تبخیر لایه اشکی و رنگ آمیزی قرنیه با فلوروسئین انجام گردید و بعد از آن بر اساس جواب آنها شدت سندرم خشکی چشم در یک سیستم درجه بندی شده طبقه بندی شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری مجذور کای و کندال آنالیز گردید.

    یافته ها

    شیوع سندرم خشکی چشم در گروه بیماران بدون رتینوپاتی دیابتی 48 درصد، با رتینوپاتی دیابتی غیرپرولیفراتیو 52 درصد، با رتینوپاتی دیابتی پرولیفراتیو 60 درصد و با رتینوپاتی دیابتی پرولیفراتیو تحت درمان با لیزر آرگون 80 درصد بود. نتایج نشان داد که این اختلاف ها از نظر آماری معنی دار می باشد (p<0.05). علاوه بر این از نظر شدت سندرم خشکی چشم مشخص گردید که در گروه چهارم که قبلا مورد لیزر شبکیه قرار گرفته بودند، شدت سندرم خشکی چشم بیشتر و در گروه اول که بدون درگیری شبکیه بودند شدت سندرم خشکی چشم کمتر از بقیه بود. آزمون های آماری نشان داد که اختلاف شدت سندرم خشکی چشم در این چهار گروه از نظر آماری معنی دار بود (p<0.05).

    نتیجه گیری

    نتایج این مطالعه نشان داد که خشکی چشم یکی از تظاهرات دیابت قندی غیر وابسته به انسولین می باشد و شدت سندرم خشکی چشم با شدت رتینوپاتی دیابتی ارتباط مستقیم دارد. با توجه به شیوع بالای سندرم خشکی چشم در بیماران دیابتی به خصوص در سنین بالا و عدم شکایت اکثر بیماران مبتلا به سندرم خشکی چشم بهتر است تست های اندازه گیری سرعت تبخیر لایه اشکی و رنگ آمیزی قرنیه با فلوروسئین به صورت روتین انجام شود.

    کلیدواژگان: رتینوپاتی دیابتی، سندرم خشکی چشم، سیستم درجه بندی خشکی چشم
  • قاسم محمدخانی، مریم عابد، نعمت الله روح بخش، هاله مجیدی، محمود علی پور حیدری صفحه 29
    مقدمه و هدف

    یکی از شایع ترین مشکلات شنیداری افراد مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس مشکل درک گفتار در حضور صدای زمینه است. مطالعات انسانی و حیوانی نشان داده اند که دسته زیتونی حلزونی داخلی نقش عمده ای در درک گفتار در حضور صدای زمینه را دارد. عملکرد این سیستم با استفاده از مهار دگرطرفی اصوات گذرای برانگیخته شده از گوش قابل ارزیابی است. هدف از این مطالعه مقایسه میزان مهار اصوات گذرای برانگیخته شده از گوش در افراد هنجار و مبتلایان به بیماری مولتیپل اسکلروزیس بود.

    مواد و روش ها

    این مطالعه تحلیلی به صورت مورد شاهدی روی 34 فرد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس با شنوایی هنجار در محدوده سنی 20 تا 50 ساله و 34 فرد هنجار با شرایط سنی و جنسیتی مشابه در دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1385 انجام شد. افراد مورد مطالعه به صورت تصادفی انتخاب شدند. تاثیر مهاری اصوات گذرای برانگیخته شده از گوش با مقایسه دامنه این پاسخ ها بدون ارایه محرک دگرطرفی و در حضور محرک دگرطرفی، در هر دو گروه ارزیابی و با یکدیگر مقایسه شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون تی مستقل تحلیل گردید.

    یافته ها

    میانگین دامنه اصوات گذرای برانگیخته شده از گوش در دو گروه مورد مطالعه اختلاف معنی داری با هم نداشت، اما میزان مهار این پاسخ ها در گروه بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس نسبت به گروه هنجار، کاهش قابل توجهی نشان داد.

    نتیجه گیری

    در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس عملکرد سلول های مویی خارجی و سیستم محیطی شنیداری همانند افراد هنجار می باشد، اما سیستم وابران شنوایی در این گروه از بیماران ضعف عملکرد دارد که این حالت باعث کاهش توانایی درک گفتار در حضور نویز زمینه می شود.

    کلیدواژگان: اصوات گذرای برانگیخته شده از گوش، مهار دگرطرفی، دسته زیتونی حلزونی داخلی، مولتیپل اسکلروزیس
  • امرالله روزبهی، ابوالفضل فقیهی، علیرضا عزیززاده دلشاد، محمد هادی بهادری، تابنده شریعتی صفحه 39
    مقدمه و هدف

    ضایعات اعصاب محیطی به عنوان یک مشکل کاملا جدی در جراحی ترمیمی مطرح می باشد. هدف از این مطالعه بررسی ساختاری و فراساختاری نورون های حرکتی شاخ قدامی به دنبال ترمیم عصب سیاتیک به سه تکنیک جراحی اپی نوریال سوچر، اتوگرافت و کانال هدایت عصب در موش صحرایی بالغ بود.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه تجربی آزمایشگاهی که در سال 1382 تا 1384 در بخش آناتومی دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام گرفت، از 40 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار به وزن 250200 گرم که به طور تصادفی به پنج گروه هشت تایی؛ گروه لوله، اتوگرافت، اپی نوریال سوچر، آکسوتومی و شم تقسیم شدند، استفاده گردید. در گروه لوله عصب سیاتیک چپ به اندازه 10 میلی متر قطع شد، سپس از لوله پلی وینیلیدن فلوراید به همراه ژل کلاژن به غلظت 28/1 میلی گرم در میلی لیتر و 100 نانوگرم فاکتور رشد عصب به عنوان کانال راهنما برای ترمیم شکاف ایجاد شده استفاده شد. در گروه اتوگرافت قطعه بریده شده 180 درجه چرخانده شد و به دو انتهای بریده عصب بخیه شد. در گروه اپی نوریال سوچر دو انتهای عصب قطع شده به یکدیگر بخیه شد. در گروه آکسوتومی دو انتهای عصب به وسیله نخ نایلون 4 صفر بسته شد. در گروه شم هیچ گونه قطع و یا ترمیمی روی آن صورت نگرفت. بعد از دو ماه قطعات قدامی سگمان های کمری L4-L6 نخاع برداشته شد و آمادش بافتی برای برش های نیمه نازک و فوق نازک جهت مطالعه میکروسکوپ نوری و الکترونی انجام گردید. در همه گروه ها نخاع طرف مقابل (سمت راست) به عنوان گروه سالم (کنترل) در نظر گرفته شد. تغییرات ساختاری و فراساختاری در نمونه های مختلف جمع آوری گردید و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    آتروفی و چروکیدگی سلول ها، نورون های واکوئلر و پیکنوزه بعد از دو ماه در گروه های جراحی مختلف دیده شد، ولی شدت آن در گروه آکسوتومی به مراتب بیشتر دیده شد و در گروه اپی نوریال سوچر کمتر از گروه های اتوگرافت و کانال راهنما بود. در گروه های شم و کنترل تغییرات نورونی مشاهده نگردید. افزایش دانسیته و تراکم هسته، پیدایش چین ها و دندانه هایی در حاشیه هسته و خوشه ایشدن کروماتین به صورت مرکزی یا حاشیه ای در سلول های حرکتی شاخ قدامی نخاع در گروه های جراحی مشاهده گردید که از همه بیشتر در گروه آکسوتومی دیده شد.

    نتیجه گیری

    با توجه به یافته های این تحقیق هر گونه جراحت به عصب سیاتیک باعث تغییرات سلولی نورون های شاخ قدامی نخاع و نهایتا مرگ سلولی می گردد. استفاده از لوله پلی وینیلیدین فلوراید به همراه ژل کلاژن و فاکتور رشد عصب تغییرات سلولی را در حد جراحی اتوگرافت کاهش می دهد.

    کلیدواژگان: آکسوتومی، اپی نوریال سوچر، اتوگرافت، کانال هدایت عصب، فاکتور رشد عصب، ترمیم عصب
  • خدیجه ابدالی، مهری شمسی، نادر ریاض منتظر، سید حمیدرضا طباطبایی صفحه 51
    مقدمه و هدف

    سرطان رحم یکی از مشکلات مهم بهداشتی گسترده در دنیاست. تست پاپانیکولا شایع ترین ابزار موثر در دسترس برای تشخیص زودرس سرطان دهانه رحم است. خون می تواند اثرات منفی در کیفیت پاپ اسمیر داشته باشد. فیکساسیون خوب گلبول های قرمز را از زمینه لام های خونی کاهش می دهد و می تواند این تکنیک را بهبود بخشد. یکی از محلول های موثر برای لیز کردن گلبول های قرمز محلول کارنویز می باشد. هدف از این مطالعه مقایسه دو روش فیکساسیون لام های خونی پاپ اسمیر به وسیله محلول کارنویز و اتیل الکل 96 درصد در نمونه های تهیه شده از درمانگاه های زنان بود.

    مواد و روش ها

    این مطالعه یک پژوهش تجربی روی 450 لام خونی پاپ اسمیر تهیه شده از دهانه رحم 225 زن که برای غربالگری سالانه سرطان دهانه رحم در سال های 1385-1384 به بیمارستان های زینبیه و شهید فقیهی دانشگاه علوم پزشکی شیراز مراجعه و خونریزی تماسی داشتند انجام گرفت. از هر نمونه بعد از مشاهده خونریزی تماسی دو نمونه به روش مرسوم پاپ اسمیر تهیه شد؛ در روش اول یکی از لام ها به وسیله اتیل الکل 96 درصد به مدت 5 دقیقه فیکس شد و در روش دوم لام بعدی به وسیله محلول کارنویز به مدت 20 دقیقه فیکس گردید. سپس لام ها با روش پاپانیکولا رنگ آمیزی شدند و به وسیله دو نفر پاتولوژیست به صورت دو سو کور مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده به وسیله نرم افزار SPSS و آزمون های آماری فیشر، مجذور کای و تی مستقل آنالیز گردیدند.

    یافته ها

    از بین 450 نمونه تهیه شده 410 نمونه دارای کفایت سلولی لازم برای مطالعه بودند. نتایج نشان داد که حضور سلول های سنگفرشی و استوانه ای در لام های کارنویز فیکس بیشتر از لام های اتیل الکل فیکس بود. کاهش گلبول های قرمز از زمینه لام ها و افزایش وضوح لام ها در نمونه های کارنویز فیکس بیشتر از لام های الکل فیکس بود. تشخیص سلول های التهابی و عوامل بیماری زا در لام های کارنویز فیکس بیشتر از لام های الکل فیکس بوده است (p<0.001)، اما تشخیص سلول های سنگفرشی و استوانه ای غیر طبیعی در دو روش، اختلاف آماری معنی داری را نشان نداد.

    نتیجه گیری

    محلول کارنویز می تواند به عنوان یک فیکساتیو موثر در نمونه های خونی پاپ اسمیر به روش مرسوم مورد استفاده قرار گیرد.

    کلیدواژگان: فیکساسیون، محلول کارنویز، اتیل الکل 96 درصد، پاپ اسمیر
  • اشرف سیدی، شهربانو عسگریان، حکیمه خلیفه برازجانی، جمشید کهن طب صفحه 63
    مقدمه و هدف

    احتمالا پوسیدگی دندان شایع ترین عفونت باکتریایی در انسان است که اصلی ترین عامل شروع کننده آن استرپتوکوک میوتانس می باشد. تحقیقات نشان داده است که بعضی از مواد غذایی می توانند با جلوگیری از رشد استرپتوکوک میوتانس مانع از ایجاد از پوسیدگی دندان گردند. هدف از انجام این تحقیق تعیین تاثیر عصاره خرما بر رشد استرپتوکوک میوتانس عامل اصلی پوسیدگی دندان می باشد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه یک تحقیق تجربی است که در دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج با همکاری بخش میکروبیولوژی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شیراز در سال 1384 انجام شد. در این مطالعه اثر خرما بر رشد استرپتوکوک میوتانس در محیط آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفته است. جهت انجام این پژوهش پس از کشت استرپتوکوک میوتانس، محیط های کشت حاوی خرما با استفاده از میوه، شیره و عصاره خرما با غلظت های مختلف تهیه گردید و میکروارگانیسم استرپتوکوک میوتانس در این محیط ها کشت داده شد.

    یافته ها

    پس از 24 ساعت استرپتوکوک میوتانس در محیط های با غلظت کم خرما رشد اندکی داشت، ولی با افزایش غلظت خرما میکروارگانیسم ها قادر به رشد در محیط کشت نبودند.

    نتیجه گیری

    با توجه به نقش بازدارندگی خرما از رشد استرپتوکوک میوتانس می توان خرما را به عنوان یک ماده غذایی پیشگیری کننده از ایجاد پوسیدگی معرفی نمود.

    کلیدواژگان: پوسیدگی دندان، عصاره خرما، استرپتوکوک میوتانس
  • علی محمدی حمیدرضا غفاریان شیرازی صفحه 73
    مقدمه و هدف
    عشایر کوچرو در مقایسه با عشایر ساکن با مشکلات فراوان تری مواجه هستند. با توجه به این که مطالعات اندکی در رابطه با شیوع اختلالات روانی در عشایر در دست است، این مطالعه با هدف مقایسه میزان اضطراب و افسردگی در عشایر کوچرو و ساکن تیره آشوری از ایل قشقایی انجام پذیرفت.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تحلیلی تعداد 86 نفر از عشایر ساکن و 95 نفر از عشایر کوچرو تیره آشوری از ایل قشقایی با روش تمام شماری در سال 1383 مورد مطالعه قرار گرفتند. میزان اضطراب و افسردگی آنها به ترتیب با استفاده از پرسشنامه های هامیلتون و بک بررسی شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون مجذور کای تحلیل گردید.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که در عشایر کوچرو 28 نفر (29.5 درصد) از افراد مورد مطالعه اضطراب خفیف و 35 نفر (36.5 درصد) اضطراب متوسط و شدید داشتند، در حالی که این میزان ها برای عشایر ساکن به ترتیب؛ 7 نفر (8.2 درصد) و 6 نفر (7.1 درصد) بوده است که این تفاوت از نظر آماری معنی دار می باشد. همچنین در عشایر کوچرو 37 نفر (38.9 درصد) افراد مورد مطالعه افسردگی خفیف و 17 نفر (17.9 درصد) افسردگی شدید داشتند، در حالی که این دو میزان برای عشایر ساکن شده 6 نفر (7 درصد) و 5 نفر (5.8 درصد) بوده است که این تفاوت نیز از نظر آماری معنی دار می باشد. تاهل، تحصیلات پایین، مونث بودن و کوچرو بودن در افزایش میزان اضطراب اثر معنی داری داشته است. همچنین تاهل، تحصیلات پایین، مذکر بودن و کوچرو بودن در افزایش میزان افسردگی اثر معنی داری داشته است.
    نتیجه گیری
    یافته های این مطالعه نشانگر شیوع بالاتر اضطراب و افسردگی در عشایر کوچرو نسبت به عشایر ساکن می باشد. این میزان در متاهلین، افراد کم سواد و بی سواد و گروه سنی بالای 30 سال شایع تر بوده است. اضطراب در زنان و افسردگی درمردان بیشتر شایع بود.
    کلیدواژگان: عشایر، کوچرو، ساکن، اضطراب، افسردگی
  • مهران کریمی، علیرضا پناهنده، عبدالرضا افراسیابی صفحه 81
    مقدمه و هدف

    موتاسیون ارثی فاکتور 5 و پروترومبین اگر چه شایع نیستند، ولی از عوامل دخیل در ترومبوز کودکان به شمار می روند. این پژوهش به منظور بررسی موتاسیون در فاکتور 5 انعقادی و ژن پروترومبین در بین بیماران بستری انجام گردید.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه توصیفی مقطعی 195 نفر بیمار شامل؛ 97 زن و 98 مرد به صورت تصادفی از بین بیماران بستری در بخش های مختلف بیمارستان های نمازی و دستغیب شیراز که به عللی غیر از حوادث ترومبوآمبولی بستری شده بودند در سال 1383 انتخاب و پس از اخذ 5 میلی لیتر خون سیتراته، دی ان آایشان استخراج و تلخیص گردید. سپس دی ان آرا با پرایمرهای خاص فاکتور 5 لیدن یا پلی مرفیسیم ژن پروترومبین مورد بررسی قرار داده و واکنش زنجیره ای پلی مراز انجام گردید. داده های جمع آوری شده با شاخص های توصیفی بررسی گردید.

    یافته ها

    در این مطالعه شیوع موتاسیون هتروزیگوت در فاکتور 5 لیدن 4.1 درصد و در ژن پروترومبین 3.07 درصد بود. 1 مورد واجد هر دو موتاسیون به صورت توامان بود. در هیچ یک از بیماران فرم هموزیگوت برای فاکتور 5 لیدن یا موتاسیون در ژن پروترومبین یافت نشد.

    نتیجه گیری

    با توجه به یافته ها، ژن های موتاسیون یافته مستعد کننده ترومبوفیلی در جامعه مورد مطالعه در مقایسه با نتایج حاصل از شرق آسیا مشخصا شیوع بالاتر داشت.

    کلیدواژگان: موتاسیون، فاکتور 5 لیدن، ژن پروترومبین
  • عبدالمجید خسروانی، اسفندیار افشون، بهروز یزدانپناه صفحه 89
    مقدمه و هدف

    بروسلوز به عنوان بیماری عفونی مشترک بین انسان و دام هنوز در اغلب نقاط دنیا معضل بزرگی محسوب می شود. بیماری در حیوانات با سقط جنین و در انسان با تب مواج ظاهر می شود. این بیماری از نظر بهداشتی و اقتصادی از اهمیت بسزایی برخوردار است. در این راستا این مطالعه با هدف تعیین سرواپیدمیولوژیک بروسلوز در گروه های در معرض خطر در شهرستان بویراحمد انجام گرفت.

    مواد و روش ها

    این مطالعه توصیفی به صورت مقطعی و به منظور بررسی وضعیت بروسلوز در دو گروه در معرض خطر و کم خطر در شهرستان بویراحمد در سال 1384 انجام گردید. نمونه گیری به روش سرشماری بود که شامل؛ 304 نفر افراد در معرض خطر شامل؛ کارکنان اداره دامپزشکی، گاوداری ها و مراکز تهیه و توزیع فراورده های لبنی و گوشتی و 300 نفر افراد گروه کم خطر شامل؛ کارکنان کارخانجات آرد و نشاسته و کارخانه قند یاسوج بوده است. نمونه خون از هر دو گروه تهیه و آزمایش رایت انجام و برای افراد رایت مثبت آزمایش 2 مرکاپتواتانول و کومبز رایت انجام گردید. مشخصات دموگرافیک و نتایج آزمایش های خون درفرم اطلاعاتی ثبت گردید. داده های جمع آوری شده با نرم افزار SPSS و آزمون آماری مجذور کای تحلیل شدند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که در در گروه پرخطر 40 نفر از عیار آنتی بادی با تیتر 40/1 و بالاتر برخوردار بودند، در حالی که هیچ یک از افراد گروه کم خطر از نظر آنتی بادی ضد بروسلا مثبت نبودند. بدین ترتیب در مجموع میزان شیوع بروسلوز در گروه در معرض خطر 62/6 درصد تعیین شد. تعداد 4 نفر از افراد مورد مطالعه 2 مرکاپتواتانول مثبت داشتند که همه آنها تکنسین دامپزشکی بودند. در این مطالعه فراوانی افراد در معرض خطر با میزان تیتر آنتی بادی ارتباط معنی داری را نشان می دهد (p<0.005).

    نتیجه گیری

    نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که در شهرستان بویراحمد در افراد در معرض خطر شیوع بروسلوز بالا می باشد.

    کلیدواژگان: بروسلوز، سرواپیدمیولوژی، گروه های در معرض خطر
  • بهادر سرکاری، محمد امین زرگر، رضا محمدی، شهربانو عسگریان صفحه 97
    مقدمه و هدف

    بروسلوز به عنوان بیماری عفونی مشترک بین انسان و دام هنوز در اغلب نقاط دنیا معضل بزرگی محسوب می شود. بیماری در حیوانات با سقط جنین و در انسان با تب مواج ظاهر می شود. این بیماری از نظر بهداشتی و اقتصادی از اهمیت بسزایی برخوردار است. در این راستا این مطالعه با هدف تعیین سرواپیدمیولوژیک بروسلوز در گروه های در معرض خطر در شهرستان بویراحمد انجام گرفت.

    مواد و روش ها

    این مطالعه توصیفی به صورت مقطعی و به منظور بررسی وضعیت بروسلوز در دو گروه در معرض خطر و کم خطر در شهرستان بویراحمد در سال 1384 انجام گردید. نمونه گیری به روش سرشماری بود که شامل؛ 304 نفر افراد در معرض خطر شامل؛ کارکنان اداره دامپزشکی، گاوداری ها و مراکز تهیه و توزیع فراورده های لبنی و گوشتی و 300 نفر افراد گروه کم خطر شامل؛ کارکنان کارخانجات آرد و نشاسته و کارخانه قند یاسوج بوده است. نمونه خون از هر دو گروه تهیه و آزمایش رایت انجام و برای افراد رایت مثبت آزمایش 2 مرکاپتواتانول و کومبز رایت انجام گردید. مشخصات دموگرافیک و نتایج آزمایش های خون درفرم اطلاعاتی ثبت گردید. داده های جمع آوری شده با نرم افزار SPSS و آزمون آماری مجذور کای تحلیل شدند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که در در گروه پرخطر 40 نفر از عیار آنتی بادی با تیتر 40/1 و بالاتر برخوردار بودند، در حالی که هیچ یک از افراد گروه کم خطر از نظر آنتی بادی ضد بروسلا مثبت نبودند. بدین ترتیب در مجموع میزان شیوع بروسلوز در گروه در معرض خطر 62/6 درصد تعیین شد. تعداد 4 نفر از افراد مورد مطالعه 2 مرکاپتواتانول مثبت داشتند که همه آنها تکنسین دامپزشکی بودند. در این مطالعه فراوانی افراد در معرض خطر با میزان تیتر آنتی بادی ارتباط معنی داری را نشان می دهد (p<0.005).

    نتیجه گیری

    نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که در شهرستان بویراحمد در افراد در معرض خطر شیوع بروسلوز بالا می باشد.

    کلیدواژگان: هپاتیت ب، آنتی بادی، پرسنل مراکز بهداشتی درمانی
  • سید بصیر هاشمی سید حسین دستغیب حسینی صفحه 107
    مقدمه و هدف
    بدخیمی مجرای کیست تیروگلوسال از تومورهای ناشایع خط وسط گردن است که اکثر مواقع پس از برداشتن کیست تشخیص داده می شود و شیوع این تومور حدود 1.-1.5 درصد است. در این مقاله دو مورد از بدخیمی پاپیلاری کیست تیروگلوسال گزارش می شود.
    معرفی بیمار: بیماران دو زن 24 و 16 ساله بودند که در سال های 1379و1377 به دلیل توده ای در ناحیه خط وسط گردن به بیمارستان خلیلی دانشگاه علوم پزشکی شیراز مراجعه نموده بودند. آزمایش های پاراکلینیکی جهت بدخیمی در کیست تیروگلوسال هر دو منفی بود، اما پس از جراحی هر دو بدخیمی پاپیلاری در کیست تیروگلوسال داشتند و در طول 6و8 سال گذشته تنها تحت پیگیری قرار گرفتند و از عمل جراحی دوم و برداشتن تیروئید و درمان با ید رادیواکتیو اجتناب شد.
    نتیجه گیری
    نمونه برداری با سوزن و سونوگرافی در کیست تیروگلوسال از جهت رد بدخیمی منفی کاذب بالایی دارد، لذا تست های پاراکلینیکی به هیچ عنوان رد کننده بدخیمی نیستند و تنها راه قطعی رد بدخیمی در کیست تیروگلوسال برداشتن آن است. از سوی دیگر در درمان آن نیز اختلاف نظر جدی وجود دارد، به طوری که بعضی معتقد به برداشتن کامل تیروئید هستند، اما در صورتی که تیروئید، غدد لنفاوی و لبه های توده برداشته شده درگیر نباشند لزومی به برداشتن تیروئید و تحمیل عوارض آن برای بیمار نیست، زیرا این بدخیمی پیش آگهی بسیار خوبی دارد و از سوی دیگر درگیری احتمالی تیروئید را می توان با پیگیری های مرتب تشخیص داد.
    کلیدواژگان: بدخیمی کیست تیروگلوسال، پاپیلاری کارسینوما، جراحی سیسترانک
  • احمد علیخانی، ولی الله حبیبی، ارسلان عزیزی، ظفر معصومی صفحه 115
    مقدمه و هدف

    تومور کاذب التهابی یک ضایعه با علت نامشخص بوده که در نواحی مختلف آناتومیکی بدن گزارش شده است و از نظر ظاهری و بالینی تابلوی یک نئوپلازم را تقلید می نماید و از ضایعات غیر معمول در خلف صفاق محسوب می شود. در این گزارش به بررسی یک مورد تومور کاذب التهابی در فضای خلف صفاق پرداخته شده است.
    معرفی بیمار: بیمار یک زن 36 ساله است که با شکایت از درد کولیکی شکم به مدت 8 ماه به درمانگاه داخلی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج در سال 1383 مراجعه نموده است. وی سابقه یبوست، کاهش اشتها و تب را ذکر می کند. در معاینه فیزیکی حساسیت شکم بدون توده قابل لمس، ارگانومگالی یا لنفادنوپاتی وجود داشت. بررسی خونی در محدوده طبیعی بود. در سونوگرافی و سی تی اسکن شکم یک توده 6*6 سانتی متر بدون لنفادنوپاتی پاراآئورت در خلف صفاق گزارش شد. لاپاراتومی و برداشتن کامل ضایعه در این مرحله انجام شد. با توجه به گزارش پاتولوژی مبنی بر تشخیص تومور کاذب التهابی فقط پیگیری ماهیانه بیمار تا شش ماه انجام شد و هیچ گونه عودی دیده نشد.

    نتیجه گیری

    توده خلف صفاقی می تواند یک توده خوش خیم کاذب التهابی بوده و تمام علایم پس از خارج نمودن آن برطرف شود.

    کلیدواژگان: توده خلف صفاق، تومور کاذب التهابی، نئوپلازم
  • نمایه مقالات مجله
    صفحه 121